1- منفعت کسب (آیت الله حسین وحید خراسانی)

1- منفعت کسب (آیت الله حسین وحید خراسانی)

1 - منفعت کسب

مسأله 1769 :

هرگاه انسان از تجارت يا صنعت يا کسبهاى ديگر مالى به دست آورد ، اگر چه مثلا اجرت به جا آوردن نماز و روزه ء ميتى باشد ، چنانچه از مخارج سال خود و عيالاتش زياد بيايد ، بايد خمس - يعنى پنج يک - آن را به دستورى که بعد ذکر مى شود بدهد .

مسأله 1770 :

اگر از غير کسب مالى به دست آورد ، مثلا چيزى به او ببخشند ، در صورتى که آن بخشيده شده قدر و قيمت معتنا بهى نزد مردم داشته باشد و از مخارج سالش زياد بيايد ، خمس آن را بايد بدهد .

مسأله 1771 :

مهر زن و مالى را که مرد عوض طلاق خلع مى گيرد ، خمس ندارد ، و همچنين ارثى که به انسان مى رسد خمس ندارد ، ولى اگر مثلا با کسى خويشاوندى داشته و گمان ارث بردن از او نداشته ، بايد خمس آن ارث را در صورتى که از مخارج سالش زياد بيايد بدهد .

مسأله 1772 :

اگر مالى از کسى که معتقد به خمس است به ارث به او برسد و بداند کسى که اين مال از او به ارث رسيده خمس آن را نداده ، بايد خمس آن مال را با اذن حاکم شرع بدهد ، و اگر در خود آن مال خمس نباشد و وارث بداند کسى که مال از او به ارث رسيده خمس بدهکار است ، آن خمس مانند بقيهء ديون به آن مال تعلق مى گيرد ، و تا ادا نشده حق تصرف در آن مال را ندارد ، و در صورتى که بخواهد خمس را از آن مال بردارد ، بايد از حاکم شرع اذن بگيرد .

مسأله 1773 :

اگر به واسطهء قناعت کردن چيزى از مخارج سال انسان زياد بيايد ، بايد خمس آن را بدهد . مسأله 1774 - کسى که ديگرى تمام مخارج او را مى دهد ، بايد خمس تمام مالى را که به دست مى آورد بدهد .

مسأله 1775 :

اگر ملکى را بر افراد معينى - مثلا بر اولاد خود - وقف نمايد ، چنانچه در آن ملک زراعت و درختکارى کنند و از آن چيزى به دست آورند و از مخارج سال آنان زياد بيايد ، بايد خمس آن را بدهند ، و همچنين اگر طور ديگرى هم از آن ملک نفع ببرند - مثلا اجاره ء آن را بگيرند - بايد خمس مقدارى را که از مخارج سالشان زياد مى آيد بدهند .

مسأله 1776 :

اگر مالى را که فقير بابت خمس و زکات گرفته از مخارج سالش زياد بيايد ، بنابر احتياط واجب خمس آن را بدهد ، و اگر از آن مالى که به او داده اند منفعتى ببرد - مثلا از درختى که بابت خمس به او داده اند ميوه اى به دست آورد - و از مخارج سالش زياد بيايد ، بايد خمس آن را بدهد ، و مالى را که به عنوان صدقه به کسى داده اند اگر از مخارج سالش زياد بيايد ، بايد خمس آن را بدهد .

مسأله 1777 :

اگر با عين پول خمس نداده جنسى را بخرد ، يعنى به فروشنده بگويد اين جنس را به اين پول مى خرم ، چنانچه حاکم شرع معاملهء پنج يک آن را اجازه بدهد ، معامله صحيح است ، و خريدار بايد پنج يک آن جنس را به حاکم شرع بدهد ، و اگر اجازه نکند ، معاملهء آن مقدار باطل است ، پس اگر پولى را که فروشنده گرفته از بين نرفته است ، حاکم شرع خمس همان پول را مى گيرد ، و اگر از بين رفته عوض خمس را از فروشنده يا خريدار مطالبه مى کند .

