احکام حائض
مسأله 454 :
چند چيز بر حائض حرام است: اوّل عبادتهايي که مانند نماز بايد با وضو ياتيمّم بجا آورده شود ولي بجا آوردن عبادت هايي که وضو وغسل وتيمّم براي آنها لازم نيست، مانند نماز ميّت مانعي ندارد، دوم تمام چيزهائي که بر جنب حرام و در احکام جنابت گفته شد، سوم جماع کردن در فرج، که هم براي مرد حرام است وهم براي زن، اگرچه به مقدار ختنهگاه داخل شود ومني هم بيرون نيايد، بلکه احتياط واجب آن است که مقدار کمتر از ختنهگاه را هم داخل نکند وجواز وطي در دُبُر زن حائض محلّ اشکال است.
مسأله 455 :
جماع کردن در روزهايي هم که حيض زن قطعي نيست ولي شرعاً بايد براي خود حيض قرار دهد حرام است، پس زني که بيشتر از ده روز خون ميبيند و بايد به دستوري که بعداً گفته ميشود روزهاي عادت خويشان خود را حيض قرار دهد، شوهرش نميتواند در آن روزها با او نزديکي نمايد.
مسأله 456 :
اگر شماره روزهاي حيض زن به سه قسمت تقسيم شود و مرد در قسمت اوّل آن با زن خود در قبل جماع کند، بنابر احتياط مستحبّ هيجده نخود طلا کفّاره به فقير بدهد و اگر در قسمت دوم جماع کند، نه نخود و اگر در قسمت سوم جماع کند، بايد چهار نخود ونيم بدهد، مثلاً زني که شش روز خون حيض ميبيند، اگر شوهرش در شب يا روز اوّل ودوم با او جماع کند، بايد هيجده نخود طلا بدهد و در شب يا روز سوم وچهارم نه نخود و در شب يا روز پنجم وششم بايد چهار نخود ونيم بدهد.
مسأله 457 :
بنابر احتياط مستحبّ، براي وطي در دبر زن حائض هم بايد کفّاره بدهد.
مسأله 458 :
احتياط مستحبّ آن است که هيجده نخود طلاي کفّاره را سکّه دار بدهد و اگر ممکن نباشد، قيمت آن را هم ميتوان داد.
مسأله 459 :
اگر قيمت طلا در وقتي که جماع کرده، با وقتي که ميخواهد به فقير بدهد فرق کرده باشد، بايد قيمت وقتي را که ميخواهد به فقير بدهد حساب کند.
مسأله 460 :
اگر کسي هم در قسمت اوّل وهم در قسمت دوم وهم در قسمت سوم حيض با زن خود جماع کند، مستحبّ است هر سه کفّاره را که روي هم سي ويک نخود ونيم ميشود بدهد.
مسأله 461 :
اگر انسان بعد از آن که در حال حيض جماع کرده وکفّاره آن را داده دوباره جماع کند، مستحبّ است دوباره کفّاره بدهد.
مسأله 462 :
اگر با زن حائض چند مرتبه جماع کند و در بين آنها کفّاره ندهد، احتياط استحبابي آن است که براي هر جماع يک کفّاره بدهد.
مسأله 463 :
اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده، بايد فوراً از او جدا شود و اگر جدا نشود مستحبّ است کفّاره بدهد.
مسأله 464 :
اگر مرد با زن حائض زنا کند، يا با زن حائض نامحرمي بگمان اين که عيال خود اوست جماع نمايد، احتياط مستحبّ آن است که کفّاره بدهد.
مسأله 465 :
کسي که نميتواند کفّاره بدهد، بنابر احتياط استحبابي بايد استغفار کند ومقداري صدقه به فقيري بدهد، و هر وقت توانست مستحبّ است کفّاره را بدهد.
مسأله 466 :
طلاق دادن زن در حال حيض، به طوري که در کتاب طلاق گفته ميشود باطل است.
مسأله 467 :
اگر زن بگويد حائضم يا از حيض پاک شدهام، بايد حرف او را قبولکرد درصورتيکه متّهمهنباشد والاّ بايداز گفتهاو اطمينان حاصل شود.
مسأله 468 :
اگر زن در بين نماز حائض شود، نماز او باطل است.
