غسل مس ميت
اگر بدن شخص زندهاى به بدن انسان مردهاى برخورد کند، با چند شرط بر او غسل مس ميت لازم مىشود، اين شرايط عبارتند از:
1- آن جسد، جسد شهيد نباشد (شهيدى که غسل ندارد).
عروةالوثقى، فى حکم الشهيد، مسأله 11.
2- کسى که کشتن او به خاطر رجم يا قصاص واجب شده و قبلا خودش غسل کرده نباشد.
عروةالوثقى، فى حکم الشهيد، مسأله 11.
3- بچه سقط شدهاى نباشد که هنوز چهار ماهش تمام نشده است.
عروةالوثقى، فى غسل مس ميت.
4- بدن ميتسرد شده باشد.
عروةالوثقى، فى غسل مس ميت.
5- بدن ميت را غسل نداده باشند;يعنى سه غسلش تمام نشده باشد.
عروةالوثقى، فى غسل مس ميت.
6- موى خود را به بدن ميت و همچنين بدن يا موى خود را به موى ميت نرسانده باشد و الا غسل لازم ندارد; هر چند احتياط مستحب آن است که غسل نمايند.
7- اگر از انسان عضوى جدا شده، بايستى هم گوشت و هم استخوان با هم باشد، اگر قسمتى از بدن کسى از اوجدا شود يا خود او مرده استيا زنده، اگر مرده باشد يا بدنش را غسل دادهاند يا ندادهاند،اگر مرده باشد و بدنش را غسل داده باشند، که مس آن عضو غسل ندارد، و اگر از مردهاى باشد که هنوز بدنش را غسل ندادهاند، يا آن عضو از اعضايى است که اگر متصل هم بود و مسح مىشد، غسل مس ميت لازم نبود (مانند موها)، يا از اعضاى ديگر است، اگر صورت اول باشد(موها) غسل لازم نيست و اگر صورت دوم باشد،غسل مسميت لازم است و اگر قسمت جدا شده، از انسانى باشد که خود زنده است، سه صورت دارد:يا گوشت تنهاست و يا استخوان تنها (مانند دندان) و يا گوشت و استخوان هر دو با هم است که در صورت سوم مس آن غسل دارد و اما دو صورت قبل غسل مس ميت ندارد.
تحريرالوسيله، ج1، ص63، مسأله 1.
فلسفه غسل مس ميت
س: مىگويند اگر کسى دستبه بدن حيوان مردهاى بزند، فقط بايد دستش را آب بکشد -اگر رطوبت در بين بودهو غسل لازم نيست; اما اگر کسى دستش را به بدن انسان مردهاى بزند، بايد غسل کند و اگر رطوبتى در بين بوده، علاوه بر غسل، بايد دستش را آب بکشد. آيا مرده انسان ازمرده حيوانات هم نجستر است؟
ج: در پاسخ اين سوال بايد بگوييم که:
اولا: فلسفه واقعى احکام الهى براى ما در تمام موارد روشن نيست (براى روشن شدن اين موضوع به بحث مقدمه احکام بحث فلسفه احکام مراجعه شود).
ثانيا: شايد يکى از حکمتهاى آن اين باشد که دين مقدس اسلام در قانونگذارى خود گاهى به مسائلى برخورد مىکند که اگر يک مسأله را بخواهد به طور کلى آزاد بگذارد، مفسده پيش مىآيد و اگر بخواهد به طور کلى منع کند، باز هم دچار مفاسدى مىگردد در اينجا براى سلامت جامعه و صحيح اجرا شدن قانون اين چنين برنامهريزى مىکند که روى آن چيز ماليات مىبندد; به عنوان مثال در اوايل بعثت پيامبر اکرم -صلىالله عليه وآله وسلمثروتمندان عرب عادتشان بر اين بود که مىآمدند اطراف پيامبر اکرم -صلى الله عليه وآله وسلمجمع مىشدند و هر کس با پيامبر کارى داشتبا حضرت در گوشى صحبت مىکرد و حاضر نبودند، مسائلشان را علنا با پيامبر در ميان بگذارند، آن وقت در گوش پيامبر هر داستانى را که مىخواستند چون کسى نمىشنيد تعريف مىکردند که با اين کار هم خود را مقرب پيامبر جلوه داده و هم وقت پيامبر را مىگرفتند و هم فقرا اندوهگين مىشدند. خوب در اينجا اسلام چه بکند؟ اگر در گوشى صحبت کردن با پيامبر را مطلقا آزاد بگذارد، داراى چنين مفاسدى است و اگر مطلقا منع کند، باز هم صحيح نيست;زيرا گاهى بعضى از مسائل است که نمىشود در جمع مطرح گردد و بايد به صورت در گوشى با پيامبر در ميان گذاشته شود; در اينجا دين مقدس اسلام براى دفع مفاسد و صحيح اجرا شدن اين مسأله، براى آن پرداخت مبلغى را الزامى کرد; در اين مورد آيه يازدهم سوره مجادله مىفرمايد:
«يا ايها الذين امنوا اذا ناجيتم الرسول فقدموا بين يدى نجويکم صدقة; اىکسانى که ايمان آوردهايد، هرگاه خواستيد با پيامبر درگوشى صحبت کنيد، جلوتر بايد صدقه بدهيد.»
که اين صدقه اجبارى سبب شد عادت بد درگوشى صحبت کردن با پيامبر از ميان رفت و تنها کسى که به اين آيه عمل کرد، اميرالمؤمنين -عليهالسلامبود که در بعضى از موارد با دادن صدقه راهنماييهاى سرى را از پيامبر اکرم -صلى الله عليه وآله وسلم دريافت مىنمود و بعد از مدتى هم اين حکم -صدقه دادن قبل از نجوا با پيامبرنسخ گرديد.
تفسير الميزان، ج19، ص215.
حالا در مسأله مس ميت هم شايد همين مسأله مطرح باشد که گاهى انسانهايى بر اثر مبتلا بودن به يک سرى امراض مسرى و خطرناک مىميرند; بعد اقوام و بستگان آنها دور جسد جمع مىشوند و افرادى کهعلاقه بيشترى به ميت داشته و عواطفشان قوىتر است او را بوسيده وديگران را هم به اين کار تشويق مىکنند و ممکن است عده فراوانى درجامعه مبتلا به آن مرض گردند; در اينجا اسلام چه بکند؟ چه اين امررا کاملا آزاد بگذارد و چه مطلقا منع کند،مفسده دارد چون آزادىسبب سرايت امراض گوناگون مىشود و منع آن سبب اتهام اسلامبه خشونت مىگردد; در اينجا اسلام براى جلوگيرى از مفسده و صحيح اجرا شدن اين مسأله، احکام خاصى وضع کرده، بدين صورت که اگر کسى ميتى را مس کرد بايد حتما براى نمازش غسل کند و الا نمازش باطل است و درباره مرده انسان، چون مردم بعد از مردنش هم به او رغبت نشان مىدهند، اسلام قيدوبندهايى در اين راه به وجود آورده است; اما درباره مرده حيوانات که چنين مسألهاى نيست که بعد از مردنشان مردم اطرافشان جمع شوند، يا احيانا آنها را بوسيده و ديگران را تشويق به بوسيدن کنند، لذا اسلام آنجا اين حکم را ندارد و اين نهايت درجه احترام اسلام به انسان است که معتقد است انسان را بعد از مردن غسل داده و کفن نموده و با تشريفات خاص به خاک بسپارند، اما حيوانات اين چنين نيستند.