احکام لباس نمازگزار (آیت الله عبدالله جوادی آملی)

احکام لباس نمازگزار (آیت الله عبدالله جوادی آملی)

شرط يكم: پاک بودن

مسأله ۱۲۰.:

اگر کسی عمدا با بدن یا لباس نجس نماز را اقامه کند، نماز او باطل است، هرچند بر اثر تقصیر در یاد گرفتن حکم شرعی باشد و نداند که نماز با لباس یا بدن نجس، باطل است.

مسأله ۱۲۱.:

اگر کسی بر اثر تقصیر در فراگیری حکم شرعی، نداند که مثلا عرق مشرک و ملحد نجس است و با جامه آلوده به آن عرق، نماز به جا آورد، نماز او باطل است.

مسأله ۱۲۲.:

اگر کسی میداند چه چیزی نجس است و میداند نماز در جامه نجس باطل است، ولی نمیداند لباس او نجس است و با آن نماز را اقامه کند و بعد از آن بفهمد که جامه او نجس بوده است، نماز او صحیح است، هر چند احتياط مستحب، اعاده آن است.

مسأله ۱۲۳.:

اگر کسی میداند نماز در جامه نجس باطل است و می دانست که لباس او نجس است و با اهمال و بی اعتنایی، نجس بودن آن را فراموش کند و نماز را در آن، اقامه کند و پس از نماز یادش بیاید که جامه او نجس بوده است، اعاده نماز در وقت و قضای آن در خارج وقت، لازم است.

مسأله ۱۲۴.:

کسی که در وسعت وقت مشغول نماز است و در بین نماز، لباس یا بدن او نجس شود، یا بفهمد که جامه یا بدن او قبلا نجس بوده است، یا شک در سابق بودن نجاست داشته باشد و هیچ ذکر و عملی از نماز را با آن وضع انجام نداده است، باید فورا جامه را پاک یا عوض کند و بدن را نیز تطهير نماید؛ بدون آنکه حالت نماز گزاری او آسیب ببیند و اگر چنین کاری صورت نماز را از بین می برد، باید به دستور گفته شده عمل نماید، هرچند نماز او باطل می شود تا با جامه و بدن پاک، نماز را اعاده کند. |

مسأله ۱۲۵.:

کسی که در تنگی وقت مشغول نماز است و در بین نماز، لباس یا بدن او نجس شود، یا بفهمد که پیش از آن نجس بوده است، یا شک در سابق بودن داشته باشد و هیچ ذکر یا عملی از نماز را با آن وضع انجام نداده است، در صورت امکان تطهير لباس یا بدن یا عوض نمودن لباس، به طوری که نماز او آسیب نبیند، باید چنین کند و در صورت عدم امکان تطهیر یا تعویض بدون به هم خوردن نماز و ادراک یک رکعت از نماز در وقت، می تواند با همان لباس یا وضع بدن نماز را ادامه دهد، چنان که با نجس بودن لباس و ضرر نداشتن برهنه شدن می تواند بدون لباس، به دستور برهنگان، نماز را ادامه دهد.

مسأله ۱۲۶.:

کسی که شک دارد بدن یا لباس یا محل سجده او متنجس است و به مقدار لازم جستجو کرد و چیزی نیافت و با همان وضع نماز خواند و پس از نماز معلوم شد یکی از امور یادشده متنجس بوده، نماز او صحیح است و اگر بدون جستجو، نماز را اقامه کرد و بعد از آن فهمید که هنگام نماز متنجس بوده، احتیاط واجب، آن است که در وقت، اعاده و پس از وقت، قضا کند.

مسأله ۱۲۷.:

کسی که می دانست بدن یا لباس یا محل سجده او متنجس است و اکنون شک دارد که آن را پاک کرده است یا نه و با همان وضع نماز بخواند و پس از نماز بفهمد که متنجس بوده، نماز او باطل است.

