مرگ اعضاى خانواده
يک. احکام وصيت
1. وصيت آن است که انسان سفارش کند بعد از مرگش براى او کارهايى انجام دهند، يا بگويد بعد از مرگش چيزى از مال او مِلک کسى باشد، يا براى اولاد خود و کسانى که اختيار آنان با اوست، قَيِّم و سرپرست معيّن کند. و کسى را که به او وصيت مىکنند وصى مىگويند.642
2. وقتى انسان نشانههاى مرگ را در خود ديد، بايد فوراً امانتهاى مردم را به صاحبانش برگرداند و اگر به مردم بدهکار است و موقع دادن آن بدهى رسيده بايد بدهد، و اگر خودش نمىتواند بدهد يا موقع دادن بدهى او نرسيده، بايد وصيت کند و بر وصيت شاهد بگيرد، ولى اگر بدهى او معلوم باشد و اطمينان دارد که ورثه مىپردازند، وصيت کردن لازم نيست.643
3. کسى که نشانههاى مرگ را در خود مىبيند، اگر خمس و زکات و مَظالم بدهکار است بايد فوراً بدهد، و اگر نمىتواند چنانچه از خودش مال دارد يا احتمال مىدهد کسى آنها را ادا نمايد، بايد وصيت کند؛ و همچنين است اگر حج بر او واجب باشد.644
4. کسى که نشانههاى مرگ را در خود مىبيند، اگر نماز و روزه قضا دارد، بايد وصيت کند که از مال خودش براى آنها اجير بگيرند، بلکه اگر مال نداشته باشد ولى احتمال بدهد کسى بدون آنکه چيزى بگيرد آنها را انجام مىدهد، باز هم واجب است وصيت نمايد، و اگر قضاى نماز و روزه او به تفصيلى که در صفحه 186 و 187[ رساله توضيح المسائل] گفته شده، بر پسر بزرگترش واجب باشد، بايد به او اطلاع دهد يا وصيت کند که براى او به جا آورند.645
5. کسى که نشانههاى مرگ را در خود مىبيند، اگر مالى پيش کسى دارد يا در جايى پنهان کرده است که ورثه نمىدانند، چنانچه به واسطه ندانستن، حقشان از بين برود، بايد به آنان اطلاع دهد و لازم نيست براى بچههاى صغير خود، قيّم و سرپرست معين کند. ولى در صورتى که بدون قيّم مالشان از بين مىرود يا خودشان ضايع مىشوند، بايد براى آنان قيّم امينى معيّن نمايد.646
6. وصى بايد مسلمان و بالغ و عاقل و مورد اطمينان باشد.647
دو. احکام مُحتَضَر
1. مسلمانى را که مُحتَضَر است، يعنى در حال جان دادن مىباشد، مرد باشد يا زن، بزرگ باشد يا کوچک، بايد به پشت بخوابانند به طورى که کف پاهايش به طرف قبله باشد، و اگر خواباندن او کاملاً به اين طور ممکن نيست بنابر احتياط واجب تا اندازهاى که ممکن است بايد به اين دستور عمل کنند، و چنانچه خواباندن او به هيچ قسم ممکن نباشد، به قصد احتياط او را رو به قبله بنشانند، و اگر آن هم نشود، باز به قصد احتياط او را به پهلوى راست يا به پهلوى چپ، رو به قبله بخوابانند648
2. احتياط واجب آن است که تا وقتى او را از محل احتضار حرکت ندادهاند رو به قبله باشد، و بعد از حرکت دادن اين احتياط واجب نيست.649
3. رو به قبله کردن محتضر بر هر مسلمان واجب است و اجازه گرفتن از ولىّ او لازم نيست.650
سه. احکام غسل مَسّ ميّت
1. اگر کسى بدن انسان مردهاى را که سرد شده و غسلش ندادهاند مَسّ کند، يعنى جايى از بدن خود را به آن برساند بايد غسل مسّ ميت نمايد، چه در خواب مسّ کند چه در بيدارى، با اختيار مسّ کند يا بىاختيار، حتى اگر ناخن و استخوان او به ناخن و استخوان ميت برسد بايد غسل کند، ولى اگر حيوان مردهاى را مسّ کند غسل بر او واجب نيست.651
2. براى مسّ بچه مرده، حتى بچه سقط شدهاى که چهار ماه او تمام شده غسل مسّ ميت واجب است، بلکه بهتر است براى مسّ بچه سقط شدهاى که از چهار ماه کمتر دارد غسل کرد. بنابراين اگر بچه چهار ماههاى مرده به دنيا بيايد، مادر او بايد غسل مسّ ميت کند، بلکه اگر از چهار ماه کمتر هم داشته باشد، بهتر است مادر او غسل نمايد.652
