احکام قضا
سوال 1 :
اگر مستأجرى، ملک را بعد از انقضاء مدّت اجاره تخليه ننمايد، آيا مىتوان او را با تعزير يا حبس و ... وادار به تخليه نمود يا خير ؟
جواب :
بايد حکومت اقدام به تخليه نمايد و تعزير جايز نيست مگر آن که مستأجر جرمى مرتکب شده باشد که در آن صورت تعزير اشکال ندارد .
سوال 2 :
همان طورى که مسستحضريد تعزيرات بيد الحاکم است آيا حدّاقلّ تعزيرات مثلاً يک ضربه شلاّق است يا اقلّ معتدٌّ به است، چگونه بايد عمل نمود ؟
جواب :
تعزير بما يراه الحاکم است که نسبت به جرم و جانى تفاوت مىکند ولى اقلّ مراتب آن، يک ضربه شلاّق است .
سوال 3 :
آيا در نگهدارى متّهم در حبس تعزيرى )با قرار بازداشت( حدّاقلّ و اکثرى معيار است يا مدّت زمان بيد الحاکم است ؟
جواب :
در صورتى که بپذيريم حبس تعزيرى را که به نظر ما حبس تعزيرى مشکل است و على فرض قبول حدّاقلّ و اکثرى وجود ندارد و به نظر حاکم شرع است .
سوال 4 :
شخصى با مراجعه به دادگاه مدّعى است که بر اثر صدمه وارده توسط زيد مبلغ يک ميليون تومان هزينه دارو و درمان نموده است، در حالى که چهارصد هزار تومان ديه به او تعلّق گرفته و خواستار ششصد هزار تومان مابقى مىباشد، آيا دادگاه تکليفى دارد ؟
جواب :
بيش از ديه شخص جانى بدهکار نيست .
سوال 5 :
شخصى با مراجعه به دادگاه اعلام مىدارد براى خرج زيدى که بر اثر ضربه به وى مجروح گرديده دويست هزار تومان خرج دارو و درمان نموده است، آيا مىتوان از ديه مقرّره مبلغ فوق را کسر نمود يا خير ؟
جواب :
در صورتى که با شخص مجنى عليه شرط کند که بايد مقدارى را که جهت معالجه او صرف نموده پس بدهد و يا آن که در مواقع اضطرارى که خوف فوت و يا ضرر بيش از حدّ نسبت به مجنى عليه مىشود مخارجى را که جانى صرف مىکند با اين نيّت که آن را پس بگيرد و يا آن که عرف جامعه به گونهاى است که معمولاً اين مخارج را از ديه کم مىکنند در اين موارد جانى مىتواند مقدارى را که صرف نموده از ديه کسر نمايد .
سوال 6 :
اگر کسى از نفس شخصى ديگر کفالت نمود و متّهم فرار کرد آيا کفيل را مىتوان زندان نمود يا خير ؟
جواب :
بلى در صورتى که کفالت از نفس کرده باشد مىتوان کفيل را زندانى نمود .
سوال 7 :
فردى محکوم به اعدام شده و بخواهد عضو يا اعضاى بدن خود را به اشخاص مضطر هديه نموده و در قبال آن از حاکم شرع تخفيفى بخواهد، آيا حاکم شرع مىتواند حکم اعدام او را تخفيف دهد و اگر حاکم شرع تخفيف از اعدام به محکوم شرط نمايد آيا اين شرط صحيح است ؟
جواب :
هديه او اثرى ندارد بلکه بايد در هر جا به وظيفه عمل نمود و تخفيف در اين رابطه مشروعيّت ندارد پس شرطش هم نافذ نيست .
سوال 8 :
سرقت اطّلاعات سرّى کد شده و رمزدار از شبکههاى کامپيوترى و يا کامپيوترهاى شخصى و کشف آنها چه حکمى دارد همين طور سرقت و فروش غير مجاز شمارههاى موبايل توسط آشنايى با تکنيک الکترونى مرکزى آن چه صورت دارد و آيا با وجود ساير شرائط امکان اجراى حدّ سرقت وجود دارد ؟
جواب :
مسلّماً سرقت اينگونه امور حرام است ولى اجراى حدّ سرقت در اين موارد محلّ اشکال است بلکه حاکم شرع مىتواند او را تعزير نمايد .
سوال 9 :
در تصدّى منصب قضا، آيا قاضى لازم است خود را عادل بداند يا قضاوت نيز مثل امامت جماعت است که اگر مأموم، امام را عادل بداند بتواند امامت کند ؟
جواب :
قبول قضاوت در صورتى است که قاضى خود را عادل بداند .
سوال 10 :
به بعضى از زندانيها براى نجات از زندان پيشنهاد جريمه نقدى مىدهند، آيا صحيح است ؟
جواب :
اگر قانون اجازه بدهد اشکال ندارد زيرا از مسائل حکومتى است .
سوال 11 :
آيا بازداشت متّهم يا زندانى کردن او قبل از ثبوت محکوميّت جايز است ؟
جواب :
در بعضى موارد مثل قتل بازداشت لازم است و در بعضى موارد هم جايز نيست .
سوال 12 :
ملاک اصلى تعزيرات در حکومت اسلامى چيست ؟
جواب :
ملاک اين است که حاکم شرع در موردى که آن عمل حدّ معيّن شرعى ندارد تشخيص دهد که مجرم بايد ادب شود يعنى تعزير گردد .
علم قاضى
سوال 1 :
نظر مبارک را پيرامون علم قاضى از نظر الحاق به اقرار يا بيّنه بيان بفرمائيد و اگر علم قاضى طريق سوّمى مىباشد حکم عفو چگونه است ؟
جواب :
قاضى مىتواند به علم خود عمل کند علم قاضى حکم بيّنه را دارد نه اقرار و بعيد نيست قبول عفو مخصوص اقرار باشد .
سوال 2 :
نظر اسلام را پيرامون اعتبار اسنادى که توسط دستگاههاى مدرن تهيّه مىشود مانند فاکس، فيلم، عکس، نوار ضبط، تلفنگرام، زيراکس، فتوکپى و ... بيان فرمائيد کداميک مىتواند مستند حکم قاضى قرار گيرند و به عنوان مؤيّد تا چه حدّ قابل استناد مىباشند ؟
جواب :
محلّ اشکال است مگر اين که موجب علم قاضى شود و تزوير در او نشده و بتواند قطع پيدا کند در آنها به صاحبش .
اقرار
سوال 1 :
ضرب و جرح متّهم قبل از صدور حکم بوسيله مأمورين براى گرفتن اقرار چه صورت دارد ؟
جواب :
ضرب و شتم و شکنجه متّهم حرام است و عقوبت اخروى دارد و چه بسا موجب قصاص يا ديه مىگردد