زکات فطره
مسأله 1639 :
کسى که موقع غروب يعنى قبل از غروب شب عيد فطر گرچه به چند لحظه باشد بالغ و عاقل و هشيار است و فقير و بنده کس ديگر نيست، بايد براى خودش و کسانى که نان خور او هستند، هر نفرى يک صاع که تقريباً سه کيلو است گندم يا جو يا خرما يا کشمش يا برنج يا ذرت و مانند اينها به مستحق بدهد و اگر پول يکى از اينها را هم بدهد کافى است.
مسأله 1640 :
کسى که مخارج سال خود و عيالاتش را ندارد و کسى هم ندارد که بتواند مخارج سال خود و عيالاتش را بگذراند فقير است و دادن زکات فطره بر او واجب نيست.
مسأله 1641 :
انسان بايد فطره کسانى را که در غروب شب عيد فطر وارد شده و مدتى نزد او مى مانند به نحوى که نان خور او حساب مى شوند بدهد; کوچک باشند يا بزرگ، مسلمان باشند يا کافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد يا نه، در شهر خود او باشند يا در شهر ديگر.
مسأله 1642 :
اگر کسى را که نان خور او است و در شهر ديگر است وکيل کند که از مال او فطره خود را بدهد، چنانچه اطمينان داشته باشد که فطره را مى دهد، لازم نيست خودش فطره او را بدهد.
مسأله 1643 :
فطره مهمانى که پيش از غروب شب عيد فطر با رضايت صاحبخانه وارد شده و عرفاً نان خور او حساب مى شود بر او واجب است.
مسأله 1644 :
مهمانى که پيش از غروب شب عيد فطر بدون رضايت صاحبخانه وارد شود و نان خور او حساب گردد و کسى که انسان را مجبور کرده است که خرجى او را بدهد. و در هر دو صورت احتياط واجب آن است که خود آنها نيز فطره خود را بدهند.
مسأله 1645 :
فطره مهمانى که بعد از غروب شب عيد فطر وارد مى شود، بر صاحبخانه واجب نيست، اگرچه پيش از غروب او را دعوت کرده باشد و در خانه او هم افطار کند.
صفحه 374
مسأله 1646 :
اگر کسى موقع غروب شب عيد فطر ديوانه يا بيهوش باشد، زکات فطره بر او واجب نيست.
مسأله 1647 :
اگر پيش از غروب بچه بالغ شود، يا ديوانه عاقل گردد، يا فقير غنى شود، در صورتى که شرايط واجب شدن فطره را دارا باشد، بايد زکات فطره را بدهد.
مسأله 1648 :
کسى که موقع غروب شب عيد فطر، زکات فطره بر او واجب نيست، اگر تا پيش از ظهر روز عيد شرط هاى واجب شدن فطره در او پيدا شود، مستحب است زکات فطره را بدهد.
مسأله 1649 :
کافرى که بعد از غروب شب عيد فطر، مسلمان شده فطره بر او واجب نيست.
مسأله 1650 :
کسى که فقط به اندازه يک صاع که تقريباً سه کيلو است گندم و مانند آن دارد، مستحب است زکات فطره را بدهد، و چنانچه عيالاتى داشته باشد و بخواهد فطره آنها را هم بدهد مى تواند به قصد فطره، آن يک صاع را به يکى از عيالاتش بدهد و او هم به همين قصد به ديگرى بدهد، و همچنين تا به نفر آخر برسد، و بهتر است نفر آخر چيزى را که مى گيرد به کسى بدهد که از خودشان نباشد. و اگر يکى از آنها صغير باشد، ولىّ او به جاى او مى گيرد احتياط آن است چيزى را که براى صغير گرفته به کسى ندهد.
مسأله 1651 :
اگر بعد از غروب شب عيد فطر بچه دار شود، يا کسى نان خور او حساب شود، واجب نيست فطره او را بدهد. اگر چه مستحب است فطره کسانى را که بعد از غروب تا پيش از ظهر روز عيد نان خور او حساب مى شوند بدهد.
