گفتار در نماز آیات

گفتار در نماز آیات

گفتار در نماز آيات

مساءله 1 - سبب واجب شدن اين نماز بر همه مکلفين چند چيز است : يکى گرفتن خورشيد و دوم گرفتن ماه هرچند که قسمتى از خورشيد و ماه باشد و سوم زلزله و چهارم هر آيتى آسمانى که عامه مردم را بوحشت بيندازد از قبيل باد سياه و سرخ و زرد غير متعارف و ظلمت شديد و صيحه آسمانى و صدائى مانند صداى خرابى و فرو ريختن جائى و آتشى که گاهى در آسمان پيدا مى شود و امثال اينها و يا هر آيتى زمينى از قبيل شکاف برداشتن و فرورفتن زمين و امثال آن بنابراحتياط و اما آياتى که ترس آور نيست و يا بعضى از افراد را مى ترساند نماز آيات را واجب نمى کند.

بله در حادثه خسوف و کسوف و زلزله ترسيدن دخالتى ندارد و نماز آيات در اين سه آيت واجب است چه موجب ترس بشود يا نه .

مساءله 2 - ظاهرا معيار در گرفتگى خورشيد و ماه صدق اين عنوان است يعنى همين که عرف بگويد خورشيد يا ماه گرفته کافى است که نماز آيات واجب شود هرچند که مستند بسبب عاديش يعنى حايل شدن زمين بين ماه و خورشيد و حائل شدن ماه بين زمين و خورشيد نباشد پس همين که کسوف رخ داد نماز واجب مى شود هرچند که بعضى از اجرام آسمانى ديگر حائل شده باشد و يا خسوف و کسوف بخاطر علتى ديگر رخ داده باشد.

بله اگر چنانچه گرفتگى در قسمت بسيار کمى از اين دو جرم رخ داده باشد به طورى که حواس متعارف و چشم غير مسلح آن را نبيند بلکه بعضى از چشم هاى خارق العاده و يا چشمهاى معمولى به کمک تلسکوب آن را تشخيص دهد ظاهر نماز واجب نمى شود و آن مقدار گرفتگى اعتبار ندارد هرچند که مستند بهمان دو عامل متعارف يعنى حائل شدن يکى از دو کره زمين و ماه باشد و همچنين اعتبارى بخسوف و کسوفى که سريعا برطرف مى شود نيست مثل اينکه فرضا بعضى از سنگهاى آسمانى از مقابل خورشيد و يا ماه عبور کند ولکه اى در آن ايجاد نموده و يا بکلى تاريکش ‍ کند و بسرعت برطرف شود.

مساءله 3 - وقت اداء نماز آيات براى خسوف و کسوف از لحظه شروع گرفتگى قرص تا ابتداء شروع در باز شدن و اين احتياط که قبل از شروع به باز شدن نماز خوانده شود ترک نگردد و اگر تا هنگام باز شدن نخوانده باشد از آن به بعد به نيت قربت مطلقه بخواند نه نيت اداء کند و نه نيت قضاء و اما در زلزله و امثال آن که غالبا مدت پديد آمدنش گنجايش نماز خواندن را ندارد و همچنين هده (صداى خراب شدن جائى ) و صيحه آسمانى نمازش وقت ندارد چون نماز در اين حوادث تنها سبب وجوب دارد و وقت ندارد پس ‍ واجب است که در همان حال نمازش خوانده شود و اگر مکلف نافرمانى کرد و تاءخير انداخت تا آخر عمر آن را بياورد و تا آخر عمر اداء است .

مساءله 4 - وجوب نماز آيات مخصوص به اهل آن محلى است که آيت در آنجا واقع شده و برمردم نقاط ديگر واجب نيست مگر بر اهالى نقاطى که متصل به آن سرزمين است به طورى که هر دو سرزمين مثل يک محل شمرده شود (که در اين صورت بر آنان نيز واجب است که نماز آيات را بخوانند).