مسأله ۱۲۸.:

کسی که می دانست بدن یا لباس یا محل سجده و چیزی که پاک بودن آن شرط صحت نماز است، متنجس بوده و به طور متعارف، آنها را شست و یقین یا اطمینان کامل حاصل نمود که پاک شده اند و بعد از نماز فهمید پاک نشدهاند، نماز او صحیح است و اگر فرد آگاه و موثق آنها را شست و پاک شدن را اعلام نمود و پس از نماز معلوم شد که پاک نشده، نمازش درست است.

مسأله ۱۲۹.:

اگر خونی در بدن یا لباس یا محل سجده خود بیند و یقین کند که از خونهای نجس نیست، مثلا خون پشه است و با همان وضع، نماز را اقامه کند و پس از نماز بفهمد از خونهایی است که نمی توان با آن نماز را به جا آورد، نماز او صحیح است.

مسأله ۱۳۰.:

هر گاه خونی را در لباس یا بدن یا محل سجده ببیند و بداند این خون نجس است، ولی نماز با آن درست است، مثلا خون زخم، دمل یا کمتر از درهم است و با آن نماز را به جا آورد و پس از نماز بفهمد خونی بوده که نماز با آن باطل است، نماز او صحیح است

مسأله ۱۳۱.:

هرگاه متنجس بودن چیزی را فراموش کرد و بدن یا لباس یا محل سجده او، با رطوبت به آن رسید و در حال فراموشی، نماز را به جا آورد و پس از آن یادش آمد، نماز او صحیح است؛ ولی اگر بدن او با رطوبت، به چیزی که نجس بودن آن را فراموش کرد برسد و بدون آنکه محل برخورد را بشوید و بدون آنکه محل برخورد با نجس، با غسل کردن در آب جاری مثلا پاک شود و با همان وضع غسل کند یا وضو بگیرد و با همان حال، نماز اقامه کند، غسل و وضو و نمازش باطل است.

مسأله ۱۳۲.:

کسی که یک لباس دارد و بدن و لباسش متنجس شود و به اندازه آب کشیدن یکی از آنها آب دارد، می تواند بدن را پاک کند و لباس را بیرون آورد و به دستور برهنگان نماز به جا آورد و اگر برهنه شدن، مایه عسر و حرج است، با همان لباس نماز را اقامه نماید و اگر نجاست لباس بیشتر بود، مثلا لباس با بول و بدن با خون متنجس شد، میتواند با شستن لباس، به نماز در آن، اكتفا کند.

مسأله ۱۳۳.:

کسی که غیر از لباس متنجس، لباس دیگری ندارد و بر اثر تنگی وقت، شستن آن ممکن نباشد و اطمینان دارد که به لباس پاک دسترسی ندارد، همچنین نتواند برهنه شود و به دستور برهنگان نماز را انجام دهد، باید در همان لباس متنجس، نماز را اقامه نماید و نیازی به اعاده در وقت یا قضا در خارج آن نیست.

مسأله ۱۳۴.:

کسی که در لباس دارد و می داند یکی از آنها متنجس است و نداند کدام یک از آنها پاک است و شستن ممکن نباشد، در وسعت وقت باید در هر کدام یک نماز بخواند و در تنگی وقت، به دستور برهنگان نماز را اقامه نماید، هرچند می تواند به نماز در یکی از آنها در وقت، اکتفا کند و به احتیاط مستحب، آن را در لباس دوم یا لباس دیگری که پاک است، قضا کند.

شرط دوم: مباح بودن

مسأله ۱۳۵.:

لباس نمازگزار بنا بر احتیاط واجب باید مباح باشد و فرقی بین ساتر عورت و غیر ساتر و بین اجزای ریز و درشت - مانند نخ، دکمه و چیز دیگر - نیست.

مسأله ۱۳۶.:

کسی که میداند پوشیدن لباس غصبی حرام است - هرچند نداند که نماز را فاسد میکند . و عمدا با جامه غصبی نماز بخواند، به گونهای که جزئی از نماز، مستلزم تصرف در آن باشد، نماز او باطل است و در صورت جاهل بودن به غصب یا فراموشی آن، نماز صحیح است، هرچند فراموش کننده خود غاصب باشد. البته احتیاط مستحب، اعاده غاصب فراموش کننده است.

