مسائل عبادى خانواده
يک. احکام نماز
بيدار کردن اعضاى خانواده براى نماز
1O . بيدار نمودن افراد خانواده براى نماز صبح با چه کيفيتى مجاز است؟
باسمه تعالى؛ اگر بيدار نکردن آنها موجب سهلانگارى و استخفاف به امر نماز باشد، بايد آنها را بيدار نمايد.484
2. اگر سر سوزنى خون حيض يا نفاس در بدن يا لباس نمازگزار باشد نماز او باطل است؛ و بنابر احتياط واجب بايد خون استحاضه در بدن يا لباس نمازگزار نباشد. ولى خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت و خون سگ و خوک و کافر و مردار و حيوان حرامگوشت اگر چه در چند جاى بدن و لباس باشد، در صورتى که روى هم کمتر از درهم باشد، (که تقريباً به اندازه يک اشرفى مىشود)485 نماز خواندن با آن اشکال ندارد. ولى احتياط مستحب آن است که از خون سگ و کافر و مردار و حيوان حرام گوشت اجتناب کند.486
3O . دخترى هستم که به علت فقر مالى، پدرم قادر نيست برايم لباس تهيه کند و درآمدىکه دارد جز بهخوراک و بعضى از مخارج ضرورى ديگر نمىرسد، لذا لباسهايم را از ديگران مىگيرم؛ مثلاً مقدارى از لباسهايم را از خواهرم مىگيرم که او بدون اجازه شوهرش برايم مىآورد و ... آيا نماز خواندن با اين لباسها صحيح است؟
باسمه تعالى؛ اگر پارچه يا لباس با رضايت صاحب آن به شما داده مىشود، مىتوانيد بپوشيد و نماز شما در آن صحيح است.487
4. محلى را که انسان براى اقامت و زندگى خود اختيار کرده وطن اوست، چه در آن جا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آن جا را براى زندگى اختيار کرده باشد.488
استفتائات
ازدواج و تغيير شهر سکونت
زنانى که بدون التفات (از اعراض و عدم اعراض) از وطن اصليشان به شهر ديگر به خانه شوهر مىروند، و پس از التفات هم لابد قصد دارند که اگر زناشويىشان تا آخر عمر برقرار و باقى ماند در شهر شوهر اقامت کنند و الاّ به وطن اصليشان برگشت بنمايند. بفرماييد که حکم نماز و روزه اين زنها در ورود به وطن اصليشان چه مىباشد؟
باسمه تعالى؛ وطن اصلى تا از آن اعراض نشده به حکم وطن باقى است.489
منزل پدرى که هنوز در حيات است براى فرزندى که خودش شخصاً مستقل زندگى مىکند، آيا وطن محسوب شده و در آنجا به جا آوردن نماز و روزه به طور کامل صحيح است؟ همچنين منزل فرزند از پسر براى پدر که البته از نظر مادى با هم جدا هستند؟
باسمه تعالى؛ ميزان منزل پدر يا فرزند نيست، بلکه ميزان وطن به حساب شخص مکلّف است. جايى که وطنِ مکلّف بوده تا از آن اعراض نکرده به حکم وطن باقى است.490
دخترى در وطن خود متولد شده، پس از 5 سال به شهرى کوچ مىکنند که در آن شهر ازدواج مىکند و سپس به تهران مهاجرت مىکند، نماز اين دختر در کجا شکسته است و در کجا درست؟
باسمه تعالى؛ در زادگاه که وطن اصلى اوست نماز تمام است، مگر از آنجا اعراض کرده باشد. و در ساير جاها حکم مسافر دارد، مگر در محلى که وطن قرار دهد.491
شخصى هستم اهل و ساکن بيارجمند شاهرود، اما همسرم اهل طزره دامغان و هر چند ماه يک مرتبه 2 تا 3 روز به وطن همسرم مىرويم، حکم نماز و روزه من و همسرم چيست؟ ضمناً بچه اين جانب در شهرستان شاهرود متولد شده است، اما الاَّن ساکن بيارجمند است وطن اصلى او کجاست و آيا مىتواند در شاهرود نماز تمام و روزه به جا آورد يا خير؟
باسمه تعالى؛ همسر شما در زادگاهش نماز او تمام و روزه او صحيح است، مگر اينکه اعراض نمايد. و شما در آنجا حکم مسافر داريد، مگر اين که قصد ماندن ده روز نماييد. و قصد سفر در اثناى ده روز با قصد ماندن ده روز منافات دارد. و بچه شما اگر بزرگ شده محل تولدش هست، محل تولد وطن اوست و تا از آن اعراض نکرده، باقى به حکم وطن است، و در محل سکونت بدون قصد توطّن و قصد ده روز حکم مسافر دارد.492
در مورد همسر و يا فرزندى که مکلّف شده و در منزل تابع شوهر و يا پدر خود مىباشند، آيا در مسأله ترک وطن تابع پدر و يا شوهر خود هستند، و اگر پدر و يا شوهر ترک وطن نمود، آنها هم همان حکم را پيدا مىکنند و يا بايد مستقلاً تصميم بگيرند؟
باسمه تعالى؛ زن و فرزندى که از حد تبعيت بالطبع بيرون آمده و صاحب اراده است، در اتخاذ وطن و اعراض از آن و قصد اقامه تابع نيست و ميزان تصميم خود اوست.493
فردى از شمال در تهران ازدواج کرده و حال اينکه شمال وطن شوهر است، وظيفه همسر در قبال اعمال عبادى در وطن شوهر چه کيفيّت دارد؟
