الف - شرايط صيغه عقد
1 - ايجاب بايد از سوى زن يا وکيل او با لفظ )نکاح( يا )تزويج(باشد، ودر نکاح دائم لفظ )متعه( نيز کافى است ، به شرط آن کهاشارهاى شود که دلالت بر قصد دوام داشته باشد.
سپس، آيا ايجاب وقبول بايد تنها با تلفظ زبانى باشد )يعنىمستقيماً بر زبان آورده شود( يا هرگونه اظهار، مانند امضا بر ورقه عقدهم مىتواند کفايت کند؟
پاسخ اين است که بى شک احتياط آن است که با لفظ صورتپذيرد.
2 - در عقد شرط است که در صورت امکان -بنابه احتياطمستحب- به زبان عربى ايراد گردد اگرچه، به وسيله وکيل انجامشود.
3 - در غير از صورت پيش گفته، مىشود عقد را با زبان ديگرىجارى کرد، به شرط آن که مفهوم نکاح وتزويج را برساند.
4 - احتياط، گفتن دو لفظ "ايجاب وقبول" به صيغه فعل ماضىاست، ولى صيغه مستقبل وجمله خبريه نيز کفايت مىکند، وحتى باجملهاى که ظاهرش امر يا استفهام باشد به شرط آن که مفاد آن انشاءعقد باشد.
5 - احتياط آن است که ايجاب از سوى زن باشد وقبول از جانبشوهر اگرچه اقوى، جواز عکس است.
چگونگى ايجاب وقبول:
الف - از سوى خود زن واز سوى خود مرد:
زن مىگويد: "زَوَّجتُکَ" يا "اَنکَحتُکَ" يا "مَتَّعتُکَ" نفسي علىالصُداقِ المعلوم. سپس مرد مستقيماً پاسخ مىدهد: "قَبِلتُالتَّزوِيج" يا مىگويد: "قَبِلتُ النِّکاحَ" يا مىگويد: "قَبِلتُ المُتعَة."
ب - از سوى وکيل زن ووکيل مرد:
وکيل زن به وکيل مرد مىگويد: "زَوَّجتُ" يا "انکَحتُ" يا"مَتَّعتُ" مُوَکِّلَتى )نام زن برده مىشود( مُوَکِّلَکَ )نام مرد بردهمىشود( على الصُداقِ المعلوم.
وکيل مرد بلا فاصله جواب مىدهد: "قَبِلتُ لِمُوَکِّلى )نام مرد بردهمىشود( التَّزويج" يا "النِّکاحَ" يا "التمتيع."
تبصره
1 - لازم نيست در عبارتهاى عقد تطابق لفظى وجود داشته باشد،يعنى طرف مقابل مىتواند الفاظ ديگرى را غير از آنکه در ايجاب ياقبول استفاده شده، به کار گيرد مثلاً زن مىتواند بگويد: "انکَحتُکَنَفسي( ومرد بگويد: "قَبِلتُ التَّزويج( واز کلمه )تزويج( به جاىکلمة )نکاح( استفاده کند. همين گونه است حکم ساير متعلقات،چنان که اولى بگويد: ".. على المَهرِ المعلوم" و ديگرى بگويد: "..على الصُداقِ المعلوم."
2 - انسان گنگ کافى است با اشاره يا هر وسيله ديگرى همچوننوشتن، يا اثر انگشت که بر عقد دلالت کند قبول وايجاب را برساند،البته مشروط بر آن که اين عمل در ميان عرف نمايانگر عقد باشد.
3 - اگر يکى از دو طرف صيغه عقد را غلط تلفظ کند، چنانچه اينغلط معنى را تغيير داد، صيغه عقد کفايت نخواهد کرد، ولى اگرتغيير دهنده معنى نبود اشکال ندارد، مشروط بر آن که تلفظ غلط درساير متعلقات صيغه عقد باشد نه در دو لفظ "ايجاب وقبول"، واماتلفظ غلط دو لفظ ايجاب وقبول، بنابر احتياط، کفايت نمىکند چنانکه بگويد: "جوزتک" به جاى "زوَّجتُکَ." حکم اشتباه در اعرابالفاظ نيز چنين است.
4 - در جارى کردن صيغه عقد، قصد انشاء يعنى بيان صيغه عقدبه هدف اجراى عقد، شرط است.
5 - براى اجرا کننده صيغه عقد شرط نيست مفهوم صيغه را بهگونهاى تفصيلى بداند، بلکه کافى است به همين نکته آگاهى داشتهباشد که مفهوم اين صيغه انشاء نکاح وتزويج است، ولى با اين حال،احوط، داشتن آگاهى تفصيلى است.
6 - موالات يعنى پى در پى بودن ايجاب وقبول شرط است، بدينمعنى که لفظ قبول مستقيماً وبدون فاصله پس از ايجاب ذکر گردد،ومعيار اين است که نزد عرف پى درپى بودن صدق کند، واگرفاصلهاى در آن باشد که عرفاً خللى به پى در پى بودن آن وارد نکندصحيح است، چنان که يکى از دو طرف پيشدستى کند وبگويد:"انکحتک" وطرف ديگر چيزى نگويد مگر پس از آن که سرپرستشاو را نصيحت کند تا قانع شود وبگويد "قَبِلت"، زيرا اين فاصله ميانايجاب وقبول با مقتضيات عقد تناسب دارد.
7 - يکى بودن مجلس ايجاب وقبول شرط نيست "بدين معنى کهصيغه عقد در يک مکان جارى شود."
پس اگر طرف قبول در مجلس حضور نداشته باشد وطرف ايجابعبارت ايجاب را تلفظ کند، وطرف قبول پس از شنيدن خبر آن،بگويد: "قَبِلتُ" عقد صحيح خواهد بود، به شرط آن که فاصلهطولانى در ميان نيفتد، ومعاقده ومعاهده صدق يابد، چنان که اگر اورا مورد خطاب قرار دهد واو در مکان ديگرى باشد ولى صداى او رامىشنود، وبدون فاصله زياد "قَبِلتُ" را بگويد عقد، صدق مىيابد.واز همين رو عقد، به وسيله تلفن يا فاکس يا تلگراف به شرط صدقعرفى عقد، صحيح خواهد بود.