مسأله ۱۳۷.:

اگر صاحب لباس غصبی، نماز در آن لباس را رضایت دهد، نماز در آن، حلال و صحیح است.

مسأله ۱۳۸.:

کسی که غصبی بودن لباس را نمیدانست یا فراموش کرده بود و در بین نماز آگاه شد یا به یادش آمد، اگر چیز حلالی که ساتر عورت باشد دارد، باید جامه غصبی را در آورد و پیش از بیرون آوردن، هیچ عملی از اعمال واجب نماز را انجام ندهد و با ساتر حلال، نماز را ادامه دهد و اگر ساتر حلال ندارد، یا بیرون آوردن جامه غصبی سبب به هم خوردن وضع نماز میشود و به مقدار یک رکعت وقت باقی می ماند، باید نماز را رها کند و جامه را عوض کند و با لباس حلال، نماز را اعاده کند، هرچند بیش از یک رکعت را در وقت، ادراک نکند و در صورتی که این مقدار وقت هم باقی نمانده باشد، در حال نماز، لباس را بیرون آورده و به دستور برهنگان، نماز را تمام می کند.

مسأله ۱۳۹.:

هرگاه پوشیدن لباس غصبی در حال نماز حرام نباشد، مانند آنکه حفظ جان یا سلامت یا امر مهم مالی متوقف بر پوشیدن آن باشد، چون هیچ جزئی از اجزای نماز مستلزم تصرف حرام نیست، نماز در این حال، صحیح است.

مسأله ۱۴۰.:

لباس غصبی که نماز در آن باطل است، اعم از آن است که خود لباس، مال دیگری باشد یا متعلق حق مستأجر یا مرتهن آن باشد، پس نماز در لباسی که در اجاره مستأجر یا رهن مرتهن است، بدون رضایت آنها باطل است.

مسأله ۱۴۱.:

غصبی بودن لباس، گاهی به سرقت آن است و گاهی با باطل بودن معامله؛ مانند آنکه خریدار یا مستأجر، لباسی را با عین پول حرام بخرد یا اجاره کند یا در حین معامله که آن را به ذمه میخرد، یا قرض می گیرد، قصد پس ندادن آن یا نپرداختن بهای آن را داشته باشد یا قصد داشته باشد که بهای آن را از مال حرام بدهد یا اصلا جز مال حرام، مال دیگری ندارد تا قصد مال حلال کند؛ در همه این موارد تا بهای آن را از مال حلال نپردازد، تصرف در آن حرام است؟ همچنین حرام بودن مال، گاهی به سرقت، رشوه، ربا و مانند آن است و زمانی به نپرداختن حق خمس یا زکات و ادا نکردن نذر مالی که عین آن صدقه قرار داده شده، نه آنکه تصدق به آن نذر شده باشد.

مسأله ۱۴۲.:

مال غصبی که محمول در حال نماز است، نه ساتر عورت و نه لباس دیگر نمازگزار است؛ مانند چیز غصبی که در جیب یا کیف همراه اوست و هیچ جزئی از اجزای نماز، موجب تصرف در آن به تحریک، جابه جا نمودن و مانند آن نباشد، نماز او صحيح؛ وگرنه باطل است.

مسأله ۱۴۳.:

نماز در لباسی که اجرت دوختن یا شستن و اطو کشیدن آن داده نشده، یا با پول حرام داده شده، در صورتی که عینی از مال دیگران - مانند نخ، دکمه، آستر و... - که خیاط آنها را به عهده می گیرد در آن نباشد، اشکال ندارد؛ نیز در لباسی که با آب غصبی شسته شده و پس از خشک شدن، نماز خوانده شود، اشکال ندارد.

شرط سوم: از اجزای مردار نبودن

مسأله ۱۴۴.:

لباس نمازگزار نباید از اجزای حیوان مردار شده ای باشد که اگر رگ آن بریده شود، خون از آن می جهد؛ خواه آن حيوان حلال گوشت باشد، مانند گوسفند یا حرام گوشت، مانند گربه. احتیاط مستحب، آن است که از اجزای مرداری که دارای خون جهنده نیست، در نماز اجتناب شود.

