معاملات باطل
مسأله 2126 :
در چند مورد معامله باطل است:
اوّل: خريد و فروش عين نجس مثل بول و غائط و مسکرات، ولى خريد و فروش عين نجسى که بتوان از آن استفاده حلال نمود جايز است.
دوم: خريد و فروش مال غصبى، مگر آن که صاحبش معامله را اجازه دهد.
سوم: خريد و فروش چيزهايى که ماليّت ندارد.
چهارم: معامله چيزى که منافع معمولى آن حرام باشد، مثل آلات قمار و موسيقى.
پنجم: معاملهاى که در آن ربا باشد.
مسأله 2127 :
غشّ در معامله حرام است، به معناى فروختن جنسى که با چيز ديگر مخلوط است، در صورتى که آن چيز معلوم نباشد و فروشنده هم به خريدار نگويد، مثل فروختن شيرى که آن را با آب مخلوط کرده است و اين عمل را غشّ مىگويند و مشترى هر وقت فهميد مىتواند معامله را فسخ کند و در بعضى از صورتهاى غشّ، اصل معامله باطل است، مثل اين که چيزى را بر خلاف جنسش ارائه دهد، مثلاً مس را به طلا روکش کند و به اسم طلا بفروشد.
از پيغمبر اکرم(ص) منقول است که فرمود: «از ما نيست کسى که در معامله با مسلمانان غشّ کند يا به آنان ضرر بزند يا تقلّب و حيله نمايد و هر که با برادر مسلمان خود غشّ کند، خداوند برکت روزى او را مىبرد و راه معاش او را مىبندد و او را به خودش واگذار مىکند».
مسأله 2128 :
فروختن چيز پاکى که نجس شده و آب کشيدن آن ممکن است اشکال ندارد، ولى اگر مشترى بخواهد آن چيز را بخورد بايد فروشنده نجس بودن آن را به او بگويد.
مسأله 2129 :
اگر چيز پاکى مانند روغن و نفت که آب کشيدن آن ممکن نيست نجس شود، چنانچه مثلاً روغن نجس را براى خوردن به خريدار بدهند معامله باطل و عمل حرام است و اگر براى کارى بخواهند که شرط آن پاک بودن نيست مثلاً بخواهند نفت نجس را بسوزانند، فروش آن اشکال ندارد.
مسأله 2130 :
داروهاى نجس چه خوردنى باشد و چه غير خوردنى، خريد و فروش آن جايز است، امّا اگر خوردنى باشد بايد نجاستش را به مشترى بگويد و همچنين است اگر خوردنى نباشد ولى در معرض اين باشد که خوراک يا بدن مشترى آلوده به نجاست شود. ولى دوايى که مثل شراب، عين آن نجس است نبايد معامله کنند.
مسأله 2131 :
خريد و فروش روغن و دواهاى روان و عطرهايى که از کشورهاى غير اسلامى مىآورند اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد اشکال ندارد، ولىروغنى را که از حيوان بعد از جان دادن آن مىگيرند، چنانچه در شهر کفّار از دست کافر بگيرند و از حيوانى باشد که اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن مىکند، نجس است و معامله آن در صورتى که استفاده آن تنها خوردن باشد باطل است.
مسأله 2132 :
اگر روباه را به غير دستورى که در شرع معيّن شده کشته باشند، يا خودش مرده باشد، خريد و فروش پوست آن در صورتى که هيچ استفاده مشروع و حلالى نداشته باشد حرام و معامله آن باطل است.
مسأله 2133 :
خريد و فروش گوشت و پيه و چرمى که از کشورهاى غير اسلامى مىآورند يا از دست کافر گرفته مىشود در صورتى که استفاده حلال داشته باشد جايز است امّا نجس مىباشد و نماز هم با آن جايز نيست.
مسأله 2134 :
خريد و فروش گوشت و پيه و چرمى که از دست مسلمان گرفته شود اشکال ندارد، ولى اگر انسان بداند که آن مسلمان آن را از دست کافر گرفته و تحقيق نکرده که از حيوانى است که به دستور شرع کشته شده يا نه، خريد و فروش آن در صورتى که استفاده حلال داشته باشد جايز است، ولى نماز خواندن در آن چرم و خوردن آن گوشت و چربى جايز نيست.
مسأله 2135 :
خريد و فروش مسکرات، حرام و معامله آنها باطل است.
مسأله 2136 :
فروختن مال غصبى اگر مالک آن، معامله را رد کند باطل است و فروشنده بايد پولى را که از خريدار گرفته به او برگرداند.
مسأله 2137 :
اگر خريدار قصدش اين باشد که پول جنس را ندهد به نحوى که قصد معامله نداشته باشد، معامله اشکال دارد و اگر جدّاً قصد معامله داشته باشد به صحّت معامله ضررى وارد نمىشود و لازم است پول آن را به فروشنده بدهد.
مسأله 2138 :
اگر خريدار بخواهد پول چيزى را که به ذمّه خريده از حرام بدهد اگر چه از اوّل هم قصدش اين باشد، معامله صحيح است ولى بايد مقدارى را که بدهکار است از مال حلال بدهد.
مسأله 2139 :
خريد و فروش آلات لهو حرام است امّا آلات مشترکه اشکال ندارد.