3. بچهاى که بعد از مردن مادر به دنيا مىآيد، وقتى بالغ شد واجب است غسل مسّ ميت کند.653
4. غسل مسّ ميت را بايد مثل غسل جنابت انجام دهند، ولى کسى که غسل مسّ ميت کرده، اگر بخواهد نماز بخواند، بايد وضو هم بگيرد.654
5. براى کسى که بعد از مسّ ميت غسل نکرده است، توقف در مسجد و جماع و خواندن سورههايى که سجده واجب دارد مانعى ندارد، ولى براى نماز و مانند آن بايد غسل کند و وضو بگيرد.655
چهار. احکام غسل و کفن و نماز و دفن ميّت
1. غسل و کفن و نماز و دفن مسلمان دوازده امامى بر هر مکلّفى واجب است. و اگر بعضى انجام دهند، از ديگران ساقط مىشود. و چنانچه هيچ کس انجام ندهد، همه معصيت کردهاند. و بنابر احتياط واجب حکم مسلمانى هم که دوازده امامى نيست همين طور است.656
2. براى غسل و کفن و نماز و دفن ميت بايد از ولىّ او اجازه بگيرند.657
3. بچه سقط شده را اگر چهار ماه يا بيشتر دارد، بايد غسل بدهند. و اگر چهار ماه ندارد، بايد در پارچهاى بپيچند و بدون غسل دفن کنند.658
4. کسى که مىخواهد نماز ميت بخواند، لازم نيست با وضو يا غسل يا تيمم باشد و بدن و لباسش پاک باشد. و اگر لباس او غصبى هم باشد، اشکال ندارد؛ اگر چه احتياط مستحب آن است که تمام چيزهايى را که در نمازهاى ديگر لازم است رعايت کند.659
5. اگر ميت وصيت کرده باشد که شخص معيّنى بر او نماز بخواند، احتياط واجب آن است که آن شخص از ولىّ ميت اجازه بگيرد و بر ولىّ هم، بنابر احتياط واجب، واجب است که اجازه بدهد.660
يادسپارى
O پس از رفتن کسانى که تشييع جنازه کردهاند مستحب است ولىّ ميت يا کسى که از طرف ولىّ اجازه دارد، دعاهايى را که دستور داده شده به ميت تلقين کند.661
O بعد از دفن مستحب است صاحبان عزا را سرسلامتى دهند، ولى اگر مدتى گذشته است که به واسطه سرسلامتى دادن، مصيبت يادشان مىآيد، ترک آن بهتر است و نيز مستحب است تا سه روز براى اهل خانه ميت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مکروه است.662
O مستحب است انسان در مرگ خويشان، مخصوصاً در مرگ فرزند صبر کند و هر وقت ميت را ياد مىکند اًِّنّا لِلّهِ وَ اًِّنّا اِلَيهِ راجِعُونَ بگويد، و براى ميت قرآن بخواند و سر قبرپدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد و قبر را محکم بسازد که زود خراب نشود.663
پنج. احکام سوگوارى
1. گريه بر شخص مرده جايز است، بلکه گاهى در هنگام شدت اندوه مستحب مىشود، ولى نبايد چيزى بگويد که خشم پروردگار را در پى داشته باشد. همچنين مرثيه خوانى براى ميت با نظم (شعر) و نثر (غير شعر) جايز است به شرط آنکه چيزهاى باطلى مانند دروغ و ساير کارهاى حرام در بر نداشته باشد، بلکه بنابر احتياط واجب بايد مشتمل بر «واويلا و واى واى کردن» نيز نباشد و همچنين بنابر احتياط واجب به صورت خود زدن، خراش وارد کردن، چيدن و کندن مو، و فرياد زدن بيش از حد اعتدال جايز نيست ... .664
2. جايز نيست انسان در مرگ کسى صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.665
3. پاره کردن يقه در مرگ غير پدر و برادر جايز نيست.666
4. اگر مرد در مرگ زن يا فرزند يقه يا لباس خود را پاره کند، يا اگر زن در عزاى ميت صورت خود را بخراشد به طورى که خون بيايد يا موى خود را بکَند، بايد يک بنده آزاد کند يا ده فقير را طعام دهد و يا آنها را بپوشاند. و اگر نتواند، بايد سه روز روزه بگيرد؛ بلکه اگر خون هم نيايد؛ بنابر احتياط واجب به اين دستور عمل نمايد.667
5. احتياط واجب آن است که در گريه بر ميت صدا را خيلى بلند نکنند.668
شش. احکام مرگ و مفقود شدن شوهر