مسأله ۱۴۵.:

چیزی از اجزای مردار که در زمان حیات حیوان، روح داشته است؛ مانند گوشت، پوست و... به احتیاط واجب، نباید همراه نمازگزار باشد، هر چند لباس او شمرده نشود.

مسأله ۱۴۶.:

مقصود از مردار، چیزی است که ذبح شرعی نشده باشد؛ خواه خودش مرده باشد یا او را کشته باشند یا به وجه غير شرعی ذبح شده باشد.

مسأله ۱۴۷.:

اگر لباس نمازگزار یا همراه او، چیزی از مردار حلال گوشت باشد که روح ندارد، مانند مو، پشم، کرک، پر، استخوان، شاخ، دندان و ..... نماز او صحیح است.

شرط چهارم: اجزای حیوان حرام گوشت نبودن

مسأله ۱۴۸.:

لباس نمازگزار باید از اجزای حیوان حرام گوشت نباشد؛ خواه دارای خون جهنده باشد یا نه و خواه آن جزء دارای روح باشد، مانند گوشت و پوست یا نباشد، مانند پشم، مو، کرک، استخوان و ... و خواه در صورت تذکیه پذیری ذبح شده باشد یا نه و خواه به صورت لباس نمازگزار باشد یا همراه او؛ خواه زیاد باشد یا اندک مانند یک مو.

مسأله ۱۴۹.:

اگر آب دهان، آب بینی، عرق، اشک و رطوبت دیگری از حیوان حرام گوشت، مانند گربه، بر بدن یا لباس نمازگزار باشد، در حالت تر بودن، نمی توان با آن نماز را اقامه کرد و در حالت خشک شدن و برطرف شدن عین آن، نماز صحیح است.

مسأله ۱۵۰.:

گرچه انسان حرام گوشت است؛ ولی اگر مو، عرق، آب دهان و اشک کسی که پاک است، بر بدن یا لباس نمازگزار باشد، اشکال ندارد. همچنین موم و عسل در بدن یا لباس نمازگزار باشد، مانع صحت آن نیستند.

مسأله ۱۵۱.:

اگر کسی نداند لباس معینی از حیوان است یا غير حیوان، اقامه نماز با آن مانعی ندارد؛ نیز اگر بداند از حیوان است و نداند از حرام گوشت است یا حلال گوشت، اشکالی ندارد؛ چه در کشور اسلامی درست شده باشد یا در کشور غیر اسلامی.

مسأله ۱۵۲.:

اگر کسی نداند فلان جزء لباس؛ مانند تکمه صدفی، از حیوان است یا نه و نداند از حیوان حرام گوشت است یا نه، اقامه نماز با آن مانعی ندارد، ولی با احراز آنکه مثلا صدف از حیوان حرام گوشت است، نمی توان در آن نماز را اقامه کرد.

مسأله ۱۵۳.:

از اجزای حیوان حرام گوشت، خز خالص که با موی حیوان حرام گوشت دیگر مخلوط نشده باشد، نیز پوست سنجاب استثنا شدهاند؛ یعنی نماز در آنها صحیح است، هرچند احتیاط مستحب، در ترک سنجاب است.

مسأله ۱۵۴.:

اگر کسی نداند که لباس او از حیوان حرام گوشت است یا میدانسته و اکنون فراموش کرده و در آن نماز خوانده است، نماز او صحيح است، هرچند احتیاط مستحب، اعاده نماز در صورت فراموشی است.

شرط پنجم: طلابافت نبودن

مسأله ۱۵۵.:

پوشیدن لباس طلابافت برای مرد حرام و نماز او در آن باطل است؛ ولی برای زن در نماز و غیر نماز اشکال ندارد. البته حکم اسراف یا لباس شهرت، جداست.

مسأله ۱۵۶.:

لباسی که مخلوط به طلاست، در صورت صدق لباس طلا، حکم لباس خالص طلا را دارد و فرقی بین ساتر عورت و غیر آن نیست.|

مسأله ۱۵۷.:

زینت کردن به طلا در بدن یا لباس، به گونه ای که پوشیدن طلا صدق کند؛ مانند آویختن زنجیر طلا به سینه و به دست کردن انگشتر طلا و بستن ساعت مچی طلا به دست، برای مرد حرام و نماز وی در آن باطل است؛ ولی زینت کردن به طلا برای زن جایز و نمازش در آن صحیح است.

