واجبات احرام
«251» م - واجبات در وقت احرام سه چيز است:
اول - نيت؛ يعنى انسان در حالى که مىخواهد محرم شود به احرام عمره تمتع، نيت کند عمره تمتع را و لازم نيست قصد کند ترک محرماتى را که بر محرم پس از احرام، حرام مىشود، تفصيلاً به قصد ترک آنها اجمالاً لازم است بلکه کسى که بقصد عمره تمتع يا حج لبيکهاى واجب را گفت، محرم مىشود چه قصد بکند احرام را يا نکند و چه قصد بکند ترک محرمات را يا نکند. پس کسى که مىداند ارتکاب مىکند بعضى محرمات را مثل زيرسايه رفتن در حال سفر، احرام او صحيح است ولى احيتاط آن است که قصد کند ترک محرمات را و در نيّت چند چيز معتبر است: 1- قصد قربت )نزديکى به خدا( 2- همزمان بودن با شروع احرام 3- تعيين نوع عمل در نيّت که عمره است يا حج، حج تمتع است يا غير آن، براى خود است يا ديگرى، حَجةالاسلام است که سال اول استطاعت بوده يا حج نذرى يا حجى که به سبب فاسد بودن حج قبل بر او واجب شده يا حج مستحبى پس اگر بدون تعيين نيّت احرام نمود احرامش باطل خواهد بود.
«252» م - آنچه ذکر شد که لازم نيست قصد کند ترک محرمات را تفصيلاً در غير آن محرماتى است که عمره يا حج را باطل مىکند. مثل اکثر محرمات، و امّا آنچه عمره يا حج را باطل مىکند مثل نزديکى با زن و استمناء در بعضى از صور که ذکر خواهد شد پس با قصد ارتکاب آن، احرام باطل است بلکه غير ممکن است ولى قصد عارض بعد از احرام بدون ارتکاب اشکال ندارد.
«253» م - عمره و حج و اجزاء آنها از عبادات است و بايد با نيت خالص براى اطاعت خداوند تعالى بجا آورد.
«254» م - اگر عمره را به رياء يا غير آن باطل کند اگر اعاده و جبران عمره ميسّر نباشد احتياط واجب آن است که حج افراد بجا آورد و پس از آن عمره مفرده بجا آورد و در سال ديگر حج را اعاده کند.
«255» م - اگر حج را به نيت خالص بجا نياورد و به رياء و غير آن باطل کند بايد سال ديگر عمره و حج را اعاده کند.
«256» م - اگر بعضى از ارکان عمره يا حج را به نيت خالص نياورد و به رياء و غير آن باطل کند و نتواند آن را جبران کند پس در عمره حکم بطلان عمره را دارد و در حج حکم بطلان حج را، ولى اگر محل جبران باقى است و جبران کرد عملش صحيح مىشود، گرچه معصيت کار است.
«257» م - اگر بواسطه ندانستن مسأله يا جهت ديگر بجاى نيت عمره تمتع، حج تمتع را قصد کند پس اگر در نظرش آن است که همين عمل را که همه بجا مىآورند او هم بجا آورد و گمان کرده جزء اول از دو جزء حج، حج تمتع است ظاهراً عمل او صحيح است و عمره تمتع است و بهتر است که نيت راتجديد کند.
«258» م - اگربواسطه ندانستن مسأله يا جهت ديگر گمان کند که حج تمتع بر عمره تمتع مقدم است و نيت حج تمتع کند بعزم اينکه پس از احرام برود به عرفات و مشعر و حج بجا آورد و عمره را پس از آن بجا آورد احرام او باطل است، و بايد در ميقات تجديد احرام کند، و اگر از ميقات گذشته است بايد در صورت امکان برگردد به ميقات و محرم شود، و الا از همانجا محرم شود، و اگر وارد حرم شده و ملتفت شد بايد در صورت امکان از حرم خارج شود و محرم شود و الا در همانجا محرم شود.
«259» م - دوم - تلبيه؛ يعين لبيک گفتن، و صورت آن بنابر اصح آن است که بگويد:
»لبّيک اللهمّ لبّيک لبّيک لاشريک لک لبّيک «
و به اين مقدار اگر اکتفا کند محرم شده و احرامش صحيح است و احتياط مستحب آن است که پس از آن که چهار »لبيک« را که گفته شده گفت بگويد:
»انّ الحمد و النعمة لک و الملک لاشريک لک لبّيک«
و اگر بخواهد احتياط بيشتر بکند پس از گفتن آنه ذکر شد، بگويد:
»لبّيک اللّهم لبّيک لبّيک انّ الحمد و النّعمة لک و الملک لاشريک لک لبّيک«
و مستحب است بعد از آن بگويد:
»لبّيک ذا المعارج لبّيک، لبّيک داعياً الى دار السلام لبّيک لبّيک غفار الذنوب لبّيک، لبّيک اهل التلبية لبّيک، لبّيک ذالجلال و الاکرام لبّيک، لبّيک تُبدىء و المعاد اليک لبّيک، لبّيک تستغنى و يفتقراليک لبّيک، لبّيک مرهوباً و مرعوباً اليک لبّيک ،لبّيک اله الحقّ لبّيک، لبّيک ذا النعماء و الفضل الحسن الجميل لبّيک، لبّيک کشّاف الکرب العظام لبّيک، لبّيک عبدُک و ابن عبدک لبّيک، لبّيک يا کريم لبّيک«. و اين جملات را نيز بگويد خوب است:
»لبّيک أتقرّب إليک بمحمّد لبّيک لبّيک بحجة و عمرة لبّيک لبّيک و هذه عمرة متعة الى الحج لبّيک لبّيک أهل التلبية لبّيک لبّيک تمامها و بلاغها عليک«.
