مسائل متفرّقه زکات
مسأله 2034 :
موقعي که گندم و جو را از کاه جدا مي کند و موقعي که انگور خشک شده کشمش شود و موقعي که رطب خرما شود انسان بايد زکات را به فقير بدهد يا از مال خود جدا کند. و زکات طلا و نقره و گاو و گوسفند و شتر را بعد از تمام شدن ماه يازدهم بايد به فقير بدهد يا از مال خود جدا نمايد. و اگر منتظر فقير معيّني باشد، يا بخواهد به فقيري بدهد که از جهتي برتري دارد بنابر احتياط واجب زکات را جدا کند تا بعد به آن فقير معيّن برساند.
مسأله 2035 :
بعد از جدا کردن زکات لازم نيست فوراً آن را به مستحق بدهد ولي اگر به کسي که مي شود زکات داد دسترسي دارد احتياط واجب آن است که دادن زکات را تأخير نيندازد.
مسأله 2036 :
کسي که مي تواند زکات را به مستحق برساند اگر ندهد و بواسطه کوتاهي او از بين برود بايد عوض آن را بدهد.
مسأله 2037 :
کسي که مي تواند زکات را به مستحق برساند، اگر زکات را ندهد، و بدون آنکه در نگهداري آن کوتاهي کند از بين برود، چنانچه دادن زکات را به قدري تأخير انداخته که نمي گويند فوراً داده است، بايد عوض آن را بدهد و اگر به اين مقدار تأخير نينداخته مثلا دو سه ساعت تأخير انداخته و در همان دو سه ساعت تلف شده در صورتي که دسترسي به مستحق نداشته چيزي بر او واجب نيست و اگر دسترسي به مستحق داشته بنابر احتياط واجب بايد عوض آن را بدهد.
مسأله 2038 :
انسان نمي تواند زکاتي را که کنار گذاشته براي خود بردارد و چيز ديگري به جاي آن بگذارد.
مسأله 2039 :
اگر از زکاتي که کنار گذاشته منفعتي ببرد مثلا گوسفندي که براي زکات گذاشته برّه بياورد مال فقير است.
مسأله 2040 :
اگر موقعي که زکات را کنار مي گذارد مستحقّي حاضر باشد بهتر است زکات را به او بدهد مگر کسي را در نظر داشته باشد که دادن زکات به او از جهتي بهتر باشد.
مسأله 2041 :
اگر پيش از آن که زکات بر او واجب شود، چيزي بابت زکات به فقير بدهد زکات حساب نمي شود، و بعد از آن که زکات بر او واجب شد، اگر چيزي را که به فقير داده از بين نرفته باشد و آن فقير هم به فقر خود باقي باشد مي تواند چيزي را که به او داده بابت زکات حساب کند.
مسأله 2042 :
مستحب است زکات گاو و گوسفند و شتر را به فقيرهاي آبرومند بدهد و در دادن زکات، خويشان خود را بر ديگران و اهل علم و کمال را بر غير آنان و کساني که اهل سوال نيستند بر اهل سوال مقدّم بدارد. ولي اگر دادن زکات به فقيري از جهت ديگري بهتر باشد، مستحب است زکات را به او بدهد.
مسأله 2043 :
بهتر است زکات را آشکارا و صدقه مستحبّي را مخفي بدهد.
مسأله 2044 :
اگر در شهر کسي که مي خواهد زکات بدهد مستحقي نباشد و نتواند زکات را به مصرف ديگري هم که براي آن معيّن شده برساند، چنانچه اميد نداشته باشد که بعداً مستحق پيدا کند بايد زکات را به شهر ديگري ببرد و به مصرف زکات برساند در اين صورت مخارج بردن به آن شهر از زکات مي باشد، و اگر زکات تلف شود ضامن نيست.
مسأله 2045 :
اگر در شهر خودش مستحق پيدا شود، مي تواند زکات را به شهر ديگر ببرد. ولي مخارج بردن به آن شهر را بايد از خودش بدهد و اگر زکات تلف شود ضامن است، مگر آنکه با اجازه حاکم شرع برده باشد.
مسأله 2046 :
اجرت وزن کردن، پيمانه نمودن گندم و جو و کشمش و خرمائي را که براي زکات مي دهد با خود اوست.
مسأله 2047 :
کسي که 2 مثقال و 15 نخود نقره يا بيشتر از بابت زکات بدهکار است بنابر احتياط مستحب کمتر از 2 مثقال و 15 نخود نقره به يک فقير ندهد، و نيز اگر غير نقره چيز ديگري مثل گندم و جو بدهکار است و قيمت آن به 2 مثقال و 15 نخود نقره برسد بنابر احتياط مستحب به يک فقير کمتر از آن ندهد.
