غصب (آیت الله ناصر مکارم شیرازی)

غصب (آیت الله ناصر مکارم شیرازی)

غــصــب

مسأله 2175 :

«غصب» آن است که انسان بر مال يا حقّ کسى از روى ظلم مسلّط شود، غصب يکى از گناهان کبيره است که در قيامت مجازات سخت دارد و در دنيا عواقب دردناک، در روايتى از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) آمده است که هر کس يک وجب زمين ديگرى را غصب کند در قيامت آن زمين را از هفت طبقه آن، مثل طوق به گردن او مى اندازند.

مسأله 2176 :

هرگاه کسى نگذارد مردم از مسجد يا مدرسه و پل و جاهاى ديگرى که براى عموم ساخته شده استفاده کنند، حقّ آنان را غصب نموده، همچنين اگر کسى در مسجد و مانند آن جايى براى خود مى گيرد و ديگرى نگذارد از آن استفاده کند.

مسأله 2177 :

مسلّط شدن بر اموال بيت المال مسلمين بدون حق نيز غصب است و تمام احکام غصب را دارد و مسؤوليّتش از جهاتى بيشتر است.

احکام غصب

مسأله 2178 :

مالى را که نزد کسى رهن (گرو) گذاشته اند اگر ديگرى غصب کند، صاحب مال و طلبکار هر کدام مى توانند آن را از او مطالبه کنند و اگر از بين برود و عوض آن را بگيرند، آن عوض به جاى آن مال رهن خواهد بود.

مسأله 2179 :

واجب است شخص غاصب مالى را که غصب کرده هر چه زودتر به

[422]

صاحبش برگرداند، و هر قدر تأخير کند گناه بيشترى براى او نوشته مى شود و اگر تلف شود بايد عوض آن را بدهد.

مسأله 2180 :

هرگاه از مالى که غصب کرده منفعتى به دست آيد، مانند اين که برّه اى از گوسفند غصبى متولّد شود، يا ميوه اى از باغ غصبى به دست آيد، تمام آن ملک صاحب مال است، هر چند غاصب هم زحمت کشيده باشد و اگر کسى خانه اى را غصب کند بايد مال الاجاره آن را در مدّتى که دست او بوده مطابق معمول بپردازد، هر چند از خانه استفاده نکرده باشد و همچنين اموال ديگر مانند اتومبيل و غير آن.

مسأله 2181 :

هرگاه مالى را از بچّه يا ديوانه اى غصب کند، بايد آن را به ولىّ او بازگرداند و اگر به دست آن بچّه يا ديوانه دهد و از بين برود ضامن است.

مسأله 2182 :

هرگاه دو يا چند نفر به اتّفاق هم مالى را غصب کنند هر کدام آنان ضامن قسمتى از آن مال است (اگر دو نفر باشند هر کدام نصف و اگر سه نفر باشند هر کدام ثلث آن را ضامن است) خواه به تنهايى مى توانسته آن را غصب کند يا نه.

مسأله 2183 :

هرگاه مالى را که غصب کرده با چيز ديگرى مخلوط شود، چنانچه جدا کردن آنها ممکن باشد بايد جدا کند و به صاحبش برگرداند، هر چند زحمت داشته باشد و اگر جاى دوردستى آن را قرار داده تمام مخارج رساندن آن مال به دست صاحبش بر عهده غاصب است.

مسأله 2184 :

اگر ظرف يا چيز ديگرى را که غصب کرده خراب نمايد بايد آن را با تفاوت قيمتى که حاصل شده به صاحبش بدهد و اگر براى اين که تفاوت را ندهد بگويد آن را مثل اوّلش مى سازم مالک مجبور نيست قبول کند و نيز مالک نمى تواند غاصب را مجبور کند که آن را مثل اوّلش بسازد، فقط مى تواند تفاوت قيمت را بگيرد.