باسمه تعالى؛ وطن يکى از دو همسر حکم وطن براى ديگرى ندارد.494
وطن حقير ورامين است و وطن همسرم کرج، فرزندم در تهران متولد شده و پس از چند روز به کرج برده شده و پس از يک ماه به شاهرود برده شد (چون حقير کارمند و محل کارم شاهرود بوده است) پس از حدود دو سال با انتقال حقير به سمنان، به سمنان آمد و اکنون هفت سال است که در سمنان مىباشد، وطن فرزندم کدام يک از اين شهرهاست؟
باسمه تعالى؛ در فرض مرقوم جاى معينى براى فرزند شما وطن محسوب نمىشود تا خودش بعد از بلوغ محلى را براى خود وطن انتخاب کند.495
در آغوش گرفتن و يا شير دادن بچه در نماز
سوال: آيا در آغوش گرفتن و يا شير دادن بچه در نماز با رعايت حجاب واجب، نماز را باطل مىکند؟
جواب: اگر موالات و پىدرپى اجزأ نماز رعايت مىشود و صورت نماز به هم نمىخورد، نماز را باطل نمىکند.496
بردن مُهر نماز به وسيله بچه
اگر در بين نماز چيزى که بر آن سجده مىکند گم شود و چيزى که سجده بر آن صحيح است نداشته باشد، چنانچه وقت وسعت دارد بايد نماز را بشکند، و اگر وقت تنگ است، بايد به لباسش اگر از پنبه يا کتان است سجده کند، و اگر از چيز ديگرى است بر همان چيز، و اگر آن هم ممکن نيست بر پشت دست، و اگر آن هم نمىشود به چيز معدنى مانند انگشتر عقيق سجده نمايد.497
استفتا
اقتداى زن به شوهر در نماز
اقتدا کردن زن به شوهر عادل در صورتى که بخواهند دو نفرى نماز جماعت بخوانند اشکالى دارد يا خير؟
باسمه تعالى؛ اشکالى ندارد.498
دو. احکام روزه
أ. شرايط وجوب روزه
روزه با شرايط زير بر انسان واجب مىشود:
1. بالغ بودن؛
2. عاقل بودن؛
3. مسافر نبودن؛
4. روزه براى روزهدار ضرر نداشتن؛
5. از حيض و نفاس پاک بودن (براى بانوان).499
استفتائات
روزه و انجام امتحانات تحصيلى
اگر دانشآموزى امتحانات آخر سالش مصادف با ماه رمضان و تابستان شود و نتواند هم درس بخواند و هم روزه بگيرد، مىتواند براى اينکه زحمت يک سالش به هدر نرود در چند روز از ايام ماه رمضان روزه خود را افطار کند؟
باسمه تعالى؛ بايد روزه بگيرد و تا حَرَج واقع نشود نمىتواند افطار کند، بلى مىتواند مسافرت کند و در سفر افطار نمايد و بعد از برگشتن در آن روز لازم نيست امساک کند.500
اگر به گمان اينکه بلوغ پسر پانزده سال شمسى است، ماه رمضان را روزه نگرفت و بعد معلوم شد که قبل از ماه رمضان پانزده سال قمرىاش تمام بوده، آيا کفاره هم لازم است يا نه؟
باسمه تعالى؛ کفاره واجب نيست، لکن بايد قضا کند.501
بچههاى بالغ يا جوانهايى که در اثر ضعف مُفرِط روزه گرفتن برايشان سخت است چه کنند؟
باسمه تعالى؛ ضعف ناشى از روزه مُجَوِّز ترک روزه نيست، مگر آنکه حرجى باشد و بايد اکتفا به رفع ضرورت کند و قضا نمايد.502
در سالهاى اول تکليف (9 سالگى به بعد) به توصيه و تأکيد مادرم مبنى بر اين که توانايى روزه گرفتن را ندارم و با توجه به اينکه خودم نيز نمىتوانستم تشخيص دهم که آيا مىتوانم روزه بگيرم يا نه، چند سالى را روزه نگرفتهام، و در حال حاضر چون مدت زيادى از آن گذشته، تعداد روزههاى فوت شده را نمىدانم، و ثانياً نمىدانم که آيا کفاره هم بر من واجب است يا نه؟
باسمه تعالى؛ به مقدارى که يقين داريد که بعد از بلوغ روزه نگرفتهايد بايد قضا نماييد و کفاره در فرض مسأله واجب نيست.503
ب. بانوانى که روزه بر آنها واجب نيست
1. زنى که زاييدن او نزديک است و روزه براى حملش ضرر دارد روزه بر او واجب نيست. و بايد براى هر روز يک مدّ طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد. و نيز اگر روزه براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست و بنابراحتياط واجب بايد هر روز يک مدّ طعام به فقير بدهد. و در هر دو صورت روزههايى را که نگرفته بايد قضا نمايد.504
2. زنى که بچه شير مىدهد و شير او کم است چه مادر بچه يا دايه او باشد، يا بىاجرت شير دهد، اگر روزه براى بچهاى که شير مىدهد ضرر دارد روزه بر او واجب نيست، و بايد براى هر روز يک مدّ طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد، و نيز اگر براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست، و بنابراحتياط واجب بايد براى هر روز يک مدّ طعام به فقير بدهد. و در هر دو صورت روزههايى را که نگرفته بايد قضا نمايد، ولى اگر کسى پيدا شود که بىاجرت بچه را شير دهد، يا براى شير دادن بچه از پدر يا مادر بچه يا از کس ديگر که اجرت او را بدهد اجرت بگيرد، احتياط واجب آن است که بچه را به او بدهد و روزه بگيرد.505
