دوم: طواف

دوم: طواف

دوم: طواف

طواف و آن گرديدن هفت مرتبه دور کعبه معظمه است و هر دوري را شوط مي گويند.

مسأله 21- اگر کسي عمدا يا به واسطه جهل به مسأله طواف را ترک، يا از آن کم کند، گرچه يک شوط باشد، اگر قبل از تقصير باشد بايد برگردد و طواف را بجا آورده و بعد از نماز طواف، سعي بين صفا و مروه و تقصير را انجام دهد، و اگر تقصير کرده باشد، عمره او باطل است. پس اگر ممکن است بايد دو مرتبه عمره را بجا آورد و اگر ممکن نيست بايد حج افراد بجا آورده و حج را در سال بعد اعاده نمايد و يک شتر هم قرباني کند. ولي اگر از روي سهو، يا عذر ديگري باشد و تقصير کرده باشد، عمره او باطل نيست و بايد آن را تدارک نمايد (اگر بعد از شوط چهارم باشد مي تواند باقيمانده را بجا آورد) و اگر شخصا نتواند، بايد نايب بگيرد و لازم نيست که تدارک يا نايب گرفتن در ايام حج باشد بلکه در هر وقت باشد صحيح و مجزي است. و همچنين لازم نيست که بعد از طواف سعي را تکرار کند گرچه بهتر است.

مسأله 22- اگر عمدا بر طواف اضافه کند، طواف او باطل است ولي اگر سهوا زياد کند پس اگر کمتر از يک شوط است بايد آن را رها نمايد و طوافش صحيح است و اگر به شوط رسيده باشد بهتر است هفت شوط را کامل کند و نماز طواف اول را قبل از سعي و نماز طواف دوم را بعد از سعي بجا آورد.

مسأله 23- اگر به واسطه عذري نظير مرض يا فلج و مانند اينها، خود نتواند طواف کند، اگر ممکن است بايد او را طواف دهند و اگر ممکن نيست بايد نايب بگيرد.

مسأله 24- واجبات طواف چند چيز است:

اول نيت ، و معني آن توجه به عمل است از ابتداي طواف تا آخر آن و لازم نيست آن را به زبان بگويد يا از قلب بگذراند بلکه همين قدر که بنا دارد آن عمل را بجا آورد کفايت مي کند و چون طواف عبادت است بايد آن را براي اطاعت خدا بجا آورد، و اگر ريا کند علاوه بر اينکه طواف او باطل است گناه بزرگي نيز کرده است ولي اگر ريا و تظاهر بعد از طواف يا ديگر اعمال حج باشد گرچه گناه است و به حقيقت طواف ضرر مي زند، باعث بطلان نيست.

دوم در طواف واجب بايد با طهارت باشد (با وضو يا غسل و هر غسلي چه واجب يا مستحب کافي است)‌ و اگر بدون طهارت طواف کند عمدا باشد يا سهوا يا جاهل به مسأله، طواف او باطل است. ولي طهارت در طواف مستحب شرط نيست گرچه بهتر است. لکن کسي که جنب يا حائض است نمي تواند وارد مسجد الحرام شود ولي اگر سهوا وارد شود و طواف مستحب بجا آورد طوافش صحيح است.

مسأله 25- اگر در بين طواف، طهارت او باطل شود، اگر بعد از تمام شدن دور چهارم باشد مي تواند بعد از طهارت از همانجا که طواف را قطع کرده تمام نمايد و اگر قبل از دور چهارم باشد طواف او باطل است.

مسأله 26- کسي که نمي تواند وضو بگيرد يا غسل کند، اگر وقت طواف تنگ باشد، مي تواند طواف را با تيمم انجام دهد ولي اگر بداند عذرش بر طرف مي شود بايد صبر کند.

مسأله 27- اگر بعد از طواف يا در بين طواف شک کند طهارت داشته يا نه بايد به شک خود اعتنا نکند و طواف او صحيح است گرچه شک قبل از تمام شدن دور چهارم باشد لکن براي نماز طواف اگر آن را بجا نياورده، بايد طهارت تحصيل کند.

مسأله 28- اگر در بين طواف شک کند غسل جنابت يا حيض، يا نفاس را کرده است يا نه، بايد طواف را رها کند و غسل نمايد. پس اگر بعد از شوط چهارم باشد مي تواند از همانجا که رها کرده تمام نمايد و اگر قبل از شوط چهارم باشد بايد طواف را از سر بگيرد، ولي اگر شک او بعد از طواف باشد لازم نيست آن را اعاده نمايد.

مسأله 29- اگر زن حائض باشد و نتواند در مکه مکرمه بماند تا پاک شود، بايد براي طواف و نماز آن نايب بگيرد و ساير اعمال را خودش بجا آورد.

مسأله 30- زن مستحاضه براي طواف واجب بايد به دستور استحاضه عمل نموده و خودش طواف را بجا آورد ولي براي طواف مستحب لازم نيست.

