احکام ديه
سوال :
آيا اخذ ديه امرى تعبّدى است يا از مقدار آن مى توان عدول کرد ؟
جواب :
اصل ديه و مقدار آن تعبّدى است ولى چون حقّى است براى مجنى عليه و يا ورثه او که از طرف شارع مقدس قرارداده شده مجنى عليه و يا ورثه او مى توانند تمام ديه و يا مقدارى از آنرا عفو کنند.
سوال :
آيا ديه به عنوان خسارت است يا مجازات مالى؟
جواب :
حکم ديه تعبّد است هر چند از حکمت هاى آن يکى از اين دو امر يا هر دو باشد.
سوال :
آيا همه موارد ديه اصل است (کداميک از موارد ششگانه) ؟
جواب :
همه موارد اصل است.
سوال :
آيا ضرر و زيان زايد بر ديه قابل مطالبه است يا خير ؟
جواب :
زائد بر ديه قابل مطالبه نيست.
سوال :
آيا ديه همان خسارت است يا جانى بايد علاوه بر ديه خسارات وارده به مجنّى عليه و کليه هزينه هاى درمان را بپردازد؟ جائى که مقدار ديه از خسارت بيشتر، مساوى يا کمتر باشد چه حکمى دارد؟
جواب :
جانى زائد بر مقدار ديه ضامن خسارات وارده از جهت درمان و معالجه نيست، بلى در جرح خطائى مادون السمحاق نسبت به مخارج احتياط آن است که جانى و مجنّى عليه مصالحه کنند. والله العالم
سوال :
شخصى با مراجعه به دادگاه مدعى است که بر اثر صدمه وارده توسط زيد مبلغ يک ميليون تومان هزينه دارو و درمان نموده است در حاليکه 400000 تومان ديه به او تعلق گرفته و خواستار 600000 تومان مابقى مى باشد دادگاه تکليفى دارد يا خير؟
جواب :
مجنّى عليه بيشتر از ديه مقررّه شرعى چيزى طلبکار نمى شود. واللّه العالم.
سوال :
گرچه فتواى مشهور فقهاء بزرگوار(رض) اينست که ديه را بايد يوم الاداء پرداخت نمود و قيمت ديه را يوم الاداء محاسبه مى نمايند ليکن اخيراً مستنداً به نظريه برخى از اساتيد و بزرگان عصر حاضر شايد بدليل برقرارى يک رويه و نظم خاص در پرداخت ديه قيمت آن را بر مبناى روز صدور و قطعيت حکم محاسبه مى کنند حال سوال اين است نظر مبارک حضرتعالى در پرداخت قيمت ديه يوم الاداء است يا روز صدور حکم و يا روز وقوع حادثه لطفاً ارشاد نمائيد.
جواب :
در فرض سوال، به نظر اينجانب، قيمت ديه را مطابق قول مشهور، بايد يوم الاداء محاسبه نمود و وجه وجيهى براى محاسبه آن بر مبناى روز صدور و قطعيت حکم يا روز وقوع حادثه بنظر نمى رسد و وحدت رويه که در مواردى مطرح مى نمايند و قاضى را ملتزم برعايت آن مى کنند موجب اشکالات متعددّ است و در خصوص اين مورد جانى يوم الحادثه اشتغال ذمّه به ديه پيدا مى کند بلى اگر در يوم حادثه اداء تمام اشياء معين شده براى ديه متعذر باشد در اين صورت ممکن است گفته شود مخير بين اداء قيمت يوم الحادثه آنچه از ديه قيمى است و اداء قيمت يوم الاداء مثل آنچه مثلى است مى باشد. واللّه العالم.
سوال :
شخصى با مراجعه به دادگاه اعلام مى دارد براى خرج زيدى که بر اثر ضربه به وى مجروح گرديده 200000 تومان خرج دارو و درمان نموده است آيا مى توان از ديه مقرره مبلغ فوق را کسر نمود يا خير؟
جواب :
در فرض سوال، چنانچه خرج مذکور را با امر زيد صرف نموده مى تواند از مقدار ديه کسر کند يا ديه را بدهد و بعد مبلغ خرج شده را از زيد بگيرد. واللّه العالم.
سوال :
اگر شخصى به بچه اى که به سن بلوغ نرسيده جنايت وارد نمايد و يا اينکه ضربه اى بزند که موجب ديه است آيا ولىّ شرعى (پدر يا جد پدرى) و در صورت نبودن آنان حاکم شرع مى تواند از ديه ضرب و جرح، جانى را عفو نمايد يا نه؟
جواب :
ولى شرعى اعمّ از پدر و جدّ پدرى و وصى و حاکم شرع حق ندارد ديه ضرب و جرح جانى را عفو کند.
