2 . نفاس و احکام آن
س . کيفيّت «نفاس» را بيان فرماييد.
ج . «نفاس» خونى است که در وقت زاييدن، از زنان مى آيد، خواه همراه طفل بيايد، خواه بعد از آن، خواه هر دو وقت، به شرط آن که کمتر از ده روز باشد که هرگاه ده روز از زاييدن گذشته باشد و بعد از آن خون ببيند، نفاس نخواهد بود.و فرقى نيست ميان آن که طفل، تمام متولّد شده باشد، يا تمام نشده، سقط شود هر چند مضغه باشد، بلکه علقه به شرط آن که علم به هم رساند به اين که آن، مبدء انسان است، يا آن که چهار قابله شهادت دهند بر آن.و نطفه و علقه مشتبهه اعتبار ندارد؛ و همچنين مجرّد زاييدن هرگاه خون نبيند؛ و نه خون پيش از زاييدن، هر چند به قدر لحظه باشد. و از براى اقلّ نفاس، تحديدى نيست، پس ممکن است، به قدر لحظه باشد، و اکثر آن، ده روز است؛ و احوط جمع است ميان افعال مستحاضه و تروک نفساء تا
1 . بلکه اظهر، وجوب وضو است. و براى مستحبِّ مشروط، وجوب غسل و وضو، شرطى است.
2 . غير غسل جنابت.
3 . و شرط نيست در صحّت غسل، وضو، بلکه مى تواند داخل شود با غسل در مشروطِ به رفع [ حدث ] اکبر فقط، مثل دخول مساجد، و داخل نمى شود بدون وضو در مشروطِ به رفعِ هر دو حدث، مثل نماز و مسّ کتابت.
4 . در غير تقدير اکثريّت ده روز براى نفاس، محل تأمل است.
5 . با اين شرط هم رعايت احتياط بشود.
6 . اين احتياط تا هيجده روز، استحبابى و مؤکّد است.
هيجده روز و آن نفاس غير صاحب عادت مستقرّه است و يا عادتش بر ده روز است، چه بر ده روز منقطع شود، چه بگذرد. و صاحب عادت مستقرّه، نفاس او، به قدر عادت اوست(1) و اما اگر از ده بگذرد، عادَت او نفاس است و تتمّه استحاضه؛ و بهتر آن است که تا ده روز نيز نفاس قرار دهد.ولکن آنچه ذکر شد از آن که عادت را نفاس قرار دهد، يا ده روز را، وقتى است که در اوّل و آخر، خون ببيند، يا تمام مدّت مذکوره، به خلاف آن که اگر در يکى از اوّل يا آخر يا وسط خون ديد، نفاس او مقدار ديدن خون است .چنانچه اگر در وسط و آخر يا اول و وسط خون ببيند نفاس آن، طرفين و آنچه زمان مابين آن است خواهد بود، پس کسى که عادت او هشت روز [ باشد ] و در اوّل و آخر خون ببيند، تمام، نفاس است. و اگر در اول و چهارم يا پنجم و هشتم خون ديد، چهار روز نفاس خواهد بود.چنانچه اگر نديده مگر يک روز از اين روزها را، نفاسِ آن، مختصّ به مقدار ديدن
1 . در صورت تجاوز از ده روز يا آن که عادتش ده روز باشد، والاّ تمامِ ده روز، نفاس است على الاظهر. و احتياط در زايد بر عادت تا ده روز که فرض شده است، ترک نشود ندباً در جمع بين تروک حايض و اعمال مستحاضه.
2 . محلّ تأمل است و امّا احتياط از عشره تا ثمانية عشر، پس ندبى است، چنانکه گذشت.
3 . در نقاى متخلّل بين دو خونِ نفاس، يا آن که يکى نفاس و ديگرى حيض باشد، مقدّم بر نفاس يا متأخّر از آن، با امکان طهر بودن و نفاس بودن، يا حيض بودن و عدم تعيين يکى از آنها، چنانچه معيّن است در خون داخل ده روز از ولادت.و با کمتر بودن نقاء از ده روز، احتياطاً جمع بين تروک حايض و اعمال مستحاضه نمايد.
و اما حدّ ده روز نفاس، ليله اخيره خارج است و ليله اولى نفاس و غيرِ محسوب از عشره است، و در صورت ولادت در اثناى روز، تلفيق مى شود با روز يازدهم نه از شب آن، تا ده روز ملفّق تمامى محکوم به نفاس خواهد بود و شبهاى متوسّط، محکوم به نفاس است.و مبدأ حساب، تماميّت ولادت است، نه شروع در آن، اگر چه طول بکشد و خون در آن زمان، به حکم نفاس باشد.خون خواهد بود.و اگر در چهارم ـ مثلاً ـ خون ديد و از عادت گذشت و بر ده منقطع شد، از چهارم تا دهم نفاس است.و مثل آن است که شنيدى، حال مبتدئه و مضطربه[ است ] تا ده روز.و هر چيزى که بر حايض مى باشد از حرام و واجب و مستحبّ و مکروه، بر نفساء نيز چنين است.