راههاى شناخت مرجع اعلم

راههاى شناخت مرجع اعلم

راههاى شناخت مرجع اعلم

سوال 5 :

آيا زن و فرزند بايد از مرجعِ تقليدِ شوهر و پدر تقليد کنند، يا در تقليد آزاد هستند؟

جواب :

هر کس در تقليدش آزاد است; بايد تحقيق کند و مطابق آن تقليد نمايد.

سوال 6 :

مسأله رجوع به اعلم در مسائل مورد اختلاف فقها، از جمله مسائلى است که در تمام رساله هاى عمليّه آمده است; ولى حقيقت اين است که تشخيص اعلم کارى سخت، بلکه شايد از محالات باشد! چون هر شخص يا گروهى، شخص خاصّى را اعلم دانسته، و غير او را اعلم نمى داند. سوال اين است که: «مراجعى بودند که گفته مى شد در زمان حيات، و حتّى پس از حيات اعلم از ديگران هستند. ولى آيا ممکن است اين مراجع (رضوان الله عليهم) پس از گذشت زمان طولانى از وفاتشان، و با آمدن مراجع جديد ـ که مشغول درس و بحث هستند، و علوم و تحقيقات جديدى در دست دارند ـ باز هم اعلم از احيا باشند؟

جواب :

شکّى نيست که علم و دانش همراه زمان در حال تطوّر و تکامل است. و همان گونه که در تعليقه بر عروة الوثقى، مبحث عدم جواز تقليد ابتدايى از ميّت، نوشته ايم، ممکن است بسيارى از مجتهدين زنده از مراجع گذشته اعلم باشند; چون مراجع زنده معلومات و دانش گذشتگان، را به اضافه علوم جديدى در اختيار دارند. بدين جهت ممکن است در بين مراجع ميّت کسانى باشند که از مراجع زنده استعدادى قوى تر داشته باشند، ولى اطّلاعات احيا ممکن است نسبت به اموات اقرب به واقع باشد; و ملاک اعلميّت، اقربيّت به واقع است. همان گونه که ممکن است طبيب امروز از ابن سينا ماهرتر باشد; در حالى که استعداد بوعلى بيشتر بوده است. همچنين در ساير علوم; و روشن است که علم فقه و اصول از اين قاعده کلّى مستثنى نيست، و اين دو علم دائماً در حال تطوّر و تکامل است.

سوال 7 :

حضرت عالى در پاسخ سوال 569 کتاب استفتائات جديد، جلد اوّل، در مورد جواز غيبت شخصى که ريش خود را مى تراشد، فرموده ايد: «با توجّه به اين که بعضى از علما در گذشته و حال فتوا به جواز عمل فوق مى دهند، غيبت اين فرد جايز نيست.» با عنايت به همين پاسخ، و با توجّه به اين که حضرتعالى در مورد عدم جواز تراشيدن ريش احتياط فرموده ايد، آيا مى توان با همين علم اجمالى به فتواى عدّه اى از علماى زنده در مورد جواز آن، استناد کرد، و بدان عمل نمود؟

جواب :

بايد در مسائل اختلافى اعلميّت احراز شود.

سوال 8 :

لطفاً به سوالات زير پيرامون تقليد پاسخ فرماييد:

الف) اهل خبره، که با معرّفى و شهادت آنها مرجعيّت و اعلميّت ثابت مى شود، چه کسانى هستند؟

جواب :

منظور از اهل خبره، علماى درجه دو و سه حوزه هاى علميّه و شهرهاست، که با مبانى فقهى آشنايى دارند.

ب) آيا ممکن است غير روحانى، توانايى شناخت مجتهد و مرجع اعلم را داشته باشد؟ در اين صورت، آيا قول چنين شخصى در اثبات اجتهاد يا اعلميّت حجّت است؟

جواب :

در صورتى که آن فرد ثقه و مورد اعتماد باشد، و از اهل خبره پرسش کند، مى توان به حرف او اعتماد کرد.

جواب :

نسبت به شخصى که از حوزه هاى علميّه دور است، چگونه امکان دارد که بفهمد فلان آقاى اهل علم ازاهل خبره است يا نه، تا در مورد شناخت مرجع اعلم به قول او اعتماد کند؟

جواب :

علماى معروف هر محل معمولا اهل خبره هستند.

د) براى تشخيص اعلم، آيا اهل فن بايد مجتهد باشند؟

جواب :

اجتهاد در اهل خبره شرط نيست.

هـ) در صورت تعارض شهادت اهل خبره نسبت به اعلم، آيا بهتر نيست ببينيم خُبرويّت کدام خُبره بيشتر و کاملتر است، و به قول او اعتماد کنيم؟

جواب :

از هر طريقى علم يا اطمينان حاصل شود کافى است.

و) در صورت تعارض شهادت اهل خبره نسبت به اعلميّت مجتهدين، وظيفه چيست؟

جواب :

در صورت تعارض مخيّر هستيد.

سوال 9 :

برخى از مردم روشهاى ديگرى، غير از آنچه در توضيح المسائل آمده، براى انتخاب مرجع تقليد در نظر مى گيرند. نظير:

الف) ازمرجعى تقليد مى کنيم که شاگرد مرجع قبلى ما باشد.

ب) مرجعى را انتخاب مى نماييم که فتاواى آسانترى داشته باشد.

جواب :

مرجعى که بيشتر اقوام و آشنايان از او تقليد مى کنند را بر مى گزينيم.

د) مقلّد مرجعى مى شويم که پدر و مادر، يا معلّم ما معرّفى نمايد.

آيا انتخاب مرجع تقليد با روشهاى فوق صحيح است؟

جواب :

هيچ کدام از اينها معيار نيست; معيار آگاهتر بودن آن مرجع است، از هر طريقى که علم به آن حاصل شود.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

استفاءسایر مراجع

No image

احکام تقلید

پر بازدیدترین ها

No image

راههاى شناخت مرجع اعلم

No image

نماز جماعت

No image

صیغه عقد

No image

تشهّد

No image

دروغ

Powered by TayaCMS