3. روزه بر زن حائض و نفسأ واجب نيست، و اگر زن بعد از اذان صبح - حتى لحظهاى - از خون حيض يا نفاس پاک شود، يا در بين روز خون نفاس ببيند، اگر چه نزديک مغرب باشد، روزه او باطل است.506
استفتائات
روزه زنان باردار
آيا بر زن حامله در مدت حاملگى بخصوص ماههاى اول، روزه واجب است؟و براى حمل او ضررى ندارد؟
باسمه تعالى؛ روزه بر او واجب است، مگر براى خود او يا حمل ضرر داشته باشد.507
زنى که مدتهاست که يا حامله است و يا بچه شير مىدهد و در ماه رمضان نمىتواند روزه بگيرد، تکليفش در مورد قضاى روزه چگونه است؟
باسمه تعالى؛ وجوب قضا ساقط نيست.508
اينجانب در سنين اول بلوغ به علت نادانى، بيشتر روزههايم را خوردهام و روزههاى حاملگى به علت دستور دکتر روزه نگرفتم و سال اول عروسى يک ماه روزه نگرفتم، اکنون 50 ساله هستم و نمىتوانم همه آنها را بگيرم. البته تا آنجا که ممکن است روزه مىگيرم. از طرفى براى هر روز 60 نفر را نمىتوانم طعام يا پولش را بدهم، بفرماييد چه کنم تا دِيْنَم ادأ شود؟
باسمه تعالى؛ اگر روى علم و عمد روزهها را نگرفتهايد، علاوه بر قضا کفاره هم واجب است، ولى زن اگر بچه شير مىدهد و روزه براى او يا بچهاش ضرر دارد، مىتواند افطار کند و فقط روزه را قضا کند و کفاره ندارد509 و دادن پول به جاى کفاره کفايت نمىکند.510
يادسپارى
بانوانى که در ايام حيض و نفاس روزه نگرفتهاند واجب است قضاى آن را به جا آورند.511
ج. مُبطِلات روزه
نُه چيز روزه را باطل مىکند:
اول: خوردن و آشاميدن؛
دوم: جِماع؛
سوم: استمنا؛ و استمنا آن است که انسان با خود کارى کند که منى از او بيرون آيد.
چهارم: دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر(عليهم السلام)؛
پنجم: رساندن غبار غليظ به حلق؛
ششم: فرو بردن تمام سر در آب؛
هفتم: باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح؛
هشتم: اِمالِه512 کردن با چيزهاى روان؛
نهم: قِىْ513 کردن.514
برخى احکام مبطلات روزه عبارتند از :
خوردن و آشاميدن
1. جويدن غذا براى بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها که معمولاً به حلق نمىرسد، اگر چه اتفاقاً به حلق برسد، روزه را باطل نمىکند، ولى اگر انسان از اول بداند که به حلق مىرسد چنانچه فرو رود، روزهاش باطل مىشود و بايد قضاى آن را بگيرد و کفاره هم بر او واجب است.515
2. انسان نمىتواند براى ضعف، روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى است که معمولاً نمىشود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد.516
جماع (آميزش جنسى)
1. جماع روزه را باطل مىکند، اگر چه فقط به مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.517
2. اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، روزه باطل نمىشود.518
3. اگر شک کند که به اندازه ختنهگاه داخل شده يا نه، روزه او صحيح است ... .519
4. اگر فراموش کند که روزه است و جماع نمايد، يا او را به جماع مجبور نمايند به طورى که از اختيار او خارج باشد، روزه او باطل نمىشود. ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد، يا ديگر مجبور نباشد، بايد فوراً از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود روزه او باطل است.520
استمنا
1. اگر روزه دار استمنا کند يعنى با خود کارى کند که منى از او بيرون آيد، روزهاش باطل مىشود.521
2. اگر بىاختيار منى از او بيرون آيد، روزهاش باطل نيست. ولى اگر کارى کند که بىاختيار منى از او بيرون آيد، روزهاش باطل مىشود.522
3. اگر به قصد بيرون آمدن منى کارى بکند، در صورتى که منى از او بيرون نيايد روزهاش باطل نمىشود.523
4. اگر روزه دار بدون قصد بيرون آمدن منى با کسى بازى و شوخى کند، در صورتى که عادت نداشته باشد که بعد از بازى و شوخى منى از او خارج شود، اگر چه اتفاقاً منى بيرون آيد روزه او صحيح است. ولى اگر شوخى را ادامه دهد تا آنجا که نزديک است منى خارج شود و خوددارى نکند تا خارج گردد روزهاش باطل است.524
استفتائات
اگر انسان در حال روزه ماه رمضان با همسر خود بازى کند تا وقتى که ديگر احساس مىکند که ممکن است منى بيايد و در حالى که مطمئن است اگر خوددارى کند منى بيرون نمىآيد، از ادامه بازى خوددارى کند، ولى بر خلاف اطمينان وى منى بيايد روزهاش باطل است يا خير؟ و آيا در صورت بطلان، کفاره هم واجب است يا نه؟