مسأله 1778 :

اگر جنسى را به ذمه بخرد و بعد از معامله بهاى آن را از پول خمس نداده ادا کند ، معامله اى که کرده صحيح است ، و به مقدار پنج يک آن پول به فروشنده مديون است ، و پولى را که به فروشنده داده اگر از بين نرفته ، حاکم شرع پنج يک همان را مى گيرد ، و اگر از بين رفته عوض آن را از خريدار يا فروشنده مطالبه مى کند .

مسأله 1779 :

اگر مالى را که خمس آن داده نشده بخرد ، چنانچه حاکم شرع معاملهء پنج يک آن را اجازه نکند ، معاملهء آن مقدار باطل است و حاکم شرع مى تواند پنج يک آن مال را بگيرد ، و اگر اجازه کند معامله صحيح است و خريدار بايد مقدار پنج يک عوض آن را به حاکم شرع بدهد ، و اگر به فروشنده داده مى تواند از او پس بگيرد .

مسأله 1780 :

اگر چيزى را که خمس آن داده نشده ، به کسى ببخشد پنج يک آن چيز به آن کس منتقل نمى شود .

مسأله 1781 :

اگر از کافر يا کسى که به دادن خمس عقيده ندارد ، مالى به دست شيعهء اثنى عشرى بيايد ، واجب نيست خمس آن را بدهد .

مسأله 1782 :

تاجر و کاسب و صنعتگر و مانند اينها از وقتى که منفعت مى برند - که اول سال آنهاست - يک سال که بگذرد بايد خمس آنچه را که از خرج سالشان زياد مى آيد بدهند ، و کسى که شغلش کاسبى نيست اگر اتفاقا منفعتى ببرد ، بعد از آن که يک سال از موقعى که فايده برده بگذرد ، بايد خمس مقدارى را که از خرج سالش زياد آمده بدهد .

مسأله 1783 :

انسان مى تواند در بين سال هر وقت منفعتى به دستش آيد و آن منفعت زايد بر مخارجش باشد ، خمس آن را همان وقت بدهد ، و جايز است دادن خمس را تا آخر سال تأخير بيندازد ، و بنابر احتياط واجب سال خمس را سال قمرى قرار دهد .

مسأله 1784 :

کسى که مانند تاجر و کاسب براى دادن خمس سال دارد ، اگر منفعتى به دست آورد و در بين سال بميرد ، بايد مخارج تا موقع مرگش را از آن منفعت کسر نمايند و خمس باقى مانده را بدهند .

مسأله 1785 :

اگر قيمت جنسى را که براى تجارت خريده در بين سال بالا رود و آن را نفروشد و تا سالش نگذشته قيمتش پايين آيد ، خمس مقدارى که بالا رفته بر او واجب نيست .

مسأله 1786 :

اگر قيمت جنسى که براى تجارت خريده بالا رود و به اميد اين که قيمت آن بالاتر رود تا بعد از تمام شدن سال آن را نفروشد و قيمتش پايين آيد ، چنانچه به اندازه اى که بين تجار متعارف است نگه داشته ، خمس مقدارى که بالا رفته بر او واجب نيست ، و اما اگر بيش از آن مقدار بدون عذر نگه داشته ، بنابر احتياط واجب خمس آن مقدار را بدهد .

مسأله 1787 :

اگر غير مال التجارة مالى داشته باشد که متعلق خمس نباشد ، در صورتى که به ارث به او رسيده باشد ، چنانچه قيمتش بالا برود - اگر چه آن را بفروشد - مقدارى که بر قيمتش اضافه شده خمس ندارد ، و همچنين است اگر به غير معاوضه مالک آن شده ، چه از اول متعلق خمس نبوده - مثل آن که مسکنى که مورد حاجت اوست به او بخشيده باشند ، و در مؤونهء سال صرف شده باشد - يا متعلق خمس بوده و خمس آن را از همان مال داده باشد ، مثل مالى که به حيازت مالک شده و خمس آن را داده است . ولى اگر به معاوضه مالک شده باشد ، چنانچه قيمتش بالا برود تا زمانى که نفروخته خمس ندارد ، و اگر فروخت ، در صورتى که مؤونه نباشد آن زياده خمس دارد ، و در صورتى که مؤونه باشد بنابر احتياط واجب خمس مقدار زايد را بدهد ، و در هر دو صورت اگر در مؤونه سال صرف شود ، خمس ندارد .

