احکام وقت نماز
مسأله 748 :
موقعى انسان مى تواند مشغول نماز شود که يقين يا اطمينان کند وقت داخل شده است ، يا دو مرد عادل يا شخصى که مورد وثوق باشد وظن بر خلاف قول او نباشد ، به داخل شدن وقت خبر دهند ، يا کسى که وقت شناس و مورد اطمينان باشد براى اعلام دخول وقت اذان بگويد .
مسأله 749 :
اگر به واسطهء عذرهاى عمومى - مانند ابر يا غبار - يا عذرهاى شخصى - مانند نابينايى و يا بودن در زندان - نتواند اول وقت به داخل شدن وقت يقين يا حجت شرعيه اى پيدا کند ، بايد نماز را تأخير بيندازد تا يقين يا حجت شرعيه اى پيدا کند که وقت داخل شده است . مسأله 750 - اگر به يکى از راه هاى گذشته براى انسان ثابت شود که وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد که هنوز وقت داخل نشده ، نماز او باطل است ، و همچنين است اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را پيش از وقت خوانده است . و اگر در بين نماز بفهمد وقت داخل شده يا بعد از نماز بفهمد که در بين نماز وقت داخل شده بود ، نمازش صحيح است .
مسأله 751 :
اگر انسان ملتفت نباشد که بايد با ثابت شدن دخول وقت مشغول نماز شود ، چنانچه بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را در وقت خوانده ، نماز او صحيح است ، و اگر بفهمد نماز را پيش از وقت خوانده يا نفهمد که در وقت خوانده يا پيش از وقت ، يا بعد از نماز بفهمد که در بين نماز وقت داخل شده ، نمازش باطل است .
مسأله 752 :
اگر يقين يا اطمينان کند وقت داخل شده و مشغول نماز شود ، و در بين نماز شک کند که وقت داخل شده يا نه ، نماز او باطل است ، ولى اگر در بين نماز يقين يا اطمينان داشته باشد که وقت داخل شده و شک کند که آنچه از نماز خوانده در وقت بوده يا نه ، نمازش صحيح است .
مسأله 753 :
اگر وقت نماز به قدرى تنگ است که به واسطهء به جا آوردن بعضى از کارهاى مستحب نماز مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى شود ، بايد آن مستحب را به جا نياورد ، مثلا اگر به واسطهء خواندن قنوت مقدارى از نماز بعد از وقت خوانده مى شود ، بايد قنوت را نخواند . مسأله 754 - کسى که به اندازه ء خواندن يک رکعت نماز وقت دارد ، نماز او ادا است ، ولى نبايد عمدا نماز را تا اين وقت تأخير بيندازد .
مسأله 755 :
کسى که مسافر نيست ، اگر تا غروب آفتاب به اندازه ء خواندن پنج رکعت نماز وقت دارد ، بايد نماز ظهر و عصر هر دو را بخواند ، و اگر کمتر وقت دارد بايد فقط نماز عصر را بخواند و بعد نماز ظهر را قضا کند ، و همچنين کسى که معذور نيست اگر تا نصف شب به اندازه ء خواندن پنج رکعت وقت دارد ، بايد نماز مغرب و عشاء را بخواند ، و اگر کمتر وقت دارد ، بايد فقط عشاء را بخواند و بعد مغرب را ، و احتياط واجب آن است که مغرب را به نيت ما في الذمه بدون قصد ادا و قضا به جا آورد .