باسمه تعالى؛ در فرض مذکور روزه صحيح است.525
اگر انسان در ماه رمضان در حال ملاعبه با همسر خويش جنب شود، چه صورتى دارد؟
باسمه تعالى؛ اگر قصد اِنزال نداشت و عادت او هم انزال با چنين عملى نبود و اتفاقاً بدون اختيار انزال شد، روزه صحيح است.526
خانمى از مسأله جنابت زنان بىاطّلاع بوده و خيال مىکرده که خروج منى اختصاص به مردان دارد و براى زنان فقط آنچه باعث بطلان روزه مىشود مسأله دخول است، لذا در بعضى از روزههاى ماه رمضان با همسر خويش ملاعبه مىکرده و فقط از دخول جلوگيرى مىنموده، ترشحاتى از او خارج مىشده که هم اکنون فکر مىکند آنها منى بوده است؛ با توجه به اينکه اين شخص، جاهل به حکم بوده، تکليفش در قبال روزههاى اين ايام چيست؟
باسمه تعالى؛ اگر دخول متحقق نشده و يقين نداريد ترشحاتى که خارج مىشد منى باشد، روزهها محکوم به صحت است و قضا و کفاره ندارد، ولى اگر يقين داريد همراه ترشحات منى خارج مىشده، روزهها قضا دارد و با فرض اينکه جاهل به حکم بوديد کفاره ندارد.527
باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح
1. اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نکند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم ننمايد، روزهاش باطل است.528
2. اگر در روزه واجبى که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معيّن است تا اذان صبح غسل نکند و تيمم هم ننمايد، ولى از روى عمد نباشد روزهاش صحيح است.529
3. کسى که جنب است و مىخواهد روزه واجبى بگيرد که مثل روزه رمضان وقت آن معيّن است، چنانچه عمداً غسل نکند تا وقت تنگ شود، مىتواند با تيمم روزه بگيرد و صحيح است ولى معصيتکار است.530
4. کسى که در شب ماه رمضان براى هيچ کدام از غسل و تيمم وقت ندارد، اگر خود را جنب کند، روزهاش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مىشود، ولى اگر براى تيمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب کند، با تيمم روزه اوصحيح است ولى گناهکار است.531
5. اگر گمان کند که به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب کند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تيمم کند روزهاش صحيح است.532
6. کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند که اگر بخوابد تا صبح بيدار نمىشود، نبايد بخوابد و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزهاش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مىشود.533
7. هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود، اگر احتمال بدهد که اگر دوباره بخوابد بيدار مىشود براى غسل، مىتواند بخوابد.534
8. کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه تصميم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسلکند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند روزهاش صحيح است.535
9. کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه غفلت داشته باشد که بعد از بيدار شدن بايد غسل کند، در صورتى که بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند روزهاش صحيح است.536
10. کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل کند، يا ترديد داشته باشد که غسل کند يا نه، در صورتى که بخوابد و بيدار نشود روزهاش باطل است.537
11. اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود و تصميم هم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل کند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا کند. و همچنين است اگر از خواب دوم بيدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد، و کفاره بر او واجب نمىشود.538
12. خوابى را که در آن محتلم شده نبايد خواب اول حساب کرد، بلکه اگر از آن خواب بيدار شود و دوباره بخوابد خواب اول حساب مىشود.539
13. کسى که مىخواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روى عمد نباشد روزه او باطل است.540
14. اگر در روزه واجبى غير روزه رمضان و قضاى آن تا اذان صبح جنب بماند، روزهاش صحيح است چه وقت آن معيّن باشد و چه نباشد.541
