3 - گنج
مسأله 1815 :
گنج مالى است که در زمين يا درخت يا کوه يا ديوار پنهان باشد، و کسى آنرا پيدا کند و طورى باشد که به آن، گنج بگويند.
مسأله 1816 :
اگر انسان در زمينى که ملک کسى نيست، گنجى پيدا کند، مال خود او است و بايد خمس آنرا بدهد. لکن در صورتى که آن گنج غير از طلا و نقره باشد وجوب خمس در آن بنابر احتياط است.
مسأله 1817 :
نصاب گنج اگر نفره باشد 105 مثقال نقره مسکوک و اگر طلا باشد 15 مثقال طلاى مسکوک است و اگر از غير طلا و نقره باشد نصاب را با يکى از طلا و نقره ملاحظه نمايند.
مسأله 1818 :
اگر در زمينى که از ديگرى خريده گنجى پيدا کند و بداند مال کسانيکه قبلا مالک آن زمين بوده اند نيست، مال خود او مىشود و بايد خمس آن را بدهد. ولى اگر احتمال دهد که مال يکى از آنان است بنابر احتياط واجب بايد به او اطلاع دهد، و چنانچه معلوم شود مال او نيست، به کسى که پيش از او مالک زمين بوده اطلاع دهد، و بهمين ترتيب به تمام کسانى که پيش از او مالک زمين بوده اند خبر دهد و اگر معلوم شود مال هيچ يک آنان نيست، مال خود او مىشود و بايد خمس آنرا بدهد.
مسأله 1819 :
اگر در ظرفهاى متعددى که در يکجا دفن شده مالى پيدا کند که قيمت آنها روى هم 105 مثقال در نقره يا 15 مثقال در طلا باشد، بايد خمس آنرا بدهد. ولى چنانچه در چند جا گنج پيدا کند، هر کدام آنها که قيمتش باين مقدار برسد، خمس آن واجب است وگنجى که قيمت آن باين مقدار نرسيده است خمس ندارد.
مسأله 1820 :
اگر دو نفر گنجى پيدا کنند که قيمت آن به 105 مثقال در نقره يا 15 مثقال در طلا برسد، اگر چه سهم هر يک از آنان باين مقدار نباشد، بايد خمس آنرا بدهند.
مسأله 1821 :
اگر کسى حيوانى را از قبيل ماهى بخرد، ودر شکم آن مالى پيدا کند، اگر چه احتمال دهد که مال فروشنده است، لازم نيست به او خبر دهد، و در حکم منافع کسب است ولى اگر آن حيوان از قبيل چهار پايان باشد لازم است به فروشنده اطلاع دهد و چنانچه او علامت داد مال او است و الا مال پيدا کننده است و در حکم منافع کسب است.