احکام روزه قضا (آیت الله میرزا جواد تبریزی (ره))

احکام روزه قضا (آیت الله میرزا جواد تبریزی (ره))

آحکام روزه قضا

مسأله 1703 :

اگر ديوانه عاقل شود, واجب نيست روزه هاى وقتى را که ديوانه بوده قضا نمايد.

مسأله 1704 :

اگر کافر مسلمان شود, واجب نيست روزه هاى وقتى که کافر بوده قضا نمايد.

ولى اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد, روزه هاى وقتى را که کافر بوده بايد قضا نمايد.

مسأله 1705 :

روزه اى که از انسان بواسطه مستى فوت شده , بايد قضا نمايد, اگرچه چيزى را که بواسطه آن مست شده , براى معالجه خورده باشد.

مسأله 1706 :

اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شـده , واجـب نـيست مقدار بيشترى را که احتمال مى دهد روزه نگرفته قضا نمايد, مثلا کسى که پيش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمى داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم , و يااينکه مثلا در آخـرهـاى مـاه رمـضان مسافرت کرده و بعد از رمضان برگشته و نمى داند که بيست و پنجم رمضان مسافرت کرده يا بيست وششم , در هر دو صورت مى تواند مقدار کمتر يعنى پنج روز را قضا کند اگرچه احتياط مستحب آن است که مقدار بيشتر يعنى شش روز را قضانمايد.

مسأله 1707 :

اگـر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد, قضاى هر کدام را که اول بگيرد مـانعى ندارد, ولى اگر وقت قضاى رمضان آخرتنگ باشد, مثلا پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد, بهتر آن است که اول قضاى رمضان آخر رابگيرد.

مسأله 1708 :

اگر قضاى روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد و در نيت معين نکند روزه اى را که مى گيرد قضاى کدام ماه رمضان است ,قضاى سال آخرى حساب نمى شود.

مسأله 1709 :

کـسـى که قضاى روزه رمضان را گرفته , اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد, مى تواند پيش از ظهر, روزه خود را باطل نمايد.

مسأله 1710 :

اگر قضاى روزه ميتى را گرفته باشد, بهتر آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.

مسأله 1711 :

اگـر بواسطه مرض يا حيض يا نفاس , روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد, لازم نيست روزه هائى را که نگرفته براى او قضا کنند.

مسأله 1712 :

اگـر بـواسطه مرضى , روزه رمضان را نگيرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد, قضاى روزه هائى را که نگرفته بر اوواجب نيست و بايد براى هر روز يک مد که تقريبا ده سير است طعام يعنى گندم يا جو يا نان و مانند اينها به فقير بدهد, ولى اگر بواسطه عذرديگرى مثلا بـراى مـسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند, روزه هائى را که نگرفته بايد قضا کند, و احتياط واجب آن است که براى هر روز يک مد طعام هم به فقير بدهد.

مسأله 1713 :

اگر بواسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد وبعد از رمضان مرض او برطرف شود ولى عذر ديگرى پيدا کند که نتواند تارمضان بعد قضاى روزه را بگيرد, بايد روزه هائى را که نگرفته قـضا نمايد.

و نيز اگر در ماه رمضان غير از مرض عذر ديگرى داشته باشد و بعداز رمضان آن عذر بـرطـرف شود و تا رمضان سال بعد بواسطه مرض نتواند روزه بگيرد, روزه هائى را که نگرفته بايد قضا کند, و بنابر احتياطواجب براى هر روز يک مد طعام نيز به فقير بدهد.

مسأله 1714 :

اگر در ماه رمضان بواسطه عذرى روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آينده عمدا قضاى روزه رانگيرد, بايد روزه را قضا کند و براى هر روز يک مد طعام هم به فقير بدهد.

مسأله 1715 :

اگر در قضاى روزه کوتاهى کند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذر پيدا کند, بـايـد قضا را بگيرد و هر روز يک مد طعام به فقير بدهد, و همچنين است بنابر احتياط واجب اگر بـعد از برطرف شدن عذر تصميم داشته باشد که روزه هاى خود را قضا کند ولى پيش ازآنکه قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا کند.

مسأله 1716 :

اگر مرض انسان چند سال طول بکشد, بعد از آنکه خوب شد, بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد و براى هر روز از سالهاى پيش يک مد طعام به فقير بدهد.

مسأله 1717 :

کسى که بايد براى هر روز يک مد طعام به فقير بدهد, مى تواند کفاره چند روز را به يک فقير بدهد.

مسأله 1718 :

اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تاخير بيندازد, بايد قضا را بگيرد و از جهت تـاخـيـر در سال اول براى هر روز يک مدطعام به فقير بدهد, و اما از جهت تاخير چند سال بعدى چيزى واجب نيست .

مسأله 1719 :

اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد, بايد قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بـگيرد يا به شصت فقير طعام بدهد يايک بنده آزاد کند, و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را بجا نياورد, براى هر روز يک مد نيز کفاره بدهد.

مسأله 1720 :

اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد و در روز مکرر جماع يا استمناء کند, کفاره مکرر نـمـى شود.

و اگر چند مرتبه کار ديگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, مثلا چند مرتبه غذا بخورد يک کفاره کافى است .

مسأله 1721 :

بعد از مرگ پدر, پسر بزرگتر بايد قضاى روزه او را به تفصيلى که در نماز قضاى پدر در صفحه ( 230 ) گفته شدبجا آورد.

مسأله 1722 :

اگر پدر غير از روزه رمضان , روزه واجب ديگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد, احـتياط واجب آن است که پسر بزرگترقضا نمايد, ولى اگر براى روزه اجير شده و نگرفته باشد, قـضاء آن بر پسر بزرگ لازم نيست .

و نيز اگر قضاء روزه جد بر پدر واجب بوده و پدرآنها را نگرفته , بر پسر قضاى آنها لازم نيست .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS