معدن
مسأله 1868 :
اگر از معدن طلا، نقره، سرب، مس، آهن، نفت، زغال سنگ، فيروزه، عقيق، زاج، نمک و معدنهاى ديگر، چيزى بدست آورد درصورتى که به مقدار نصاب باشد، بايد خمس آن را بدهد.
مسأله 1869 :
نصاب معدن بنابر احتياط پانزده مثقال معمولى طلاست، يعنى اگر قيمت چيزى را که از معدن بيرون آورده، بعد از کم کردن مخارجى که براى آن کرده به 15 مثقال طلا برسد، بنابر احتياط واجب بايد خمس آن را بدهد.
مسأله 1870 :
استفادهاى که از معدن برده، اگر قيمت آن به 105 مثقال نقره يا 15 مثقال طلا نرسد، خمس آن در صورتى لازم است که به تنهايى يا با منفعت هاى ديگر کسب او از مخارج سالش زياد بيايد.
مسأله 1871 :
گچ و آهک و گل سرشور و گل سرخ، بنابر احتياط واجب از معدن محسوب است و خمس دارد.
مسأله 1872 :
کسى که از معدن چيزى به دست مىآورد، بايد خمس آن را بدهد چه معدن روى زمين باشد، يا زير آن، در زمينى باشد که ملک است، يا در جايى باشد که مالک ندارد.
مسأله 1873 :
اگر نداند چيزى را که از معدن بيرون آورده به 105 مثقال نقره يا 15 مثقال طلا مىرسد يا نه، بنابر احتياط واجب بايد به وزن کردن يا از راه ديگر، قيمت آن را معلوم کند.
مسأله 1874 :
اگر چند نفر چيزى از معدن بيرون آورند، چنانچه بعد از کم کردن مخارجى که براى آن کردهاند، اگر سهم هر کدام آنها به 105 مثقال نقره يا پانزده مثقال طلا برسد، بايد خمس آن را بدهند.
مسأله 1875 :
اگر معدنى را که در ملک ديگرى است بدون اجازه مالک بيرون آورد، آنچه از آن به دست مىآيد، مال صاحب ملک است و چون صاحب ملک براى بيرون آوردن آن خرجى نکرده، بايد خمس تمام آنچه را که از معدن بيرون آمده در صورتى که به حدّ نصاب برسد بدهد.