5 . قربانى کردن
مسأله480. کسى که براى حجّ تمتع احرام ببندد، بايد در روز دهم ذى الحجّه قربانى کند، يعنى شتر يا گاو يا گوسفند سر ببرد و گاوميش از اقسام گاو است، و کشتن ديگر حيوانات، کافى نيست.
مسأله481. ذبح شتر از فضيلت بيشترى برخوردار است و پس
صفحه 149
از آن گاو و در آخر گوسفند و در ميان اقسام گوسفند، قوچ و برّه نر افضل و در مرتبه بعد، بز نر و در صورتى که اينها يافت نشود، ميش، ثواب بيشترى دارد تا بُز ماده.
مسأله482. در قربانى امور ياد شده در زير شرط است:
1. سنّ قربانى
اگر قربانى شتر است بايد داخل در شش سال، و اگر گاو و بز است داخل در سه سال و اگر گوسفند است وارد در دو سال، شده باشند.
هرگاه کسى پس از ذبح آگاه شد که قربانى او سنّ کمترى داشته است، بايد اعاده کند.
2. تندرستى
قربانى کردن حيوان بيمار که گوشت آن فاسد و خوردن آن، موجب بيمارى مى شود، مجزى نيست.
3. کمال خلقت (نداشتن عيب بدنى)
قربانى بايد از نظر آفرينش، کامل و بى نقص باشد، و حيوانى که به نوعى کاستى در خلقت دارد، و يا يکى از اندام هاى آن آسيب ديده است، براى قربانى، کافى نيست. روى اين اصل حيوانات ياد
صفحه 150
شده در زير صلاحيت قربانى ندارند:
حيوان لنگ که لنگى آن آشکار باشد، کور، لوچ، دم بريده، اخته شده، گوش بريده، دست و پا شکسته، پس بايد قبل از قربانى، از نظر معيوب نبودن وارسى شوند.
مسأله483. حيوانى که شاخ برون و درون آن هر دو شکسته باشد، براى قربانى کفايت نمى کند، امّا اگر شاخ بيرونى آن شکسته ولى شاخ درون و به اصطلاح ريشه شاخ سالم باشد، کفايت مى کند.بنابراين شکسته شدن سر شاخ گوسفند عيب محسوب نمى شود.
مسأله484. حيـوانى که در آفـرينش فاقد گوش است يا گوش هاى آن را از تـه بريده اند، مجزى نيست، ولى حيـوانى که به مقدار کمى از گوش آن بريـده باشـد; کفايت مى کند.
مسأله485. هرگاه گوش حيوان سالم بوده، ولى آن را سوراخ کرده باشند، اگر اين کار به عنوان علامت گذارى انجام گرفته باشد، مجزى است، ولى بهتر است غير آن را انتخاب کند.
مسأله486. اگر نداشتن دُم مثلاً در برخى از نژادهاى گوسفند طبيعى باشد، عيب به شمار نمى آيد و قربانى کردن آن صحيح است ولى اگر نژاد آن داراى دم باشند و يکى از آنها بى دم به دنيا آمده باشد، آن گوسفند براى قربانى کافى نيست.
صفحه 151
مسأله487. حيوانى که بيضه هايش را پس از شکافتن پوست درآورده باشند، با وجود حيوان سالم براى قربانى کافى نيست، ولى حيوانى که رگ هاى بيضه هايش را کوبيده باشند، و بيضه هايش بر جا باشد، حتى با وجود حيوان فاقد اين عيب براى قربانى کافى است. و در هر حال بهتر است انسان، با وجود حيوان سالم، اين نوع حيوان را قربانى نکند.
4. لاغر نبودن
مسأله488. قربانى بايد به قدرى لاغر نباشد که کليه هاى آن پيه نداشته باشند، و به تعبيرى ديگر پهلوهاى آن از لاغرى، تورفتگى نداشته باشد، و اگر عرفاً بدان لاغر نگويند، کافى است.
مسأله489. هرگاه، گوسفندى را به اطمينان اين که فربه است ذبح کند، ولى بعداً معلوم شود که لاغر بوده کفايت مى کند.
مسأله490. هرگاه تصوّر کند که گوسفند لاغر است ولى به اميد اين که ممکن است درست باشد، ذبح کند، سپس معلوم شود که فربه بوده، کفايت مى کند.
