شرایط وجوب حجة الإسلام

شرایط وجوب حجة الإسلام

شرايط وجوب حجة الإسلام

حجة الإسلام، با چند شرط واجب مى شود:

شرط اوّل و دوم :بلوغ و عقل

حج بر کودک و ديوانه هر چند استطاعت مالى داشته باشند، واجب نيست.

مسأله4. اگر غير بالغ مُحْرم شود حجّ او صحيح است، ولى از حجّة الإسلام کفايت نمى کند.

مسأله5. اگر کودک مميز براى حج محرم شود، ولى هنگامى که براى وقوف به مشعرالحرام برسد، بالغ گردد حج او حَجّة الاسلام و مجزى است.

مسأله6. کسى که گمان مى کرد بالغ نيست، و به نيّت حج مستحب محرم شد، بعد معلوم گشت که به هنگام احرام، بالغ، و تکليف او حج واجب بوده است; چنين حجى کفايت نمى کند، مگر اينکه به هنگام احرام، تکليف واقعى خود را قصد کرده ولى تصور مى کرده که تکليف واقعى او حج مستحب است، به گونه اى که اگر توجه داشت، حج واجب را قصد مى کرد، در اين صورت حج او مجزى خواهد بود.

صفحه 21

مسأله7. «ولىّ» کودک غير مميز، مى تواند او را محرم کند، يعنى لباس احرام به او بپوشاند و نيت کند که اين طفل را براى حج يا براى عمره محرم مى کنم.

مسأله8. مقصود از «ولى» فردى است که مى تواند در مال بچه، شرعاً تصرّف کند، مانند پدر و جدّ پدرى و وصىّ . علاوه بر «ولى»، مادر و همچنين کسى که متکفل امور کودک غير مميز است مى تواند کودک را محرم نمايد در مورد اخير احتياطاً از ولىّ کودک اجازه بگيرد.

مسأله9. هرگاه کودک مميّز يا غير مميّز محرم شد، بايد ولىّ او يا مادر، او را از محرمات احرام باز دارد. و اگر محرمات احرام را انجام دهد و «ولىّ» از آن نهى نکند، کفّاره آن بر کسى واجب نيست مگر اين که صيد کند، در اين صورت کفّاره آن برعهده ولى است.

مسأله10. هزينه قربانى حج برعهده «ولى» و يا مادرطفل است، و بر مال طفل ـ اگر مالى داشته باشدـ تعلق نمى گيرد.]اگر چه مادر مى تواند طفل را محرم کند ولى هزينه قربانى و کفاره صيد برعهده ولىّ است مگر اين که خود مادر قبول کرده باشد.[

مسأله11. بر ولىّ و مادر طفل لازم است مراقب باشد که او اعمال عمره و حج را انجام دهد و اگر به خاطر کوچکى نتواند، به نيابت از او اعمال را انجام دهد.

صفحه 22

مسأله12. اگر طفل پيش از حضور در ميقات يا پيش از محرم شدن، بالغ گردد، حج او «حجة الإسلام» است.

شرط سوم: حرّيّت

مسأله13. بر بنده و کنيز، حج واجب نيست، ولى پس از آزادى اگر مستطيع شدند، حکم آنان مانند ديگران است.

شرط چهارم: استطاعت

توانايى بدنى و مالى، و باز بودن راه، و امن بودن آن، و فرصت کافى براى رسيدن به حج، همگى از شاخه هاى استطاعت هستند.

مسأله14. مقصود از استطاعت بدنى اين است که مريض و بيمار و ناتوان نباشد و بتواند به هر وسيله ممکن به حج برود. و اعمال را انجام دهد و باز گردد. و اگر در خود احساس ناتوانى کرد، يا پزشک او را ناتوان تشخيص داد، در صورتى که مأيوس از توانايى مجدد باشد، نائب مى گيرد.

