احکام صلح
مسأله 2156 :
صلح آن است که انسان با ديگرى سازش کند که مقدارى از مال يا منفعت مال خود راملک او کند ، يا از طلب ياحق خود بگذرد که او هم در عوض ، مقدارى از مال ، يا منفعت مال خود را به او واگذار نمايد ، يا طلب ، يا حقى که دارد بگذرد . بلکه اگر بدون آنکه عوض بگيرد مقدارى از مال ، يا منفعت مال خود را به کسى واگذار کند ، يا از طلب يا حق خود بگذرد ، باز هم صلح صحيح است .
مسأله 2157 :
دو نفرى که چيزى را به يکديگر صلح مى کنند ، بايد بالغ وعاقل باشند وکسى آنها را مجبور نکرده باشد وقصد صلح داشته باشند .
مسأله 2158 :
لازم نيست صيغه صلح به عربى خوانده شود ، بلکه با هرلفظى که بفهمانند باهم صلح وسازش کرده اند صحيح است .
مسأله 2159 :
اگر کسى گوسفندهاى خود را به چوپان بدهد که مثلا يکسال نگهدارى کند واز شير آن استفاده نمايد ومقدارى روغن بدهد ، چنانچه شير گوسفند را در مقابل زحمتهاى چوپان وآن روغن صلح کند صحيح است ونيز اگر گوسفند را يکساله به چوپان اباحه نمايد ه از شير آن استفاده کند ودر عوض ، مقدارى روغن بدهد اشکال ندارد .
مسأله 2160 :
اگر کسى بخواهد طلب يا حق خود را به ديگرى صلح کند در صورتى صحيح است که او قبول نمايد ولى اگر بخواهد از طلب يا حق خود بگذرد قبول کردن او لازم نيست . / صفحة 372 /
مسأله 2161 :
اگر انسان مقدار بدهى خود را بداند وطلبکار او نداند ، چنانچه طلبکار طلب خود را به کمتر از مقدارى که هست صلح کند ، مثلا پنجاه تومان طلبکار باشد وطلب خود را به ده تومان صلح نمايد ، زيادى براى بدهکار حلال نيست ، مگر آنکه مقدار بدهى خود را به او بگويد واو را راضى کند يا طورى باشد که اگر مقدار طلب خود را مى دانست ، باز هم به آن مقدار صلح مى کرد .
مسأله 2162 :
اگر بخواهند دو چيزى را که از يک جنسند ووزن آنها معلوم است به يکديگر صلح کنند ، بايد وزن يکى بيشتر از ديگرى نباشد ، واگر وزن آنها معلوم نباشد ، اگر چه احتمال دهند که وزن يکى بيشتر از ديگرى است صلح خالى از اشکال نيست .
مسأله 2163 :
اگر دو نفر از کنفر طلبکار باشند ، يا دو نفر از دو نفر ديگر طلبکار باشند وبخواهند طلبهاى خود را به يکديگر صلح کنند ، چنانچه طلب انان از يک جنس ووزن آنها يکى باشد مثلا هر دو ده من گندم طلبکار باشند ، مصالحه آنان صحيح است ، وهمچنين است اگر جنس طلب آنان يکى نباشد مثلا يکى ده من برنج وديگرى دوازده من گندم طلبکار باشد ، ولى اگر طلب آنان از يک جنس وچيزى باشدکه معمولا با وزن يا پيمانه آن را معامله مى کنند ، در صورتى که وزن يا پيمانه آنها مساوى نباشد ، مصالحه آنان اشکال دارد .
مسأله 2164 :
اگر از کسى طلبى دارد که بايد بعد از مدتى بگيرد ، چنانچه طلب خود را بمقدارکمترى صلح کند ومقصودش اين باشد که از مقدارى از طلب خود گذست کند وبقيه را نقد بگيرد اشکال ندارد .
مسأله 2165 :
اگر دو نفر چيزى را باهم صلح کنند ، يا رضايت يکديگر مى توانند صلح را بهم بزنند . ونيز اگر در ضمن معامله براى هر دو ، يا يکى از آنان حق بهم زدن معامله را قرار داده باشند ، کسى که آن حق را دارد مى تواند صحلح را بهم بزند . / صفحة 373 /
مسأله 2166 :
تا وقتى خريدار وفروشنده از مجلس معامله متفرق نشده اند مى توانند معامله را بهم بزنند . ونيز اگر مشترى حيوانى را بخرد ، تا سه روز حق بهم زدن معامله را دارد . وهمچنين اگر پول جنسى را که نقد خريده تا سه روز ندهد وجنس را تحويل نگيرد ، فروشنده ، مى تواند معامله را بهم بزند ، ولى کسى که مالى را صلح مى کند در اين سه صورت حق بهم زدن صلح را ندارد ودر هشت صورت ديگر که در احکام خريد وفروش گفته شد صلح را مى تواند بهم بزند .
مسأله 2167 :
اگر جيزى را که به صلح گرفته معيوب باشد ، مى تواند صلح را بهم بزند . ولى اگر بخواهد تفاوت قيمت صحيح ومعيوب را بگيرد اشکال دارد .
مسأله 2168 :
هر گاه مال خود را به کسى صلح نمايد وبا او شرط کند که اگر بعد از مرگ وارثى نداشتم بايد چيزى را که بتو صلح کردم وقف کنى واو هم اين شرط را قبول کند ، بايد به شرط عمل نمايد .