فصل دوم ـ نیابت در حج

فصل دوم ـ نیابت در حج

فصل دوم ـ نيابت در حج

قبل از بيان شرايط نايب و منوب عنه، بعضى از موارد جواز نيابت و وصيت به حج و احکام آنها را متذکّر مى شويم.

مسأله40 ـ کسى که حج بر او مستقر شده، اگر بر اثر پيرى يا بيمارى قدرت رفتن به حج را ندارد و يا براى انجام او حرج و مشقّت دارد و اميدى به بهبودى و قدرت پيدا کردن بر انجام حج بدون مشقّت را هر چند در سالهاى آينده نداشته باشد واجب است نايب بگيرد. ولى کسى که حج بر او مستقر نشده واجب نيست نايب بگيرد.

مسأله41 ـ بعد از آنکه نايب عمل را بجا آورد، حج از منوب عنه معذور ساقط مى شود و لازم نيست خود او حجّ بجا آورد اگر چه بعداً عذرش برطرف شود. ولى اگر عذر او در اثناء عمل نايب برطرف شود، واجب است حجّ را اعاده کند و در اين صورت حج نايب براى او کفايت نمى کند.

مسأله42 ـ اگر کسى که حج بر او مستقر شده در طول راه بميرد، در صورتى که بعد از احرام بستن و داخل شدن در حرم فوت کند، از حَجّة الاسلام کفايت مى کند. ولى اگر قبل از احرام بستن بميرد مجزى نيست. و کسى که بعد از محرم شدن و قبل از داخل شدن در حرم فوت کند، بنا بر احتياط واجب کفايت از حَجّة الاسلام نمى کند.

مسأله43 ـ کسى که حجّ بر او مستقر شده، اگر پيش از انجام حج فوت کند، ورثه او بايد از اصل مال از طرف او نايب بگيرند مگر آنکه وصيت کرده باشد که مخارج حجّ از ثلث پرداخت شود و در اين صورت عمل به آن بر وصاياى مستحب مقدم است. و اگر ثلث براى انجام آن کافى نباشد، کمبود آن از اصل مال برداشت مى شود.

مسأله44 ـ در مواردى که نيابت واجب است بايد فوراً مبادرت به انجام آن شود اعمّ از اينکه نيابت از طرف انسان زنده باشد يا ميّت.

مسأله45 ـ واجب نيست انسان زنده از بلد نايب بگيرد و اگر از ميقات نايب بگيرد کافى است. و همچنين کسى که از دنيا رفته و حجّ بر او مستقر شده، حجّ ميقاتى براى او کفايت مى کند. ولى اگر نايب گرفتن فقط از وطن ميّت و يا شهر ديگرى امکان پذير است، واجب است ورثه آن را انجام دهند و مخارج آن از اصل دارايى ميّت خارج مى شود. و در صورتى که وصيّت به حجّ بلدى کرده باشد بايد به وصيت او عمل کنند و هزينه مازاد بر اجرت ميقاتى از ثلث محاسبه مى شود.

مسأله46 ـ اگر کسى وصيت کند که براى او حجّ مستحبى بجا آورند، هزينه آن از ثلث برداشته مى شود.

مسأله47 ـ هرگاه ورثه يا وصى بدانند که حجّ بر ميّت مستقر شده و شک در اداء آن داشته باشند، واجب است از طرف او حج بجا آورند. ولى اگر علم به استقرار حجّ نداشته باشند و ميّت هم وصيّت نکرده باشد، چيزى بر آنان واجب نيست.

شرايط نايب

شرايطى که در نايب معتبر است عبارتند از:

1ـ بلوغ بنابر احتياط واجب، پس نيابت غير بالغ در حج کفايت از حَجّة الاسلام و بلکه مطلق حج واجب نمى کند.

2ـ عقل، بنابراين نيابت مجنون اعم از دائمى و ادوارى، در صورتى که عمل را در حالت جنون انجام دهد صحيح نيست.

3ـ ايمان، پس نيابت غير مؤمن کفايت نمى کند.

4ـ آگاهى از احکام و مناسک حج بطورى که بتواند مناسک حج را هر چند با راهنمايى ديگران انجام دهد.

5ـ ذمّه نايب مشغول به حج واجبى در آن سال نباشد.

6ـ معذور در ترک بعضى از افعال حج نباشد. توضيح اين شرط و احکام مترتب بر آن هنگام بيان اعمال حج خواهد آمد.

مسأله48 ـ براى اکتفابه حج نيابتى بايد اطمينان حاصل شود که نايب حج را از طرف منوب عنه انجام داده است، ولى بعد از آنکه احراز شد نايب حج را بجا آورده، کسب اطمينان به صحّت عمل نايب لازم نيست، بلکه بايد عمل او را حمل بر صحّت نمود.

شرايط منوب عنه

در منوب عنه چند شرط معتبر است:

1ـ اسلام، پس انجام حج به نيابت از کافر صحيح نيست.

2ـ در حج واجب شرط است منوب عنه فوت شده باشد و يا اگر زنده است بر اثر پيرى يا بيمارى نتواند خودش حج را بجا آورد يا براى او حرج و مشقّت داشته باشد و اميدى هم به قدرت پيدا کردن بر انجام حج بدون مشقّت هر چند در سالهاى آينده نداشته باشد، ولى در حج مستحبى نيابت از ديگرى بطور مطلق جايز است.

مسايل نيابت در حج

مسأله49 ـ همجنس بودن نايب و منوب عنه شرط نيست، بنابراين زن مى تواند نايب مرد و مرد مى تواند نايب زن شود.