سوم طهارت بدن و لباس است و طواف با بدن يا لباس نجس صحيح نيست مگر از نجاستي که در نماز عفو شده مانند خون کمتر از درهم و خون زخم و دمل و محمول متنجس و نظير اينها.

مسأله 31- اگر بعد از طواف بفهمد که بدن يا لباسش نجس بوده طوافش صحيح است بلکه اگر فراموش کرد و با بدن يا لباس نجس طواف کرد طواف او اشکال ندارد گرچه اعاده آن بهتر است و اگر در اثناي طواف دانست، اگر مي تواند بايد تطهير يا عوض نمايد، يا بدون آن طواف کند و اگر نمي تواند بايد از مطاف بيرون رفته و پس از ازاله نجاست اگر بعد از شوط چهارم بوده مي تواند از همان جايي که قطع کرده، شروع نمايد و اگر پيش از آن بوده، بايد طواف را از سر بگيرد.

چهارم مرد طواف کننده بايد ختنه شده باشد و اگر کسي که ختنه نشده گرچه بچه کوچک ، محرم شود يا او را محرم کنند احرام او صحيح است ولي طوافش صحيح نيست و بايد براي طواف ختنه شود و اگر نمي تواند يا وقت طواف تنگ است بايد نايب بگيرد.

پنجم در حال طواف بايد مرد عورتين خود را و زن تمام بدن خود، غير از قرص صورت و دستها تا مچ را بپوشاند و اگر در بين طواف عورت مرد يا مقداري از موهاي زن يا جايي از بدن او که بايد در حال طواف بپوشاند، ظاهر شود، اگر عمدا و با علم به مسأله باشد، طواف او باطل است و اگر از روي سهو يا جهل به مسأله باشد اشکال ندارد.

ششم در هر دور بايد طواف را از حجرالاسود شروع و به آن ختم نمايد و لازم نيست دقت عقلي شود بلکه همين مقدار که عرفا گفته شود از حجر الاسود شروع و به آن ختم شد کفايت مي کند و بايد همان طور که مردم طواف مي کنند از محاذات حجرالاسود بدون دقتهاي اهل وسوسه شروع کند و در دورهاي ديگر بدون توقف دور بزند تا هفت دور تمام شود و کارهايي که اهل وسوسه براي بدست آوردن محاذات توقف مي کنند يا عقب و جلو مي روند حرام است.

هفتم طوري طواف کند که کعبه معظمه طرف چپ او باشد و لازم نيست در تمام حالات، کعبه معظمه به شانه چپش باشد و اگر در موقع دور زدن خانه از طرف چپ خارج شود مانع ندارد يا اگر در وقت رسيدن به حجر اسماعيل عليه السلام، خانه قدري از طرف چپ خارج، بلکه متمايل به پشت شود يا در وقت رسيدن به گوشه هاي خانه، شانه از طرف خانه متمايل شود اشکال ندارد و بايد همان طور که همه مسلمين طواف مي کنند به طور متعارف دور بزند و از کارهايي که اهل وسوسه مي کنند پرهيز نمايد.

مسأله 32- اگر به واسطه ازدحام يا بوسيدن کعبه معظمه و مانند اينها مقداري از طواف خلاف متعارف شد مثل آنکه رو به کعبه معظمه يا پشت به آن طواف نمود بايد آن مقدار را جبران کند. پس اگر مي تواند برمي گردد و آن مقدار را جبران مي کند و اگر نمي تواند، بدون قصد طواف دور مي زند تا به آنجا برسد و بقيه طواف را بجا مي آورد.

مسأله 33- طواف بايد از خارج حجر اسماعيل عليه السلام باشد و اگر از داخل حجر طواف کند آن دور از طواف او باطل است و اعاده آن از موضعي که داخل حجر شد کافي نيست، بلکه بايد آن دور را از سر بگيرد و بهتر آن است که طواف را تمام نموده و سپس اعاده نمايد.

مسأله 34- دور کعبه، بلندي است متصل به آن که به آن شاذروان مي گويند و طواف از روي آن صحيح نيست و اگر مقداري از طواف را روي آن انجام داد بايد آن مقدار را اعاده نمايد و همچنين است اگر در اثناي طواف از روي ديوار حجر اسماعيل عليه السلام طواف کند ولي دست گذاشتن به ديوار کعبه يا روي ديوار حجر، يا بوسيدن آنها يا برگرداندن سر به راست يا چپ يا عقب در حال طواف اشکال ندارد به شرط آنکه کعبه معظمه از سمت چپ بدن خارج نشود.

مسأله 35- طواف از هر جاي مسجدالحرام که باشد کافي است و لازم نيست در حد بين مقام ابراهيم عليه السلام و کعبه معظمه که بيست و شش ذراع و نيم است باشد ولي در صورتي که مزاحمت براي خود يا ديگران نباشد طواف در آن حد بهتر است .