15. اگر زن پيش از اذان صبح از (حيض يا) نفاس پاک شود و عمداً غسل نکند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم نکند، روزهاش باطل است.542
16. اگر زن پيش از اذان صبح از (حيض يا) نفاس پاک شود و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان يا قضاى آن بگيرد بايد تيمم نمايد و روزهاش صحيح است، و اگر بخواهد روزه مستحب يا روزه واجب مثل روزه کفاره و روزه نذرى بگيرد اگر چه بدون تيمم هم روزهاش صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است که تيمم کند.543
17. اگر زن نزديک اذان صبح از (حيض يا) نفاس پاک شود و براى هيچ کدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذان بفهمد که پيش از اذان پاک شده، روزه او صحيح است، ولى اگر در وسعت وقت قضاى رمضان را گرفته باشد، صحيح بودن آن اشکال دارد.544
18. اگر زن بعد از اذان صبح از خون (حيض يا) نفاس پاک شود، يا در بين روز خون (حيض يا) نفاس ببيند اگر چه نزديک مغرب باشد، روزه او باطل است.545
19. اگر زن پيش از اذان صبح از (حيض يا) نفاس پاک شود و در غسل کردن کوتاهى کند و تا اذان غسل نکند و در تنگى وقت تيمم هم نکند، روزهاش باطل است. ولى چنانچه کوتاهى نکند، مثلاً منتظر باشد که حمام زنانه شود، اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نکند، در صورتى که تيمم کند روزه او صحيح است.546
استفتا
خوردن قرص جلوگيرى از حيض
زنى که معمولاً حيض مىشود، ولى از قرص جلوگيرىِ حيض استفاده کرده تا روزهاش را نخورد، آيا صحيح است يا خير؟
باسمه تعالى؛ اگر با خوردن قرص، حيض بند آمده، روزه صحيح است.547
O آيا زن در ماه رمضان مىتواند از قرصهاى ضد رگل استفاده کند تا بتواند روزه يک ماه را کامل بگيرد؟
باسمه تعالى؛ اگر ضرر به مزاج نزند، اشکال ندارد.548
يادسپارى
اگر انسان عمداً و از روى اختيار کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد روزه او باطل مىشود، و چنانچه از روى عمد نباشد اشکال ندارد، ولى جنب اگر بخوابد و به تفصيلى که در مسأله 1630 گفته شد تا اذان صبح غسل نکند روزه او باطل است.549
مکروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن منى زن خود را ببوسد يا کارى کند که شهوت خود را به حرکت آورد، و اگر به قصد بيرون آمدن منى باشد، در صورتى که منى بيرون آيد روزه او باطل مىشود.550
د. کفّاره روزه
1. کسى که کفاره روزه رمضان بر او واجب است، بايد يک بنده آزاد کند يا به دستورى که در مسأله بعد گفته مىشود دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير کند يا به هر کدام يک مُدّ که تقريباً ده سير است طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها بدهد، و چنانچه اينها برايش ممکن نباشد، هر چند مد که مىتواند به فقرا طعام بدهد، و اگر نتواند طعام بدهد بايد استغفار کند، اگر چه مثلاً يک مرتبه بگويد أَستَغفِرُاللّهَ، و احتياط واجب در فرض اخير آن اين است که هر وقت بتواند، کفاره را بدهد.551
2. کسى که مىخواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگيرد، بايد سى و يک روز آن را پىدرپى بگيرد و اگر بقيه آن پىدرپىنباشد اشکال552 ندارد.553
3. اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل کند، چه آن چيز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا، يا به جهتى حرام شده باشد، مثل نزديکى کردن با عيال خود در حال حيض، بنابر احتياط کفاره جمع بر او واجب مىشود، يعنى بايد يک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير کند، يا به هر کدام آنها يک مُدّ که تقريباً ده سير است گندم يا جو يا نان و مانند اينها بدهد. و چنانچه هر سه برايش ممکن نباشد، هر کدام آنها که ممکن است بايد انجام دهد.554
4.اگر روزهدار در يک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند، يک کفاره بر او واجب است. ولى اگر جماع او حرام باشد يک کفاره جمع واجب مىشود.555
5. اگر عمداً روزه خود را باطل کند، و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود، کفاره بر او واجب نيست.556
6. اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفاره روزه خودش و روزه زن را بايد بدهد. و اگر زن به جماع راضى بوده، بر هر کدام يک کفاره واجب مىشود.557
7. اگر زنى شوهر روزهدار خود را مجبور کند که جماع نمايد، يا کار ديگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، واجب نيست کفاره روزه شوهر را بدهد.558
8. اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه به طورى زن را مجبور کرده باشد که از خود اختيارى نداشته باشد و در بين جماع، زن راضى شود، بايد مرد دو کفاره و زن يک کفاره بدهد. و اگر با اراده و اختيار، عمل را انجام دهد اگر چه مجبورش کرده باشد، مرد بايد کفاره خودش و زن را بدهد.559
9. اگر روزه دار در ماه رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نمايد، يک کفاره بر او واجب مىشود و روزه زن صحيح است و کفاره هم بر او واجب نيست.560
10. اگر مرد زن خود را مجبور کند که غير جماع کار ديگرى که روزه را باطل مىکند به جا آورد، کفاره زن را نبايد بدهد و بر خود زن هم کفاره واجب نيست.561
11. کسى که به واسطه مسافرت يا مرض روزه نمىگيرد، نمىتواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع کند. ولى اگر او را مجبور نمايد بنابر احتياط بايد کفارهاش را بدهد.562
ه' . روزه قضا
اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد، بايد قضاى آن را به جا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام بدهد يا يک بنده آزاد کند، و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را به جا نياورد، براى هر روز نيز دادن يک مُدّ طعام لازم است.563
استفتائات
O اگر شخصى کفاره تأخير قضاى روزههايش را در يک سال بپردازد و مجدداً تا سال بعد نيز نتواند قضاى روزههايش را به جا آورد، آيا باز کفاره تأخير بر او واجب مىشود يا اينکه پرداخت کفاره سال قبل کفايت از آن مىکند؟
باسمه تعالى؛ بيش از يک بار کفاره واجب نيست.564
O بانويى است مدت 14 سال ازدواج کرده و ماه مبارک رمضانِ هيچ سالى روزههايش را مرتب نگرفته، گاهى حامله بوده و گاهى تقريباً مريض، و در ايام غير ماه رمضان که سلامت هم بوده قضاى آنها را به جا نياورده است و موانعى هم نداشته و نمىداند در اين چند سال، ماه رمضان چند روز را روزه گرفته و چند روز را نگرفته، چه مقدار بايد قضا نمايد؟
باسمه تعالى؛ روزههايى را که يقين دارد قضا شده، بايد قضا نمايد و بيشتر از آن واجب نيست.565
سه. احکام حج
حج، زيارت کردن خانه خدا و انجام اعمالى است که دستور دادهاند در آنجا به جا آورده شود و در تمام عمر بر کسى که اين شرايط را دارا باشد، يک مرتبه واجب مىشود:
اول: آنکه بالغ باشد؛
دوم: آنکه عاقل و آزاد باشد؛
سوم: به واسطه رفتن به حج مجبور نشود که کار حرامى را که اهميتش در شرع از حج بيشتر است انجام دهد، يا عمل واجبى را که از حج مهمتر است ترک نمايد؛
چهارم: آنکه مستطيع باشد و مستطيع بودن به چند چيز است: اول: آنکه توشه راه و چيزهايى را که بر حسب حالش در سفر به آن محتاج است و در کتابهاى مفصّل گفته شده دارا باشد، و نيز مَرکب سوارى يا مالى که بتواند آنها را تهيه کند داشته باشد؛ دوم: سلامت مزاج و توانايى آن را داشته باشد که بتواند مکه رود و حج را به جا آورد؛ سوم: در راه مانعى از رفتن نباشد، و اگر راه بسته باشد، يا انسان بترسد که در راه جان يا عِرض او از بين برود يا مال او را ببرند، حج بر او واجب نيست. ولى اگر از راه ديگرى بتواند برود اگر چه دورتر باشد، در صورتى که مشقت زياد نداشته باشد و خيلى غير متعارف نباشد، بايد از آن راه برود؛ چهارم: به قدر به جا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد؛ پنجم: مخارج کسانى را که خرجى آنان بر او واجب است مثل زن و بچه و مخارج کسانى را که مردم خرجى دادن به آنها را لازم مىدانند داشته باشد؛ ششم: بعد از برگشتن، کسب يا زراعت يا عايدى ملک يا راه ديگرى براى معاش خود داشته باشد که مجبور نشود به زحمت زندگى کند.566
استفتائات
افرادىکه مستطيع هستند وازدواج نکردهاند، حجرا مقدم بدارند ياازدواج را؟
باسمه تعالى؛ اگر نياز به ازدواج دارند، در صورتى مستطيع هستند که علاوه بر مصارف حج، مخارج ازدواج را هم داشته باشند.567
شخصى مقدارى پول، پسرش به او بخشيده و نيز مقدارى خودش داشته و با اين پولها به مکه مشرّف شده است و حج به جا آورده، آيا اين شخص مستطيع بوده يا نه؟ و آيا دوباره لازم است به حج برود؟
باسمه تعالى؛ اگر در برگشت، وسيله امرار معاش لايق به حال خود را نداشته مستطيع نبوده، و هر وقت استطاعت حاصل شد بايد حَجْالاسلام به جا آورد.568