سوال :
اگر شخصى به غير بالغ امر کند که فلان شخص را به قتل برسان بدون آنکه بچه را اکراه به قتل کرده باشد تکليف شرعى را نسبت به آمر و قاتل بيان فرمائيد.
جواب :
آمر، حبس ابد مى شود و ديه مقتول به عهده عاقله قاتل است.
سوال :
شخصى با اسلحه ساچمه اى مورد اصابت يک گلوله واقع مى شود، با توجه به اينکه ساچمه هاى گلوله تفنگ ساچمه زنى متفرق و به نقاط مختلف بدن اصابت مى نمايند و ساچمه ها بعضاً وارد بدن مى شود، آيا اصابت گلوله به شرح فوق در حکم جائفه واحد است و يا اصابت هر عدد ساچمه يک جائفه محسوب مى گردد؟
جواب :
مجرد فرو رفتن ساچمه بر بدن جائفه نيست وجائفه عبارت است از وارد شدن سلاح به داخل شکم، بنابراين هر يک از ساچمه ها که به درون شکم رفته حکم جائفه دارد والا حکم ديگر دارد و ظاهراً ساچمه هاى متعددّ که به محلّ متعدد بدن اصابت نموده هر يک حکم جداى خود را دارد و ديه آن به تعدد زخم متعدد است. والله العالم.
سوال :
شخصى در سالهاى قبل بواسطه رساندن جنايتى برديگرى محکوم به ديه شده، و به قيمت درهم از او دريافت ديه شده و مجنى عليه هم رضايت داده است اينک که مبلغ ديه بيشتر معيّن شده مطالبه ما به التفاوت را مينمايد آيا چنين ادعايى از او مسموع است يا خير؟
جواب :
اين مسأله و مطالبه مبلغ بيشتر ظاهراً مبنى بر اين است که اجراء حکم صادر بر اداء ديه به قيمت درهم اشتباه بوده، يا از جهت اينکه دينار و درهم در زمان حاضر وجود خارجى ندارد على هذا تعيين قيمت آن بى موضوع، و ديه متعين در چهار چيز ديگر مى شود يا از اين جهت که گفته شود هزار دينار يا ده هزار درهم که ديه کامله معلوم شده بلحاظ قيمت اشياء ديگر بوده و جانى مخيّر شده بين اداء قيمت يا تحويل عين يکى از چهار چيز (شتر، و گاو و گوسفند و حلّه) و در هر دو صورت جانى به پرداخت قيمت هر يک از اشياء چهارگانه هرکدام قيمتشان کمتر است يا تسليم عين يکى از آنها محکوم مى شود، اگر چه الزام مجنى عليه بر قبول قيمت والزام جانى براداء آن با وجود عين اشياء مذکوره بنابر وجه اوّل محلّ اشکال است بنابر اين نظر به اينکه اعمال انجام شده بر اساس قيمت درهم صحيح نبوده و مجنى عليه و جانى از جهت جهل به اين جهت رضايت داده اند بايد بر اساس تحويل عين يا قيمت هر کدام از اشياء چهارگانه که قيمت آن کمتر است ديه ادا شود، اگر جانى مبلغ بيشترى پرداخته استرداد کند و اگر کمتر پرداخته به مجنى عليه بپردازد، بلى اگر مجنى عليه با علم و اطلاع به تفصيل حکم مذکور رضايت داده حق مطالبه ما به التفاوت را ندارد.
سوال :
شخصى به علت واژگون شدن خودرو پايش شکسته و اعلان بخشش نموده و رضايت به راننده داده ، بعد از 21 ماه ميگويد حقّم را مى خواهم آيا بعد از بخشش حق دارد يا ندارد؟ آيا پول خرج کرد را حق دارد يا ديه پا را؟ آيا بعد از اينکه پا خوب شد تمام ديه پا را حق دارد يا مابه التفاوت سالم و ناسالم را؟ آيا ما بين سالم و نا سالم را بايد دکتر معين کند يا خود شخص مدعى؟
جواب :
در فرض سوال مجنى عليه بعد از عفو و بخشش ديگر حق مطالبه ديه و يا خرج کرد را ندارد ، ولو اينکه پاى او معيوب شده باشد.