مسأله 1652 :
اگر انسان نان خور کسى باشد و پيش از غروب نان خور کس ديگر شود، فطره او بر کسى که نان خور او شده واجب است مثلاً اگر دختر پيش از غروب به خانه شوهر رود، شوهرش بايد فطره او را بدهد.
مسأله 1653 :
کسى که ديگرى بايد فطره او را بدهد واجب نيست فطره خود را بدهد.
مسأله 1654 :
اگر فطره انسان بر کسى واجب باشد و او فطره را ندهد، بر خود انسان واجب نمى شود.
صفحه 375
مسأله 1655 :
اگر کسى که فطره او بر ديگرى واجب است خودش فطره را بدهد، از کسى که فطره بر او واجب شده ساقط نمى شود مگر اين که به اذن او بدهد.
مسأله 1656 :
زنى که شوهرش مخارج او را نمى دهد، چنانچه نان خور کس ديگر باشد، فطره اش بر آن کس واجب است. و اگر نان خور کس ديگر نيست، در صورتى که فقير نباشد، بايد فطره خود را بدهد.
مسأله 1657 :
کسى که سيد نيست نمى تواند به سيد فطره بدهد حتى اگر سيدى نان خور او باشد، نمى تواند فطره او را به سيد ديگر بدهد.
مسأله 1658 :
فطره طفلى که از مادر يا دايه شير مى خورد، بر کسى است که مخارج مادر يا دايه را مى دهد. ولى اگر مادر يا دايه مخارج خود را از مال طفل برمى دارد فطره طفل بر کسى واجب نيست.
مسأله 1659 :
انسان اگرچه مخارج عيالاتش را از مال حرام بدهد، بايد فطره آنان را از مال حلال بدهد.
مسأله 1660 :
اگر انسان کسى را اجير نمايد اگر جزء عائله و نان خور حساب شود زکات او را بايد بدهد بنابراين فطره کارگران کارخانه ها و مانند آنها برکارفرما واجب نيست.
مسأله 1661 :
اگر کسى بعد از غروب شب عيد فطر بميرد، بايد فطره او و عيالاتش را از مال او بدهند، ولى اگر پيش از غروب بميرد، واجب نيست فطره او و عيالاتش را از مال او بدهند.
مصرف زکات فطره
مسأله 1662 :
اگر زکات فطره را به يکى از هشت مصرفى که سابقاً براى زکات مال گفته شد برسانند کافى است. ولى احتياط واجب آن است که فقط به فقراى شيعه بدهد.
مسأله 1663 :
اگر طفل شيعه اى فقير باشد، انسان مى تواند فطره را به اذن ولىّ به مصرف او برساند، يا به واسطه دادن به ولىّ طفل، ملک طفل نمايد.
صفحه 376
مسأله 1664 :
فقيرى که فطره به او مى دهند، لازم نيست عادل باشد ولى احتياط واجب آن است که به شرابخوار و کسى که آشکارا معصيت کبيره مى کند فطره ندهد.
مسأله 1665 :
به کسى که فطره را در معصيت کبيره مصرف مى کند نبايد فطره بدهند.
مسأله 1666 :
احتياط مستحب آن است که به يک فقير بيشتر از مخارج سالش و کمتر از يک صاع که تقريباً سه کيلو است فطره ندهند.
مسأله 1667 :
اگر از جنسى که قيمتش دو برابر قيمت معمولى آن است مثلاً از گندمى که قيمت آن دو برابر قيمت گندم معمولى است، نصف صاع که معناى آن در مسأله پيش گفته شد بدهد کافى نيست. و اگر آن را به قصد قيمت فطره هم بدهد اشکال دارد.
مسأله 1668 :
انسان نمى تواند نصف صاع را از يک جنس مثلاً گندم و نصف ديگر آن را از جنس ديگر مثلاً جو بدهد. و اگر آن را به قصد قيمت فطره هم بدهد اشکال دارد.
مسأله 1669 :
مستحب است در دادن زکات فطره، خويشان فقير خود را بر ديگران مقدم دارد و بعد همسايگان فقير را، بعد اهل علم فقير را، ولى اگر ديگران از جهتى برترى داشته باشند. مستحب است آنها را مقدم بدارد.
