مواردی که فقط قضای روزه واجب است (امام خمینی (ره))

مواردی که فقط قضای روزه واجب است (امام خمینی (ره))

جاهايى که فقط قضاى روزه واجب است

مساله 1688 :

در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است، و کفاره واجب نيست:اول: آنکه روزه‌دار در روز ماه رمضان عمدا قى کند. دوم: آنکه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصيلى که در مسأله گفته شد تا اذان صبح از خواب سوم بيدار نشود. . سوم: عملى که روزه را باطل مى کند بجا نياورد، ولى نيت روزه نکند يار يا کند، يا قصد کند که روزه نباشد. چهارم: آنکه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند، و با حال جنابت‌يک روز يا چند روز روزه بگيرد. پنجم: آنکه در ماه رمضان بدون اين که تحقيق کند صبح شده يا نه، کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده و نيز اگر بعد از تحقيق با اين که گمان دارد صبح شده، کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضاى آن روزه بر او واجب است. ولى اگر بعد از تحقيق گمان يا يقين کند که صبح شده و چيزى بخورد، و بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نيست، بلکه اگر بعد از تحقيق شک کند که صبح شده يا نه و کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نيست. ششم: آنکه کسى بگويد صبح نشده و انسان به گفته او کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام هد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هفتم: آنکه کسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نکند، يا خيال کند شوخى مى‌کند و کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هشتم: آنکه به گفته کس ديگر که عادل باشد افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. نهم: آنکه در هواى صاف به واسطه تاريکى يقين کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. ولى اگر در هواى ابر به گمان اين که مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نيست. دهم: آنکه براى خنک شدن، يا بى جهت مضمضه کند، يعنى آب در دهان بگرداند و بى‌اختيار فرو رود، ولى اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، يا براى وضو مضمضه کند و بى‌اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.

مساله 1689 :

اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد و بى‌اختيار فرو رود، يا آب داخل بينى کند و بى‌اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.

مساله 1690 :

مضمضه زياد براى روزه‌دار مکروه است، و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است‌سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.

مساله 1691 :

اگر انسان بداند که به واسطه مضمضه، بى‌اختيار يا از روى فراموشى آب وارد گلويش مى‌شود، نبايد مضمضه کند.

مساله 1692 :

اگر در ماه رمضان بعد از تحقيق يقين کند که صبح نشده و کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نيست.

مساله 1693 :

اگر انسان شک کند که مغرب شده يا نه، نمى‌تواند افطار کند، ولى اگر شک کند که صبح شده يا نه، پيش از تحقيق هم مى‌تواند کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام دهد.

احکام روزه قضا

مساله 1694 :

اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزه‌هاى وقتى را که ديوانه بوده قضا نمايد.

مساله 1695 :

اگر کافر مسلمان شود، واجب نيست روزه‌هاى وقتى را که کافر بوده قضا نمايد، ولى اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه‌هاى وقتى را که کافر بوده بايد قضا نمايد.

مساله 1696 :

روزه‌اى که از انسان به واسطه مستى فوت شده بايد قضا نمايد، اگرچه چيزى را که به واسطه آن مست‌شده براى معالجه خورده باشد، بلکه اگر نيت روزه کرده و مست‌شده و در حال مستى روزه را ادامه داده تا از مستى خارج شده باشد، بنا بر احتياط واجب بايد روزه آن روز را تمام کند و بعدا قضا نمايد.

مساله 1697 :

اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده، مى‌تواند مقدار کمتر را که احتمال مى‌دهد روزه نگرفته قضا نمايد، مثلا کسى که پيش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمى‌داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم، مى‌تواند پنج روز روزه بگيرد. و نيز کسى هم که نمى‌داند چه وقت عذر برايش پيدا شده، مى‌تواند مقدار کمتر را قضا نمايد، مثلا اگر در آخرهاى ماه رمضان مسافرت کند و بعد از رمضان برگردد و نداند که بيست و پنجم رمضان مسافرت کرده يا بيست‌و ششم، مى‌تواند مقدار کمتر يعنى پنج روز را قضا کند.

مساله 1698 :

اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاى هر کدام را که اول بگيرد مانعى ندارد، ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلا پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد، بايد اول، قضاى رمضان آخر را بگيرد.

مساله 1699 :

اگر قضاى روزه چند رمضان بر او واجب باشد، و در نيت معين نکند روزه‌اى را که مى‌گيرد قضاى کدام رمضان است، قضاى سال اول حساب مى‌شود.

مساله 1700 :

کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد، مى‌تواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد.

مساله 1701 :

اگر قضاى روزه ماه رمضان شخص ديگرى را گرفته باشد،

مساله 1702 :

اگر به واسطه مرض يا حيض يا نفاس، روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزه‌هايى را که نگرفته، براى او قضا کنند، اگر چه مستحب است.

مساله 1703 :

اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد، قضاى روزه‌هايى را که نگرفته بر او واجب نيست، و بايد براى هر روز يک مدکه تقريبا ده سير است طعام، يعنى گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد.ولى اگر به واسطه عذر ديگرى، مثلا براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند، روزه‌هايى را که نگرفته، بايد قضا کند، و احتياط مستحب آن است که براى هر روز يک مد طعام هم به فقير بدهد.

مساله 1704 :

اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود ولى عذر ديگرى پيدا کند که نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگيرد، بايد روزه‌هايى را که نگرفته، قضا نمايد. و نيز اگر در ماه رمضان غير مرض، عذر ديگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد، روزه‌هايى را که نگرفته، بايد قضا کند.

مساله 1705 :

اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آينده عمدا قضاى روزه را نگيرد، بايد روزه را قضا کند و براى هر روز يک مد گندم يا جو و مانند اينها هم به فقير بدهد.

مساله 1706 :

اگر در قضاى روزه کوتاهى کند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پيدا کند، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يک مد گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد، بلکه اگر موقعى که عذر دارد، تصميم داشته باشد که بعد از برطرف شدن عذر روزه‌هاى خود را قضا کند، و پيش از آن که قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا کند، بايد قضاى آن را بگيرد، و احتياط واجب آن است که براى هر روز هم يک مد غذا به فقير بدهد.

مساله 1707 :

اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن که خوب شد اگر تا رمضان آينده به مقدار قضا وقت داشته باشد، بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد و براى هر روز از سالهاى پيش يک مد که تقريبا ده سير است، طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد.

مساله 1708 :

کسى که بايد براى هر روز يک مد طعام به فقير بدهد، مى‌تواند کفاره چند روز را به يک فقي بدهد.

مساله 1709 :

اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تاخير بيندازد، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يک مد طعام به فقير بدهد.

مساله 1710 :

اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد، بايد قضاى آن را به جا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد، يا به شصت فقير طعام بدهد، يا يک بنده آزاد کند. و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را به جا نياورد، براى هر روز نيز دادن يک مد طعام لازم است.

مساله 1711 :

اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد و در روز کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام دهد، مثلا چند مرتبه جماع کند، يک کفاره کافى است.

مساله 1712 :

بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بايد قضاى نماز و روزه او را به تفصيلى که در مسأله گفته شد بجا آورد، ولى قضاى روزه مادر بر پسر واجب نيست.

مساله 1713 :

اگر پدر غير از روزه رمضان، روزه واجب ديگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد، بايد پسر بزرگتر قضا نمايد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

Powered by TayaCMS