تشریح میّت و پیوند اعضا (آیت الله سید علی خامنه ای)

تشریح میّت و پیوند اعضا (آیت الله سید علی خامنه ای)

تشريح ميّت و پيوند اعضا

سوال 1281 :

بررسى بيماريهاى قلب و عروق و برگزارى سلسله مباحث راجع به آن، براى کشف مسائل جديد، مستلزم دستيابى به قلب و عروق افرادى است که از دنيا رفته‌اند، تا معاينه و آزمايش بر روى آنها انجام شود، با توجه به اينکه آنان بعد از آزمايشات و بررسى‌ها بعد از يک روز يا بيشتر اقدام به دفن آنها مى‌کنند، سوال اين است:

1 - آيا انجام اين بررسى‌ها بر روى جسد فرد مسلمان جايز است؟

2 - آيا دفن قلب و عروقى که از جسد ميّت برداشته شده‌اند، جدا از آن جسد، جايز است؟

3 - با توجه به مشکلات دفن قلب و عروق بطور جداگانه، آيا دفن آنها همراه با جسد ديگر، جايزاست؟

ج: اگر نجات نفس محترمى يا کشف مطالب جديد علم پزشکى که موردنياز جامعه است و يا دستيابى به اطلاعاتى راجع به بيمارى که زندگى مردم را تهديد مى‌کند، منوط به آن باشد، تشريح جسد ميّت اشکال ندارد، ولى واجب است تا حد امکان از جسد ميّت مسلمان استفاده نشود و اجزايى هم که از جسد فرد مسلمان جدا شده‌اند، در صورتى که دفن آنها با جسد، حرج يا محذورى نداشته باشد واجب است با خود جسد دفن شود و الاّ دفن آنها بطور جداگانه و يا با جسد ميّت ديگر جايز است.

سوال 1282 :

آيا تشريح براى تحقيق درعلت مرگ در صورت مشکوک بودن، مانند شک در اينکه ميّت بر اثر سم مرده يا خفگى و يا غير آن، جايز است يا خير؟

ج: اگر کشف حقيقت متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد.

سوال 1283 :

تشريح جنين سقط شده در تمامى مراحل عمرش، براى دستيابى به اطلاعاتى در علم بافت شناسى، با توجه به اينکه وجود درس تشريح در دانشکده پزشکى ضرورى است، چه حکمى دارد؟

ج: اگر نجات جان نفس محترمى يا کشف مطالب پزشکى جديدى که جامعه به آن نيازمند است و يا دستيابى به اطلاعاتى راجع به يک بيمارى که زندگى مردم را تهديد مى‌کند، منوط به تشريح جنين سقط شده باشد، اين عمل جايز است ولى سزاوار است که تا حد امکان از جنين سقط شده متعلّق به مسلمانان و يا کسى که محکوم به اسلام است استفاده نشود.

سوال 1284 :

آيا استخراج قطعه پلاتين از بدن ميّت مسلمان از طريق تشريح جسد قبل از دفن، به علت قيمت و کمبود آن، جايز است؟

ج: استخراج پلاتين در فرض سوال، به شرطى که بى‌احترامى به ميّت محسوب نشود جايز است.

سوال 1285 :

آيا نبش قبور اموات اعم از اينکه در قبرستان مسلمانان باشند يا غير آنها، براى دستيابى به استخوان آنان به منظور استفاده‌هاى آموزشى در دانشکده پزشکى جايز است؟

ج: نبش قبور مسلمانان براى اينکار جايز نيست مگر آنکه نياز فورى پزشکى براى دستيابى به آنها وجود داشته باشد و دسترسى به استخوان ميّت غيرمسلمان هم ممکن نباشد.

سوال 1286 :

آيا کاشت مو در سر براى کسى که موهاى سرش سوخته است و در انظار عمومى مردم از اين جهت رنج مى‌برد، جايز است؟

ج: اين کار فى‌نفسه اشکال ندارد به شرط اينکه از موى حيوان حلال گوشت و يا موى انسان باشد.

سوال 1287 :

اگر شخصى مبتلا به بيمارى شود و پزشکان از درمان وى نااميد گردند و اعلام نمايند که او بزودى از دنيا خواهد رفت، در اين صورت آيا برداشتن اعضاى حياتى بدن او مثل قلب و کليه و غيره قبل از وفات وى و پيوند آنها به بدن شخص ديگر جايز است؟

ج: اگر برداشتن اعضاى بدن او منجر به مرگ وى شود حکم قتل او را دارد، و در غير اين صورت اگر با اجازه خود او باشد اشکال ندارد.