مسأله ۱۵۸.:

اگر مردی نداند یا فراموش کند که لباس یا انگشتر او از طلاست، گناه نکرده و نماز او در آن باطل نیست، هرچند احتیاط مستحب در حال فراموشی، اعاده نماز است.|

مسأله ۱۵۹.:

پوشیدن لباس یا فلزی که طلا بودن آن مشکوک است، جایز است و نماز در آن، باطل نیست.

مسأله ۱۶۰.:

در حرام بودن پوشیدن لباس طلا، فرقی بین لباس رو و لباس زیر و بین آستر و ابره نیست.

مسأله ۱۶۱.:

حمل طلا، اعم از مسکوک و غیر آن، در نماز و غیر نماز، جایز است، چنان که نماز با آن، صحيح است.

شرط ششم: ابریشم خالص نبودن

مسأله ۱۶۲.:

پوشیدن لباس ابریشم خالص برای مرد در غیر نماز حرام و در نماز گذشته از حرام بودنش - موجب بطلان آن است و به احتیاط واجب، چیزهایی که با آنها به تنهایی نتوان نماز را اقامه کرد؛ مانند عرقچین و کمربند و جوراب، باید از حریر محض نباشد.

مسأله ۱۶۳.:

پوشیدن لباس ابریشم خالص برای زن جایز و نماز با آن، صحیح است.

مسأله ۱۶۴.:

لباسی که معلوم نیست از ابریشم خالص باشد؛ یا از چیز دیگری باشد که پوشیدن آن جایز است، پوشیدنش در غیر نماز حرام نیست و در حال نماز، بی اشکال است.

مسأله ۱۶۵.:

پوشیدن لباس غصبی برای مرد و زن و ابریشمی خالص و طلابافت برای خصوص مرد، در حال ناچاری، منعی ندارد و شخص ناچار، اگر تا پایان وقت، لباس دیگر فراهم نمی کند، می تواند در لباس های یادشده نماز را اقامه کند.

مسأله ۱۶۶.:

اگر زن و مرد نمازگزار، غیر از لباس غصبی، لباس تهیه شده از مردار و حیوان حرام گوشت و لباس نجس، لباس دیگری نداشته باشند، باید به دستور برهنگان، نماز را اقامه کنند و مرد نمازگزار، اگر غیر از لباس طلابافت و ابریشم خالص، لباس دیگری نداشته باشد و به پوشیدن آنها ناچار نباشد، باید آنها را از بدن بیرون آورد و به دستور برهنگان، نماز را اقامه نماید.

مسأله ۱۶۷.:

فراهم کردن ساتر عورت، برای نماز واجب است، هرچند به صورت خریدن یا اجاره کردن یا عاریه خواستن یا قبول کردن بخشش باشد. البته بهای خریداری یا اجاره کردن، نباید برای نمازگزار عرفا توانفرسا و غیر قابل تحمل باشد و در حالت عاریه خواستن یا بخشش را قبول کردن، ذلت و خواری احساس نشود؛ وگرنه در همه حالتهای یادشده، به دستور برهنگان، نماز را به پا می دارد.

مسأله ۱۶۸.:

بنا بر احتیاط واجب، باید از پوشیدن لباسی که مایه شهرت و خودنمايي وهن آور است، خودداری نمود. در این جهت، فرقی بین پارچه، رنگ، دوخت و... نیست. البته نماز خواندن با آن اشکال ندارد. اگر لباس معینی از شهرت خارج شد، به گونه ای که موجب هتک نیست، پوشیدن آن مانعی ندارد.

مسأله ۱۶۹.:

بنا بر احتیاط واجب، مرد لباس زنانه را جامه رسمی خود قرار ندهد و زن نیز لباس مردانه را جامه رسمی خود قرار ندهد، هرچند می توان نماز را در آن اقامه کرد. هرگاه لباس معینی از اختصاص به یک صنف خارج شده و به صورت مشترک در آمد، پوشیدن آن برای هر دو صنف، جایز است.