مساءله 5 - وقوع آيات و همچنين زمان وقوع : و مقدار مدتى که طول کشيد از چند راه ثابت مى شود:

يکى اينکه خود مکلف به آن علم پيدا کند.

و دوم اينکه دو شاهد عادل ( که درزمان وقوع آيت متوجه وقوع آن نشده خبر دهند که مثلا زلزله شد و يا ماه و يا خورشيد گرفت و در شهادت يک عادل احتياط خواندن نماز است و همچنين خبر دادن رصدى ( تقويم نويس ) که اطمينان به راست گوئى او باشد بنابراحتياط و بلکه بنابراقوى خبر او نيز تکليف را ثابت مى کند.

مساءله 6 - نماز آيات بر همه مکلفينى که نماز يوميه و ساير واجبات بر آنها واجب مى شود و بنا بر اقوى از زنى که در هنگام وقوع آيت حائض و يا نفساء است ساقط است و بنابراين بر آن دو طايفه واجب نيست که بعد از پاک شدن از نفاس و حيض آن را اگر داراى وقت بوده قضاء کنند و اگر مانند زلزله داراى وقت نبوده بخوانند البته اين درباره حيض و نفاسى است که در همه طول مدت آيت جريان داشته باشد.

و اما اگر در بين وقوع آيت از خون حيض و نفاس پاک شده باشد محل بحث و تفصيل است و احتياط خوب است .

مساءله 7 - کسى که از وقوع کسوف (و يا خسوف ) تا آخر باز شدن آن از وقوع آن بى خبر بوده در صورتى که همه قرض گرفته نشده باشد قضاء نماز آيات بر او واجب نيست .

و اما کسى که با خبر بوده و نماز را نخوانده هرچند از روى فراموشى باشد و کسى که بى خبر بوده ولکن تمام قرص گرفته شده قضاء واجب است و اين حکم مخصوص کسوف (و خسوف ) است و اما ساير آيات در صورتى که خواندن نماز را عمدا يا از روى فراموشى تاءخير بيندازد بايد تا آخر عمر آن را بياورد و اگر از وقوع آيت بى خبر باشد تا لحظه اى که تمام مى شود و در زمان متصل به لحظه آخر آيت با خبر شود احتياط آن است که نماز را بخواند هرچند که واجب نبودن آن خالى از قوت نيست .

مساءله 8 - اگر جماعتى غير عادل خبردهند که کسوف رخ داده و از خبر آنان عمل و اطلاع براى مکلف حاصل نشود آن گاه بعد از تمام شدن مدت آيت بفهمد که راست مى گفته اند ظاهرا چنين کسى نيز ملحق به کسى است که جاهل بوده در نتيجه قضاء نماز آيات در صورتى است که همه قرص نگرفته باشد و بر او واجب نيست و همچنين اگر دو شاهدى خبر از وقوع آيت بدهند که عدالتشان براى مکلف معلوم نبوده و بعد از گذشت وقت نماز آيات عدالتشان ثابت شود لکن نزديک تر به احتياط آن است که نماز را قضاء کند مخصوصا در صورت دوم که احتياط ترک نشود.

مساءله 9 - نماز آيات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد که جمعا ده رکوع مى شود و تفصيل آن بدين قرار است که در حال داشتن نيت تکبيرة الاحرام مى گويد آن چنان که در ساير نمازهاى واجب مى گويد و سپس ‍ حمد و سوره را مى خواند و به رکوع مى رود سپس سر از رکوع برداشته بار ديگر حمد و سوره را مى خواند و به رکوع مى رود و آن گاه سر از رکوع برداشته به خواندن حمد وسوره مى پردازد و همچنين تا پنج رکوع آن گاه بسجده مى رود و بعد از سجده دوم برخاسته همان عمل رکعت اول را دوباره انجام ميدهد و پس از سر برداشتن از سجده دوم تشهد مى خواند و سلام ميدهد و در اين نماز فرقى بين اين نيست که در ده بار حمدو سوره خواندن يک سوره را تکرار کند و يا ده سوره متفاوت بخواند.

