فصل پنجم: اعمال مکّه
مسأله 953) حاجى بايد پس از تمام شدن اعمال منى به مکّه برگردد و اعمال واجب مکّه را بجا بياورد. اعمال واجب مکّه عبارت است از:
1 - طواف حجّ که آن را طواف زيارت نيز مىگويند.
2 - نماز طواف.
3 - سعى ميان صفا و مروه.
4 - طواف نساء.
5 - نماز طواف نساء.
مسأله 954) جايز بلکه مستحبّ است حاجى پس از آن که اعمال روز عيد را انجام داد، براى بجا آوردن بقيّه اعمال حجّ به مکّه بيايد و جايز است تا روز يازدهم آمدن به مکّه را تأخير بيندازد و گرچه بنا بر احتمالى ممکن است بتواند تا آخر ايّام تشريق، آمدن به مکّه را به تأخير بيندازد ولى اقوى آن است که جز در صورت معذور بودن، اعمال مکّه
آمدن به مکّه را از آخر ايّام تشريق به تأخير نيندازد و اگر به تأخير انداخت، بايد تا پيش از پايان ماه ذىحجّه هرچه زودتر اعمال مکّه را بجا آورد.
مسأله 955) کيفيّت انجام دادن طواف حجّ و نماز آن و سعى و طواف نساء و نماز آن به همان گونهاى است که در مورد طواف عمره و نماز آن و سعى گذشت، با اين تفاوت که در اين جا بايد اين اعمال را به نيّت بخشى از واجبات حجّ انجام دهد.
مسأله 956) چنانکه گذشت پس از حلق يا تقصير تمام محرّمات احرام جز شکار کردن، مسايل جنسى و بوى خوش بر حاجى حلال مىشود و صيد در خارج از حرم نيز بنابر احتياط جايز نيست. پس از آن که حاجى به مکّه بازگشت و طواف زيارت و نماز آن و سعى بين صفا و مروه را انجام داد، بوى خوش هم بر او حلال مىشود، ولى مسايل جنسى همچنان بر او حرام است و بنابر احتياط واجب بايد از صيد در خارج از حرم نيز اجتناب کند. پس از بجا آوردن طواف نساء و نماز آن، مسايل جنسى و شکار کردن در خارج از حرم بر او حلال مىشود، ولى شکار کردن در حرم بر هر مکلّفى حرام است، خواه مُحرم باشد يا مُحلّ.
مسأله 957) اگر کسى به علّت ندانستن مسأله، طواف زيارت را بجا نياورد و به محلّ خود بازگردد بايد يک شتر قربانى کند و حجّ را در سال آينده اعاده کند و اگر طواف عمره را به علّت ندانستن مسأله ترک کند نيز بنابر احتياط به همين دستور عمل نمايد.
تقديم اعمال مکّه
مسأله 958) بنابر احتياط جايز نيست در حال اختيار، طواف حجّ و نماز آن و سعى و طواف نساء و نماز آن بر رفتن به عرفات و مشعر و اعمال سهگانه منى مقدّم شود.
مسأله 959) چند طايفهاند که براى آنها جايز است اعمال مکّه را مقدّم بدارند يعنى پس از احرام بستن براى حجّ و پيش از رفتن به عرفات، طواف حجّ و نماز آن و سعى و طواف نساء و نماز آن را بجا آورند:
اوّل - زنهايى که بيم آن دارند پس از بازگشتن از منى دچار حيض يا نفاس شوند و تا زمانى که مىتوانند در مکّه بمانند، پاک نشوند.
دوّم - پيرمردها يا پيرزنهايى که پس از بازگشت از منى به علّت زيادى جمعيّت طواف کننده نمىتوانند طواف کنند يا اصلاً نتوانند به مکّه بازگردند.
سوّم - بيمارانى که هنگام ازدحام، از طواف کردن احساس خطر مىکنند يا ناتوان از طواف کردن باشند.
چهارم - کسانى که مىدانند تا پايان ماه ذىحجّه به دليلى امکان انجام دادن طواف و سعى برايشان وجود ندارد.
