احکام صلح
مسأله 2154 :
صلح آنست که انسان با ديگري سازش کند که مقداري از مال يا منفعت خور را ملک او کند يا حق خور را به او واگذار کند ، يا از طلب؛ يا حق خود بگذرد که او هم در عوض ، مقداري از مال ، يا منفعت مال يا حق خود را به او واگذار نمايد ؛ يا از طلب ، يا حقي که دارد بگذرد . بلکه اگر بدون آنکه عوض بگيرد مقداري از مال يا منفعت مال يا حق خود را به کسي واگذار کند يا از ططلب يا حق خود بگذرد باز هم صلح صحيح است .
مسأله 2155 :
دو نفري که چيزي را به يکديگر صلح مي کنند ، بايد بالغ و عاقل باشند وکسي آنها را مجبور نکرده باشد و قصد صلح داشته باشند و حاکم شرع هم آنان را از تصّرف در اموالشان جلوگيري نکرده باشد و در حال بلوغ سفيه نباشد .
مسأله 2156 :
لازم نيست صيغة صلح به عربي خوانده شود ، بلکه با هر لفظي که بفهماند با هم صلح و سازش کرده اند صحيح است .
مسأله 2157 :
اگر کسي گوسفندهاي خود را به چوپان بدهد که مثلاً يک سال نگهداري کند و از شير آن استفاده نمايد و مقداري روغن بدهد ، چنانچه شير گوسفند را در مقابل زحمت هاي چوپان و آن روغن صلح کند صحيح است ولي اگر گوسفند را يک ساله به چوپان اجاره دهد که از شير آن استفاده نمايد و در عوض ، مقداري روغن بدهد اشکال دارد .
مسأله 2158 :
اگر کسي بخواهد طلب يا حق خود را به ديگري صلح کند در صورتي صحيح است که او قبول نمايد .
مسأله 2159 :
اگر انسان مقدار بدهي خو را بداند و طلبکار او نداند ، چنانچه طلبکار طلب خود را به کمتر از مقداري که هست صلح کند ، مثلاً پنجاه تومان طلبکار باشد و طلب خور را به ده تومان صلح نمايد ، زياد براي بدهکار حلال نيست ، مگر آنکه مقدار بدهي خور را به او بگويد و او را راضي کند يا طوري باشد که اگر مقدار طلب خود را مي دانست ، باز هم به آن مقدار صلح مي کرد .
مسأله 2160 :
اگر بخواهند دو چيزي را که از يک جنس و وزن آنها معلوم است به يکديگر صلح کنند ، در صورتي صحيح است که وزن يکي بيشتر از ديگري نباشد ، ولي اگر وزن آنها معلوم نباشد ، اگر چه احتمال دهند که وزن يکي بيشتر از ديگري است ، صلح صحيح است .
مسأله 2161 :
اگر دو نفر از يک نفر طلبکار باشند ، يا دو نفر از دو نفر ديگر طلبکار باشند و بخواهند طلبهاي خود را به يکديگر صلح کنند ، چنانچه طلب آنان از يک جنس و وزن آنها يکي باشد مثلاً هر دو ده من گندم طلبکار باشند ؛ مصالحة آنان صحيح است و
همچنين است اگر جنس طلب آنان يکي نباشد ، مثلاً يکي ده من برنج و ديگري دوازده من گندم طلبکار باشد . ولي اگر طلب آنان از يک جنس و چيزي باشد که معمولاً با وزن يا پيمانه آن را معامله مي کنند ، در صورتي که وزن يا پيمانة آنها مساوي نباشد ، مصالحة آنان اشکال دارد .
مسأله 2162 :
اگر از کسي طلب دارد که بايد بعد از مدتّي بگيرد ، چنانچه طلب خود را به مقدار کمتري صلح کند و مقصودش اين باشد که از مقداري از طلب خود گذشت کند و بقيه را نقد بگيرد اشکال ندارد
مسأله 2163 :
اگر دو نفر چيزي را با هم صلح کنند ، با رضايت يکديگر مي توانند صلح را بهم بزنند . و نيز اگر در ضمن مصالحه براي هر دو ، يا يکي از آنان ، حقّ بهم زدن مصالحه را قرار داده باشند ، کسي که آن حق را دارد مي تواند صلح را بهم بزند .
مسأله 2164 :
تا وقتي خريدار و فروشنده از مجلس معامله متفّرق نشده اند مي توانند معامله را بهم بزنند . و نيز اگر مشتري حيواني را بخرد ، تا سه روز حقّ بهم زدن معامله را دارد و همچنين اگر پول جنسي را که نقد خريده تا سه روز ندهد و جنس را تحويل نگيرد ، فروشنده مي تواند معامله را بهم بزند ، ولي کسي که مالي را صلح مي کند در اين سه صورت حقّ بهم زدن صلح را ندارد و در هشت صورت ديگر که در احکام خريد و فروش گفته شد مي تواند صلح را بهم بزند .
مسأله 2165 :
اگر چيزي را که به صلح گرفته معيوب باشد ، مي تواند صلح را بهم بزند ، ولي نمي تواند تفاوت قيمت صحيح و معيوب را بگيرد .
مسأله 2166 :
هر گاه مال خود را به کسي صلح نمايد و با او شرط کند که اگر بعد از مرگ وارثي نداشتيم بايد چيزي را که به تو صلح کردم وقف کني و او هم اين شرط را قبول کند ؛ بايد به شرط عمل نمايد .