دیه اعضا

دیه اعضا

ديه اعضا

سوال 1322 :

ديه کليه چيست؟

جواب :

در مورد دو کليه حکم ديه کامل جارى مى شود چون موجب هلاکت مى شود و در مورد يک کليه نيز احتياط واجب آن است که نصف ديه را بپردازد.

سوال 1323 :

شخصى در اثر انفجار موادّ منفجره در کارخانه ريخته گرى (که صاحب کار بدون مجوّز قانونى مصرف مى کرده) انگشتش قطع شده است، آيا ديه آن بر صاحب کار است؟ و اگر هست چه مقدار از نقدين مى باشد؟

جواب :

هرگاه شخص مزبور با آگاهى از اين امر خودش با موادّ منفجره کار کرده و انگشتانش قطع شده است، کسى ضامن نيست.

سوال 1324 :

چنانچه جنايتى بر شخصى وارد شود و علاوه بر جراحات وارده و شکستگى استخوان، در همان عضو درصدى هم نقص عضو ايجاد گردد ـ البتّه اين نقص عضو مربوط به شکستگى استخوان و... مى تواند باشد ـ آيا در اين گونه مسائل فقط ديه جراحات وارده و شکستگى استخوان را بايد گرفت يا براى آن نقص عضو هم بايد ديه ديگرى در نظر گرفت؟

جواب :

در هر حال يک ديه گرفته مى شود و آن، ديه شکستگى استخوان و جراحت است ولى ميان ديه کسر عضو توأم با نقص عضو و ديه کسر بدون نقص تفاوت است.

سوال 1325 :

شخصى را بر روى زمين کشيده اند که در اثر اين کار و سرمازدگى در کف پا و انگشتان پا و دست و پشت دست تاول ايجاد شده است، ديه اش چگونه تعيين مى گردد؟

جواب :

ديه به نسبت تأثير اين امور، تعلّق مى گيرد.

سوال 1326 :

فردى در اثر جنايت شخص ديگرى حدود يک سال قادر به ضبط مدفوع خود نبوده ولى بعداً در اثر عمل جرّاحى قادر به ضبط مدفوع شده است، ولى ده در صد نقص عضو باقى است يعنى ده درصد قادر به ضبط مدفوع خود نيست و دادگاه هم در زمان بهبودى مى خواهد حکم صادر کند، آيا مصدوم، حقّ ديه کامل دارد يا حقّ ده درصد از ديه کامل؟

جواب :

در اين جا ديه کامل است.

سوال 1327 :

در اثر تصادف يا نزاع، ضربه اى به کليه هاى شخصى وارد و کليه ها از بين رفته است، يا اين که در اثر ضربه، على الدّوام بايد تحت معالجه و مراقبت پزشک باشد، يا يکى از کليه ها يا طحال و يا مثانه همان گونه شده است، تکليف قاضى در اين موارد براى صدور حکم چيست؟ مشروحاً جواب مرقوم فرماييد. در ضمن هزينه معالجه به عهده ضارب است يا مضروب؟ و در صورتى که به عهده مضروب باشد ممکن است ديه کفايت معالجه را نکند، جريان را چگونه بايد اصلاح نمود؟

جواب :

بايد کارشناسان نظر دهند که اين آسيب ديدگى عضو داخلى چند درصد کلّ بدن است (همان طور که در مجروحين جنگى محاسبه مى کنند) و سپس به همان نسبت از ديه کامله محاسبه کنند و اگر هزينه درمان بيشتر شود، احتياط واجب اين است که باقيمانده هزينه درمان را بدهند.

سوال 1328 :

شخصى با ريختن بنزين بر يک نفر و شعلهور کردن آن، وى را سوزانيده و به قسمتهايى از بدن وى صدماتى وارد نموده است، به نحوى که پوست آن قسمت از بدن از بين رفته، ولى به هر حال صدمات سوختگى ترميم پيدا کرده است، مستدعى است مرقوم فرماييد:

الف) جنايت مزبور ديه دارد يا ارش؟

ب) برفرض داشتن ديه چه مقدار تعيين مى گردد؟

جواب :

برفرض داشتن ديه (يا ارش) هزينه درمان و عمليات جرّاحى براى رفع نقص وارده و بهبودى صدمات وارده به عهده چه کسى مى باشد؟

جواب :

ديه اى ندارد بلکه ارش دارد و احتياط واجب آن است که هزينه درمان زايد بر ارش را نيز شخص جانى بپردازد.