مسأله491. هرگاه يقين دارد که قربانى لاغر است ولى به خاطر عدم آشنايى با حکم شرعى ذبح کند، و سپس معلوم شود که فربه بوده، کفايت مى کند.
مسأله492. هرگاه تصور کند که حيوان نقص و کاستى دارد،
صفحه 152
ولى بر اثر ناآشنايى به حکم شرعى، آن را ذبح کند و سپس معلوم شود که کاستى نداشته کفايت مى کند.
مسأله493. هرگاه پس از ذبح کردن، و تحويل گوسفند شک کند که آيا قربانى او داراى شرايط بوده يا نه، به شک خود اعتنا نکند، در صورتى که به هنگام ذبح آن را وارسى کرده باشد.
مسأله494.لازم است قربانى پس از رمى جمره عقبه انجام گيرد.
مسأله495. احتياط لازم آن است که قربانى از روز دهم تأخير نيفتد، ولى افراد معذور، تا غروب روز سيزدهم ذى حجه، فرصت دارند که قربانى کنند، و اگر امکان نپذيرفت، تا آخر ماه مى توانند وظيفه قربانى را انجام دهند، ولى رمى خود را بايد در روز يازدهم و دوازدهم انجام دهند، اگر چه قربانى کردن به تأخير افتاده باشد.
مسأله496. اگر فردى روز دهم نتوانست قربانى کند، در شب نمى تواند اين کار را انجام دهد، بلکه بايد به روز بعد موکول کند.
مسأله497. اگر نتوانست قربانى را انجام دهد، بايد حلق و تقصير را به تأخير بيندازد، زيرا اين دو فريضه پس از قربانى بايد انجام بگيرد، و اين تأخير از غروب روز سيزدهم فراتر نرود، و اگر تا غروب روز سيزدهم نتوانست قربانى کند، حلق يا تقصير را انجام دهد، و در مورد قربانى اگر مى تواند تا آخر ذى الحجه انجام دهد، و در غير اين صورت، بايد روزه بگيرد.
صفحه 153
محلّ قربانى
منى نزديک ترين مشعر از مشاعر سه گانه (عرفات، مزدلفه، منى)، به مکّه است و منى به صورت درّه اى است که در ميان چند رشته کوه قرار گرفته است و طول آن در حديثى از امام صادقعليه السَّلام چنين آمده است:«از جمره عقبه تا وادى محسّر» و در حقيقت اين طول منى است و عرض آن خيلى کمتر است و ازرقى نيز در کتاب اخبار مکه، طول آن را به نحوى که در روايت امام صادقعليه السَّلام وارد شده است، نقل کرده و روايات و کلمات حاکى از آن است که وادى محسر جزء منى نيست، بلکه حدّ آن است ،و پهناى آن 637 متر است.(1)
مسأله498. لازم است قربانى در روز عيد قربان در سرزمين منى انجام گيرد و در گذشته قربانگاه در همين سرزمين قرار داشته و از درّه هاى مختلف وارد آن مى شدند، ولى اخيراً حکومت سعودى قربانگاه را نخست به وادى محسر و اخيراً به درّه «معيصم» منتقل کرده است، و فاصله ميان منى، و معيصم تنها يک تپه است که با يک تونل ارتباط آن دو برقرار شده است.
اين کار به هر نيتى انجام گرفته کار صحيحى نبوده، زيرا نبايد مشاعر را از پيش خود تغيير داد، در حالى که امکان داشت در منتهى اليه منى، اصل مسلخ بر پا شود و قربانى انجام گيرد، ولى بقيه کارها
1 . مرآة الحرمين، ج1، ص 322 .
صفحه 154
به وسيله دستگاه هايى به وادى معيصم منتقل شود.
در هر حال چون فعلاً قربانى در منى امکان پذير نيست، و يا با مشکلات روبروست و اگر براى فردى هم امکان پذير باشد، براى همه ممکن نيست، قربانى در کشتارگاه هاى فعلى مجزى مى باشد.
مسأله499. هر فردى بايد مستقلاً گوسفندى را قربانى کند، و قربانى يک گوسفند براى دو نفر صحيح نيست. بنابراين هرگاه دو نفر فقط توانايى خريد يک گوسفند داشته باشند، بايد به جاى قربانى روزه بگيرند، مگر اين که يکى از دو نفر بخواهد پول خود را به ديگرى ببخشد يا قرض دهد تا او قربانى کند و خود روزه بگيرد، اين کار جايز است.