مسأله 756 :
کسى که مسافر است ، اگر تا غروب آفتاب به اندازه ء خواندن سه رکعت نماز وقت دارد ، بايد نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر کمتر وقت دارد ، بايد فقط عصر را بخواند و بعد نماز ظهر را قضا کند ، و همچنين مسافرى که معذور نيست اگر تا نصف شب به اندازه ء خواندن چهار رکعت نماز وقت دارد ، بايد نماز مغرب و عشاء را بخواند ، و اگر به آن اندازه هم وقت ندارد ، ولى مى تواند با خواندن نماز عشاء ، يک رکعت از مغرب را قبل از نصف شب درک کند بايد اول عشاء را بخواند و بعد مغرب را فورا به جا آورد ، و اگر کمتر از اين وقت دارد بايد عشاء را بخواند و بعد مغرب را به جا آورد ، و احتياط واجب آن است که آن را به قصد ما في الذمه بدون قصد ادا و قضا بخواند ، و چنانچه بعد از خواندن عشاء معلوم شود که از وقت به مقدار يک رکعت يا بيشتر به نصف شب مانده است ، نماز مغرب اداست و بايد فورا آن را به جا آورد .
مسأله 757 :
مستحب است انسان نماز را در اول وقت آن بخواند ، و راجع به آن خيلى سفارش شده است ، و هر چه به اول وقت نزديک تر باشد بهتر است ، مگر آن که تأخير آن از جهتى بهتر باشد ، مثل آن که صبر کند که نماز را به جماعت بخواند .
مسأله 758 :
هرگاه انسان عذرى دارد که اگر بخواهد در اول وقت نماز بخواند ناچار است با تيمم نماز بخواند ، چنانچه بداند عذر او تا آخر وقت باقى است ، مى تواند در اول وقت نماز بخواند ، ولى اگر احتمال دهد که عذر او از بين مى رود بايد صبر کند تا عذرش بر طرف شود ، و چنانچه عذر او بر طرف نشد در آخر وقت نماز بخواند ، و لازم نيست به قدرى صبر کند که فقط بتواند واجبات نماز را انجام دهد ، بلکه اگر براى مستحبات نماز نيز مانند اذان و اقامه و قنوت وقت دارد ، مى تواند تيمم کند و نماز را با آن مستحبات به جا آورد . و در عذرهاى ديگر غير از موارد تيمم ، اگر آن عذر تقيه باشد جايز است اول وقت نماز بخواند و اعاده لازم نيست هر چند در اثناى وقت عذرش بر طرف شود ، و در غير تقيه اگر احتمال بدهد که عذر او باقى باشد ، جايز است اول وقت نماز بخواند ، ولى چنانچه در اثناى وقت عذرش بر طرف گردد ، لازم است اعاده نمايد .
مسأله 759 :
کسى که مسائل نماز و شکيات و سهويات را نمى داند و احتمال مى دهد که يکى از
اينها در نماز پيش آيد و مبتلا به مخالفت تکليف الزامى يا احتياط لازم شود ، بنابر احتياط بايد براى ياد گرفتن اينها نماز را از اول وقت تأخير بيندازد ، ولى اگر اطمينان دارد که نماز را به طور صحيح تمام مى کند ، مى تواند در اول وقت مشغول نماز شود ، پس اگر در نماز مسأله اى که حکم آن را نمى داند پيش نيايد ، نماز او صحيح است ، و اگر پيش آيد جايز است به يکى از دو طرفى که احتمال مى دهد عمل نمايد و نماز را تمام کند ، ولى بايد بعد از نماز مسأله را بپرسد که اگر نمازش باطل بوده دوباره بخواند ، و اگر صحيح بوده اعاده لازم نيست .
مسأله 760 :
اگر وقت نماز وسعت دارد و طلبکار هم طلب خود را مطالبه مى کند ، در صورتى که ممکن است بايد اول دين خود را بدهد ، بعد نماز بخواند ، و همچنين است اگر کار واجب ديگرى که بايد فورا آن را به جا آورد پيش آمد کند ، مثل آن که ببيند مسجد نجس است ، بايد اول مسجد را تطهير کند بعد نماز بخواند ، و چنانچه در هر دو صورت اول نماز بخواند معصيت کرده ، ولى نماز او صحيح است . نمازهايى که بايد به ترتيب خوانده شود
مسأله 761 :
انسان بايد نماز عصر را بعد از نماز ظهر و نماز عشاء را بعد از نماز مغرب بخواند ، و اگر عمدا نماز عصر را پيش از نماز ظهر و نماز عشاء را پيش از نماز مغرب بخواند ، باطل است . مسأله 762 - اگر به نيت نماز ظهر مشغول نماز شود و در بين نماز يادش بيايد که نماز ظهر را خوانده است ، نمى تواند نيت را به نماز عصر برگرداند ، بلکه بايد نماز را بشکند و نماز عصر را بخواند ، و همين طور است در نماز مغرب و عشاء .