سوال 1288 :

آيا استفاده از عروق و رگهاى جسد شخص متوفّى براى پيوند به بدن يک فرد بيمار، جايز است؟

ج: اگر با اذن ميّت در دوران حياتش و يا با اذن اولياى او بعد از مردنش باشد و يا نجات جان نفس محترمى منوط به آن باشد، اشکال ندارد.

سوال 1289 :

آيا در قرنيّه‌اى که از بدن ميّت جدا شده و به بدن انسان ديگرى پيوند زده مى‌شود و در حالى که اين کار غالبا بدون اجازه اولياء ميّت انجام مى‌شود، ديه واجب است؟ و بر فرض وجوب، مقدار ديه هر يک از چشم و قرنيّه چقدر است؟

ج: برداشتن قرنيّه از بدن ميّت مسلمان حرام است و موجب ديه مى‌شود که مقدار آن پنجاه دينار است ولى اگر با رضايت و اذن ميّت قبل از مرگش، برداشته شود اشکال ندارد و موجب ديه نيست.

سوال 1290 :

يکى از مجروحين جنگ از ناحيه بيضه‌هايش زخمى شده، به طورى که منجر به قطع آنها گشته است، آيا استفاده از داروهاى هورمونى براى حفظ قدرت جنسى و ظاهر مردانه‌اش براى او جايز است؟ و اگر تنها راه دستيابى به نتايج مذکور و پيدا کردن قدرت بچه‌دار شدن، پيوند بيضه فرد ديگرى به او باشد، حکم آن چيست؟

ج: اگر پيوند بيضه به بدن او ممکن باشد به طورى که بعد از پيوند و التيام، جزئى از بدن او شود، از جهت طهارت و نجاست اشکال ندارد و همچنين از جهت قدرت بچه‌دار شدن و الحاق فرزند به او هم مشکلى نيست. استعمال داروهاى هورمونى براى حفظ قدرت جنسى و ظاهر مردانگى‌اش هم اشکال ندارد.

سوال 1291 :

با توجه به اهميّت پيوند کليه براى نجات جان بيماران، پزشکان به فکر افتاده‌اند که يک بانک کليه ايجاد کنند و اين بدين معنى است که افراد زيادى بطور اختيارى مبادرت به اهداء يا فروش کليه مى‌کنند، آيا فروش يا اهداى کليه يا هر عضو ديگرى از بدن بطور اختيارى جايز است؟ اين عمل هنگام ضرورت چه حکمى دارد؟

ج: مبادرت مکلّف در هنگام حيات، به فروش يا هديه کردن کليه يا هر عضو ديگرى از بدن خود براى استفاده بيماران از آنها در صورتى که ضرر معتنابه براى او نداشته باشد اشکال ندارد، بلکه در مواردى که نجات جان نفس محترمى متوقف بر آن باشد، اگر هيچگونه حرج يا ضررى براى خود آن شخص نداشته باشد، واجب مى‌شود.

سوال 1292 :

بعضى از افراد دچار ضايعات مغزى غير قابل درمان و برگشت مى‌شوند که بر اثر آن، همه فعاليت‌هاى مغزى آنان از بين رفته و به حالت اغماى کامل فرو مى‌روند و همچنين فاقد تنفس و پاسخ به محرّکات نورى و فيزيکى مى‌شوند، دراين گونه موارد احتمال بازگشت فعاليت‌هاى مذکور به وضع طبيعى کاملا از بين مى‌رود و ضربان خودکار قلب مريض باقى مى‌ماند که موقّت است و به کمک دستگاه تنفس مصنوعى انجام مى‌گيرد و اين حالت به مدّت چند ساعت و يا حداکثر چند روز ادامه پيدا مى‌کند، وضعيت مزبور در علم پزشکى مرگ مغزى ناميده مى‌شود که باعث فقدان و از دست رفتن هر نوع شعور و احساس و حرکتهاى ارادى مى‌گردد و از طرفى بيمارانى وجود دارند که نجات جان آنان منوط به استفاده از اعضاى مبتلايان به مرگ مغزى است، بنابراين آيا استفاده از اعضاى مبتلا به مرگ براى نجات جان بيماران ديگر جايز است؟

ج: اگر استفاده از اعضاى بدن بيمارانى که در سوال توصيف شده‌اند براى معالجه بيماران ديگر، باعث تسريع در مرگ و قطع حيات آنان شود جايز نيست، در غير اين صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلى وى صورت بگيرد و يا نجات نفس محترمى متوقف بر آن عضو مورد نياز باشد، اشکال ندارد.