مسأله 1788 :

اگر باغى احداث کند براى آن که بعد از بالا رفتن قيمتش آن را بفروشد ، بايد خمس ميوه و نمو درختها و زيادى قيمت باغ را بدهد ، و اگر قصدش اين باشد که به ميوه ء آن تجارت کند ، بايد خمس ميوه و نمو درختها را بدهد ، ولى اگر قصدش اين باشد که از ميوه ء آن استفاده ء شخصى کند ، فقط بايد خمس ميوه ء درختها را در صورتى که زايد بر استفاده اش باشد بدهد .

مسأله 1789 :

اگر درخت بيد و چنار و مانند اينها را بکارد ، در صورتى که خمس آنها را داده باشد بايد هر سال خمس نمو آنها را بدهد ، و همچنين اگر مثلا از شاخه هاى درخت که معمولا هر سال مى برند استفاده اى ببرد و به تنهايى يا با منفعتهاى ديگر کسبش از مخارج سال او زياد بيايد ، در آخر هر سال بايد خمس آنها را بدهد ، اما در صورتى که خمس آن درخت را نداده و نمو کرده باشد بايد خمس اصل درخت و نمو آن خمس و خمس نمو حصهء خود را بدهد .

مسأله 1790 :

کسى که چند رشته کسب دارد ، مثلا اجاره ء ملک مى گيرد و خريد و فروش و زراعت هم مى کند ، بايد خمس فايده هايى را که در آخر سال از مخارج او زياد مى آيد بدهد ، و چنانچه از يک رشته نفع ببرد و از رشتهء ديگر ضرر کند ، بنابر احتياط مستحب خمس نفعى را که برده بدهد .

مسأله 1791 :

خرجهايى را که انسان براى به دست آوردن فايده مى کند - مانند دلالى و حمالى - از مؤونهء تحصيل منفعت شمرده مى شود و مى تواند از سود کسر کند و نسبت به آن مقدار خمس ندارد .

مسأله 1792 :

آنچه از منافع کسب در بين سال به مصرف خوراک و پوشاک و اثاثيه و خريد منزل و ازدواج فرزند و جهيزيهء دختر و زيارت و مانند اينها از امورى که از مخارج آن سال حساب مى شود مى رسد - در صورتى که از شأن او زياد نباشد - خمس ندارد .

مسأله 1793 :

مالى را که انسان به مصرف نذر و کفاره مى رساند ، جزء مخارج ساليانه است ، و نيز مالى را که به کسى مى بخشد يا جايزه مى دهد - در صورتى که از شأن او زياد نباشد - از مخارج ساليانه حساب مى شود .

مسأله 1794 :

اگر انسان در شهرى باشد که معمولا هر سال مقدارى از جهيزيهء دختر را تهيه مى کنند ، در صورتى که آن شخص نتواند در غير اين صورت جهيزيه را تهيه کند و ندادن جهيزيه منافى شأن او باشد ، چنانچه در بين سال از منافع آن سال جهيزيه بخرد ، خمس ندارد ، و اگر از منافع آن سال در سال بعد جهيزيه تهيه نمايد ، بايد خمس آن را بدهد .

مسأله 1795 :

مالى را که خرج سفر حج و زيارتهاى ديگر مى کند ، از مخارج سالى حساب مى شود که در آن سال خرج کرده ، و اگر سفر او تا مقدارى از سال بعد طول بکشد ، آنچه در سال بعد از منافع سال قبل خرج مى کند بايد خمس آن را بدهد .