مسأله 469 :
اگر زن در بين نماز شک کند که حائض شده يا نه، نماز او صحيح است ولي اگر بعد از نماز بفهمد که در بين نماز حائض شده، نمازي که خوانده باطل است.
مسأله 470 :
بعد از آن که زن از خون حيض پاک شد، واجب است براي نماز و عبادتهاي ديگري که بايد با وضو و غسل يا تيمّم بجا آورده شود، غسل کند ودستور آن مثل غسل جنابت است ولي براي نماز بنابر احتياط پيش از غسل يا بعد از آن وضو هم بگيرد و اگر پيش از غسل وضو بگيرد بهتر است.
مسأله 471 :
بعد از آن که زن از خون حيض پاک شد، اگرچه غسل نکرده باشد، طلاق او صحيح است وشوهرش هم ميتواند با او جماع کند، ولي احتياط مستحبّ آن است که پيش از غسل از جماع با او خودداري نمايد، امّا کارهاي ديگري که در وقت حيض بر او حرام بوده مانند توقّف در مسجد ومس خطّ قرآن، تا غسل نکند بر او حلال نميشود.
مسأله 472 :
اگر آب براي وضو وغسل کافي نباشد و به اندازهاي باشد که بتواند غسل کند يا وضو بگيرد، بايد غسل کند وبدل از وضو تيمّم نمايد، و اگر فقط براي وضو کافي باشد و به اندازه غسل نباشد، بايد وضو بگيرد وعوض غسل تيمّم نمايد و اگر براي هيچيک از آنها آب ندارد، بايد دو تيمّم کند يکي بدل از غسل و ديگري بدل از وضو.
مسأله 473 :
نمازهاي يوميّهاي که زن در حال حيض نخوانده، قضا ندارد ولي روزههاي ماه رمضان را بايد قضا نمايد.
مسأله 474 :
هرگاه وقت نماز داخل شود وبداند که اگر نماز را تأخير بيندازد حائض ميشود، بايد فوراً نماز بخواند.
مسأله 475 :
اگر زن حائض نماز را تأخير بيندازد و از اوّل وقت به اندازه خواندن يک نماز بگذرد وحائض شود، قضاي آن نماز بر او واجب است ولي در تند خواندن وکند خواندن وچيزهاي ديگر، بايد ملاحظه حال خود را بکند مثلاً زني که مسافر نيست اگر در اوّل ظهر نماز نخواند، قضاي آن در صورتي واجب ميشود که به مقدار خواندن چهار رکعت نماز به دستوري که گفته شد از اوّل ظهر بگذرد و حائض شود، وبراي کسي که مسافر است گذشتن وقت به مقدار خواندن دو رکعت کافي است.
مسأله 476 :
اگر زن در آخر وقت نماز از خون پاک شود، و به اندازه غسل ووضو ومقدّمات ديگر نماز مانند تهيّه کردن لباس يا آب کشيدن آن وخواندن يک رکعت نماز يا بيشتر از يک رکعت وقت داشته باشد، بايد نماز را بخواند و اگر نخواند، بايد قضاي آن را بجا آورد.
مسأله 477 :
اگر زن حائض به اندازه غسل ووضو وقت ندارد، ولي ميتواند با تيمّم نماز را در وقت بخواند، آن نماز بر او واجب نيست، امّا اگر گذشته از تنگي وقت تکليفش تيمّم است، مثل آن که آب برايش ضرر دارد، بايد تيمّم کند و آن نماز را بخواند.
مسأله 478 :
اگز زن حائض شک کند که براي نماز وقت دارد يا نه، بايد نمازش را بخواند.
مسأله 479 :
اگر به خيال اين که به اندازه تهيّه مقدّمات نماز وخواندن يک رکعت وقت ندارد، نماز نخواند و بعد بفهمد وقت داشته، بايد قضاي آن نماز را بجا آورد.
مسأله 480 :
مستحبّ است زن حائض در وقت نماز خود را از خون پاک نمايد وپنبه ودستمال را عوض کند ووضو بگيرد و اگر نميتواند وضوبگيرد، تيمّم نمايد و در جاي نماز رو به قبله بنشيند ومشغول ذکر ودعا وصلوات شود.
مسأله 481 :
خواندن وهمراه داشتن قرآن ورساندن جايي از بدن بما بين خطّ قرآن و نيز خضاب کردن به حنا ومانند آن، براي حائض مکروه است.