و جائز است که يک سوره کامل را پنج قسمت کند و در هر قسمت به رکوع برود به اين معنا که بعد از تکبيرة الاحرام حمد را مى خواند آن گاه بعد از حمد يک آيه و يا چند آيه از يک سوره را مى خواند و سپس به رکوع مى رود و آن گاه سر از رکوع برداشته بدون اينکه حمد راتکرار کند يک و يا چند آيه ديگر از همان سوره را مى خواند و به رکوع مى رود البته چند آيه اى که متصل به چند آيه نوبت اول باشد آن گاه رکوع مى کند ومجددا برخاسته قسمتى ديگر از آيات آن سوره که متصل به آيات خوانده شده است را مى خواند و به رکوع ميرود و همچنين تارکوع پنجم به طورى که قبل از رکوع پنجم همه سوره تمام شود آن گاه رکوع پنجم را بجاى آورده و بسجده مى رود و پس از سجده دوم برخاسته رکعت دوم را بهمين طريق که در رکعت اول گفتيم مى خواند در نتيجه در اين طريق نماز آيات تنها دو بار حمد خوانده مى شود ودو سوره تمام يک حمد و يک سوره تمام در رکعت اول و يک حمد و يک سوره تمام در رکعت دوم حال چه اين که همان سوره اى باشد که در رکعت اول خوانده و يا سوره اى ديگر باشد و در اين طريق جائز نيست اينکه در همه رکعت به قسمتى از يک سوره اکتفاء شود ( مثلا از سوره اى که پنجاه آيه دارد در هر رکعت پنج بار و هر بار پنج آيه را بخواند بلکه بايد هر ده آيه را بخواند تا در نتيجه در يک رکعت يک سوره را تا به آخر خوانده باشد همچنان که دراين طريقه جائز نيست سوره حمد را تکرار کند چون مشروع نيست آن چه در اين طريقه تشريع شده خواندن يک حمد است مگر آن که قبل از رکوع دوم و يا سوم تتمه سوره را تا به آخر بخواند آن گاه براى رکوع بعدى بايد حمد را خوانده سوره اى ديگر را شروع کند و در اينجا نيز اگر همه سوره را خواند براى رکوع بعدى بايد حمد را بخواند و اگر قسمتى از يک سوره را خواند ديگر نمى تواند قبل از رکوع بعد حمد بخواند.

و خلاصه کلام اينکه هر جا که رکوع بعد از تمام شدن سوره واقع شد در قيام بعدى بايد حمد را بخواند و هر جا که رکوع قبل از تمام شدن سوره واقع شد در قيام بعدى خواندن حمد جائز نيست بلکه بعد از سر برداشتن از رکوع سوره را از آن جا که مانده مى خواند و حمد را نمى خواند.

بله اگر رکوع پنجم را قبل از تمام شدن سوره آورده باشد و به سجده رفته و براى رکعت دوم برخاسته باشد واجب است سوره حمد را بخواند و آن گاه تتمه سوره اى که در رکعت اول ناتمام مانده بود شروع کند لکن خوب است که اين احتياط ترک نشود که سوره اى را که در رکعت اول شروع کرده قبل از رکوع پنجم تا به آخر بخواند و در رکعت دوم سوره را شروع کند.

مساءله 10 - آنچه در نمازهاى روزانه معتبر است از شرائط و غير آن و همه آن چه تاکنون شناخته اى و من بعد خواهى شناخت از واجبات و مستحبات در قيام و قعود و رکوع و سجود و همچنين احکام سهو و شک در کم و زياد شدن رکعات و ساير چيزها در اين نماز نيز معتبر است .

