احکام اراضى )زمينها(
حديث شريف :
1 - عدّهاى از اصحاب ما از امامعليه السلام روايت مىکنند که: با او درباره کوفهو خراج و مالياتى که بر کوفه نهاده شده است سخن گفتيم. پس فرمود:
"من أسلم طوعاً ترکت أرضه في يده واُخذ منه العشر ممّا سُقيَ بالسماء والأنهار،ونصف العشر ممّا کان بالرشا فيما عمروه منها، وما لم يعمروه منها أخذه الإمام فقبلهممّن يعمره، وکان للمسلمين وعلى المتقبّلين في حصصهم العشر أو نصف العشر، وليسفي أقلّ من خمسة أوسق شيء من الزکاة، وما اُخذ بالسيف فذلک إلى الإمام يقبله بالذييرى، کما صنع رسول اللَّهصلى الله عليه وآله بخيبر قبل سوادها وبياضها، يعني أرضها ونخلها، والناسيقولون: لا تصلح قبالة الأرض والنخل، وقد قبل رسول اللَّهصلى الله عليه وآله خيبر، قال: وعلىالمتقبلين سوى قبالة الأرض العشر ونصف العشر في حصصهم، ثمّ قال: إنّ أهل الطائفأسلموا وجعلوا عليهم العشر ونصف العشر، وإنّ مکّة دخلها رسول اللَّه عنوة وکانوا اُسراءفي يده فأعتقهم وقال: اذهبوا فأنتم الطلقاء"(449).
"کسانيکه داوطلبانه اسلام بياورند، زمين آنان در اختيار خودشان نهادهمىشود، و يک دهم از محصولات زمينهايى که با آب باران و رودخانه آبيارىمىشود، و نصف يک دهم محصولات از زمينهايى که با واسطه آبيارى مىشود ازآنان گرفته مىشود. اين حکم زمينهاى آباد است. امّا زمينهاى باير از آن امام استوامام مىتواند به کس ديگرى که آن را آباد کند، واگذار نمايد، مالکيّت اين زمينها براىمسلمانان است و استفاده کننده هم يک دهم يا نصف يک دهم را پرداخت مىکند و درکمتر از پنج وسق(450) زکات نيست.
امّا زمينى که با شمشير و جنگ گرفته شده،از آن امام است، به هر کس که صلاحببيند واگذار مىکند، چنانکه پيامبر خداصلى الله عليه وآله در خيبر چنين کرد، که سياه و سفيديعنى زمين و نخل آن را واگذار کرد، در حالى که مردم مىگويند واگذارى زمين و نخلباهم درست نيست در صورتيکه رسول خداصلى الله عليه وآله خيبر را واگذار کرد. فرمود:براستفاده کننده از زمين به غيراز پرداخت حق استفاده از زمين، يکدهم و نصفيکدهم است. سپس فرمود: اهالى طائف اسلام آوردند و بر آنان يکدهم و نصفيکدهم قرار داده شد، امّا مکّه را پيامبر به زور وارد شد و اهل مکّه اسيران آنحضرتبودند امّا پيامبرصلى الله عليه وآله آنان را آزاد کرد و فرمود: برويد، شما آزاد هستيد."
تفصيل احکام :
1 - فقها گفتهاند: زمينهاى آبادى که مسلمانان با جنگ بر آنها مسلّط شدهو با زور فتح کردهاند، مال همه مسلمين است، و ولىّ امر مسلمين باکسانيکه دراين زمينها کار مىکنند به يک نسبت معيّنى از محصول آنهامصالحه مىکند و در جهت منافع امّت صرف مىنمايد.
2 - همچنين گفتهاند: اراضى بايرى که مسلمانان با جنگ و از راه زور برآنها تسلّط يافتهاند، مال خود امام است. آنها را به هر کس که بخواهدمىدهد تا آبادش کند.
3 - قسم ديگر از زمينها هم آنهايى است که در مورد آنها امام با صاحبانآنها مصالحه کرده است، چگونگى استفاده از اين زمينها به حسبتوافقنامه صلح که بين دو طرف امضا شده است، تعيين مىشود.
4 - براى آگاهى از وضعيّت زمينها و اينکه از کدام قسم است، بايد بهراهها و دلايلى رجوع کنيم که موجب علم يا اطمينان شود.
5 - در صورت شک در وضعيت اراضى، بايد به قواعد عمومى اين بابمراجعه کنيم مثل قول پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله که فرمود:
"الأرض للَّه ولمن عمرها".
"زمين از آن خداست و از آن کسى که آن را آباد و احيا کرده است."