مسأله 2140 :
اگر چيزى را که مىشود استفاده حلال از آن ببرند به قصد اين بفروشد که آن را در حرام مصرف کنند مثلاً انگور را به اين قصد بفروشد که از آن شراب تهيه نمايند، معامله آن حرام و باطل است، ولى اگر شرط نکند و قصد مصرف در حرام هم نکند امّا فروشنده مىداند که خريدار در حرام مصرف مىکند، معامله اشکال ندارد اگرچه در صورت نبودن عسر و حرج بهتر است چنين معاملهاى را ترک کند.
مسأله 2141 :
خريد و فروش مجسّمه اشکال ندارد.
مسأله 2142 :
خريدن چيزى که از قمار، يا دزدى، يا از معامله باطل تهيه شده باطل و تصرّف در آن مال حرام است. و اگر کسى آن را بخرد بايد به صاحب اصلىاش برگرداند.
مسأله 2143 :
اگر روغنى را که با پيه مخلوط است بفروشد، چنانچه آن را معيّن کند مثلاً بگويد اين يک من روغن را مىفروشم، معامله به قدر پيه که در آن است باطل مىشود و مشترى مىتواند معامله روغن خالص را هم که در آن است به هم بزند، ولى اگر آن را معيّن نکند بلکه يک من روغن کلّى بفروشد، بعد روغنىکه پيه دارد بدهد، مشترى مىتواند آن روغن را پس بدهد و روغن خالص مطالبه نمايد.
مسأله 2144 :
اگر مقدارى از جنسى را که با وزن يا پيمانه مىفروشند به زيادتر از همان جنس بفروشد، مثلاً يک من گندم را به يک من و نيم گندم بفروشد ربا و حرام است و گناه يک درهم ربا بزرگتر از آن است که انسان هفتاد مرتبه با محرم خود زنا کند؛ بلکه اگر يک نوع از آن جنس، سالم و ديگرى معيوب، يا جنس يکى خوب و جنس ديگرى بد باشد، يا با يکديگر تفاوت قيمت داشته باشند، چنانچه بيشتر از مقدارى که مىدهد بگيرد، باز هم ربا و حرام است، پس اگر مس درست را بدهد و بيشتر از آن، مس شکسته بگيرد يا برنج مرغوب را بدهد و بيشتر از آن برنج نامرغوب بگيرد يا طلاى ساخته را بدهد و بيشتر از آن طلاى نساخته بگيرد، ربا و حرام مىباشد.
مسأله 2145 :
اگر چيزى را که اضافه مىگيرد غير از جنسى باشد که مىفروشد، مثلاً يک من گندم به يک من گندم و مقدارى پول بفروشد باز هم ربا و حرام است بلکه اگر چيزى زيادتر نگيرد ولى شرط کند که خريدار عملى براى او انجام دهد، ربا و حرام مىباشد.
مسأله 2146 :
اگر کسى که مقدار کمتر را مىدهد چيزى اضافه کند مثلاً يک من گندم مرغوب و يک دستمال را به يک من و نيم گندم متوسط بفروشد، اگر مقدار کمتر، در قيمت مساوى با مقدار بيشتر همجنس آن باشد و کسى که مقدار کمتر را مىدهد، براى خلاصى از فروش آن به زيادتر از همجنس، چيزى اضافه کرده کرده اشکال ندارد و همچنين است اگر از هر دو طرف، چيزى زياد کنند مثلاً يک من گندم و يک دستمال را به يک من و نيم گندم و يک دستمال بفروشد.
مسأله 2147 :
اگر چيزى را که مثل پارچه با متر و ذرع مىفروشند، يا چيزى را که مثل گردو و تخم مرغ عددى معامله مىکنند، بفروشد و زيادتر بگيرد مثلاً ده تا تخم مرغ بدهد و يازده تا بگيرد اشکال ندارد.
مسأله 2148 :
جنسى را که در بعضى از شهرها با وزن يا پيمانه مىفروشند و در بعضى از شهرها عددى معامله مىکنند، اگر در شهرى که آن را با وزن يا پيمانه مىفروشند زيادتر بگيرد، ربا و حرام است و در شهر ديگر ربا نيست.
مسأله 2149 :
اگر چيزى را که مىفروشد و عوضى را که مىگيرد از يک جنس نباشد زيادى گرفتن اشکال ندارد، پس اگر يک من برنج بفروشد و دو من گندم بگيرد معامله صحيح است.
مسأله 2150 :
اگر جنسى را که مىفروشد و عوضى را که مىگيرد از يک چيز عمل آمده باشد، بنابر احتياط واجب در معامله زيادى نگيرد، پس اگر يک من روغن بفروشد و در عوض آن يک من و نيم پنير بگيرد، ربا و حرام است و احتياط واجب آن است که اگر ميوه رسيده را با ميوه نارس معامله کند زيادى نگيرد.
مسأله 2151 :
جو و گندم در ربا يک جنس حساب مىشود، پس اگر يک من گندم بدهد و يک من و نيم جو بگيرد، ربا و حرام است. و نيز اگر مثلاً ده من جو بخرد که سر خرمن ده من گندم بدهد، چون جو را نقد گرفته و بعد از مدّتى گندم را مىدهد، مثل آن است که زيادى گرفته و حرام مىباشد.
مسأله 2152 :
اگر مسلمان از کافرى که در پناه اسلام نيست ربا بگيرد اشکال ندارد و نيز پدر و فرزند و زن و شوهر مىتوانند از يکديگر ربا بگيرند.