آيا مخارج حج استحبابى جز مؤونه محسوب است يا خير؟
باسمه تعالى؛ از مؤونه محسوب است.569
خرج حج واجب همسر که شخصاً مستطيع است اما نقداً ندارد که مخارج خود را بپردازد، اگر شوهرش بپردازد، جز مؤونه به حساب مىآيد؟
باسمه تعالى؛ تحمل مصارف حج زوجه اگر مطابق شأن زوج باشد، جز مؤونه محسوب است.570
زنى مقدارى طلا دارد و از آن استفاده مىکند و مال ديگرى غير از آن ندارد، و اگر آنها را بفروشد توانايى رفتن به حج را خواهد داشت، آيا زيورآلات زن مستثنا از استطاعت است يا اينکه به وسيله آنها زن مستطيع شده و بايد آنها را بفروشد و به حج برود و چنانچه مرده باشد بايد براى او نايب بگيرند؟
باسمه تعالى؛ اگر داشتن زيورآلات براى او لازم نيست و نداشتن آن عيب نيست، مستطيع است و بايد به حج برود.571
اگر شخصى از ارث پدرى خود آب و املاکى داشته باشد که اينها تأمينکننده مخارج زندگى محسوب نمىشود، و از آن طرف وسيله تأمين مخارج زندگىاش حقوق يا شهريه طلبگى باشد، آيا چنين شخصى مستطيع محسوب مىشود يا خير؟ و در صورتى که با اين وضع حج کند آيا به نيت وجوب باشد يا خير؟
باسمه تعالى؛ کسى که درآمد کسب و ملک او براى معيشت او کافى نيست مستطيع محسوب نمىشود و حج بر او واجب نيست.572
مادر من از فروش خانهاى که سهم ارث او بوده مستطيع شده، ولى به علت کهولت و پيرى نمىتواند خودش به حج برود و در آينده هم اميد توانايى ندارد، آيا مىتواند در حال حيات کسى را به نيابت خود به حج بفرستد؟
باسمه تعالى؛ اگر قبل از ناتوانى مستطيع شده است، بايد نايب بگيرد و حَجْالاسلام محسوب مىشود.573
مادر پيرى که 70 سال دارد و مبلغ صد هزار تومان به قيمت حاضر آب و ملک دارد که البته درآمد آن در سال به پانصد تومان نمىرسد، آيا مکه رفتن بر ايشان واجب است يا نه؟
باسمه تعالى؛ اگر ملک مزبور وسيله اعاشه او هست و در صورت فروش و صرف در حج، نفقه تأمين نيست، مستطيعه نيست.574
خواهرى نامه نوشتهاند: دو سال پيش مادرم براى سفر حج پولى که دقيقاً 000/20 تومان مىشد در بانک واريز کردند و از آن زمان تا به حال دو سال مىگذرد. حال که امسال مادرم مىخواهد به حج مشرّف شوند به او گفتهاند بايد خمس آن مقدار پول را بدهد که خمس مىشود 4000 تومان. از آنجايى که مادرم استطاعت پرداخت چنين پولى را ندارد، آيا بايد از رفتن به حج خوددارى کند يا از پرداخت خمس، و آيا خمس بايد از همان پول پرداخت شود يا خير؟
باسمه تعالى؛ اگر قبلا حج بر او مستقر بوده، خمس لازم نيست. و چنانچه حج بر او مستقر نبوده خمس لازم است و خمس را لازم نيست از همان پول بدهد.575
خوردن قرص در ايام حج يا بعضى مواقع که زنها ميل دارند عادت ماهيانه نداشته باشند اشکال دارد يا نه؟
باسمه تعالى؛ در صورت مُضِر نبودن اشکال ندارد.576
بعضى از خانمها در سفر حج براى پيشگيرى از عادت ماهانه قرص مىخورند. گاهى با خوردن قرص باز هم عادت مىشوند، اما به وسيله آمپول از ادامه آن جلوگيرى مىکنند. آيا با جلوگيرى به وسيله آمپول حکم طهارت از حيض بر آنها مترتب مىشود و مىتوانند اعمالى که متوقف بر طهارت از حيض است انجام دهند؟ و پس از جلوگيرى از ادامه عادت به چه عنوان بايد غسل کنند؟
باسمه تعالى؛ اگر سه روز متوالى خون نبيند، حکم حيض مترتب نيست و نماز و روزه صحيح است، و کمتر از سه روز حکم استحاضه را دارد.577
خانمى در زمان حج قرص مىخورده که حيض نشود تا بتواند اعمالش را انجام دهد، اما از موقعى که قرض خوردن را شروع کرده، هميشه ترشحاتى زرد رنگ مىديده که احتمال مىداده خون باشد و چون در زمان حيض ايشان بوده شک مىکرده که آيا استحاضه است يا نه. و چون قدرت تشخيص نداشته، بنابراين گذاشته که مستحاضه نيست و مسائل مربوط به آن را رعايت نکرده و طواف و نماز طواف به جا آورده است. با اين حال، اعمالش صحيح است يا خير؟
باسمه تعالى؛ اگر شک دارند که ترشحات ذکر شده خون بوده حکم استحاضه ندارد و اعمالشان صحيح است.578
پاورقي :
484 استفتاآت، ج 1، ص 133، س 25.
.485 تقريباً به اندازه يک دوريالى.
.486 توضيح المسائل، م 855.
.487 استفتاآت، ج 1، ص 140، س 47.
.488 توضيح المسائل، م 1329.
.489 استفتاآت، ج 1، ص 264، س 429.
.490 استفتاآت، ج 1، ص 266، س 433.
.491 استفتاآت، ج 1، ص 260، س 416.
.492 استفتاآت، ج 1، ص 265، س 432.
.493 استفتاآت، ج 1، ص 264، س 428.
.494 استفتاآت، ج 1، ص 265، س 430.
