گفتار در قضاء روزه رمضان

گفتار در قضاء روزه رمضان

گفتار در قضاء روزه رمضان

بر کودک واجب نيست بعد از آن که بحد بلوغ رسيد روزه هاى که در سالهاى قبل از بلوغش افطار کرده قضاء کند و مجنون و کسى هم که مدتى در حال بيهوشى بوده واجب نيست روزه هاى ايام عذر را قضا کنند و همچنين بر کافر اصلى و اما کافر غير اصل يعنى مسلمانيکه مدتى مرتد شد و دوباره برگشت بايد روزه هاى زمان ارتداد را قضاء کند و نيز بر حائض و نفساء واجب است روزه هاى ايام عذر را قضاء نمايد هر چند که قضاء نمازهاى آن ايام واجب نيست .

مساءله 1 - در سابق گذشت که اگر کسى قبل از ظهر بحد بلوغ برسد هر چند چيزى نخورده باشد و مفطرى انجام باشد روزه آن روز بر او واجب نيست و همچنين است که کسيکه نيت روزه مستحبى کرده و در اثناء روز به حد بلوغ رسيده باشد پس اين دو نفر اگر روزه آن روز را خورده باشند قضائش بر آنان واجب نيست هرچند که به احتياط نزديک تر است .

مساءله 2 - کسيکه روزه اش بخاطر مستى فوت شده قضاء آن بر او واجب است حال چه اينکه شراب مسکر را به منظور مداوا خورده باشد و چه بوجه حرام نوشيده باشد بلکه نزديکتر به احتياط آنست که حتى در صورتى هم که قبل از نوشيدن شراب در هنگام نيمه شب نيت روزه را که کرده باشد و روزه را تا به مغرب رسانده باشد قضاء آنروز را بياورد.

مساءله 3 - کسيکه مخالف مذهب حق بوده و سپس مستبصر شده بر او واجب نيست روزه هائيکه در آن حال از او فوت شده واجب است قضاء کند.

مساءله 4 - در قضاء روزه واجب لازم نيست بفوريت انجام شود ولى به احتياط واجب جائز نيست از رمضان بعد تاءخير بيندازد و اما اگر يکسال تاءخير انداخت از آن به بعد موسع مى شود.

مساءله 5 - در قضاء ترتيب و تعين اينکه امروز کدام روزه فوت شده را قضاء مى کنم لازم نيست پس اگر چند روز روزه از مکلف فوت شده بهمان عدد روزهايى را روزه بگيرد به نيت قضاء آن ايام کفايت مى کند هرچند معين نکند که روز اول قضاء اولين روز فوت شده و روز دوم قضاء دومين روز همچنين تا آخر.

مساءله 6 - اگر دو ماه رمضان و يا بيشتر روزه از او فوت شده باشد مخير است بين اينکه اول ماه رمضان اول را قضا کند و يا اول رمضانهاى بعد را بله اگر قضا رمضان همين سال را با قضا رمضان سال قبل را بعهده دارد و وقت براى بجا آوردن قضا هر دو رمضان را ندارد به احتياط واجب بايد قضا رمضان همين سال را نيت کند واگر عکس اين عمل کند ظاهرا قضاء رمضان قبلى را که گرفته صحيح است وبراى رمضان امسال که ديگر وقت ندارد قضاء کند بايد کفاره تاءخير بپردازد.

مساءله 7 - اگر بعلت بيمارى و يا حيض و نفاس روزه رمضان امسال را مکلف فوت شود و قبل از آن که آنرا قضا کند از دنيا برود قضاء آن واجب نيست هرچند که مستحب است برايش نائبى را استيجار کنند.

مساءله 8 - اگر بخاطر عذرى روزه ماه رمضان و يا بعضى از ايام آن از او فوت شد و عذر او تا رمضان ديگر ادامه يافت اگر عذرش بيمارى بوده قضاء آن را وى ساقط مى شود و تنها بعهده او است که از هر روزى يک مد (يعنى يک چارک )طعام کفاره دهد و انجام قضاء کافى از کفاره نيست و اما اگر غير از مرض بوده مثلا سفر و نظير آن بوده اقوى اين است که تنها قضاء بر او واجب است و همچنين است جائيکه علت فوت شدن بيمارى بوده ولى علت تاءخير عذرى ديگر و يا بعکس علت فوت مثلا سفر بوده و علت تاءخير عذرى ديگرى و يا بعکس علت فوت مثلا سفر بوده و علت تاءخير بيمارى که در هر دو صورت قضاء بر او واجب است لکن سزاوار آنست که احتياط را ترک نکند يعنى هم قضاء را بياورد و هم کفاره را بپردازد مخصوصا در جائيکه عذر سفر بوده باشد و همچنين صورت عکس .