«260» م - واجب است صحيح گفتن قدر واجب از لبيک را که گذشت، همانطور که صحيح گفتن تکبيرة الاحرام در نماز واجب است.
«261» م - اگر تلبيه را بقدر واجب که ذکر شد، نداند بايد آن را ياد بگيرد يا کسى او را در وقت گفتن تلقين کند، يعنى کلمه کلمه آن شخص بگويد و شخصى که مىخواهد احرام ببندد دنبال او بطور صحيح بگويد.
«262» م - اگ نتواند ياد بگيرد يا وقت ياد گرفتن نباشد و با تلقين هم نتواند بگويد احتياط آن است هک به هر نحو که مىتواند بگويد، و ترجمهاش را هم بگويد و احوط آن است که علاوه بر آن نايب هم بگيرد.
«263» م - اگر لبيک گفتن را فراموش کرد يا بواسطه ندانستن حکم نگفت، واجب است برگردد به ميقات در صورت امکان و احرام ببندد و لبيک بگويد و اگر نتواند برگردد همانجا بگويد اگر داخل حرم نشده است، و اگر داخل حرم شده واجب است برگردد بخارج حرم و احرام ببندد و لبّيک بگويد، و اگر ممکن نيست همانجا محرم شود و لبّيک بگويد، و اگر بعد از گذشتن وقت جبران، يادش آمد بعيد نيست صحت عمل.
«264» م - اگر کسى لبّيک واجب را نگفت چه بواسطه عذرى و چه بدون عذرى چيزهايى که بر محرم است بر او حرام نمىشود، واگر آنچه در احرام موجب کفاره مىشود و بجا آورد کفاره ندارد، و همچنين اگر لبيک را به رياء باطل کند.
«265» م - اگر بعد از گفتن لبّيک واجب در ميقات، فراموش کند که نيت عمره تمتع کرده يا نيت حج تمتع، بنا بگذارد که نيّت عمره تمتع کرده، و عمره او صحيح است، و همچنين اگر بعد از لبّيک گفتن در روز هشتم که بايد براى حج تمتع بگويد، فراموش کرد که لبّيک را براى حج گفت يا براى عمره، بنا بگذارد که براى حج او صحيح است و احتياط مستحب در تجديد تلبيه است.
«266» م - جايز نيست لبّيک واجب را از ميقات تأخير بيندازد، و اگر تأخير انداخب بايد بدستورى که در مسأله 215 ذکر شد، عمل کند.
«267» م - واجل در لبّيک بيش از يک مرتبه نيست، ولى مستحب است تکرار آن و زياد گفتن آن هرچه مىتواند و براى هفتاد مرتبه گفتن ثواب زيادى ذکر شده است. و لازم نيست آنچه را در حال احرام بستن گفته تکرار کند، بلکه کافى است بگويد»لبّيک الّلهم لبّيک« يا تکرار کند »لبّيک« را فقط.
«268» م - واجب است کسى که براى عمره تمتع محرم شد وقتى چشمش به خانههاى قديم مکه افتاد تلبيه را قطع کند و در هر نوع حج تا ظهر روز عرفه و مراد از خانههاى مکه خانه هايى است که در زمانى که عمره بجا مىآورد جزء مکه باشد هرچند مکه بزرگ شود، و احتياط واجب براى کسى که احرام حج بسته آن است که لبّيک را تا ظهر روز عرفه بيشتر نگويد.
«269» م - سوم - پوشيدن دو جامه احرام براى مردان که يکى »لنگ« است و ديگرى »رداء« که بايد آن را به دوش بيندازد. و بنابر احتياط واجب پوشيدن دو جامه احرام براى زنان نيز لازم است گرچه مىتوانند روى لباسها دوخته باشد و بعد از احرام دو جامه را بردارند. و احتياط واجب ان است که اين دو جامه را قبل از نيت احرام و لبيک گفتن بپوشد و اگر بعد ا لبيک پوشيد احتياط آن است که لبّيک را دوباره بگويد.
«270» م - لازم است که لنگ، ناف و زانو را بپوشاند.
«271» م - در پوشيدن دو جامه احرام ترتيب خاصى معتبر نيست، بلکه به هر ترتيبى بپوشد مانع ندارد، فقط بايد يکى را لنگ قرار دهد به هر کيفيتى که مىخواهد، و يکى را رداء قرار دهد به هر کيفيتى که مىخواهد و لازم است رداء شانهها را بپوشاند.