مقصود از توانايى مالى، پول و يا کالايى است که با فروش آن مى تواند هزينه رفت و برگشت و اقامت در مکه و مواقف و مشاعر را تأمين کند.

مسأله15. يکى از شاخه هاى استطاعت اين است که

صفحه 23

ضروريات و نيازمندى هاى زندگى را ـ در حدّ شأن خود ـ داشته باشد، مانند خانه مسکونى، و وسيله نقليه و... و مسلّماً شؤون افراد و محيط زندگى در تعيين حدود ضروريات مؤثر است، بنابراين، هرگاه زندگى در خانه غير ملکى، مطابق شؤون او باشد، و امکان مالى را در خريد مسکن، صرف نکند، حج بر او واجب مى شود.

اگر با وجود احتياج و نياز به ضروريات زندگى، امکان مالى خود را در حج مصرف کند، از حجة الاسلام کفايت نمى کند.

مسأله16. کسى که امکان مالى براى حج دارد، ولى ازدواج نکرده و به آن نيازمند است، ازدواج براى او مقدّم بر حجّ است، خواه زندگى بدون ازدواج براى او سخت باشد يا نباشد.

مسأله17. هرگاه ، تمام شرايط استطاعت، را داشته باشد، و فقط از نظر توانايى مالى، از کسى طلب دارد که وقت آن رسيده است، و گرفتن آن چندان مشکل نيست، در اين صورت بايد طلب خود را مطالبه کند و به حجّ برود، مگر اين که بدهکار، طلب او را نپردازد.

مسأله18. اگر از فردى طلبى دارد و وقت آن نرسيده است، ولى بدهکار آمادگى دارد که بدهى خود را بپردازد، بايد طلب خود را دريافت کند و به حج برود.

مسأله19. هرگاه فرد غير مستطيع براى هزينه هاى حج، وام بگيرد، مستطيع نمى شود، هر چند بتواند به تدريج وام خود را بپردازد.

صفحه 24

مسأله20. هرگاه فرد مستطيع، به شخصى بدهکار است، ولى وقت آن نرسيده است، اگر مطمئن باشد که اگر به حج برود بدهى خود را در وقت خود مى تواند بپردازد، بر چنين فردى، حج واجب مى شود.

مسأله21. کسى که خمس يا زکات بدهکار است، در صورتى مستطيع مى شود که علاوه بر قدرت بر پرداخت آنها، هزينه هاى حج را نيز داشته باشد.

مسأله22. کسى که استطاعت مالى دارد، ولى استطاعت بدنى ندارد، و يا راه براى او بسته است مى تواند هزينه حج را در جاى ديگر مصرف کند، ولى احتياط مستحب آن است که در صورت بسته بودن راه، استطاعت مالى خود را حفظ کند، و اگر استطاعت خود را حفظ کرد و سال هاى بعد، استطاعت بدنى پيدا کرد و يا راه باز شد، بايد به حج برود.

مسأله23. فردى مستطيع است که علاوه بر تأمين هزينه هاى رفت و آمد و اقامت در مکه و مشاعر، قدرت مالى بر مقدّمات حج نيز داشته باشد، مانند هزينه هاى گذرنامه و عوارض خروج و غيره....

مسأله24. هرگاه رفتن به حج از راه هاى عادى هزينه کمترى دارد ولى فعلاً مقدور نيست و از راه هاى ديگر هزينه بالاترى دارد، در

صفحه 25

صورت توانايى، بايد راه دوم را انتخاب کند، مگر اين که نوعى اجحاف و خسارت غير قابل تحمّل براى او باشد. و يا حاکم شرع رفتن از اين راه ها را براى مصالح مردم تحريم کند.

مسأله25. هرگاه فردى ملکى دارد که زائد بر مؤونه زندگى است، بايد آن را بفروشد و به حج برود، و هرگاه شرايط به گونه اى است که آن را به قيمت کمتر از معمول مى خرند، بايد بفروشد و به حج برود، مگر اين که تفاوت قيمت به قدرى زياد باشد که عرفاً تحمّل آن براى او حرجى به شمار آيد.