سوال :
همسر و فرزند خردسالم تصادف کرده اند به طورى که هر دو زير ماشين رفته اند و از ناحيه پشت سر تا قسمت بناگوش و تقريباً نزديک پيشانى پوست گرفته شده و ضربات زيادى از آن تصادف ديده اند و همچنين همسرم که با اين همه مشکلات زيادى که به وجود آمده بود بعد از مرخص شدن از بيمارستان سريعاً به دادگاه رفته اند و بدون دريافت ديه و بدون ضمانت از آن طرف رضايت داده اند آيا من حق مطالبه ديه را دارم؟
جواب :
در فرض سوال که همسرتان رضايت داده و از حق خود صرف نظر نموده ديگر حق مطالبه ندارد لکن نسبت به بچه رضايت مادر، اثرى ندارد و مى توانيد ديه آنرا مطالبه نمائيد.
سوال :
پدرم طى سانحه اى به رحمت ايزدى پيوسته است شخصى که رانندگى خودرو سانحه ديده را به عهده داشته است، قاعدتاً توسط مراجع قضائى وقانونى به پرداخت ديه کامل و حبس تعزيرى وکفاره محکوم خواهد شد. قرار است اينجانب جهت آمرزش روح مرحوم والد از طرح شکايت در مراجع دولتى خوددارى نمايم و در عوض، راننده و عاقله هاى ايشان ديه کامل يک مرد مسلمان آزاد را به اينجانب تأديه نمايند که داراى وکالت نامه ثبتى وشرعى از وراث مرحوم مى باشم. متمنى است پاسخ دهيد آيا اين عمل حقير منع شرعى دارد يا خير؟ و اگر پاسخ منفى است متمنى است در ذيل کميت وکيفيت ديه کامل مرد مسلمان آزاد را که به قتل خطا تلف شده باشد، مرقوم بفرمائيد.
جواب :
در صورتيکه بدون شکايت، عاقله و يا خود قاتل ديه را بپردازند شکايت کردن لازم نيست و ديه کامله مرد مسلمان يکى از شش چيزى است که در رسائل عمليه ذکر شده به مسأله 2808 توضيح المسائل مراجعه فرمائيد، واختيار تعيين يکى از موارد با قاتل است.
سوال :
اينجانب در سنّ پانزده سالگى در حالت جوانى که با کسى درگيرى داشته ام با چوب سر وى را شکسته ام بطورى که پوست سر پاره شده الان که پنجاه سال گذشته و حقير او را نمى شناسم و نمى توانم پيدايش کنم تا رضايتش را حاصل نمايم ديه اش را معين کنيد تا بپردازم و از مديونى در بيايم البته مبلغ هزار تومان در اين مورد به فقير داده ام لطفاً جواب مرحمت فرمائيد.
جواب :
تفصيل ديه در مورد سوال اين است که اگر پوست سر پاره شده يک شتر و اگر به گوشت رسيده و قدرى از آنرا پاره کرده دو شتر و اگر خيلى از گوشت را پاره کرده سه شتر و اگر به پرده نازک استخوان رسيده چهار شتر واگر استخوان نمايان شده پنج شتر و اگر استخوان شکسته ده شتر تا آخر مسأله که در توضيح المسائل مسأله 2815 ذکر شده و اگر دسترسى به او نداريد بايد مقدارى را که ضامن هستيد از طرف او به فقير غير سيد صدقه بدهيد و چون احتياط آن است که در اين امر از حاکم شرع اجازه گرفته شود به شما اجازه داده مى شود و آنچه را که قبلاً داده ايد اگر بعنوان صدقه از طرف آن شخص بوده مى توان از بدهى کسر کنيد و چنانچه بهيچوجه تمکن مالى از پرداخت آن نداشته باشيد مى توانيد فقير غير سيّدى را پيدا کنيد و مبلغ بدهى را از کسى قرض نمائيد و به آن فقير بدهيد و او با رضايت قلبى واقعى بعد از قبول، به شما برگرداند البته اگر تمکن داشته باشيد که تدريجاً بپردازيد عمل بنحو مذکور مبرء ذمّه نيست.