مسأله 960) تشخيص اين که آيا فرد از معذورينى است که مىتواند اعمال مکّه را مقدّم نمايد يا نه، به عهده خود مکلّف است، ولى اگر از گفته ديگران براى انسان اطمينان پيدا شود مىتواند به اطمينان خود عمل کند.
مسأله 961) تقديم اعمال براى اين چهار دسته جايز است و واجب نيست، ولى کسى که يقين دارد پس از برگشتن از منى به مکّه نمىتواند طواف و نماز آن و سعى را انجام دهد، لازم است اعمال را مقدّم نمايد.
مسأله 962) کسى که مىخواهد اعمال مکّه را مقدّم نمايد بايد براى حجّ احرام ببندد و اعمال را با حالت احرام انجام دهد، بنابراين اگر کسى اعمال را بدون اين که براى حجّ احرام ببندد، انجام دهد کفايت نمىکند و بايد يا قبل از وقوف در عرفات يا پس از وقوف در عرفات و مشعر و اعمال منى آن را اعاده نمايد.
مسأله 963) کسانى که از معذورين هستند و مىتوانند اعمال مکّه را مقدّم نمايند لازم نيست براى انجام اعمال مکّه تا نزديکترين زمان پيش از وقوف در عرفات صبر کنند.
مسأله 964) کسانى که اعمال مکّه را مقدّم مىنمايند، بنابر احتياط بايد طواف نساء و نماز آن را به قصد رجاء يعنى به اميد اين که شايد مطلوب خداوند متعال باشد بجاى آورند و پس از بازگشت از منى نيز اگر برايشان امکان داشت شخصاً آن را اعاده نمايند و اگر خودشان نمىتوانند انجام دهند نايب بگيرند.
مسأله 965) سه طايفه اوّل از چهار طايفهاى که در مسأله 959 بيان شد هرگاه اعمال مکّه را جلو انداختند عملشان کافى است، حتّى اگر بعداً خلاف آن ثابت شود، مثلاً زن دچار حيض نشود يا مريض بهبود يابد يا ازدحام و زيادى جمعيّت به گونهاى نباشد که مزاحم طواف او باشد، هرچند اعاده اعمال مطابق با احتياط است. ولى کسى که از طايفه چهارم است هرگاه پس از بازگشتن از منى به مکّه برايش روشن شود که مانعى براى طواف و نماز و سعى او نيست بنابر احتياط بايد تمام اعمال مکّه را اعاده نمايد.
مسأله 966) کسى که حجّ نيابتى انجام مىدهد، هرگاه در اثناى حجّ عذرى برايش پيش آيد که مشمول يکى از چهار دسته مذکور در مسأله 959 بشود، مىتواند اعمال مکّه را مقدّم نمايد.
مسأله 967) بوى خوش و مسايل جنسى بر معذورانى که طواف زيارت و طواف نساء را مقدّم بر رفتن به عرفات و مشعر و اعمال منى انجام مىدهند، حلال نمىشود، بلکه تمام محرّمات احرام پس از حلق يا تقصير براى آنها حلال مىشود.
مسأله 968) کسى که در هر حال بايد او را با تخت طواف دهند اگر عذر ديگرى نداشته باشد نمىتواند اعمال مکّه را مقدّم نمايد.
ترتيب در اعمال مکّه
مسأله 969) در حال اختيار اعمال مکّه را بايد به همان ترتيبى که در مسأله 953 گذشت بجا آورد. بنابراين جايز نيست سعى بر طواف زيارت يا نماز آن مقدّم شود، همچنان که مقدّم نمودن طواف نساء بر طواف زيارت و سعى نيز جايز نيست، و اگر کسى مقدّم نمايد بايد اعمال را اعاده کند تا ترتيب حاصل شود.
مسأله 970) بعيد نيست در حال ضرورت تقديم طواف نساء و نماز آن بر سعى جايز باشد. مثلاً زنى که بيم آن دارد اگر پيش از سعى، طواف نساء و نماز آن را بجا نياورد حايض شود و در نتيجه نتواند طواف کند، مىتواند سعى را پس از طواف نساء و نماز آن انجام دهد، ولى مسأله خالى از اشکال نيست، بنابراين اگر بعداً بتواند اعمال را با رعايت ترتيب انجام دهد بايد آنها را اعاده کند، بلکه بنابر احتياط واجب اگر خودش نتواند اعمال را با مراعات ترتيب اعاده کند بايد کسى را نايب بگيرد تا اعمال را با ترتيب از طرف او انجام دهد.