بنابراين اگر شک کند در اينکه يک رکعت خوانده و يا دو رکعت نمازش مثل ساير نمازهاى دو رکعتى باطل است زيرا نماز آيات از جمله دو رکعتى هاست هرچند که هر رکعت از آن داراى پنج رکوع است .

و همچنين اگر در عدد رکوعهاى آن کم و زياد کند چه عمدى باشد و چه سهوى نماز باطل مى شود زيرا همه رکوع هاى اين نماز رکن نمازند و همچنين است قيام متصل به اين رکوع ها و اگر در آوردن رکوعى از آن شک کند مادام که به سجده نرفته بايد آن را بياورد و اگر از محل رکوع تجاوز کرده بگذرد و نمازش باطل نيست مگر آن که بعدا معلوم شود رکوع نمازش زياد و يا کم شده و يا شک در عدد رکوعهايش برگشت کند بشک در عدد رکعات مثل اينکه نمى داند رکوعى که در آن است رکوع پنجم است تا آخر رکعت اول باشد و يا رکوع ششم است تااولين رکوع از رکعت دوم باشد.

مساءله 11 - مستحب است حمد و سوره نماز آيات به جهر خوانده شود چه اينکه آيت در روز رخ داده باشد و يا در شب حتى نمازى که به علت کسوف خورشيد واجب شده با اينکه وظيفه روز است مستحب است به جهر خوانده شود.

و نيز مستحب است هنگام خم شدن براى رکوع هنگام سر بر داشتن از رکوع تکبير بگويد مگر هنگام سر بر داشتن از رکوع پنجم هر رکعت که در آن هنگام مستحب است بگويد: ( سمع الله لمن حمده ) و سپس سجده برود و مستحب است که در نماز آيات و مخصوصا در آيت کسوف خورشيد طول دادن نماز و خواندن سوره هاى طولانى از قبيل سوره يس و کهف و امثال آن و در هر بار که از رکوع سر بر مى دارد يک سوره را تا به آخر بخواند و بعد از نماز تا باز شدن قرص در محل نماز بنشيند و مشغول دعاء و ذکر شود و يا اگر تا باز شدن تمام قرص وقت دارد نماز رادوباره بخواند.

و مستحب است در نماز آيات بعد از هر قيام بار دوم بعد از قرائت سوره و يا قسمتى از يک سوره قنوت بخواند که در نتيجه نماز آياتش مشتمل بر پنج قنوت شود (يکى قبل از رکوع دوم و يکى قبل از رکوع چهارم رکعت اول و يکى قبل از رکوع اول از رکعت اول و يکى قبل از رکوع سوم و يکى قبل از رکوع پنجم ) جائز هم هست که به دو قنوت اکتفاء کند يکى قبل از رکوع پنجم رکعت اول که آن را به نيت رجاء يعنى به اميد ثواب و اميد اينکه شايد وظيفه باشد مى آورد و دوم قبل از رکوع پنجم رکعت دوم و نيز جائز است که بيک رکوع اخير اکتفاء کند.

مساءله 12 - مستحب است نماز آيات بجماعت خوانده شود که در اين صورت امام به تنهائى حمد و سوره را مى خواند مانند نمازهاى يوميه اما در تعيد افعال و گفتارهائى که در نماز بايد گفته شود ماءمومين هر يک وظيفه خود را انجام مى دهند و نزديک تر به احتياط براى ماءمومين اين است که قبل از رکوع اول و يا حداقل در رکوع اول رکعت اول و يا رکوع اول رکعت دوم داخل جماعت شود تا نظام رکوعهايش حفظ شود.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

شرط سوم استمرار قصد است

No image

شرط پنجم

No image

شرط ششم

No image

شرط هفتم

پر بازدیدترین ها

No image

شرط ششم

No image

شرط پنجم

No image

شرط سوم استمرار قصد است

No image

شرط هفتم

Powered by TayaCMS