سوال :
در اثر درگيرى دسته جمعى يک نفر کشته شده، اهل قريه اى که آن نفر را کشته اند بايد ديه پرداخت نمايند ـ با توجه به اين که بعضى از اين مردم که در اينجا زمين دارند در هيچ يک از برنامه دعوى و قتل شرکت نداشتند و در خارج از کشور زندگى مى کنند آنهائى که در آنجا هستند ادّعا دارند که بايد ديه مقتول را همه پرداخت نمايند چه در قتل و دعوى شرکت داشته و چه نداشته اند و در غير اين صورت حق ندارند از زمين شان يا کوه عام استفاده نمايند آيا آنانيکه در قريه حاضرند مى توانند ـ از آنهائيکه در خارج از کشور زندگى مى کنند و در دعوى و قتل شرکت ندارند مطالبه کنند يا خير؟
جواب :
در مورد سوال کسانيکه در درگيرى دسته جمعى نبوده اند ديه بدهکار نيستند و ممانعت آنها از استفاده ملک مشروعشان جائز نيست.
سوال :
دو نفر عمداً ويا خطأً تيرى را به فردى شليک نموده اند که موجب قتل وى گرديده و معلوم است که قتل بوسيله يکى از دو تير صورت گرفته ولى تير کداميک بوده غير معلوم است حکم شرعى را بيان فرمائيد.
جواب :
در فرض سوال، چنانچه اولياء دم بدانند يا احتمال بدهند که خود آن دو نفر ميدانند که تير کداميک آنها اصابت کرده مى توانند هر دو نفر را قسم بدهند بر نفى علم، پس اگر هر دو قسم بخورند بر عدم علم يا هيچيک قسم نخورد و قتل عمدى باشد بايد ديه را مشترکاً به ورثه مقتول بدهند و اگر خطائى باشد عاقله هر دو مشترکاً بدهند ولى اگر يکى از دو نفر قسم بخورد و ديگرى نکول کند قتل بر ناکل ثابت مى شود که اگر عمدى است قصاص مى شود و اگر خطائى است ديه بر عاقله اوست.
سوال :
شخصى پول خوبى گرفته البته بدستور دادگاه... شخص فاعل که پول را... کرده چند صغير تحت تکفل دارد که از آن پسرش و چند آن خون دارد... اين شکل يک ماشين پيکان بوده و يک ساختمان... ايشان واگذار نموده به خانواده مقتول و فعلاً منتظر مى باشد و هيچ... ندارد... کند آيا اين پول که خانواده مقتول گرفته مى توان خرج ساختن مسجد کرد يا خير؟
جواب :
در فرض سوال، چنانچه قتل شبه عمد بوده مدت اداء آن دو سال است و اگر عمد بوده و تراضى به ديه شده يکسال و اولياء مقتول حق ندارند قاتل را مجبور به پرداخت فورى کنند علاوه بر اينکه ديه دين است بر ذمّه قاتل، و اولياء مقتول نمى توانند قاتل را مجبور به واگذارى خانه محلّ سکونت خود ويا فروش آن نمايند مانند ساير ديون و در هر حال پولى که بعنوان ديه بر طبق حکم شرع گرفته شود اولياء مقتول در مصرف آن مختارند لکن اگر امرار معاش قاتل منحصر است به ماشين و موهائى که واگذار نموده مقتضى است کبار ورثه مقتول هر کدام از سهم خود مقدارى از آنها را با رضايت خود به قاتل برگردانند تا بتواند زندگى خود را اداره کند اميد است انشاء الله از اجر و ثواب الهى بهره مند شود.
سوال :
اينجانب مرتکب قتل غيرعمد شده ام و از طرف دادگاه محکوم به مبلغ چهارميليون و هفتصد هزار تومان به ديه شتر شده ام ولى خدا و رسول او گواه بر اين مطلب هستند که اينجانب قادر به پرداخت ديه نيستم چون وضع زندگى من بسيار ضعيف و در سطح پايين مى باشد و الان مدت پنج سال است که در زندان به سر مى برم(به علت پرداخت نکردن ديه) و خرج و مخارج زندگى اينجانب در اين مدت پنج سال از ناحيه فاميلان صورت گرفته لذا نظر حضرتعالى براى موارد ذکر شده چيست آيا دادگاه مى تواند از طريق اعسار ديه اينجانب را از بيت المال پرداخت نمايد؟
جواب :
به طور کلى ديه قتل(شبه عمد) حکم سائر ديون را دارد، در صورتى که براى قاضى بعد از تحقيق ثابت شود که قاتل غير از مستثنيات دين مالى ندارد که ديه را ادا کند نبايد او را حبس کند بلکه بايد او را آزاد کند تا وقتى که تمکّن پيدا کرد ديه را ادا کند. واللّه العالم