مسأله 971) اگر کسى از روى فراموشى يا ندانستن مسأله، طواف نساء را پيش از سعى انجام داد، طواف زيارت و سعيش صحيح است، ولى طواف نساء را بايد احتياطاً اعاده نمايد.
مسأله 972) کسى که اعمال مکّه را مقدّم مىنمايد بايد پس از طواف زيارت و نماز آن، سعى را هم بجا آورد و نمىتواند طواف و نماز آن را مقدّم نمايد و سعى را پس از برگشتن از منى انجام دهد.
مسأله 973) اگر کسى از روى عمد يا به علّت ندانستن مسأله، طواف حجّ را نادرست انجام دهد و وقت براى تصحيح يا اعاده آن نداشته باشد، صحّت حجّش محلّ اشکال است و اگر به علّت فراموشى باشد حجّش صحيح است و بايد طواف و نماز آن را اعاده کند.
مسايل مربوط به طواف نساء
مسأله 974) طواف نساء و نماز آن در حجّ تمتّع و عمره مفرده واجب است و بدون انجام آن، مسايل جنسى بر انسان حلال نمىشود، ولى از ارکان حجّ و عمره مفرده نيست و حتّى ترک عمدى آن نيز موجب باطل شدن حجّ و عمره مفرده نمىشود.
مسأله 975) طواف نساء اختصاص به مردان ندارد، بلکه بر زن، خنثى، خصىّ و کودک مميّز نيز لازم است که طواف نساء را انجام دهند و اگر انجام ندهند، مسايل جنسى بر آنها حلال نمىشود. بلکه اگر سرپرست کودک غير مميّز، او را براى حجّ تمتّع يا عمره مفرده محرم نمايد براى اين که پس از بالغ شدن، مسايل جنسى بر او حلال شود بنابر احتياط واجب بايد او را طواف نساء بدهد.
مسأله 976) طواف نساء حتّى بر پيرمردان، پيرزنان و کسانى که توانايى عمل زناشويى ندارند نيز واجب است.
مسأله 977) طواف نساء وقت معيّنى ندارد و حاجى مىتواند پس از سعى هرگاه بخواهد آن را بجا بياورد.
مسأله 978) کسى که طواف نساء را انجام نداده اگر عمداً آميزش جنسى نمايد بايد کفّاره بدهد و اگر استمتاعات شهوانى را عمداً انجام دهد نيز بنابر احتياط بايد کفّاره بدهد، امّا عقد بستن و خواستگارى کردن و شاهد شدن بر عقد حلال است، هر چند احتياط مستحبّ آن است که تا طواف نساء و نماز آن را بجا نياورده از اينها نيز اجتناب نمايد.
مسأله 979) اگر کسى از روى فراموشى طواف نساء را بجا نياورد و از حجّ برگشت، چنانچه مىتواند بايد خودش به مکّه برگردد و طواف نساء را انجام دهد و اگر نمىتواند يا برايش مشقّت دارد بايد نايب بگيرد و مسايل جنسى پس از انجام طواف نساء توسّط خودش يا نايبش بر او حلال مىشود.
مسأله 980) اگر کسى چند عمره مفرده يا چند حجّ بجا آورده و براى هيچ يک از آنها طواف نساء انجام نداده، بايد براى هر يک از آنها يک طواف نساء بجا بياورد.
مسأله 981) کسى که حجّ نيابتى انجام مىدهد در طواف نساء مىتواند عمل را به نيّت منوبعنه انجام دهد، ولى احتياط آن است که نيّت مافىالذّمّه کند يعنى طواف نساء را براى اعمّ از خود يا منوبعنه انجام دهد.
مسأله 982) اگر کسى به علّت ندانستن مسأله طواف نساء را انجام ندهد و پس از حجّ ازدواج کند، عقد ازدواجش صحيح است واگر صاحب فرزند شد، فرزندش حلالزاده است ولى بايد طواف نساء را انجام دهد و تا زمانى که طواف نساء را خودش يا نايبش انجام ندهد، مسايل جنسى بر او حرام است.