مسأله 763 :
اگر در بين نماز عصر شک کند که نماز ظهر را خوانده يا نه ، بايد نيت را به نماز ظهر برگرداند ، ولى اگر وقت به قدرى کم است که بعد از تمام شدن نماز آفتاب غروب مى کند و براى يک رکعت هم وقت باقى نيست ، بايد به نيت نماز عصر نماز را تمام کند ، و بنا بگذارد که نماز ظهر را به جا آورده است .
مسأله 764 :
اگر در بين نماز عصر يقين يا اطمينان کند که نماز ظهر را نخوانده است و نيت را به نماز ظهر برگرداند ، چنانچه قبل از آن که عملى انجام داده باشد يادش بيايد که نماز ظهر را خوانده بوده بايد بقيهء نماز را به نيت نماز عصر بخواند و نمازش صحيح است ، و همچنين در صورتى که آنچه را انجام داده رکن نباشد ، ولى در اين صورت بايد قرائت و ذکرى را که به قصد نماز ظهر آورده بوده دوباره به قصد نماز عصر بياورد ، و احتياط مستحب آن است که در اين دو صورت نماز را به نيت عصر تمام کند و دوباره اعاده نمايد ، و اگر آنچه را آورده رکعت يا رکوع يا دو سجده باشد بايد نماز عصر را اعاده نمايد .
مسأله 765 :
اگر در نماز عشاء پيش از رکوع رکعت چهارم شک کند که نماز مغرب را خوانده يا نه ، چنانچه وقت به قدرى کم است که بعد از تمام شدن نماز به مقدار يک رکعت هم وقت براى نماز عشاء باقى نمى ماند ، بايد به نيت عشاء نماز را تمام کند و بنا بگذارد که نماز مغرب را به جا آورده ، و اگر به مقدار يک رکعت يا بيشتر وقت دارد ، بايد نيت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را سه رکعتى تمام کند ، بعد نماز عشاء را بخواند .
مسأله 766 :
اگر در نماز عشاء بعد از رسيدن به رکوع رکعت چهارم شک کند که نماز مغرب را خوانده يا نه ، در وسعت وقت نمازش باطل است ، و بايد نماز مغرب و عشاء را بخواند ، و همچنين است اگر به مقدار پنج رکعت وقت باشد ، و چنانچه وقت کمتر از اين است نماز عشاء صحيح و بايد آن را تمام کند و بنا بگذارد که نماز مغرب را به جا آورده است .
مسأله 767 :
اگر انسان نمازى را که خوانده احتياطا دوباره بخواند ، و در بين نماز يادش بيايد نمازى را که بايد پيش از آن بخواند نخوانده است ، نمى تواند نيت را به آن نماز برگرداند ، مثلا موقعى که نماز عصر را احتياطا مى خواند ، اگر يادش بيايد نماز ظهر را نخوانده است ، نمى تواند نيت را به نماز ظهر برگرداند .
مسأله 768 :
برگرداندن نيت از نماز قضا به نماز ادا ، و از نماز مستحب به نماز واجب جايز نيست .
مسأله 769 :
اگر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد ، انسان مى تواند در بين نماز نيت را به نماز قضا برگرداند ، ولى بايد برگرداندن نيت به نماز قضا ممکن باشد ، مثلا اگر مشغول نماز ظهر است ، در صورتى مى تواند نيت را به قضاى صبح برگرداند که داخل رکوع رکعت سوم نشده باشد .