«272» م - واجب است که در حال اختيار اکتفا نکند به يک جامه بلند که مقدارى از آن را لنگ کند و مقدارى را رداء قرار دهد، بلکه بايد دو جامه جدا باشند.
«273» م - در پوشيدن جامه احرام احتياط آن است که نيت کند و قصد امر الهى و اطاعت او کند و احتياط مستحب آن است که در کندن جامه دوخته هم نيت و قصد اطاعت کند.
«274» م - شرط است در اين دو جامه که نماز در آنها صحيح باشد، پس کفايت نمىکند جامه حرير و غيرمأکول و جامهاى که نجس باشد به نجاستى که در نماز عفو از آن نشده باشد.
«275» م - لازم است جامهاى را که لنگ قرار مىدهد نازک نباشد بطورى که بدننما باشد و احتياط واجب آن است که رداء هم بدن نما نباشد.
«276» م - واجب است که لباس احرام زن حرير خالص نباشد، بلکه احتياط آن است که تا آخر احرام حرير نپوشد.
«277» م - دو جامهاى که ذکر شد که بايد محرم بپوشد اختصاص به مردان ندارد و بايد زن آن دو جامه را در زمان احرام بپوشد گرچه روى لباسهاى دوخته انجام شود و بعد از تلبيه مىتواند دو جامه را در بياورد.
«278» م - احتياط واجب آن است که هر وقت در بين اعمال يا غير آن در احوال احرام اين دو جامه نجس شود يا تبديل نمايد، و احوط استحبابى مبادرت به تطهير بدن است در حال احرام اگر نجس شود.
«279» م - اگر تطهير نکند جامه احرام يا بدن را کفاره ندارد.
«280» م - احتياط آن است که جامه احرام از پوست و چرم و نمد نباشد. گرچه به آن جامه گفته شود.
«281» م - لازم است که جامه احرام منسوج و بافتنى باشد و اگر مثل »نمد« ماليده باشد نمىشود ولو به آن جامه گفته شود.
«282» م - افضل آن است که محرم اگر جامه احرام را عوض کرده و وقتى که وارد مکه مىشود براى طواف همان جامهاى را که در آن محرم شده است بپوشد، بلکه موافق احتياط استحبابى است.
«283» م - اگر محرم اضطرار پيدا کند بپوشيدن قبا يا پيراهن براى سردى هوا يا غير آن مىتواند قبا و پيراهن بپوشد، لکن بايد قبا را پايين و بالا کند و بدوش بيندازد و دست از آستين آن بيرون نياورد، و احوط آن است که پشت و رو نيز بکند، و پيراهن را نيز بايد بدوش بيندازد و نپوشد، و اگر اضطرار رفع نمىشود مگر بپوشيدن قبا و پيراهن، مىتواند بپوشد ولى بنابر احتياط واجب کفاره هم بدهد.
«284» م - لازم نيست جامه احرام را هميشه در برداشته باشد، بلکه جايز است آنها را عوض کند و براى شستن بيرون بياورد و براى حمام رفتن آنها را بکند بلکه جايز است براى حاجت هر دو را بيرون بياورد و لخت شود.
«285» م - شخص محرم مىتواند از دو جامه احرام بيشتر بپوشد، مثل دو سه رداء و دو سه لنگ براى حفظ از سرما يا غرض ديگر.
«286» م - اگر لباس احرام را عمداً نپوشد يا لباس دوخته در حالى که مىخواهد محرم شود بپوشد معصيت کرده است، ولى به احرام او ضرر نمىرساند و احرامش صحيح است، و اگر از روى معصيت هم نکرده، و احرامش صحيح است.
«287» م - احوط آن است که رداء را گره نزند بلکه هم چنين است در لنگ که گره زده نشود چه به گردن باشد و يا غير آن و اگر از روى جهل يا نسيان گره زد احتياط آن است که فوراً باز کند ولى به احرامش ضرر نمىرساند و چيزى هم بر او نيست و سنگ در جامه احرام گذاشتن و با نخ بستن نيز جايز است.
«288» م - شرط نيست در احرام بستن پاک بودن از حدث اصغر و اکبر، پس جايز است در حال جنابت و حيض و نفاس محرم شود، بلکه غسل احرام براى حائض و نفساء مستحب است.
«289» م - اگر پيراهن بپوشد بعد از آنکه محرم شد لازم است که پيراهن را شکاف دهد و از پائين بيرون آورد، ولى اگر در پيراهن محرم شود لازم نيست شکاف دهد و از پايين بيرون آورد و همين قدر لازم است آن را بکند و لباس احرام بپوشد، و در هر صورت احرامش صحيح است.
«290» م - اگر فراموش کند، احرام را و بخاطرش نيايد مگر بعد از اتمام همه واجبات و نتواند جبران کند احتياط در بطان عمره او است پس در صورت امکان اعاده نمايد ولى اگر اعمال حج را هم تمام کرد و يادش آمد عملش صحيح است.