مسأله 36- طواف را چه واجب يا مستحب، نبايد با طواف ديگر، دنبال هم آورد بدون آنکه بين آنها نماز طواف فاصله شود و اين را قران بين طوافين مي گويند ولي اگر اين کار را بجا آورد گرچه حرام و گناه است اما طواف او باطل نمي شود.

مسأله 37- قطع طواف چه واجب يا مستحب بدون عذر مکروه است. گرچه بعد از شوط چهارم باشد و اگر آن را قطع نمود. پس اگر بعد از شوط چهارم باشد مي تواند برگردد و از همانجا تمام نمايد و اگر قبل از آن باشد تا وقتي که موالات به هم نخورده، مي تواند برگردد و از همانجا تمام نمايد، ولي قطع طواف براي رسيدن به نماز جماعت يا وقت فضيلت نماز مکروه نيست، بلکه مستحب است.

مسأله 38- اگر از طواف منصرف شود طواف او باطل مي شود گرچه از مطاف بيرون نرفته و موالات عرفيه به هم نخورده باشد و يا بعد از شوط چهارم باشد و همچنين اگر از شوطي منصرف شود آن شوط به مجرد انصراف باطل مي شود گرچه طواف باطل نمي شود. بنابراين اگر مقداري از طواف را بجا آورده و دلچسب او واقع نشد مي تواند از آن منصرف شده و آن را رها سازد و بلافاصله از اول شروع کند چنانچه اگر شکي در طواف کند که طواف را باطل مي کند، مي تواند بلافاصله طواف را از سر بگيرد.

مسأله 39- اگر بعد از تمام شدن طواف شک کند که آيا آن را زيادتر يا کمتر از هفت دور بجا آورد يا نه، يا شک کند صحيح بجا آورده يا نه، اعتنا نکند و طوافش صحيح است، اگر چه از محل طواف بيرون نرفته است.

مسأله 40- اگر در اثناي طواف شک کند چند شوط بجا آورده طواف او باطل است ولي اگر شک کند هفت شوط بجا آورده يا هشت شوط بايد بنا را بر هفت بگذارد و طواف را تمام کند و طوافش صحيح است.

مسأله 41- کثير الشک در عدد دورها بايد به شک خود اعتنا نکند و بنا بگذارد بر آنچه که به نفع او است و کثير الشک به کسي مي گويند که سه مرتبه در يک طواف يا در سه طواف شک کند که مرتبه چهارم نبايد به شک خود اعتنا نمايد.

مسأله 42- شک در طواف مستحب، آن را باطل نمي کند و بايد بنا را بر اقل گذاشته و طواف را تمام نمايد.

مسأله 43- جايز است در بين طواف ، براي رفع خستگي يا استراحت به مقداري که موالات به هم نخورده، بنشيند يا دراز بکشد و بعد از همان جا طواف را تمام نمايد.

مسأله 44- اگر بعد از تمام شدن شوطي، شک کند آن را درست بجا آورده يا نه، نبايد به شک خود اعتنا کند، ولي اگر در اثناي شوط باشد بايد به شک خود اعتنا نمايد. مثلا اگر شک کرد داخل در حجره شده يا نه، آن شوط باطل است و بايد آن شوط را دوباره بجا آورد و يا اگر شک کند مقداري از طواف را پشت به کعبه معظمه انجام داد يا نه، بايد برگردد و تدارک نمايد.

مسأله 45- گمان در طواف اعتبار ندارد، بلکه حکم شک را دارد.

مسأله 46- طواف به وسيله چرخ يا نشستن در طبق ، يا سوار شدن بر دوش کسي اشکال ندارد. حتي اگر به واسطه کثرت جمعيت انسان را بي اختيار بردند طواف صحيح است چنانچه هر طور برود تند باشد يا کند اشکال ندارد ولي بهتر است با وقار و طمأنينه باشد.

مسأله 47- اگر کسي در حال طواف يا سعي يا نماز طواف، شک کند ونداند شوط چندم يا رکعت چندم است و با همين حال آنها را تمام کند و بعد يقين به صحت پيدا کند اشکال ندارد و طواف و سعي و نماز او صحيح است.

مسأله 48- مستحب است در حال طواف با حضور قلب و با وقار باشد و دعاهايي که وارد شده است را بخواند يا ذکر بگويد و به گناهان خود اعتراف نمايد و از خداوند طلب آمرزش کند و در هر شوط اگر مزاحمت براي خود و ديگران نيست حجر الاسود را ببوسد و روي آن دست بکشد و حرف زدن و خنديدن و سر را اين طرف و آن طرف گرداندن و هر چه او را از طواف غافل کند مکروه است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

اول: احرام

No image

دوم: طواف

No image

سوم: نماز طواف

No image

پنجم: تقصیر

پر بازدیدترین ها

No image

سوم: نماز طواف

No image

اول: احرام

No image

دوم: طواف

No image

پنجم: تقصیر

Powered by TayaCMS