سوال 1329 :

در يک نزاع، دو نفر فردى را مورد حمله خود قرار داده و ضرباتى به وسيله بيل و چهار شاخ آهنى (شانه دندانه دار) به سر و صورت او وارد مى سازند که به نظر پزشک قانونى ضربه هاى وارده بر سر، باعث ضربه مغزى شده و ضربه وارده به صورت، فقط سوراخ شدن گوشت صورت را در دو مورد باعث گرديده است و شخص مضروب بعد از چند ساعتى فوت مى کند. پزشک قانونى ضربه مغزى را علّت مرگ اعلام نموده است. اولياى دم نيز به دليل حضور در صحنه نزاع، دو نفر ضارب فوق الذّکر را قاتل معرفى کرده اند و قاضى شرع هم با اجراى قسامه نظر اولياى دم را تأييد کرده است. در اين مرحله شخص سوّمى ابراز مى دارد که ضربه وارده بر صورت توسط او بوده است. اکنون برفرض صادق بودن شخص سوّم در ادعايش سوال اين است که آيا شخص سوّم از نظر شرع مقدّس اسلام به عنوان شريک در قتل به حساب مى آيد و يا اين که بايد ديه پرداخت کند و در صورت دوّم مقدار ديه (دو سوراخ عميق در گوشت صورت با چهارشاخ) چه ميزانى است؟

جواب :

در فرض مسأله که ضربه صورت سبب قتل نبوده بايد جانى ديه بپردازد و ديه آن اگر به استخوان نرسيده، براى هر زخمى سه شتر است.

سوال 1330 :

ديه شکستگى استخوان در صورت معيوب بودن يک پنجم ديه همين عضو مى باشد و از طرفى ديه شکستگى بعضى از اعضا مانند ديه شکستگى بينى را بالخصوص قيد نموده اند، آيا در اين مورد، ديه مذکور با قاعده کليه تطبيق و محسوب مى شود و يا ديه قيد شده در مورد همين عضو ملاک عمل مى باشد؟

جواب :

قاعده مزبور همه جا را شامل نمى شود، زيرا در بعضى از موارد خلاف آن منصوص يا اجماعى است، بنابراين در موارد نص و اجماع بايد به همان حکم مورد خاص عمل کرد.

سوال 1331 :

ديه طحال را توضيح دهيد؟

جواب :

هرگاه از بيرون جراحتى بر طحال وارد گردد، ديه جائفه دارد (و آن ثلث ديه کامله است) و اگر جراحتى در ظاهر وجود نداشته باشد و تنها از طريق ضربه يا مانند آن نقصى بر طحال وارد شود، بايد کارشناسان مقدار نقص عضو را تعيين کرده و با مجموع ديه کامله انسان بسنجند و ديه را حساب کنند.

سوال 1332 :

تيرى به پهلوى راست کسى اصابت نموده و با فاصله حدود 20 سانتيمتر از همان جا خارج شده است، به عبارت ديگر به مقدار کمى زير پوست واقع شده و با فاصله کوتاهى خارج شده ولى به درون بدن وارد نشده است، پزشک قانونى اعلام نموده تير مذکور هيچ آسيب داخلى به احشا و امعا وارد نکرده است، آيا اين جرح، مصداق جائفه اى است که يک سوّم ديه کامل، ديه آن است يا مصداق جائفه اى که دو سوّم ديه کامل است يا هيچ کدام و بايد ارش معين گردد؟

جواب :

اين جراحت ظاهراً مصداق نافذه است که ديه آن در روايات معتبره صد دينار تعيين شده است.

سوال 1333 :

اگر در اثر ضرب و جرح مثلا يک موضع از استخوان پاى راست مضروب شکسته شود، ديه آن نسبت به کلّ يک پا چقدر است؟ اگر با همان يک ضربه چهار جاى پا شکسته شود، ديه آن چه مقدار است؟ حال اگر بر اثر ضربه هاى متعدد چهار جاى پا شکسته، در صد ديه از چه قرار است؟

جواب :

ديه شکستگى استخوان پا يک دهم ديه کامل انسان است (يک پنجم ديه يک پا) اين در صورتى است که به حال اوّل برنگردد ولى اگر به حال اوّل برگردد چهار پنجم اين مقدار خواهد بود و اگر بيش از يک جا بشکند ديه آن همين مقدار براى هرکدام است ـ خواه در يک ضربه شکستگيهاى متعدّد وارد شود يا در ضربات متعدّد.

سوال 1334 :

ديه شکستگى متعدّد و جدا از هم در يک عضو چه مقدار است؟ مثلا شخصى از چند ناحيه يک پايش شکستگى دارد مانند شکستگى استخوان لگن در طرف پاى چپ و شکستگى ديگر در کاسه استخوان لگن و استخوان نازک نى چپ و استخوان کشکک زانوى چپ و شکستگى استخوان عانه در طرف چپ، که جدا از هم محسوب و جمعاً 5 عدد مى باشد. آيا در فرض مذکور و امثال آن در ساير اعضاى بدن بر هر شکستگى ديه جداگانه تعلّق خواهد گرفت يا براى همه، ديه يک شکستگى استخوان تعلّق مى گيرد؟

جواب :

هريک از شکستگيها ديه مستقلى دارد.

سوال 1335 :

آيا جرح بر گردن ديه دارد يا ارش و آيا شکستگى استخوان با قسامه ثابت مى شود؟

جواب :

در بعضى از موارد ديه دارد و در بعضى موارد ارش و شکستگى استخوان با قسامه ثابت مى شود.