مسأله 1670 :
اگر انسان به خيال اينکه کسى فقير است و به او فطره بدهد و بعد بفهمد فقير نبوده چنانچه مالى را که به او داده از بين نرفته باشد، مى تواند پس بگيرد و به مستحق بدهد و اگر نتواند بگيرد بايد از مال خودش فطره را بدهد و اگر از بين رفته باشد، در صورتى که گيرنده فطره مى دانسته يا احتمال مى داده آنچه را گرفته فطره است، بايد عوض آن را بدهد والا، دادن عوض بر او واجب نيست و انسان بايد دوباره فطره را بدهد.
مسأله 1671 :
اگر کسى بگويد فقيرم، نمى شود به او فطره داد، مگر آنکه اطمينان پيدا کند يا از ظاهر حالش گواهى دهد که فقير است يا انسان بداند که قبلاً فقير بوده است.
صفحه 377
مسائل متفرقه زکات فطره
مسأله 1672 :
انسان بايد زکات فطره را به قصد قربت يعنى براى انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعى که آن را مى دهد، نيت دادن فطره نمايد.
مسأله 1673 :
اگر پيش از ماه رمضان فطره را بدهد صحيح نيست و احتياط واجب آن است که در ماه رمضان هم فطره را ندهد. ولى اگر پيش از رمضان يا در ماه رمضان به فقير قرض بدهد و بعد از آنکه فطره بر او واجب شد، طلب خود را بابت فطره حساب کند مانعى ندارد.
مسأله 1674 :
گندم يا چيز ديگرى را که براى فطره مى دهد، بايد به جنس ديگر يا خاک مخلوط نباشد، يا اگر مخلوط است چيزى که مخلوط شده به قدرى کم باشد که قابل اعتنا نباشد و اگر بيش از اين مقدار باشد در صورتى صحيح است که خالص آن به يک صاع برسد.
مسأله 1675 :
اگر فطره را از چيز معيوب بدهد کافى نيست. ولى اگر جائى باشد که خوراک غالب آنها معيوب است اشکال ندارد.
مسأله 1676 :
کسى که فطره چند نفر را مى دهد، لازم نيست همه را از يک جنس بدهد و اگر مثلاً فطره بعضى را گندم و فطره بعض ديگر را جو بدهد کافى است.
مسأله 1677 :
کسى که نماز عيد فطر مى خواند، بنابر احتياط واجب فطره را پيش از نماز عيد بدهد، ولى اگر نماز عيد نمى خواند، مى تواند دادن فطره را تا ظهر تأخير بيندازد.
مسأله 1678 :
اگر به نيت فطره مقدارى از مال خود را کنار بگذارد و تا ظهر روز عيد به مستحق ندهد، احتياط واجب آن است که هر وقت آن را مى دهد نيت فطره نمايد.
مسأله 1679 :
اگر موقعى که دادن زکات فطره واجب است، فطره را ندهد و کنار هم نگذارد، احتياط واجب آن است که بعداً بدون اينکه نيت ادا و قضا کند فطره را بدهد.
مسأله 1680 :
اگر فطره را کنار بگذارد، نمى تواند آن را براى خودش بردارد و مالى ديگر را براى فطره بگذارد.
صفحه 378
مسأله 1681 :
اگر انسان مالى داشته باشد که قيمتش از فطره بيشتر است، چنانچه فطره را ندهد و نيت کند که مقدارى از آن مال براى فطره باشد اشکال دارد. مگر اين که بخواهد همه را به عنوان فطره به فقير بدهد.
مسأله 1682 :
اگر مالى را که براى فطره کنار گذاشته از بين برود، چنانچه دسترس به فقير داشته و دادن فطره را تأخير انداخته، بايد عوض آن را بدهد و اگر دسترس به فقير نداشته ضامن نيست، مگر آنکه در نگهدارى آن کوتاهى کرده باشد.
مسأله 1683 :
اگر در محل خودش مستحق پيدا شود، احتياط مستحب آن است که فطره را به جاى ديگر نبرد، ولى اگر به جاى ديگر ببرد و تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.