سوال 1293 :

علاقمند هستم اعضاى خود را هديه کرده و از بدن من بعد از مردنم استفاده شود و تمايل خود را هم به اطلاع مسئولين رسانده‌ام. آنان نيز از من خواسته‌اند که آن را در وصيّتنامه خود نوشته و ورثه را هم از خواست خود آگاه کنم، آيا چنين حقّى را دارم؟

ج: استفاده از اعضاى ميّت براى پيوند به بدن شخص ديگر براى نجات جان او يا درمان بيمارى وى اشکال ندارد و وصيّت به اين مطالب هم مانعى ندارد مگر در اعضايى که برداشتن آنها از بدن ميّت، موجب صدق عنوان مثله باشد و يا عرفا هتک حرمت ميّت محسوب شود.

سوال 1294 :

انجام عمل جراحى براى زيبايى چه حکمى دارد؟

ج: اين کار فى‌نفسه اشکال ندارد.

سوال 1295 :

آيا معاينه عورت افراد توسط يک مؤسسه نظامى جايز است؟

ج: کشف عورت ديگران و نگاه کردن به آن و وادار کردن صاحب عورت به کشف عورت در برابر ديگران جايز نيست مگر آنکه ضرورتى مثل رعايت قانون و يا معالجه، آن را اقتضا کند.

سوال 1296 :

کلمه «ضرورت» به عنوان شرط جواز لمس زن يا نظر به او توسط پزشک، زياد تکرار مى‌شود، «ضرورت» چه معنايى دارد و حدود آن کدام است؟

ج: مراد از ضرورت در فرض سوال اين است که تشخيص بيمارى و درمان آن متوقف بر لمس و نظر باشد و حدود ضرورت هم بستگى به مقدار، نياز دارد.

سوال 1297 :

آيا براى پزشک زن نگاه کردن و لمس عورت زن براى معاينه و تشخيص بيمارى جايز است؟

ج: جايز نيست مگر در موارد ضرورت.

سوال 1298 :

آيا لمسِ بدن زن و نگاه کردن به آن توسط پزشک مرد هنگام معاينه، جايز است؟

ج: درصورتى که درمان منوط به برهنه کردن بدن زن در برابر پزشک مرد و لمس و نگاه‌کردن به آن باشد و معالجه با مراجعه به پزشک زن امکان نداشته باشد، اشکال ندارد.

سوال 1299 :

نگاه کردن پزشک زن به عورت زن ديگر و لمس آن در صورتى که معاينه آن بوسيله آينه امکان داشته باشد، چه حکمى دارد؟

ج: در صورتى که نگاه کردن با آينه ممکن باشد و نگاه کردن مستقيم و لمس ضرورتى نداشته باشد، جايز نيست.

سوال 1300 :

اگر براى پرستار غير مماثل (غير هم جنس با بيمار) هنگام گرفتن نبض (فشارخون) و چيزهاى ديگرى که احتياج به لمس بدن بيمار دارند، دست کردن دستکش امکان داشته باشد، آيا انجام آن اعمال بدون دستکش هايى که پزشک هنگام درمان بيمار ازآنها استفاده مى‌کند، جايز است؟

ج: با امکان لمس از روى لباس يا با دست کردن دستکش هنگام معالجه، ضرورتى به لمس بدن مريض غير مماثل (غير هم جنس) وجود ندارد و بنابر اين جايز نيست.

سوال 1301 :

در صورتى که عمل جراحى زيبايى براى زنان توسط پزشک مرد مستلزم نگاه‌کردن و لمس باشد آيا انجام آن جايز است؟

ج: عمل جراحى زيبايى، درمان بيمارى محسوب نمى‌شود و نگاه کردن و لمسِ حرام بخاطر آن جايز نيست مگر در مواردى که براى درمان سوختگى و مانند آن باشد و پزشک مجبور به لمس و نگاه کردن باشد.

سوال 1302 :

آيا غير از شوهر، نگاه کردن افراد ديگر به عورت زن حتّى پزشک، بطور مطلق حرام است؟

ج: نگاه کردن غير از شوهر حتّى پزشک و بلکه پزشک زن به عورت زن حرام است، مگر هنگام اضطرار و براى درمان بيمارى.

سوال 1303 :

آيا مراجعه زنان به پزشک مرد که متخصص بيماريهاى زنان است در صورتى که تخصص او از پزشکان زن بيشتر باشد و يا مراجعه به پزشک زن مشقّت داشته باشد، جايز است؟

ج: اگر معاينه و درمان منوط به نظر و لمسِ حرام باشد، جايز نيست به پزشک مرد مراجعه کنند، مگر در صورتى که مراجعه به پزشک زن حاذق و متخصّص غيرممکن و يا خيلى سخت باشد.

سوال 1304 :

آيا انجام عمل استمنا به دستور پزشک براى آزمايش و معاينه منى جايز است؟

ج: در مقام معالجه، در صورتى که درمان منوط به آن بوده و استمناء به وسيله همسر ممکن نباشد، اشکال ندارد.

Powered by TayaCMS