مساءله 9- اگر روزه همه رمضان و يا بعضى از روزهاى آن بدون عذر بلکه عمدا از او فوت شده و تا رمضان ديگر قضاى آن را نياورده باشد علاوه بر کفاره افطار عمدى واجب است براى هر روز يک مد طعام کفاره دهد و در زمانهاى بعد آنها را قضاء کند و همچنين اين کفاره به روزى يک مد واجب است در جائيکه روزه اش بخاطر عذر موجه فوت شده و بعد از رمضان عذر برطرف شده باشد و عذرى ديگر پيدا نشده باشد و مکلف در انجام قضاء آن سستى کرده باشد تا رمضان ديگر فرا رسد و اما اگر بعد از برطرف شدن عذر تصميم داشته باشد روزه هاى فوت شده را قضاء کند لکن عذر موجه ديگرى در تنگى وقت پيدا شده باشد احتياط واجب آنستکه در اينجا نيز هم کفاره بدهد وهم در زمانهاى بعد قضاء کند.

مساءله 10 - کفاره تاءخير بخاطر تکرار سالها مکرر نمى شود پس اگر سه روز از سه رمضان متوالى از او فوت شده و قضاء آنرا نياورده باشد يک کفاره براى يک روز رمضان اول مى دهد و يکى براى يکروز رمضان دوم و اما براى رمضان سوم فقط قضاء آنرا بجا مى آورد مگر آنکه قضاء آنرا نيز تاءخير بيندازد تا رمضان چهارم فرا رسد که اگر چنين کند يک کفاره ديگر براى يکروز رمضان سوم مى دهد.

مساءله 11 - جائز است مکلف کفاره چند روز از يک رمضان و ياچند رمضان را به يک فقير بدهد و لازم نيست بهر فقيرى تنها يک مد بپردازد.

مساءله 12 - جائز است در قضاء رمضان مادام که وقت آن تنگ شده اينکه مکلف روزه اش را تا ظهر نشده بشکند و اما بعد از ظهر شکستن آن حرام و بلکه موجب کفاره است هرچند که امساک در بقيه روز واجب نيست وکفاره شکستن قضاء رمضان اطعام ده مسکين و بهر مسکينى يک مد طعام است واگر تمکن مالى ندارد کفاره اش سه روز روزه گرفتن است .

مساءله 13 - روزه مانند نماز است که اگر از کسى فوت شود و او از دنيا برود ولى او بايد قضاء آنرا بجاى آورد حال علت قضاء شدن آن هر چه مى خواهد باشد بله بعيد نيست بگوئيم در صورتيکه ميت از در طغيان نماز و روزه را ترک کرده بر ولى او واجب نباشد ولکن احتياط وجوب آنست بلکه نبايد اين احتياط ترک شود البته اين وجوب قضاء بر ولى در روزه هائى است که فوت آن موجب قضاء بوده واما در روزه هايى که قضاء آن بر خود او واجب نبوده ولى نيز واجب نيست بنابراين اگر بخاطر عذر موجه روزه اش را خورده در بين همان رمضان مرده و يا همان عذرش ادامه يافته تا رمضانى ديگر قضاء آن بر ولى او واجب نيست چون درچنين فرضى قضاء ساقط است و در اين مسئله هيچ فرقى نيست بين اينکه ميت بمقداريکه بتوان به نيت او صدقه داد مالى بجاى گذاشته باشد و يا نگذاشته باشد هرچند که در صورت اول نزديکتر به احتياط آنستکه با رضايت ورثه هم برايش تصدق دهند و هم روزه هاى فوتيش را قضاء کنند ودر بحث قضاء نماز پاره اى فروع که مربوط به اينجا نيز مى شود گذشت .

Powered by TayaCMS