مسأله50 ـ نيابت صروره يعنى کسى که تاکنون حج بجا نياورده از صروره و غير صروره جايز است اعم از آنکه نايب يا منوب عنه مرد باشد يا زن.

مسأله51 ـ عقل و بلوغ در منوب عنه شرط نيست.

مسأله52 ـ قصد نيابت و تعيين منوب عنه و لو به صورت اجمالى، در حج نيابى شرط است ولى لازم نيست نايب نام منوب عنه را ذکر کند.

مسأله53 ـ اجير کردن کسى که وظيفه او به خاطر کمى وقت عدول به حجّ افراد است صحيح نيست. بلى، اگر او را در وسعت وقت اجير کنند و بعد، وقت تنگ شود، بر نائب واجب است عدول کند و عمل او از حج تمتع کفايت مى نمايد و مستحق دريافت اجرت نيز هست.

مسأله54 ـ هرگاه نائب پس از احرام و ورود به حرم بميرد، از حج منوب عنه کفايت مى کند. ولى اگربعد از محرم شدن و قبل از ورود به حرم بميرد، بنابر احتياط واجب مجزى نيست، چه نائب عمل را مجانى و تبرّعى انجام دهد يا اجير شود. و فرقى نيست بين اينکه نيابت او از حَجّة الاسلام باشد يا حج واجب ديگر.

مسأله55 ـ اگر اجرت در برابر برىءالذّمه شدن منوب عنه باشد و اجير بعد از محرم شدن و دخول در حرم بميرد، چون ذمّه منوب عنه برىء مى شود، مستحق دريافت تمام اجرت است. و ظاهر حال اجاره در صورت اطلاق و عدم تقيد به انجام کل اعمال حج اين است که هدف از آن برىءالذّمه کردن منوب عنه است.

مسأله56 ـ اگر کسى در مقابل اجرت معينى براى انجام حج اجير شود و آن مبلغ کمتر از هزينه هاى حج باشد، واجب نيست اجيرکننده آن را تکميل کند، همانگونه که اگر از هزينه هاى حج زياد بيايد، حق ندارد مقدار مانده را پس بگيرد.

مسأله57 ـ در مواردى که حکم به عدم کفايت حج نائب از منوب عنه مى شود، در صورتى که براى انجام حج در همان سال اجير شده باشد، واجب است اجرت را به مستنيب برگرداند، و در غير اين صورت بايد در سالهاى بعد از طرف منوب عنه حج بجا آورد.

مسأله58 ـ کسى که از انجام برخى از اعمال حج معذور است نمى تواند براى حج نيابتى اجير شود. معذور کسى است که نتواند اعمال اختيارى حج را انجام دهد بطورى که منجر به نقص بعضى از اعمال حج شود. و اگر منجر به نقص بعضى از اعمال حج نشود مثل اينکه فقط در ارتکاب بعضى از تروک احرام معذور باشد، نيابت او صحيح است.

مسأله59 ـ اگر نايبى در اثناء حج نيابى معذور شود، در صورتى که عذر او منجر به نقص در اعمال حج شود، بطلان اجاره بعيد نيست. و احوط مصالحه بين نايب و منوب عنه در اجرت و اعاده حج براى منوب عنه است.

مسأله60 ـ نيابت کسانى که از وقوف اختيارى در مشعرالحرام معذور هستند صحيح نيست و اگر نايب شوند مستحق دريافت اجرت نيستند مانند خدمه کاروانها که بايد با افراد ضعيف همراهى کنند و يا براى انجام برخى از کارهاى خدماتى کاروان قبل از طلوع فجر از مشعر به منى بروند. و در صورتى که اين افراد براى انجام حج نيابى اجير شوند، بايد وقوف اختيارى را درک کنند و حج را بجا آورند.

مسأله61 ـ در عدم کفايت حج نائبى که معذور است، فرقى نيست بين اينکه نائب اجير باشد و يا نيابت مجّانى و تبرّعى انجام شود. و نيز فرقى نيست بين اينکه نائب جاهل به عذر باشد يا مستنيب و همچنين فرقى نيست بين اينکه نائب جاهل باشد به اينکه آن عذر از عذرهائى است که نيابت با آن صحيح نيست يا مستنيب، مثل اينکه نائب جاهل باشد که نمى تواند به وقوف اضطرارى در مشعرالحرام اکتفا کند.

مسأله62 ـ اگر نائب احرام ببندد و وارد مکه شود و سپس بفهمد که مستطيع بوده، احرام او باطل است و بايد به ميقات برگردد و از آنجا براى خودش احرام عمره تمتع ببندد. ولى اگر هنگام احرام قصد انجام وظيفه فعلى اش را داشته، احرام او صحيح است.

مسأله63 ـ واجب است نائب طبق وظيفه خود عمل کند اعم از اين که از روى تقليد باشد يا اجتهاد.

مسأله64 - براى نائب جائز است بعد از انجام نيابت، براى خود يا ديگرى طواف کند يا عمره مفرده بجا آورد.

مسأله65 ـ کسى که به نيابت از ديگرى به حج رفته، در صورتى که براى خود حَجّة الاسلام بجا نياورده باشد، احتياط مستحب آن است که بعد از اعمال حجّ تا زمانى که در مکه است اگر مى تواند براى خودش نيز عمره مفرده بجا آورد.

مسأله66 ـ شرط ايمان همانگونه که در اصل نيابت شرط است، در ساير اعمالى هم که نيابت در آنها جايز است مانند طواف، سنگ زدن و قربانى کردن شرط است.

مسأله67 ـ احتياط واجب آن است که نائب اعمال حج غير از قربانى را خودش انجام دهد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

مسایل متفرقه

No image

فصل اول ـ احرام

No image

مقدمه

Powered by TayaCMS