مسأله 983) کسى که عمره مفرده انجام مىدهد اگر بدون اين که تقصير کند طواف نساء را انجام دهد، بايد تقصير کند و پس از آن طواف نساء را اعاده نمايد و گرنه مسايل جنسى همچنان بر او حرام است.
مسأله 984) اگر کسى پس از انجام اعمال حجّ يا عمره مفرده شک کند که آيا طواف نساء را انجام داده يا نه، اگر به واجب بودن طواف نساء توجّه نداشته بايد طواف نساء و نماز آن را انجام دهد، بلکه اگر به واجب بودن آن هم توجّه داشته، احتياط آن است که طواف نساء را انجام دهد.
مسأله 985) کسى که حجّ نيابتى انجام مىدهد اگر طواف نساء را بجا نياورد، علاوه بر آن که ذمّهاش مشغول است، محرّمات احرام هم بر او حلال نمىشود و بايد در صورتى که مىتواند خودش طواف نساء را انجام دهد و اگر نمىتواند يا حرج و مشقّت دارد، نايب بگيرد.
مسأله 986) اگر کسى طواف نساى عمره مفرده را فراموش کند و براى حجّ تمتّع محرم شود بايد براى هر يک از عمره و حجّ تمتّع طواف نساى جداگانه انجام دهد. و اگر بخواهد پس از عمره مفرده حجّ افراد انجام دهد نيز بنابر احتياط براى هر يک از عمره مفرده و حجّ افراد، طواف نساى جداگانه انجام دهد.
مسأله 987) زنى که اعمال مکّه را بر وقوف در عرفات و مشعر مقدّم نموده، هرگاه پس از سعى حايض شود و نتواند طواف نساء را انجام دهد نمىتواند قبل از وقوف به عرفات و مشعر براى طواف نساء و نماز آن نايب بگيرد و طواف حجّ و نماز آن که بجا آورده صحيح است و نياز به اعاده ندارد، ولى بنابر احتياط بايد سعى را اعاده کند.
مستحبّات طواف حجّ و نماز آن و سعى
مسأله 988) مستحبّاتى که در طواف عمره تمتّع و نماز آن و سعى ذکر شد در طواف حجّ و نماز آن و سعى حجّ نيز جارى است و مستحبّ است کسى که براى طواف کردن از منى به مکّه برمىگردد در روز عيد قربان، کنار در مسجدالحرام بايستد و اين دعا را بخواند:
"أَللَّهُمَّ أَعِنِّي عَلى نُسُکِکَ وَسَلِّمْنِي لَهُ وَسَلِّمْهُ لِي أَسْأَلُکَ مَسْأَلَةَ الْعَلِيلِ الذَّلِيلِ الْمُعْتَرِفِ بِذَنْبِهِ أَنْ تَغْفِرَ لِي ذُنُوبِي وَأَنْ تُرْجِعَنِي بِحاجَتِي، أَللَّهُمَّ إِنِّي عَبْدُکَ وَالْبَلَدُ بَلَدُکَ وَالْبَيْتُ بَيْتُکَ جِئْتُ أَطْلُبُ رَحْمَتَکَ وَأَؤُمُّ طاعَتَکَ مُتَّبِعاً لِأَمْرِکَ راضِياً بِقَدَرِکَ أَسْأَلُکَ مَسْأَلَةَ الْمُضْطَرِّ إِلَيْکَ الْمُطِيعِ لِأَمْرِکَ الْمُشْفِقِ مِنْ عَذابِکَ الْخائِفِ لِعُقُوبَتِکَ أَنْ تُبَلِّغَنِي عَفْوَکَ وَتُجِيرَنِي مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِکَ."
آن گاه بيايد و بر حجرالاسود دست بکشد و آن را ببوسد و اگر نتواند آن را ببوسد دستهايش را بر حجرالاسود بکشد و دست خود را ببوسد و اگر اين کار هم ممکن نباشد روبروى حجرالاسود بايستد و تکبير بگويد و سپس مستحبّاتى را که در طواف عمره گفته شد، بجا بياورد.