مسأله26. هرگاه فردى، کتابخانه ارزشمندى دارد که از آن استفاده نمى کند و اگر بفروشد با پول آن مى تواند هزينه حج خود را تأمين کند، چنين فردى مستطيع است، و بايد به حج برود.

مسأله27. اگر در استطاعت مالى خود شک کند، در صورتى که احراز استطاعت آسان باشد بايد در اين مورد تحقيق کند تا وضع خود را روشن سازد.

مسأله28. هرگاه فردى نذر کند که مثلاً در روز عرفه سال جارى در کربلاى معلاّ باشد، و سيدالشهداعليه السَّلام را زيارت کند، ولى پس از نذر مستطيع شود، بايد عمل به آن را بر حج مقدم بدارد، ولى اگر مستطيع بود و بعداً نذر کرد، در اين صورت حج، بر نذر مقدم مى باشد.

و همچنين است اگر نذر کند که چند سال متوالى روز عرفه در

صفحه 26

کربلا باشد، سپس مستطيع شود، در اين صورت نيز حج مقدم بر نذر مى باشد.

مسأله29. هرگاه انجام حجة الاسلام با ترک واجبى يا ارتکاب گناه همراه باشد،بايد به حج برود، مگر اين که واجبى که ترک مى کند يا گناهى که انجام مى دهد، اهميت بالايى داشته باشد.

مسأله30. کسى که توانايى مالى براى رفتن به حج ندارد، ولى فردى اعلام آمادگى مى کند که در طول مدت حجّ، هزينه سفر او و هزينه زندگى خانواده اش را بپردازد.هرگاه چنين فردى مورد وثوق باشد، و از قول خود برنگردد، چنين فردى بايد به حج برود و به آن «حج بذلى» مى گويند و در اين مورد لازم نيست که پس از برگشتن، تمکن مالى بر اداره امور زندگى خود داشته باشد. تنها شرط اين است که پذيرفتن چنين حجى پس از بازگشت، مايه گسستن رشته زندگى او نگردد.

مسأله31. فردى که تعهد مى کند هزينه سفر حج ديگرى را بپردازد، نمى تواند بعد از شروع سفر او، از تعهد خود بازگردد.

مسأله32. کسى که امکان مالى ندارد، ولى فردى حاضر است هزينه حج و هزينه خانواده او را يکجا به او ببخشد، تا او به حج برود، لازم است آن را قبول کند و به حج برود، و همچنين است اگر مالى را به او ببخشد ولى اسمى از حج به ميان نياورد، بايد بپذيرد و به حج برود.

صفحه 27

مسأله33. قربانى در «حج بذلى» برعهده کسى است که «متعهد» شده است هزينه را بپردازد، و اگر نپرداخت، و فرد، قادر بر قربانى باشد، بايد قربانى کند، و در غير اين صورت، حکم او، حکم کسانى خواهد بود که قادر بر قربانى نيستند، ولى اگر يکى از محرمات احرام را انجام داد و کفاره اى بر آن مترتب شد، برعهده متعهد نيست.

مسأله34. هرگاه فردى در مقابل مبلغى اجير شود که در سفر حج خدمت کند، در صورتى که آن مبلغ، براى اداره زندگى او و خانواده اش در مدت حج کافى باشد، حج براى او واجب مى شود.و همچنين است کسانى که حج بر آنها در برابر خدمتشان عرضه مى شود مانند طبيب کاروان، خدمه، مدير و روحانى و ساير عوامل، حج چنين افرادى از حجة الاسلام کفايت مى کند هر چند قبول بر آنها واجب نيست.