مسأله ۱۷۰.:

کسی که باید در بستر بر پشت یا پهلو قرار بگیرد و در همان حال نماز را به پا بدارد، اگر جامه او دارای شروط صحت نماز باشد، لازم نیست لحاف، پتو و مانند آن، شرایط لباس نمازگزار را داشته باشند و اگر برهنه است، احتیاط واجب آن است که برای مرد ابریشم خالص و برای زن و مرد چیز نجس، مردار، اجزای حیوان حرام گوشت را پوشش قرار ندهد. مواردی که متنجس بودن لباس یا بدن اشکال ندارد

مسأله ۱۷۱.:

در سه صورت با لباس یا بدن متنجس می توان نماز را اقامه کرد: اول آنکه به واسطه زخم یا جراحت یا دمل که در بدن اوست، بدن یا لباس، خون آلود شوند؛ دوم آنکه در بدن یا لباس او به مقدار کمتر از درهم؛ تقریبا به اندازه بند سرانگشت سبابه (شهادت) خون انسان با حیوان حلال گوشت باشد؛ سوم آنکه ناچار باشد در بدن یا لباس متنجس نماز را اقامه کند. در دو صورت فقط با لباس متنجس می توان نماز را به پا داشت: یکم آنکه لباس های کوچک، مانند جوراب، عرقچین او، متنجس باشد؛ دوم: لباس زنی که پرستار بچه است، متنجس شده باشد. احكام این صورتها بیان خواهد شد. حمل شيء متنجس در نماز، ارتباطی به بدن یا لباس نمازگزار ندارد.

مسأله ۱۷۲.:

اگر در بدن یا لباس نمازگزار خون زخم یا جراحت یا دمل و نیز اگر چرک آلوده به خون بیرون آید و شستن یا عوض نمودن لباس دشوار باشد، نماز با آن بدن یا لباس اشکال ندارد.

مسأله ۱۷۳.:

اگر خون بریدگی عضو یا زخم که به زودی برطرف می شود و شستن آن دشوار نیست و بیش از اندازه درهم بوده و در بدن یا لباس باشد، نماز با آن عمدة باطل است.

مسأله ۱۷۴.:

عفو از خون زخم و جراحت مخصوص جای زخم و جراحت است، بنابراین اگر جایی از بدن یا لباس که با زخم فاصله دارد، به رطوبت آلوده زخم نجس شود، نماز عمدی با آن، باطل است؛ ولی اگر مقداری از بدن یا لباس که نزدیک محل زخم اند، به رطوبت آن آلوده شوند، نماز با آن اشکال ندارد.

مسأله ۱۷۵.:

اگر از زخمی که در درون دهن، بینی، گوش و مانند اینهاست، خون زایدی که متعارف نیست، بیرون آید و بیش از اندازه درهم باشد و به بدن یا لباس برسد، بنا بر احتیاط واجب نباید با آن نماز را اقامه کرد؛ ولی نماز خواندن با خون بواسیر، هرچند دانه های زخم در درون باشد، اشکال ندارد. لازم است توجه شود که خون دماغ بر اثر حرارت و مانند آن، خون زخم محسوب نمی شود.

مسأله ۱۷۶.:

کسی که بدنش زخم است اگر در بدن یا لباس خود، خونی بیش از درهم ببیند و احتمال قابل اعتنا دهد که از همان زخم است، اقامه نماز با آن، اشکال ندارد.

مسأله ۱۷۷.:

زخمهای متعدد در بدن، گاهی به هم نزدیک اند که به همه آنها یک زخم گفته می شود، در این صورت، تا همگی درمان نشدند، نماز گزاردن با خون آنها در بدن یا لباس بی اشکال است و زمانی از هم دورند که هرکدام زخم جدا شمرده می شود؛ در این فرض خون هرکدام بعد از درمان، اگر بیش از درهم باشد، مانع صحت نماز است.