1. زنى که شوهرش مرده اگر آبستن نباشد، بايد تا چهار ماه و ده روز عده نگه دارد، يعنى از شوهرکردن خوددارى نمايد اگر چه يائسه يا صيغه باشد يا شوهرش با او نزديکى نکرده باشد. و اگر آبستن باشد، بايد تا موقع زاييدن عده نگه دارد، ولى اگر پيش از گذشتن چهار ماه و ده روز بچهاش به دنيا آيد، بايد تا چهار ماه و ده روز از مرگ شوهرش صبر کند و اين عده را عده وفات مىگويند.669
2. ابتداى عده وفات از موقعى است که زن از مرگ شوهر مطّلع شود.670
3. زنى که در عده وفات مىباشد، حرام است لباس اَلوان671 بپوشد و سرمه بکشد. و همچنين کارهاى ديگرى که زينت حساب شود بر او حرام مىباشد.672
4. زنى که شوهر او مرده و هنوز عدهاش تمام نشده، حرام است خود را خوشبو کند.673
5. زنى که شوهرش گم شده، اگر بخواهد به ديگرى شوهر کند بايد نزد مجتهد عادل برود و به دستور او عمل نمايد.674
استفتا
ازدواج زن پس از مرگ يا شهادت همسر
اگر زن جوانى بعد از فوت يا شهادت همسرش ازدواج نکند، آيا مرتکب گناه شده است؟
باسمه تعالى؛ گناه نيست، ولى بهتر است ازدواج نمايد.675
هفت. احکام قضاى نماز و روزه پدر
1. اگر پدر نماز و روزه خود را به جا نياورده باشد، چنانچه از روى نافرمانى ترک نکرده و مىتوانسته قضا کند، بر پسر بزرگتر واجب است که بعد از مرگش به جا آورد يا براى او اجير بگيرد. بلکه اگر از روى نافرمانى هم ترک کرده باشد، واجب است به همين طور عمل کند. و نيز روزهاى را که در سفر نگرفته اگر چه نمىتوانسته قضا کند، واجب است که پسر بزرگتر قضا نمايد يا براى او اجير بگيرد.676
2. بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بايد قضاى نماز و روزه او را به تفصيلى که[ در مسأله پيش ]گفته شد به جا آورد، ولى قضاى روزه مادر بر پسر واجب نيست.677
3. اگر پسر بزرگتر شک دارد که پدر نماز و روزه قضا داشته يا نه؟ چيزى بر او واجب نيست.678
4. اگر پسر بزرگتر بداند که پدرش نماز قضا داشته و شک کند که به جا آورده يا نه، بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.679
5. اگر ميت وصيت کرده باشد که براى نماز و روزه او اجير بگيرند، بعد از آنکه اجير، نماز و روزه او را به طور صحيح به جا آورد، بر پسر بزرگتر چيزى واجب نيست.680
يادسپارى
براى آگاهى از احکام «ارث» به مسائل 2728 تا 2785 رساله توضيح المسائل مراجعه کنيد.
پاورقي :
.644 توضيح المسائل، م 2701.
.645 توضيح المسائل، م 2702.
.646 توضيح المسائل، م 2703.
.647 توضيح المسائل، م 2704.
.648 توضيح المسائل، م 533.
.649 توضيح المسائل، م 534.
.650 توضيح المسائل، م 535.
.651 توضيح المسائل، م 521.
.652 توضيح المسائل، م 524.
.653 توضيح المسائل، م 525.
.654 توضيح المسائل، م 530.
.655 توضيح المسائل، م 532.
.656 توضيح المسائل، م 542.
.657 توضيح المسائل، م 546.
.658 توضيح المسائل، م 558.
.659 توضيح المسائل، م 596.
.660 توضيح المسائل، م 605.
.661 توضيح المسائل، م 631.
.662 توضيح المسائل، م 632.
.663 توضيح المسائل، م 633.
.664 تحرير الوسيلْ، ج 1، ص 93، م 2.
.665 توضيح المسائل، م 634.
.666 توضيح المسائل، م 635.
.667 توضيح المسائل، م 636.
.668 توضيح المسائل، م 637.
.669 توضيح المسائل، م 2517.
.670 توضيح المسائل، م 2520.
.671 رنگارنگ.
.672 توضيح المسائل، م 2518.
.673 توضيح المسائل، م 589.
.674 توضيح المسائل، م 2540.
.675 استفتا.
.676 توضيح المسائل، م 1390.
.677 توضيح المسائل، م 1712.
.678 توضيح المسائل، م 1391.
.679 توضيح المسائل، م 1392.
.680 توضيح المسائل، م 1394.