وجوب حج
مسأله: حج يکى از مهمترين ارکان دين است، زراره به روايت صحيح از امام باقر (ع) نقل کرده که حضرت فرمودند: (بني الإسلام على خمس: على الصلاة والزکاة والحج والصوم والولاية) يعنى اسلام پنج رکن اساسى دارد: نماز، زکاة، حج، روزه و ولايت ائمّه معصومين (عليهم السلام) .
مسأله: وجوب حج از ضروريّات دين اسلام مى باشد، و کسى که وجوب حج را انکار کند با التفات به ضرورى بودن آن و بدون اينکه شبهه اى برايش پيش آمده باشد کافر است، و ترک حج يا سبک شمردن آن به منزله کفر است.
مسأله: ترک حج بدون انکار، و تأخيرش براى کسى که مستطيع باشد بدون عذر شرعى از گناهان کبيره است، بطورى که در بعضى از روايات آمده: چنين کسى به دين يهود يا نصارى خواهد مرد گرچه ظاهراً با مرده او برخورد اسلامى مى شود.
مسأله: حج در تمام عمر يک بار (بالاصالة) بر فرد مستطيع واجب مى شود که (حَجة الاسلام) نام دارد، گرچه ممکن است به جهت عوارضى مانند نذر و عهد و قسم و بطلان حج انجام شده و مانند اينها چندين بار واجب گردد و غير از حج واجب، حج مستحب مى باشد.
مسأله: وجوب حج با پيدايش شرايطش فورى است، يعنى بايد در سال اوّل استطاعت انجام شود، و اگر در سال اوّل عمداً و يا به جهت عذرى ترک شد بايد در سال دوّم، و در صورت ترک در سالهاى بعد انجام گردد.
مسأله: بر شخص مستطيع لازم است در اوّلين فرصت مقدّمات سفر حج را ـ هرچند طولانى باشد ـ آماده نمايد، و اگر براى سفر کاروانهاى متعدّدى باشد بايد کاروانى را که مورد اطمينان براى رسيدن به حج است انتخاب نمايد، و در صورت اطمينان به همه آنها رفتن با اوّلين کاروان لزومى ندارد، و جايز است با کاروانهاى بعدى سفر کند، و در اين صورت اگر باکاروانهاى بعدى رفت واتّفاقاً به حج نرسيد و دوباره هم استطاعت پيدا نکرد گناه نکرده وحج هم مستقر نمى شود يعنى بر ذمّه او باقى نيست.
مسأله: اگر با کاروانهاى بعدى اطمينان به درک حج نداشت و درعين حال با همانها سفر کرد چنانچه به حج رسيد معصيت نکرده و حج نيز صحيح است، و اگر به حج نرسيد گناه کرده و حج نيز استقرار پيدا مى کند يعنى بر ذمّه اش باقى مى ماند و بايد بعداً انجام دهد.