مسأله 2048 :
مکروه است انسان از مستحق درخواست کند که زکاتي را که از او گرفته به او بفروشد، ولي اگر مستحق بخواهد چيزي را که گرفته بفروشد بعد از آنکه به قيمت رساند باز کسي که زکات را به او داده مکروه است خريداري کند.
مسأله 2049 :
اگر شک کند زکاتي را که بر او واجب بوده داده يا نه بايد زکات را بدهد هر چند شک او براي زکات سالهاي پيش باشد.
مسأله 2050 :
فقير نمي تواند زکات را به کمتر از مقدار آن صلح کند يا چيزي را گرانتر از قيمت آن بابت زکات قبول نمايد، يا زکات را از مالک بگيرد و به او ببخشد ولي چنانچه مصلحت باشد مي تواند به عنوان قرض برگرداند. امّا کسي که زکات زيادي بدهکار است و فقير شده و نمي تواند زکات را بدهد و اميد هم ندارد که دارا شود، چنانچه بخواهد توبه کند، فقير مي تواند زکات را از او بگيرد و به او ببخشد.
مسأله 2051 :
انسان مي تواند از زکات، قرآن يا کتاب ديني يا کتاب دعا بخرد و وقف نمايد، اگر چه بر اولاد خود و بر کساني وقف کند که خرج آنان بر او واجب است. و نيز مي تواند توليت وقف را براي خود يا اولاد خود قرار دهد.
مسأله 2052 :
انسان نمي تواند از زکات املاکي بخرد و بر اولاد خود يا بر کساني که مخارج آنان بر او واجب است وقف نمايد تا عايدي آن را به مصرف مخارج خود برسانند.
مسأله 2053 :
فقير مي تواند براي رفتن به حج و زيارت و مانند اينها زکات بگيرد، ولي اگر به مقدار خرج سالش زکات گرفته باشد، براي زيارت و مانند آن نمي تواند زکات بگيرد ولي از سهم سبيل الله مانعي ندارد.
مسأله 2054 :
اگر مالک، فقيري را وکيل کند که زکات مال او را بدهد، چنانچه آن فقير احتمال دهد که قصد مالک اين بوده که خود آن فقير از زکات بر ندارد نمي تواند چيزي از آن را براي خودش بردارد، و اگر يقين دارد که قصد مالک اين نبوده، براي خودش هم مي تواند بردارد.
مسأله 2055 :
اگر فقير شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره را بابت زکات بگيرد، چنانچه شرطهائي که براي واجب شدن زکات گفته شد در آنها جمع شود (يعني به مقدار نصاب باشد و اتفاقاً سال بر آن بگذرد) بايد زکات آنها را بدهد.
مسأله 2056 :
اگر دو نفر در مالي که زکات آن واجب شده با هم شريک باشند و يکي از آنها زکات قسمت خود را بدهد و بعد مال را تقسيم کنند، چنانچه بداند شريکش زکات سهم خود را نداده، تصرف او در سهم خودش هم اشکال دارد.
مسأله 2057 :
کسي که خمس يا زکات بدهکار است، و کفّاره و نذر و مانند اينها هم بر او واجب است و قرض هم دارد، چنانچه نتواند همه آنها را بدهد، اگر مالي که خمس يا زکات آن واجب شده از بين نرفته باشد بايد خمس و زکات را بدهد، و اگر از بين رفته باشد مخيّر است مي تواند خمس يا زکات را بدهد يا کفّاره و نذر و قرض و مانند اينها را ادا نمايد ولي بهتر است بين آنها تقسيم کند.
مسأله 2058 :
کسي که خمس يا زکات بدهکار است و نذر و مانند اينها هم بر او واجب است و قرض هم دارد اگر بميرد و مال او براي همه آنها کافي نباشد چنانچه مالي که خمس و زکات آن واجب شده از بين نرفته باشد، بايد خمس يا زکات را بدهند و بقيّه مال او را به چيزهاي ديگري که بر او واجب است قسمت کنند و اگر مالي که خمس و زکات آن واجب شده از بين رفته باشد، بايد مال او را به خمس و زکات و قرض و نذر و مانند اينها به نسبت تقسيم کنند مثلا اگر چهل تومان خمس بر او واجب است و بيست تومان به کسي بدهکار است، و همه مال او سي تومان است، بايد بيست تومان بابت خمس و ده تومان بابت دين او بدهند.
مسأله 2059 :
کسي که مشغول تحصيل علم است و اگر تحصيل نکند مي تواند براي معاش خود کسب کند چنانچه تحصيل آن علم، واجب يا مستحب باشد مي توان به او زکات داد و اگر تحصيل آن علم واجب يا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.