مسأله35. کسى که براى انجام حج از طرف کسى «نايب» شود، و مبلغ به حدّى باشد که او را مستطيع سازد، در صورتى که براى سال نخست اجير شده باشد، حج نيابتى را مقدم بدارد، و در سال بعد اگر استطاعت او باقى باشد، براى خودش حج انجام دهد.

مسأله36. يکى از شرايط استطاعت مالى اين است که در طول حج، هزينه افراد تحت تکفّل خود را تا بازگشت از حج داشته باشد، هر چند اين افراد شرعاً واجب النفقه نباشند، ولى عرفاً و اخلاقاً هزينه

صفحه 28

آنها بر دوش اوست.

مسأله37. يکى از شرايط استطاعت مالى اين است که فرد مستطيع گذشته از داشتن هزينه هاى سفر حج، پس از بازگشت از حج آبرومندانه زندگى کند، مثلاً از طريق تجارت يا کشاورزى و يا صنعت و يا مستغلاّت و يا کسب و کار، درآمدى براى زندگى خود داشته باشد و در اصطلاح فقها به آن «رجوع به کفايت» مى گويند، و اگر پس از بازگشت با عسرت و سختى زندگى کند، چنين فردى مستطيع نمى باشد.

مسأله38. فردى که استطاعت مالى داشته، و حج بر او مستقر شده، ولى فعلاً استطاعت بدنى ندارد، مثلاً مريض است، يا رفتن به حج براى او حرجى و مشقت زاست بر چنين فردى لازم است نايب بگيرد.

مسأله39. فردى که شرايط استطاعت در او جمع است، نبايد حج را به تأخير بيندازد، و اگر بدون عذر، به تأخير انداخت، و استطاعت او از بين رفت بعداً بايد به هر نحوى شد به حج برود، هر چند مشقت زا و حرجى باشد.

مسأله40. فرد مستطيع بايد خود، فريضه حج را انجام دهد، واگر ديگرى را نايب بگيرد کافى نيست، مگر اين که بيمارى داشته باشد که از بهبودى آن مأيوس باشد و يا ناقص العضوى که انجام

صفحه 29

اعمال و مناسک براى او حرجى باشد و يا پير باشد که انجام حج براى او غير ممکن يا مشقت زا به شمار آيد.

مسأله41. کسى که استطاعت شرعى دارد، و به حج نرفته و همچنين کسى که حج بر او مستقر گرديده و به حج نرفته است; نمى تواند از ديگرى نيابت بپذيرد.

مسأله42. کسى که حج بر او واجب شود و در رفتن کوتاهى کند و از دنيا برود، بايد هزينه حج او را از ترکه، قبل از تقسيم بردارند، و کافى است در اين مورد به هزينه حج ميقاتى اکتفا کنند، مگر اين که وصيت کرده باشد که براى او حج بلدى بگيرند، و بر وارث و يا وارثان لازم است که در همان سال نخست، براى او حج نيابى بگيرند.و هزينه مازاد بر حج ميقاتى را، از ثلث ميت بردارند.

مسأله43. اگر به حج بردن همسر، مهريه يا جزء مهريه زن باشد، زوج بايد به آن عمل کند، ولى اگر تنها وعده اى باشد، در اين صورت عمل به آن واجب نيست، هر چند شايسته است که به آن عمل کند.

مسأله44. هرگاه زن هزينه حج را داشته باشد و با درآمد خود، هزينه زندگى خود و عائله را تأمين مى کند، ولى اگر به حج برود، شوهرش از نظر هزينه زندگى به زحمت مى افتد، بايد به حج برود، و به زحمت افتادن شوهر مانع از حج نمى شود.

مسأله45. بانوان مستطيع بايد به حج بروند و اذن شوهر شرط

صفحه 30

نيست، ولى شايسته است رضايت او را جلب کند.