مسأله 2185 :

هرگاه مالى را که غصب کرده طورى تغيير دهد که از اوّلش بهتر شود، مثلاً طلاى غصبى را به صورت گوشواره و گردنبند درآورد، چنانچه صاحب مال بگويد آن را به همين صورت به من بده بايد بدهد، و نمى تواند براى زحمت خود

[423]

مزدى بگيرد، حتّى نمى تواند بدون اجازه مالک آن را به صورت اوّل بازگرداند و اگر بدون اجازه او آن را به صورت اوّل باز گرداند احتياط واجب اين است که تفاوت قيمت را بدهد.

مسأله 2186 :

هرگاه مال غصبى را طورى تغيير دهد که از اولش بهتر شود ولى صاحب مال براى منظور خاصّى بگويد بايد آن را به صورت اوّل درآورى واجب است چنين کند و اگر عيبى بر آن وارد شود و قيمت آن از اوّل کمتر گردد بايد تفاوت آن را به صاحبش بدهد.

مسأله 2187 :

هرگاه در زمينى که غصب کرده زراعت کند يا درخت بنشاند، زراعت و درخت و ميوه آن مال غاصب است، ولى بايد اجاره زمين را در مدّتى که زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمين بدهد و چنانچه در اثناء کار صاحب زمين راضى نباشد که زراعت و درخت در آن زمين بماند غاصب بايد فورا آن را بکند، هر چند باعث خسارت او شود و اگر نقصى در زمين پيدا شود بايد تفاوت قيمت را بدهد و غاصب نمى تواند صاحب زمين را مجبور کند که زمين را به او بفروشد يا اجاره دهد، همچنين صاحب زمين نمى تواند غاصب را مجبور کند که زراعت يا درخت را به او بفروشد.

مسأله 2188 :

هرگاه مالى را که غصب کرده از بين برود در صورتى که از چيزهايى باشد که مثل و مانند آن معمولاً کمياب است مانند بسيارى از حيوانات و بسيارى از فرشهاى دست بافت، بايد قيمت آن را بدهد و اگر قيمت بازار آن فرق کرده باشد بايد قيمت روزى را که تلف کرده بدهد و اگر از چيزهايى است مانند گندم وجو و بسيارى از فرشهاى ماشينى، انواع پارچه ها و ظرفهايى که با کارخانه ها درست مى شود که معمولاً مثل آن فراوان است، بايد مثل همان چيز را که غصب کرده بدهد، ولى بايد خصوصيّاتش مثل همان مالى باشد که از بين رفته است.

مسأله 2189 :

هرگاه حيوانى مانند گوسفند را غصب کند و از بين برود چنانچه در مدّتى که نزد او بوده چاق شده سپس از بين رفته است، بايد افزايش قيمت آن را که

[424]

به خاطر چاقى بوده نيز بدهد.

مسأله 2190 :

هرگاه مالى را که غصب کرده غاصب ديگرى از غاصب اوّل بگيرد و از بين برود احتياط آن است صاحب مال عوض آن را از هر کدام مطالبه کند بدهد.

مسأله 2191 :

هرگاه معامله باطلى انجام گيرد، مثلاً جنسى را که بايد با وزن خريد و فروش کند بدون وزن معامله نمايد، نه خريدار مالک جنس مى شود و نه فروشنده مالک قيمت، ولى اگر هر دو قطع نظر از معامله راضى باشند که در مال يکديگر تصرّف کنند اشکالى ندارد وگرنه مثل مال غصبى است و بايد آنها را برگردانند و در صورتى که مال هر يک در دست ديگرى تلف شود بايد عوض آن را بدهد، چه بداند معامله باطل بوده و چه نداند.

مسأله 2192 :

اگر مالى را از فروشنده بگيرد تا آن را درست ببيند و اگر پسنديد بخرد، اگر آن مال تلف شود احتياط واجب آن است که عوض آن را به صاحبش بدهد.

[425]

Powered by TayaCMS