لواط و حرمت ابديّه
سوال 24 :
- شخص بالغى با شخص بالغ ديگرى عمل لواط انجام داده، بعد از ده سال چون مسأله را نمىدانسته با خواهر لواط دهنده ازدواج کرده و اکنون دو فرزند دارند. آيا عقد آنها صحيح است؟ و آيا لواط کننده لازم است خود را به إمام و يا حاکم شرع معرّفى بکند تا حدّ شرعى را بر او جارى کنند، يا اگر بين خود و خدايش توبه کند کافى است؟
جواب:
- عقد باطل است، و معرّفى لازم نيست، و أولاد حکم حلال را دارد.
استفتاءات، ج3، ص: 302
سوال 25 :
- اگر کسى در أثر جهل به حکم شرعى با خواهر کسى که با او لواط نموده ازدواج نمايد، و بعد از گذشت چندين سال با چند فرزند اکنون متوجّه حرمت ازدواج شده باشد، با در نظر گرفتن حيثيّت فرد، اکنون تکليف شرعى چيست؟
جواب:
- اگر دخول محقّق شده به لواط دهنده- و لو به کمتر از ختنهگاه- عقد ازدواج باطل است، و بايد از هم جدا شوند، و با فرض جهل بچّهها حکم حلال زاده دارند.
سوال 26 :
- من هفت سال پيش ازدواج کردم و بعد از دو سال شوهرم به من گفت که طبق رساله و مسأله 2405 ما با هم حرام هستيم (چون من در سنّ پانزده سالگى با برادرت لواط کرده و نمىدانستم که نبايد با تو ازدواج کنم) و حال بايد بگذارى تا بچّهمان بزرگ شود و بعد من و تو از هم جدا شويم، و ما الآن چند تا بچّه داريم لطفا ما را راهنمائى فرمائيد؟
جواب:
- اگر آنچه نوشتهايد ثابت است بايد فورا از هم جدا شويد، و نيازى به طلاق ندارد، و بر يکديگر حرام ابدى هستيد، ولى بچّهها حکم ولد حلال دارند مگر بچّههائى که بعد از علم به حرمت، نطفه آنها منعقد شده باشد.
سوال 27 :
- در مسأله 2405 رساله آمده که "مادر و خواهر و دختر پسرى که لواط داده بر لواط کننده حرام است":
سوال 1 :
- آيا خواهر لواط دهنده بايد ابوينى باشد يا فرق نمىکند؛ أبى، امّى، ابوينى؟
جواب:
- فرق نمىکند.
استفتاءات، ج3، ص: 303
سوال 2 :
- با توجّه به جهل به حکم، و شرائط کثيف زمان طاغوت، و پاشيدگى که در بعضى خانوادهها پيش مىآيد، آيا جناب عالى إجازه مىدهيد آنچه در گذشته بوده ناديده گرفته شود که "عفى اللّه عن ما سلف" باشد؟
جواب:
- حکم همان است که در رساله ذکر شده، و اختصاص به زمان خاصّى ندارد، و قابل عفو نيست.
سوال 28 :
- حضرت عالى در توضيح المسائل در مسأله 2405 فرمودهايد: "مادر و خواهر و دختر پسرى که لواط داده بر لواط کننده حرام است، اگر چه لواط کننده و لواط دهنده بالغ نباشند، ولى اگر گمان کند که دخول شده يا شکّ کند که دخول شده يا نه بر او حرام نمىشود". خواهشمندم در اين مورد کمى توضيح دهيد.
جواب:
- اگر معلوم است که دخول واقع شده و لو به کمتر از ختنهگاه، خواهر و مادر و دختر لواط دهنده بر فاعل، حرام ابدى است. و اگر شکّ در دخول حتّى به مقدار مذکور باشد حرمت ثابت نيست.
سوال 29 :
- اينجانب چند سالى است دخترى را براى ازدواج در نظر گرفتهام و دختر و خانواده وى هم با ازدواج ما موافقت کردهاند، ولى من در زمان گذشته از روى نادانى و جوّ حکومت طاغوت با برادر آن دختر لواط کردهام، و حالا سخت پشيمانم، اکنون با مسألهاى در رساله برخورد کردم که وقتى آن را به دقّت خواندم متوجّه شدم نمىتوانم با اين دختر ازدواج کنم. لطفا بفرمائيد تکليف من چيست؟
استفتاءات، ج3، ص: 304
جواب:
: اگر يقين داريد که به برادر آن دختر دخول کرديد دختر بر شما حرام ابدى است و نمىتوانيد با او ازدواج کنيد. و براى حفظ آبرو مىتوانيد با خوددارى از ازدواج با آن دختر موضوع را کتمان کنيد.
سوال 30 :
- من تقريبا يازده يا دوازده ساله بودم که با پسر همسايهمان که از من کوچکتر بود لواط کردم، اميدوارم که خداوند مرا ببخشد، اکنون مىخواهم با خواهر او عروسى کنم و هم من به دختر علاقه دارم و هم او به من؛ چون با هم بزرگ شدهايم و سه بار هم استخاره کردم خوب آمده حالا شما بفرمائيد چکنم؟
جواب:
- اگر يقين داريد به دخول- و لو به کمتر از ختنهگاه- خواهر او بر شما حرام است، و ازدواج با او باطل است، و در صورت شکّ ازدواج محکوم به صحّت است.
سوال 31 :
- حدود سيزده سال پيش به علّت خصومتى که بين دو پسر پيش مىآيد يکى از آنها از روى انتقام با ديگرى لواط مىکند، در آن موقع پسرى که با او لواط شده مىگويد که عمل (دخول) انجام نشده ولى شخص فاعل مىگويد که اين کار انجام شده؛ پس از يازده سال که از اين موضوع مىگذرد، شخص فاعل با خواهر مفعول ازدواج مىکند و صاحب فرزند هم مىشوند، ولى اکنون اين مسأله برايشان پيش آمده که آيا اين زن و شوهر ازدواجشان با هم حرام
استفتاءات، ج3، ص: 305
بوده يا نه؟ تکليف چيست؟
جواب:
- اگر دخول نشده يا معلوم نيست که دخول شده باشد ازدواج إشکال ندارد، ولى اگر دخول معلوم است ازدواج با خواهر مفعول باطل است، و بايد از هم جدا شوند.
سوال 32 :
- زيدى با عمرو عمل لواط انجام داده ولى نمىداند که مادر، خواهر و دختر مفعول بر فاعل با عقد دائم يا منقطع حرام است، آيا لازم است از باب إرشاد و نهى از منکر آگاهش کنند؟ يا چون نمىداند به او چيزى نگويند، اگرچه بعد از اطّلاع منجرّ به افتراق و جدائى گردد؟
جواب:
- به طورى که مفسدهاى نداشته باشد حکم مسأله را به او بگويند.
استفتاءات، ج3، ص: 307