مسأله46. هرگاه زنى بر اثر ارثيه شوهرش مستطيع گردد، و شرايط او به گونه اى باشد که پس از رفت و برگشت از حج بتواند آبرومندانه زندگى کند، بر چنين فردى، حج واجب است، واگر مريض و ناتوان و از بهبودى خود نااميد باشد، و بيمارى او در همان سالى که ارث به او رسيده به وجود نيامده باشد بايد نايب بگيرد.

مسأله47. هرگاه مهريه آن به اندازه اى باشد که هزينه حج او را فراهم سازد و شوهر نيز متمکن از اداى آن باشد، در اين صورت، لازم است مهريه خود را از شوهر مطالبه کرده و در راه حج مصرف کند، مگر اين که شوهر توانايى بر پرداخت نداشته باشد و يا درخواست مهر، مشکلاتى در زندگى زناشويى پديد آورد، که در اين صورت مستطيع نمى باشد.

مسأله48. افرادى که سهم امام و سهم سادات از ديگران نزد آنها هست، بايد اين نوع اموال را به مصرف خود برسانند و نمى توانند هزينه حج را با آنها تأمين کنند.

مسأله49. اگر کسى خانه گران قيمتى دارد که اگر آن را بفروشد مى تواند خانه مناسب شأن خود تهيه کند و با باقى مانده پول به حج برود،بهتر است چنين فردى اين کار را انجام دهد، هر چند حج بر او واجب نمى شود، مگر اين که اقدام به فروش کند، و خانه مناسب شأن تهيه کند، در اين صورت بايد با باقيمانده پول، به حج برود.

صفحه 31

مسأله50. کسى که قسمتى از زندگى خود را از طريق کار و کسب، تأمين مى کند، و قسمتى را از طريق حقوق شرعى مانند زکات، سهم امام و سهم سادات، بر چنين فردى حج واجب نيست. و اگر حج برود از حجة الاسلام کفايت نمى کند.

مسأله51. کسى که خانه مسکونى ندارد و با فروش زمينى مى خواهد خانه اى براى خود تهيه کند بر چنين فردى حج واجب نيست، هر چند بهاى آن زمين براى هزينه رفتن به حج کافى باشد.

مسأله52. کسى که سال هاى پيش مستطيع بوده و به حج نرفته است، ولى اکنون به خاطر بيمارى خاصى نمى تواند با هواپيما مسافرت کند، ووسيله ديگرى براى رفتن نيست، چنين فردى بايد نايب بگيرد.

مسأله53. کسى که در وطن خويش مستطيع نيست، حج براى او واجب نمى شود، ولى هرگاه در ايام حج در ميقات حضور يافت اگر توانايى انجام حج در آن مدت کوتاه را داشته باشد، حج براى او واجب مى شود، به شرط اين که ديگر شرايط وجوب حج را دارا باشد.

مسأله54. هرگاه کسى از طرف فردى حج نيابتى را پذيرفت، و بعداً در همان سال مستطيع شد، بايد حج نيابتى را مقدم بدارد و اگر استطاعت او براى سال بعد باقى ماند، در اين صورت نيز مستطيع خواهد بود، وبايد به حج برود.

مسأله55. در استطاعت مالى، ماه معينى شرط نيست، هرگاه

صفحه 32

در طول يک سال، فردى مستطيع شد، نمى تواند خود را از استطاعت خارج کند، خواه اين استطاعت مالى در اوّل سال باشد، يا در ماه هاى نزديک به حج.

و همچنين اگر فردى در ماه هاى اوّل سال مستطيع نباشد، ولى در ماه هاى پايانى مستطيع شود، به گونه اى که بتواند به حج برود، حج بر او واجب مى شود.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

اعمال حج تمتع

No image

2. وقوف در عرفات

No image

3 . مشعرالحرام

No image

4 . رمى جمره عقبه

پر بازدیدترین ها

No image

اعمال حج تمتع

No image

شرایط نایب

No image

اقسام سه گانه حج

No image

2. وقوف در عرفات

No image

سوم: نماز طواف واجب

Powered by TayaCMS