اجتهاد

اجتهاد

حکم تبعيض در مسائل حج

سوال :

آيا تبعيض (بعضى از مسائل را از مرجعى وبعضى مسائل ديگر را از مرجعى ديگر تقليدکردن را تبعيض مى گويند) در مسائل حج جايز است؟

جواب :

تبعيض جايز نيست. چنانچه مجتهد اعلم در مسأله اى فتوا دهد ـ بنابر احتياط واجب ـ بر مقلّد او جايز نيست در آن مسأله از مجتهد ديگرى تقليد کند. اما اگر فتوا نداد بلکه گفت: «احوط اين است که اين چنين کند» مثلاً بگويد: «احوط اين است که تسبيحات اربعه را سه بار بگويد» بر مقلّد لازم است يا به اين احتياط عمل کند ـ که به آن احتياط وجوبى مى گويند ـ وتسبيحات اربعه را سه بار بگويد ويا عمل به فتواى مجتهدى کند که مى گويد يک بار تسبيحات اربعه کافى است. وهمچنين است اگر مرجع تقليدش در مسأله اى بگويد محل تأمل يا محل اشکال است.

:: اعلميت مجتهد ::

سوال :

چگونه مى توان به اعلميت مجتهد پى برد؟

جواب :

اعلم کسى است که بيش از ديگران قواعد ومدارک مسائل فقهى را بشناسد وآگاهى او از اخبار ومسائل گوناگون بيشتر، وفهم او از اخبار وروايات بهتر از ديگران باشد. ملاک در تعيين مجتهد اعلم اهل خبره واستنباط مى باشند.

:: ملکه اجتهاد ::

سوال :

آيا ملکه شرط اجتهاد است يا درآن دخيل مى باشد. اگر دخيل نيست، آيا داشتن آگاهى گسترده از مصادر، شرط قوه ملکه است، يا اين که اجتهاد قوه اى ربانى يا نورى است که خدا در دل هر يک از بندگانش بخواهد مى افکند؟ آيا اجتهاد امرى کلى مى باشد که يکى از اجزاى آن اعلميت است؟

جواب :

اجتهاد عبارت است از ملکه اى که دارنده آن قادر به استنباط از کتاب و سنت است و داشتن آگاهى هاى گسترده از اسباب قوه استنباط مى باشد و روى هم رفته، اجتهاد نورى است که خدا در دل هر يک از بندگانش بخواهد مى افکند؛ بندگانى که در اين راه بااخلاص و به قصد قربت کوشش مى کنند. اعلميت نيز عبارت از اين است که قدرت شخص در استنباط بيشتر از ديگران باشد.

:: ستايش مراجع عظام ::

سوال :

آيا بزرگداشت مراجع و مرجعيت حرام است؟ آيا مى توان کسى که مرجعى را بسيار مى ستايد و الفاظ مدح آلود بسيارى در حق او به کار مى برد، خوار کرد و اين چنين ستايش هايى را تملق گويى و چاپلوسى بيهوده شمرد؟

جواب :

خداى متعال مى فرمايد: «يا حسرة على العباد ما يأتيهم من رسول إلاّ کانوا به يستهزءون؛ دريغا براين بندگان! هيچ فرستاده اى برآنان نيامد مگر آن که او را ريشخند مى کردند».(يس (36)، آيه 30)

اين آيه شريفه و برخى از آيات ديگر به اين نکته اشاره دارند که هر انسان فعالى که قصد نشر فرهنگ صحيح را در ميان مردم دارد، خداى متعال او را با مردمى که با وى از در دشمنى در مى آيند، امتحان مى کند تا از اين طريق روشن شود چه اندازه در گفتار خود صادق، و در اداى وظيفه خود فعال است. کسانى که در اداى وظايف خود صداقت دارند، هرگز به اين قبيل مخالفت ها اعتنايى نمى کنند؛ چرا که به خوبى مى دانند توجه کردن به اين امور، آنان را از هدف مورد نظر باز مى دارد، چه رسد به مقابله با آنان و افشاى ماهيتشان که از شديدترين محرمات است. از سوى ديگر کسى که در راه خدا کار مى کند، به زبان خاموش و در عمل و کردار پرکار است و خدمات بسيارى عرضه مى کند. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه، در صفت مخالفانش فرمود: «وقد أرعدوا وأبرقوا، ومع هذين الأمرين الغشل، ولسنا نرعد حتى نوقع، ولا نسيل حتى نمطر؛ (اصحاب جمل) مانند تندر خروشيدند و چون آذرخش شعله افکندند. با اين همه کارشان قرين شکست شد و به سستى گرائيد. ما چون تندر نمى خروشيم مگر وقتى که دشمن را فرو کوبيم و سيل روان نمى کنيم مگر آنگاه که بباريم».(نهج البلاغه (محمد عبده)، خطبه 9).

:: گفتن سخنان ناشايست درباره علما ::

سوال :

برخى از مردم درباره مراجع و فقها سخنانى مى گويند که به زيان مرجعيت تمام مى شود. حکم چنين سخنانى چيست و آيا کسى که از ناحيه يکى از مراجع مورد ستم قرار گرفته، جايز است به زيان او سخن بگويد؟

جواب :

پوشاندن عيوب افراد برمؤمنان واجب است، چه رسد به اين که از علماى عادل باشند. علاوه براين، غيبت کردن و بدگويى پشت سر انسان عادى حرام است تا چه رسد به بدگويى از علماى عادل. اگرچه غيبت استثناهايى نيز دارد، ولى اگر انسان کار را به خدا بسپارد تا او خود داورى و حساب رسى کند، البته بهتر و خردمندانه تر است.

:: زنان و مرجعيت ::

سوال :

اين که زنان متولى منصب مرجعيت شوند، چه حکمى دارد؛ به ويژه اين که در روزگار ما بانوان مسلمان به کسى نياز دارند که در مسائل ويژه زنان صاحب نظر باشد (و چنان که روشن است زنان بهتر از هر کسى اين مسائل را درک مى کنند و مى شناسند)؟

جواب :

يکى از شروط مرجع تقليد آن است که مرد باشد، البته بانوان محترم مى توانند به گونه هاى ديگرى نيز خدمت کنند مثلاً معلم احکام يا واعظ شوند و مسائل مورد نياز زنان را از مراجع تقليد به بانوان محترم انتقال دهند و آنان را ارشاد و موعظه کنند.

:: فقها و نيابت امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف ::

سوال :

آيا مى توان گفت فقيهان و مجتهدان نواب امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف هستند؟

جواب :

بله، در صورتى که شخص مجتهد جامع الشرايط باشد، جزء نواب عام ايشان است.

:: ولايت فقيه و آزادى افراد ::

سوال :

آيا ولايت فقيه، آزادى افراد به ويژه آزادى انديشه و آزادى بيان را (البته در چارچوب اسلامى) محدود مى کند؟

جواب :

در توقيع شريفى که از ناحيه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف به دست ما رسيده، آمده است: «واما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الى رواة حديثنا فانهم حجتى عليکم؛ در حوادثى که رخ مى دهد به راويان احاديث ما رجوع کنيد، چراکه آنان از جانب من برشما حجتند». اين سخن شريف ولايت فقها و مراجع را در فتوا دادن، بيان حلال و حرام، تطبيق آزادى هاى اسلام و نشر آموزه هاى مترقى آن بين مردم ثابت مى کند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

وقف

No image

کفارات

No image

دیات

No image

ولایت

No image

اخلاق وآداب اسلامى

پر بازدیدترین ها

No image

ازدواج

No image

خمس

No image

روزه

No image

هبه

No image

طهارت

Powered by TayaCMS