مسأله500. قربانى يک عمل قربى و اطاعت الهى است، و بايد بسان ديگر اعمال حج شرايط سه گانه را دارا باشد:
الف. آگاهانه و با توجه کامل انجام گيرد.
ب. نوع عمل تعيين شود، يعنى قربانى براى حج تمتع، براى خود يا نيابتاً از فردى که حج را به جاى او انجام مى دهد.
ج. کار براى خدا انجام شود.
مسأله501. مباشرت در ذبح، شرط نيست. انسان مى تواند پس از خريد، گوسفند را در اختيار ديگرى قرار دهد که او زحمت سر بريدن را بکشد، بنابراين، خود انسان بايد، هر سه نکته را رعايت
صفحه 155
کند، و به چنين فردى که فقط قربانى را مى کشد، تکليفى نيست.
مسأله502. هرگاه انسان ، ديگرى را براى قربانى نايب بگيرد، در اين صورت خود شخص بايد قصد قربت کند، ولى نايب بايد عمل را آگاهانه و با تعيين نوع عمل، انجام دهد. نتيجـه اين که گاهى خود انسان، اعمال قبلى را انجام مى دهـد، و فقط ذبح را به ديگرى واگذار مى کند. در اين صورت، اعمال مربوط به نيت، مربوط به خود اوست ، و گاهى فردى را نايب مى گيرد. در اينجا فقط خود، يک وظيفه دارد که نيت قربت کند، و بقيه برعهده نايب است.
مسأله503.انسان مى تواند نيابت عده اى را در قربانى بپذيرد و پس از صورت بردارى از اسامى افراد، به قربانگاه رفته، براى افراد مختلف، به ترتيب، يک يک قربانى کند و در هنگام ذبح، نام يکايک افراد را در نظر آورد، و قصد کند که اين قربانى را به عنوان آنچه بر ذمّه فلانى است انجام مى دهم، خواه حجة الإسلام يا نيابى يا مستحبى باشد.
مسأله504. فردى که براى قربانى کردن نايب مى شود، بايد مورد وثوق و اطمينان باشد، و در غير اين صورت کافى نيست.
مسأله505. نيابت در صورتى تحقق مى پذيرد که طرف رسماً او را نايب خود قرار دهد، و به اصطلاح به او وکالت دهد که اين کار را انجام دهد، و اگر فردى بدون اذن کسى از طرف او قربانى کند، کفايت نمى کند.
صفحه 156
مسأله506. محرم مى تواند براى خود قربانى کند، همچنان که مى تواند از طريق نيابت براى ديگران قربانى کند، ولى بهتر است، نخست قربانى خود را ذبح کند، سپس قربانى افراد ديگر را.
مسأله507. پس از قربانى کردن، گوشت قربانى سه قسمت مى شود:
الف.صدقه به فقيران
ب. هديه به دوستان
ج. خوردن خود حاجيان
دوتاى اخير واجب نيست، ولى احتياط آن است که به قسمت نخست عمل کند، و چون عمل به اين قسمت در شرايط فعلى امکان پذير نيست، مى تواند از فقيرى در شهر خود يا نقطه ديگر وکالت بگيرد که در غياب او، به وى تمليک کند و سپس آن را رها کند، هر چند امروزه نيازى به اين مطلب نيست، زيرا همه گوشت هاى قربانى براى فقرا ارسال مى شود.
مسأله508. اگر نتواند گوسفندى براى قربانى تهيه کند، بايد به جاى آن سه روز پيش از ترک مکه و هفت روز پس از بازگشت به وطن روزه بگيرد.
مسأله509. کسى که مى خواهد در مکه اقامت کند،مى تواند هفت روز روزه را در مکّه بگيرد. مشروط بر اين کـه پس از گذشت
صفحه 157
مقدار زمانى باشـد که معمـولاً براى رسيدن به وطـن لازم داشـت و يا يک ماه از روز دهـم بگذرد.
مسأله510. در کشتن قربانى، کاردهاى استيل وغير استيل، فرقى نمى کند، همين که فلز باشد و تيز که حيوان را اذيت نکند، کافى است.