مسأله 1796 :

کسى که از کسب و تجارت فايده اى برده ، اگر مال ديگرى هم دارد که خمس آن واجب نيست ، مى تواند مخارج سال خود را فقط از فايده ء کسبش حساب کند .

مسأله 1797 :

آذوقه اى که براى مصرف سالش از منافع کسبش خريده ، اگر در آخر سال زياد بيايد ، بايد خمس آن را بدهد ، و چنانچه بخواهد قيمت آن را بدهد ، در صورتى که قيمتش از وقتى که خريده زياد شده باشد ، بايد قيمت آخر سال را حساب کند

مسأله 1798 :

اگر از منفعت کسب پيش از دادن خمس اثاثيه اى براى منزل بخرد ، هر وقت احتياجش از آن بر طرف شد ، خمس ندارد ، و همچنين است زيور آلات زنانه در صورتى که وقت زينت کردن زن با آنها گذشته باشد .

مسأله 1799 :

اگر در يک سال منفعتى نبرد ، نمى تواند مخارج آن سال را از منفعتى که در سال بعد مى برد کسر نمايد .

مسأله 1800 :

اگر در اول سال منفعتى نبرد و از سرمايه خرج کند و پيش از تمام شدن سال منفعتى به دستش آيد ، نمى تواند مقدارى را که از سرمايه برداشته از منافع کسر کند .

مسأله 1801 :

اگر مقدارى از سرمايه در تجارت و مانند آن از بين برود مى تواند مقدارى را که از سرمايه کم شده از منافع قبل از تلف آن مقدار کسر نمايد .

مسأله 1802 :

اگر غير از سرمايه چيز ديگرى از مالهاى او از بين برود ، نمى تواند از منفعتى که به دستش مى آيد آن چيز را تهيه کند ، مگر اين که در همان سال به آن چيز احتياج داشته باشد ، که در اين صورت مى تواند در بين سال از منافع کسب آن را تهيه نمايد .

مسأله 1803 :

اگر در اول سال براى مخارج خود قرض کند و پيش از تمام شدن سال منفعتى ببرد، نمى تواند مقدار قرض خود را از آن منفعت کسر نمايد ، مگر اين که قرض بعد از حصول منفعت باشد، ولى مى تواند قرض خود را از منافع اثناى سال ادا نمايد .

مسأله 1804 :

اگر در تمام سال منفعتى نبرد و براى مخارج خود قرض کند ، نمى تواند از منافع سالهاى بعد آن قرض را کسر نمايد ، ولى مى تواند قرض خود را از آنها ادا کند .

مسأله 1805 :

اگر براى زياد کردن مال يا خريدن ملکى که به آن احتياج ندارد قرض کند ، نمى تواند از منافع کسب مقدار آن قرض را ادا نمايد ، ولى اگر مالى را که قرض کرده يا چيزى را که از قرض خريده از بين برود ، مى تواند قرض خود را از منافع آن سال ادا نمايد .

مسأله 1806 :

انسان مى تواند خمس هر چيز را از همان چيز بدهد ، يا به مقدار قيمت خمسى که بدهکار است پول رايج بدهد ، و بنابر احتياط واجب از چيز ديگر ندهد مگر با اذن حاکم شرع . مسأله 1807 - کسى که خمس به مال او تعلق گرفت و سال بر او گذشت ، تا خمس آن را نداده است نمى تواند در آن مال تصرف کند ، اگر چه قصد دادن خمس را داشته باشد ، مگر با اذن حاکم شرع ، و اما تصرفات اعتباريه در حصهء خود مانند فروختن و صلح کردن آن مانعى ندارد . مسأله 1808 - کسى که خمس بدهکار است نمى تواند آن را به ذمه بگيرد - يعنى خود را بدهکار اهل خمس بداند - و به گونه اى که در مسألهء قبل گذشت در مال تصرف کند ، و چنانچه تصرف کند و آن مال تلف شود ، بايد خمس آن را بدهد .

