اَحکام کَفالت
مسأله 2318 :
کفالت آن است که انسان ضامن شود که هر وقت طلبکار بدهکار را خواست ، به دست او بدهد و همچنين اگر کسي برديگري حقّي داشته باشد يا ادّعاي حقّي کند که دعواي او قابل قبول باشد چنانچه انسان ضامن شود که هر وقت صاحب حقّ يا مدّعي طرف را خواست به دست او بدهد عملش را کفايت و به کسي که اينطور ضامن مي شود کفيل مي گويند .
مسأله 2319 :
کفايت در صورتي صحيح است که کفيل به هر لفظي اگر چه عربي نباشد به طلبکار بگويد که من ضامنم هر وقت بدهکار خود را بخواهي به دست تو بدهم و طلبکار هم قبول نمايد .
مسأله 2320 :
کفيل بايد مُکلَّف باشد و او را در کفالت مجبور نکرده باشند و بتواند کسي را که کفيل او شده حاضر نمايد .
مسأله 2321 :
يکي از هفت چيز ؛ کفالت را بهم مي زند :
اوّل : کفيل ، بدهکار به دست طلبکار بدهد .
دوّم : طلب طلبکار داده شود .
سوّم : طلبکار از طلب خود بگذرد .
چهارم : بدهکار بميرد .
پنجم : طلبکار کفيل را از کفالت آزاد کند .
ششم : کفيل بميرد .
هفتم : کسي که صاحب حقّ است به وسيله حواله يا طور ديگري حقّ خود را به ديگري واگذار نمايد .
مسأله 2322 :
اگر کسي به زور بدهکار را از دست طلبکار رها کند ؛ چنانچه طلبکار دسترسي به او نداشته باشد ، کسي که بدهکار را رها کرده ؛ بايد او را به دست طلبکاربدهد و يا طلب طلبکار را بپردازد .