احکام وکالت
وکالت آن است که انسان کارى را که مى تواند در آن دخالت کند ، به ديگرى واگذار نمايد تا از طرف او انجام دهد ، مثلا کسى را وکيل کند که خانه او را بفروشد يا زنى را برا او عقد نمايد ، پس آدم سفيهى که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف مى کند ، چون حق ندارد در مال خود تصرف کند . نمى تواند براى فروش آن کسى را وکيل نمايد . / صفحة 390 /
مسأله 2253 :
در وکالت لازم نيست صيغه بخواند ، واگر انسان به ديگرى بفهماند که او را وکيل کرده واو هم بفهماند قبول نموده ، مثلا مال خود را به کسى بدهد که براى او بفروشد واو مال را بگيرد وکالت صحيح است .
مسأله 2254 :
مولک يعنى کسى که ديگرى را وکيل مى کند ، ونيز کسى که وکيل مى شود ، بايد بالغ وعاقل باشند واز روى قصد واختيار اقدام کنند ، بلى وکالت صبى در خصوص اجراء صيغه اشکال ندارد .
مسأله 2255 :
کارى را که انسان نمى تواند انجام دهد ، يا شرعا نبايد انجام دهد نمى تواند بارى انجام آن از طرف ديگرى وکيل شود ، کسى که در احرام حج است چون نبايد صيغه زناشويى را بخواند ، نمى تواند بارى خواندن صيغه از طرف ديگرى وکيل شود .
مسأله 2256 :
اگر انسان کسى را براى انجام تمام کارهاى خودش وکيل کند صحيح است ، ولى اگر براى يکى از کارهاى خود وکيل نمايد وآن کار را معين نکند وکالت صحيح نيست .
مسأله 2257 :
اگر وکيل را عزل کند يعنى از کار بر کنار نمايد ، بعد از آنکه خبر او رسيد نمى تواند آن کار را انجام دهد ، ولى اگر پيش از رسيدن خبر ، آن کار را انجام داده باشد صحيح است .
مسأله 2258 :
وکيل نمى تواند از وکالت کناره کند بنا بر احتياط .
مسأله 2259 :
وکيل نمى تواند براى انجام کارى که به او واگذار شده ديگرى را وکيل نمايد . ولى اگر موکل به او اجازه داده باشد که وکيل بگيرد ، به هر طورى که به او دستور داده ، مى تواند رفتار نمايد ، پس اگر گفته باشد براى من وکيل بگير بايد از طرف او وکيل بگيرد ونمى تواند کسى را از طرف خودش وکيل کند .
مسأله 2260 :
اگر انسان با اجازه موکل خودش کسى را از طرف او وکيل کند ، نمى تواند آن وکيل را عزل نمايد . واگر وکيل اول بميرد ، يا موکل ، او را عزل کند وکالت دومى باطل نمى شود . / صفحة 391 /
مسأله 2261 :
اگر وکيل با اجازه موکل ، کسى را از طرف خودش وکيل کند موکل ووکيل اول مى توانند آن وکيل را عزل کنند واگر وکيل اول بميرد ، يا عزل شود ، وکالت دومى باطل مى شود .
مسأله 2262 :
اگر چند نفر را براى انجام کارى وکيل کند وبه آنها اجازه دهد که هر کدام به تنهايى در آن کار اقدام کنند ، هر يک از آنان مى تواند آن کار را انجام دهد ، وچنانچه يکى از آنان بميرد ، وکالت ديگران باطل نمى شود . ولى اگر نگفته باشد که باهم يا به تنهايى انجام دهند ، يا گفته باشد که با هم انجام دهند ، نمى توانند به تنهايى اقدام نمايند ودر صورتى که يکى از آنان بميرد ، وکالت ديگران باطل مى شود .
مسأله 2263 :
اگر وکيل يا موکل بميرد ، وکالت باطل مى شود . ونيز اگر چيزى که براى تصرف در آن وکيل شده است از بين برود مثلا گوسفندى که براى فروش آن وکيل شده بميرد ، وکالت باطل مى شود . واگروکيل يا موکل ديوانه يا بيهوش شود وکالت باطل نمى شود ، ولى تصرفات وکيل در حال ديوانه گى اثر ندارد .
مسأله 2264 :
اگر انسان کسى را براى کارى وکيل کند وچيزى براى او قرار بگذارد ، بعد از انجام آن کار ، چيزى را که قرار گذاشته بايد به او بدهد .
مسأله 2265 :
اگر وکيل در نگهدارى مالى که در اختيار اوست کوتاهى نکند وغير از تصرفى که به او اجازه داده اند ، تصرف ديگرى در آن ننمايد واتفاقا آن مال از بين برود نبايد عوض آن را بدهد .
مسأله 2266 :
اگر وکيل در نگهدارى مالى که در اختيار او است کوتاهى کند يا غير از تصرفى که به او اجازه داده اند تصرف ديگرى در آن بنمايد وآن مال از بين برود ضامن است . پس اگر لباسى را که گفته اند بفروش ، بپوشد وآن لباس تلف شود ، بايد عوض آن را بدهد .
مسأله 2267 :
اگر وکيل غير از تصرفى که به او اجازه داده اند ، تصرف ديگرى در مال بکند ، مثلا لباسى را که گفته اند بفروش ، بپوشد وبعدا تصرفى را که به او اجازه داده اند بنمايد آن تصرف صحيح است . / صفحة 392 /