سوال 1336 :

اگر بر اثر خراشاندن يک موضع از صورت فردى، يک شتر ديه تعلّق بگيرد حال اگر با همان حمله چند جاى صورت به همان نحو خراشيده شود، آيا در پرداخت ديه فرقى هست يا خير؟ حال اگر اين چند موضع بر اثر تکرار، خراشيده شوند چطور؟

جواب :

هر خراش يک ديه دارد، خواه همه آنها در يک حمله باشد يا در حملات متعدّد.

سوال 1337 :

چنانچه جانى يک ضربه به چشم مجنىٌ عليه بزند و اين يک ضربه باعث جراحت از نوع داميه يا غيره و سياه شدگى توأماً گردد، آيا ديه متعلّق به اين دو اثر دو نوع است يا ديه فقط به جراحت داميه تعلق مى گيرد؟

جواب :

بايد ديه هر دو را بپردازد.

سوال 1338 :

در يک نزاع بر اثر ضربه عمدى ضارب، مجنىٌ عليه دچار شکستگى جمجمه و خونريزى مغزى شده که پس از انتقال به بيمارستان تحت عمل جراحى قرار گرفته و پس از حدود دو هفته دچار خونريزى دستگاه گوارش مى گردد که مجدّداً تحت عمل جراحى (زخم خونريزى دهنده اثنا عشر) قرار مى گيرد و بعد از عمل على رغم عدم اجازه پزشک معالج، بيمار با رضايت همراهان مرخص و به بيمارستان ديگرى منتقل مى شود و پس از دو روز در بيمارستان اخير فوت مى نمايد. کميسيون پزشکى علّت تامه مرگ را عفونت منتشر شده خون ناشى از آبسه چرکى در فضاى شکم تعيين نموده و اضافه نموده است در پيدايش عارضه ياد شده عوامل مختلفى از جمله: الف) ضربه وارده به ناحيه جمجمه که سبب خونريزى گرديده، هفتاد درصد ب) زمينه قبلى موجود در بيمار، پانزده درصد ج) انتقال بى مورد و مکرر بيمار از بيمارستان، پانزده درصد دخالت داشته است، نظر مبارک را در مورد عمل جانى در خصوص عمدى يا غير عمدى بودن قتل يا پرداخت ديه نفس يا عضو بيان فرماييد؟

سوال 1339 :

شخصى در اثر تصادف رانندگى مصدوم و طحالش بدون صدمه ظاهرى و پارگى شکم، پاره شده است، در نتيجه پس از عمل جرّاحى طحال وى را در آورده اند، آيا جراحت فوق الذّکر از مصداق جراحت جائفه مى باشد تا ثلث ديه به او تعلّق بگيرد؟

جواب :

احتياط آن است که با هم مصالحه کنند.

سوال 1340 :

در مورد سوال قبل با قطع نظر از مصالحه طرفين و عدم امکان مصالحه، پاسخ را مرقوم فرماييد؟

جواب :

بايد از روش حکومت استفاده شود يعنى درصد نقصى که از اين جهت حاصل شده با کلّ ديه بدن بسنجند و به همان نسبت از ديه دريافت کنند، مثلا اگر به اعتقاد اهل خبره اين نقص معادل سى درصد است، سى درصد ديه تعلّق مى گيرد و اگر کمتر يا بيشتر است به همان صورت ملاحظه مى شود.

سوال 1341 :

اگر پدر يا مادرى فرزند خود را براى تربيت يا از روى غضب بزند و جاى آن سياه يا کبود و يا قرمز بشود، آيا ديه دارد؟

جواب :

ديه دارد.

سوال 1342 :

شخص راننده اى با فرد ديگرى تصادف کرده است و لگن خاصره او شکسته و بعد از معالجه، محلّ شکستگى بهبود يافته ولى منجر به کوتاهى پاى چپ به مقدار 3 سانتى متر شده است و همچنين بر اثر اين تصادف کنترل مدفوع نيز از دست رفته است، ديه اين عوارض طبق احکام مقدّس اسلام چقدر مى باشد؟

جواب :

اگر کنترل مدفوع بطور کامل از بين رفته است بايد ديه کامل به خاطر آن بپردازد و نسبت به لگن خاصره بايد با مراجعه به اهل خبره درصد ناقصى آن مشخص و روشن شود و به همان نسبت از کلّ ديه بپردازد (و اگر درصدى از آن از بين رفته بايد به همان نسبت بپردازد).

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

دیه اعضا

جدیدترین ها در این موضوع

استفتائات نذر

استفتائات نذر

یائِسِه

یائِسِه

وثیقه

وثیقه

نفقه

نفقه

No image

نری

پر بازدیدترین ها

No image

موجبات ضمان

No image

دیه اعضا

No image

مسائل متفرّقه دیات

No image

دیه جنین

No image

دیه نفس

Powered by TayaCMS