مسأله 1809 :

کسى که خمس بدهکار است ، اگر با حاکم شرع مصالحه کند و خمس را به ذمه بگيرد ، مى تواند در مال تصرف نمايد ، و بعد از مصالحه منافعى که از آن به دست مى آيد مال خود اوست .

مسأله 1810 :

کسى که با ديگرى شريک است ، اگر خمس منافع خود را بدهد و شريک او ندهد و در سال بعد از مالى که خمسش را نداده ، براى سرمايهء شرکت بگذارد هىچکدام نمى توانند در آن مال تصرف کنند ، مگر در صورتى که شريکى که خمس نداده معتقد به خمس نباشد که در اين صورت شريک ديگر مى تواند تصرف کند .

مسأله 1811 :

اگر بچهء صغير سرمايه اى داشته باشد و از آن منافعى به دست آيد ، خمس به آنها تعلق مى گيرد ، و بر ولى است که خمس آن را بدهد ، و اگر نداد آن صغير بعد از بلوغ بايد بپردازد .

مسأله 1812 :

کسى که مالى از ديگرى به دست آورد و يقين دارد که خمسش را نداده ، نمى تواند در آن مال تصرف کند مگر اين که آن ديگرى معتقد به خمس نباشد ، و همچنين است بنابر احتياط واجب اگر شک داشته باشد که خمس آن را داده يا نه .

مسأله 1813 :

اگر کسى از منافع کسب خود در اثناى سال ملکى بخرد که از لوازم و مخارج ساليانه اش حساب نشود ، واجب است بعد از تمامى سال خمس آن را بدهد ، و چنانچه خمس آن را نداد و قيمت آن ملک بالا رفت ، بايد خمس مقدارى را که آن ملک فعلا ارزش دارد بدهد ، و همچنين است غير ملک از فرش و مانند آن .

مسأله 1814 :

اگر با پول خمس نداده مثلا ملکى بخرد و قيمت آن بالا رود ، چنانچه آن ملک را براى آن نخريده که قيمتش بالا رود و بفروشد ، مثل اين که زمينى را براى زراعت خريده است ، در صورتى که آن ملک را به ذمه خريده و از پول خمس نداده قيمت آن را داده ، بايد خمس قيمتى را که خريده است بدهد ، و اگر پول خمس نداده را به فروشنده داده و به او گفته که اين ملک را با اين پول مى خرم ، در صورتى که حاکم شرع معاملهء پنج يک آن را اجازه کند ، خريدار بايد خمس مقدارى را که آن ملک فعلا ارزش دارد بدهد .

مسأله 1815 :

کسى که از اول تکليف خمس نداده ، اگر از منافع کسب چيزى که به آن احتياج ندارد خريده و يک سال از وقت حصول ربح گذشته ، بايد خمس آن را بدهد ، و اگر اثاث خانه و چيزهاى ديگرى که به آنها احتياج دارد مطابق شأن خود خريده ، پس اگر بداند در بين سالى که در آن سال فايده برده آنها را خريده ، لازم نيست خمس آنها را بدهد ، و اگر نداند که در بين سال خريده و يا بعد از تمام شدن سال ، بنابر احتياط واجب بايد با حاکم شرع مصالحه کند .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

جدیدترین ها در این موضوع

استفتائات نذر

استفتائات نذر

یائِسِه

یائِسِه

وثیقه

وثیقه

نفقه

نفقه

No image

نری

پر بازدیدترین ها

No image

مصرف خمس (آیت الله عبدالله جوادی آملی)

مال خمسی، به شش سهم تقسیم می شود: سه سهم (نصف خمس آن، برای خدا و پیامبر و امام تلاافته است که به امام می رسد، و در دوران غیبت باید آن را به فقیه جامع شرایط فتوا پرداخت کنند....
Powered by TayaCMS