.495 استفتاآت، ج 1، ص 265، س 431.
.496 تحرير الوسيلْ، ج 1، ص 189، سابعها.
.497 توضيح المسائل، م 1087.
.498 استفتاآت، ج 1، ص 286، س 510.
.499 تحريرالوسيلْ، ج1، ص293، م1 و ص294، م3.
.500 استفتاآت، ج 1، ص 320، س 52.
.501 توضيح المسائل، بخش استفتائات، ص 418، س 10.
.502 توضيح المسائل، بخش استفتائات، ص 419، س 11.
.503 استفتاآت، ج 1، ص 328، س 76.
.504 توضيح المسائل، م 1728.
.505 توضيح المسائل، م 1729.
.506 توضيح المسائل، م 1640؛ تحرير الوسيلْ، ج 1، ص 293، م 1 و ص 294، م 3.
.507 استفتاآت، ج 1، ص 326، س 68.
.508 استفتاآت، ج 1، ص 332، س 87.
.509 يعنى لازم نيست کفاره کسى را که عمداً روزه نگرفته است بپردازد، اگر چه کفاره مخصوص زنى که به خاطر شير دادن، روزه خود را نگرفته است در محل خود بيان شده است.
.510 استفتاآت، ج 1، ص 329، س 79.
.511 تحرير الوسيلْ، ج 1، ص 298، پيش از مسأله 1.
.512 شکل صحيح آن، امالَه است که معمولاً امالِه خوانده مىشود وبه معنى تنقيه کردن است.
.513 شکل صحيح آن، قَى است که معمولاً قِى خوانده مىشود و به معنى استفراغ کردن است.
514- نپ توضيح المسائل، م يييى.
.515 توضيح المسائل، م 1582.
.516 توضيح المسائل، م 1583.
.517 توضيح المسائل، م 1584.
.518 توضيح المسائل، م 1585.
.519 توضيح المسائل، م 1586.
.520 توضيح المسائل، م 1587.
.521 توضيح المسائل، م 1588.
.522 توضيح المسائل، م 1589.
.523 توضيح المسائل، م 1594.
.524 توضيح المسائل، م 1595.
.525 استفتاآت، ج 1، ص 307، س 12.
.526 استفتاآت، ج 1، ص 307، س 13.
.527 استفتاآت، ج 1، ص 308، س 14.
.528 توضيح المسائل، م 1619.
.529 توضيح المسائل، م 1620.
.530 توضيح المسائل، م 1621.
.531 توضيح المسائل، م 1623.
.532 توضيح المسائل، م 1624.
.533 توضيح المسائل، م 1625.
.534 توضيح المسائل، م 1626.
.535 توضيح المسائل، م 1627.
.536 توضيح المسائل، م 1628.
.537 توضيح المسائل، م 1629.
.538 توضيح المسائل، م 1630.
.539 توضيح المسائل، م 1631.
.540 توضيح المسائل، م 1634.
.541 توضيح المسائل، م 1636.
.542 توضيح المسائل، م 1637.
.543 توضيح المسائل، م 1638.
.544 توضيح المسائل، م 1639.
.545 توضيح المسائل، م 1640.
.546 توضيح المسائل، م 1642.
.547 استفتاآت، ج 1، ص 316، س 39.
.548 رساله نوين، عبدالکريم بىآزار شيرازى، ج 1، ص 113.
.549 توضيح المسائل، م 1653.
.550 توضيح المسائل، م 1657.
.551 توضيح المسائل، م 1660.
.552 براى آشنايى بيشتر با جزئيات دو ماه کفاره روزه به مسائل 1662 تا 1664 از رساله توضيح المسائل مراجعه فرماييد.
.553 توضيح المسائل، م 1661.
.554 توضيح المسائل، م 1665.
.555 توضيح المسائل، م 1667.
.556 توضيح المسائل، م 1675.
.557 توضيح المسائل، م 1678.
.558 توضيح المسائل، م 1679.
.559 توضيح المسائل، م 1680.
.560 توضيح المسائل، م 1681.
.561 توضيح المسائل، م 1682.
.562 توضيح المسائل، م 1683.
.563 توضيح المسائل، م 1710.
.564 دفتر امام خمينى: بخش استفتا.
.565 استفتاآت، ج 1، ص 325، س 67.
.566 توضيح المسائل، م 2036.
.567 استفتاآت، ج 1، ص 435، س 4.
.568 استفتاآت، ج 1، ص 435، س 5.
.569 استفتاآت، ج 1، ص 380، س 109.
.570 استفتاآت، ج 1، ص 380، س 110.
.571 استفتاآت، ج 1، ص 438، س 14.
.572 استفتاآت، ج 1، ص 436، س 7.
.573 استفتاآت، ج 1، ص 436، س 8.
.574 استفتاآت، ج 1، ص 438، س 13.
.575 دفتر امام خمينى: بخش استفتا.
.576 استفتاآت، ج 1، ص 470، س 111.
.577 استفتاآت، ج 1، ص 71، س 166.
.578 استفتاآت، ج 1، ص 71، س 167.