قصاص
قصاص،
مجازاتى است كه توسط كسى كه مورد جنايت واقع شده، يا ورثه او، با اجازه حاكم شرع، نسبت
به مُجرم اعمال مىشود.
قصاص نفس؛ در صورتى كه بىگناهى را عمداً بكُشند (قتل عمد.)
انواع
قصاص قصاص عضو؛ درمورد خسارتى است كه به عضوى از اعضاى بدن وارد شـود.
شرايط قصاص
نفس
1
ـ تساوى در دين، پس مسلمان را براى قتل كافر نمىكشند.
2
ـ تساوى در حريّت و بندگى، هر دو آزاد يا هر دو برده باشند، يا قاتل برده باشد.
3
ـ قاتل، پدر يا مادر مقتول نباشد.
4
ـ قاتل و مقتول عاقل باشند.
5
ـ قاتل، بالغ باشد.
6
ـ مقتول مهدور الدم نباشد؛ مثلا به پيامبر
صلی الله علیه وآله دشنام نداده باشد.
7
ـ قاتل زن حامله نباشد (در زمان حاملگى قصاص نمىشود).
چگونگى قصاص
قتل
هنگامى
كه قاتل بودن شخصى نزد حاكم ثابت شد، از ورثه مقتول خواسته مىشود كه او را عفو يا
درخواست قصاص كنند. اگر راضى به عفو نشدند مىتوانند قاتل را بكشند، ولى اگر مقتول
زن و قاتل مرد باشد، در صورت قصاص، ورثه مقتول بايد نصف ديه مرد را به ورثه او بپردازند،
چون ديه مرد دو برابر ديه زن است، و اگر قاتلان متعدد باشند و بخواهند همه را قصاص
كنند، بايد ديه افرادِ اضافه بر مقتول را به ورثه قاتلان بپردازند.
شرايط قصاص
عضو
1
ـ تساوى در دين.
2
ـ تساوى در حرّيت و بندگى.
3
ـ تساوى در سلامت، عضو سالم در مقابل عضو معيوب قصاص نمىشود، ولى عضو معيوب در مقابل
عضو سالم قصاص مىشود.
4
ـ جنايتكار بالغ باشد.
5
ـ جانى پدر مجنّىٌ عليه نباشد.
6
ـ تساوى در عقل (هر دو عاقل باشند).
در قصاص اعضاء
اين امور نيز بايد رعايت شود :
1
ـ تساوى در قصاص با جنايتاز نظر طول وعرض وعمق در جراحات.
2
ـ تساوىاعضا درمحل (دستراست براىدستراست ودست چپ براى دست چپ).
3
ـ تساوى در ابزار جنايت (وسيلهاى كه با آن جنايت كرده است).
4
ـ اگر محكوم به قصاص، زن حامله باشد تا زمانى كه حامله است قصاص نمىشود.
5
ـ گرمى و سردى هوا موجب سرايت زخم به جاهاى ديگر بدن يا موجب درد و آزارى اضافه بر
قصاص نشود.
مسأله
:
در
قصاص اعضا، زن و مرد با هم مساوىاند، ليكن اگر جانى مرد باشد و عضوى كه قصاص مىكنند
از اعضايى باشد كه ديه آن از يك سوم ديه كشتن بيشتر است، تفاوت ديه را بايد بپردازند،
چون در ديه اعضا، زن و مرد تا يك سوم ديه كشتن مساوى هستند و از ثلث و بيشتر از آن،
ديه زن نصف ديه مرد است.
ديـات
ديه،
خونبهاى جنايت است كه جانى بايد به ورثه مقتول يا به مَجنّىٌ عليه بپردازد.
موجبات
ديه
اعمالى كه
سبب پرداخت ديه مىشود :
قتل
نقص عضو
جراحت
ديه قتل نفس
1
ـ در قتل عمد، ورثه مقتول با شرايطى كه گذشت مىتوانند عفو يا قصاص كنند، يا ديه بگيرند
ولى در دو قسم ديگر (قتل شبه عمد و خطا) حق قصاص ندارند، بلكه مىتوانند عفو كنند يا
ديه بگيرند.
100
شتر200 گاو1000 گوسفند
Ê ديه قتل نفسجانى در انتخاب و پرداخت
يكى از اينها مخيّر است.
200
حلّه1000 دينار10000 درهم
2
ـ خونبهاى زن نصف موارد ذكر شده؛ يعنى نصف ديه مرد است.
3
ـ در قتل مؤمن از روى علم و عمد و قتل شبه عمد و خطا، بر قاتل كفّاره هم واجب مىشود
كه بحث آن در درس 21 گذشت.
ديه سقط جنين
اگر
كسى كارى كند كه زن، جنين خود را سقط كند، ديه آن بدين شرح است :
*
نُطفه 20 مثقال طلا.
*
عَلَقه (خون بسته) 40 مثقال.
*
مُضْغَه (پاره گوشت) 60 مثقال.
*
استخوان 80 مثقال.
*
استخوان گوشتدار بدون روح 100 مثقال.
1
ـ پسر 1000 مثقال.
*
روح دميده باشد :2 ـ دختر 500 مثقال.
در
تمام موارد فوق، مثقال شرعى ملاك است كه تقريبآ
5 4 مثقال بازارى است و طلاى سكه دار بايد محاسبه شود.
و
اگر خود زن كارى كند كه بچهاش سقط شود، مطابق آنچه گفته شد بايد ديه آن را به وارث
طفل بدهد و خودش از آن ارث نمىبرد.
ديه اعضاء
هر
يك از اعضاى بدن؛ مانند دست و پا و حواس پنجگانه، نيز ديه خاصى دارد كه در كتابهاى
مفصل فقهى آمده است و در اينجا تنها به بيان اعضايى كه ديه آنها، ديه كشتن است، اكتفا
مىكنيم.
برخى
از اعضايى كه ديه آنها ديه قتل است :
*
كور كردن هر دو چشم.
*
بريدن بينى از بيخ، يا از كار انداختن آنها.
*
بريدن هر دو گوش، يا از كار انداختن آنها.
*
بريدن هر دو لب.
*
قطع زبان سالم.
*
از بين بردن تمام دندانها.
*
شكستن گردن به طورى كه خم شود و قدّ او كوتاه شود (بنابر احتياط واجب).
*
از بين بردن هر دو دست.
*
از بين بردن انگشتان هر دو دست يا انگشتان هر دو پا.
*
شكستن پشت.
*
قطع نخاع.
*
قطع پاها.
*
شكستن ترقوه (دو استخوان بالاى سينه، زير گردن).
*
شكستن كمر.
*
كندن موى سر يا ريش به گونهاى كه ديگر نرويد.
*
بنابر احتياط واجب در كندن موى تمام مژههاى دو چشم، اگر ديگر نرويد.
پـرسـش
؟
1
ـ تفاوت قتل شبه عمد با خطا چيست؟ براى هر كدام مثالى بزنيد.
2
ـ اگر دو مرد در قتل يك زن مشاركت داشته باشند و ورثه مقتول درخواست قصاص داشته باشند،
تكليف چيست؟
3
ـ لزوم تساوى اعضا براى قصاص در چه چيزهايى است؟
4
ـ اگر شخصى در تصادم وسائل نقليه كشته شود، ديه او چه مقدار است؟
5
ـ ديه كدام يك از اعضاى غير جفت بدن مثل ديه قتل است؟