مسأله ۱۷۸.:

اگر ذرهای خون حیض، نفاس، استحاضه، همچنین خون حیوان نجس و انسان ملحد یا مشرک و حیوانی که به ذبح شرعی کشته نشده و به حکم مردار است، در لباس یا بدن کسی باشد، نماز با آن، باطل است.

مسأله ۱۷۹.:

خونهایی که مورد عفوند، اگر پراکنده باشند و جمع آنها کمتر از درهم باشد، مانع صحت نماز نیستند و اگر به اندازه درهم یا بیشتر بودند، مانع صحت نمازند. خونی که به لباس نازک ریخت و به طرف دیگر آن ظاهر شد، یک خون به حساب می آید و اگر ظاهر شدن آن به طرف دیگر بر اثر غلیظ بودن خون است، نه نازک بودن پارچه، دو خون محسوب می شوند و جمع آنها اگر کمتر از درهم نباشد، مانع صحت نماز است.

مسأله ۱۸۰.:

اگر خون روی ابره لباس بریزد و به آستر آن برسد یا به آستر آن ریخته شود و به ابره آن برسد، دو خون محسوب میشوند و باید روی هم حساب شوند که اگر مجموع آنها کمتر از درهم بود، نماز با آن صحیح است؛ وگرنه باطل است.

مسأله ۱۸۱.:

اگر خون بدن یا لباس، کمتر از درهم بود و رطوبتی به آن رسید و در آن محو شد، نماز با آن، صحيح است و اگر رطوبت رسیده با خون به اندازه درهم یا بیشتر شوند، به طوری که اطراف خون آلوده شده باشد، نماز با آن، باطل است.

مسأله ۱۸۲.:

اگر خونی که در بدن یا لباس است، کمتر از درهم باشد و نجاست دیگری مانند قطرهای بول روی آن بریزد و به بدن یا لباس برسد، نماز در آن باطل است، هرچند به همان قسمت برسد و به جای دیگر بدن یا لباس نرسد.

مسأله ۱۸۳.:

اگر لباس های کوچک؛ مانند عرقچین و جوراب و دستکش که نتوان با آنها عورت را پوشانید، نجس شوند، در صورتی که از مردار و حیوان حرام گوشت درست نشده باشند، نماز با آنها باطل نیست؛ نیز اگر با انگشتر یا عینک یا سمعک نجس شده نماز اقامه کند، اشکال ندارد. |

مسأله ۱۸۴.:

حمل چیز متنجس که با آن عورت پوشانده می شود، اگر از مردار یا حیوان حرام گوشت نباشد و فقط همراه نمازگزار باشد - نه لباس او - نماز را باطل نمی کند، چنانکه حمل دستمال، کلید، چاقو و قلم نجس شده در نماز، مانعی ندارد.

مسأله ۱۸۵.:

زنی که پرستار بچه است و بیش از یک لباس ندارد و اگر هم بیش از آن داشته باشد، ناچار است همه را بپوشد و لباس او به بول بچه نجس می شود، شبانه روز یک بار آن را بشوید، کافی است، هرچند نمازهای بعدی را با لباس نجس شده اقامه می کند. مناسب است که لباس را نزدیک غروب بشوید تا با آن، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را انجام دهد.اموری که رعایت آنها در لباس نمازگزار ثواب دارد

مسأله ۱۸۶.:

مستحب است در لباس نمازگزار چند چیز رعایت شود: پوشیدن عمامه با حنک، عبا به ویژه برای امام جماعت، جامه سفید، پاکیزه ترین لباس، استعمال چیزی که بوی خوش دارد و انگشتری عقیق. البته رعایت امور یادشده، به امید ثواب است.اموری که بودن آنها در لباس نمازگزار ثواب را کم می کند

مسأله ۱۸۷.:

چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است: پوشیدن عمامه بدون حنک، لباس سیاه به استثنای عمامه و عبا، جامه چرکین، لباس تنگ، لباس میگسار، لباس کسی که از نجاست اجتناب نمی کند، لباسی که صاحب آن متهم به غصب است، جامه ای که صورتی در آن نقش شده است، انگشتری که بر روی آن صورتی رسم شده است. البته ترک امور یادشده، به امید ثواب، مناسب است.

Powered by TayaCMS