أحکام ديات
[مسائلى در ديات]
سوال 1 :
- پسر بچّهاى چهارده ساله به وسيله پرتاب قوّه راديو چشم پسر بچّه چهار سالهاى را معيوب نموده، شهود ادّعاء مىکنند که عمد بوده و هدفگيرى شده، نظريّه خود را مرقوم فرمائيد.
جواب:
- ديه دارد، و اگر ضارب به حدّ بلوغ نرسيده ديه آن بر عاقله است.
سوال 2 :
- در منازعه دو طفل، سر يکى از آنان به وسيله پرتاب سنگ ديگرى مجروح شده، و مقدارى هم خون آمده، أوّلا ديهاش چقدر است؟ و ثانيا اگر وليّ طفل مذکور عفو کرد از وليّ ضارب رفع تکليف مىشود يا خير؟
جواب:
- ديه آن دو شتر است، و بر عاقله است، و مال طفل مجروح است، و وليّ او حقّ عفو ندارد مگر آنکه مصلحت طفل در عفو باشد.
سوال 3 :
- در مفروض فوق و با عدم رفع تکليف با عفو، اگر وليّ طفل مجروح بگويد: "ضامنم بعد از بلوغ ديه را به او بدهم، و يا رضايت او را جلب نمايم" آيا اين گفته در إسقاط تکليف طرف مقابل کافى است؟
استفتاءات، ج3، ص: 463
جواب:
: با وعده جلب رضايت طفل بعد از بلوغ بدهى ديه و تکليف از طرف ساقط نمىشود، لکن اگر ولىّ ما في الذمّه طرف مقابل را براى طفل ضامن شود کفايت مىکند.
سوال 4 :
- هرگاه جرح خطأى محض با عناوين مختلف (حارصه، داميه، متلاحمه، سمحاق، موضحه، هاشمه، منقله، مأمومه و دامغه)* در سر و صورت و يا ديگر اعضاء بدن با علم قاضى ثابت شود، آيا ديه بر عاقله است يا بر جانى؟
جواب:
- در موضحه، هاشمه، منقله، مأمومه، دامغه در مواردى که در صورت ثبوت با بيّنه ديه بر عاقله است، اگر در آن موارد با علم قاضى ثابت شود ديه بر عاقله خواهد بود.
سوال 5 :
- هرگاه در پا و يا دست انسان از دو محلّ جداگانه استخوان بشکند، آيا شکستگى يکى به حساب مىآيد يا به تعداد هر شکستگى در محلهاى جداگانه شکستگى ديگرى محسوب مىشود؟
استفتاءات، ج3، ص: 464
جواب:
: اگر شکستگى در عضد و ساعد دست يا ران و ساق پا پيدا شود هر يک جداگانه حساب مىشود، ولى اگر در هر يک از عضد و ساعد و ران و ساق از دو جا بشکند بيش از يک ديه مقدّر ثابت نيست، و در زائد بر آن نوبت به حکومت* مىرسد؛ در اين مسأله نيز بايد احتياط به مصالحه شود.
سوال 6 :
- پاى انسان و همين طور دست انسان، هر يک، از دو استخوان به نامهاى درشت نى و نازک نى (زند أعلى و زند أسفل) تشکيل شده است. هرگاه در يک محلّ هر دو استخوان مذکور بشکند آيا اين شکستگى يکى محسوب مىشود يا دو تا؟
جواب:
- در فرض مزبور يک شکستگى محسوب است، مگر آنکه به تدريج و جدا جدا بشکند که ظاهرا دو شکستگى محسوب است، و در هر دو صورت احتياط به مصالحه شود.
سوال 7 :
- افسرى در زمان طاغوت بر تظاهر کنندگان بى دفاع حمله نموده و سه نفر را به قتل رسانيده و چند نفر هم با تير مجروح شدهاند، (ولى معلوم نيست با تير او بوده و يا ديگران) و مقدارى هم از أموال دولت را سرقت نموده و الآن متوارى است. فاميلهاى قاتل مىخواهند ديه مقتولين را بدهند با توجّه به اينکه نرخ حيوانات خيلى زياد شده، وجه پول را از ديه بيان فرمائيد.
جواب:
- ديه مقتول يکى از امور مذکوره در رساله است که از جمله آنها ده هزار درهم يا هزار دينار است.
استفتاءات، ج3، ص: 465
سوال 8 :
- مدّت سه ماه قبل در قريهاى نزاع واقع شد، و در نتيجه يک نفر به قتل رسيد، مأمورين دولتى جهت ممانعت از درگيرى مجدّد، متّهمين به قتل را با خانه و زندگى به دو فرسخى قريه بردند.
پس از چند روز أولاد مقتول و بستگان او مسلّحانه دور خانه متّهمين را محاصره کرده و أحشام آنان را شبانه به غارت بردند. افراد غارت شده در همان شب به تعقيب غارت کنندگان رفتند و در نتيجه سه نفر از صاحبان أحشام به دست غارت کنندگان مهاجم به قتل رسيدند، مهاجمين تعدادى از گاو و گوسفندان را هم که به سرقت برده بودند با تفنگ کشتند و يک نفر نيز از مهاجمين و غارت کنندگان کشته شد. آيا ديه غارت کننده مقتول بر عهده مال باختگان است يا خود مهاجمين؟
جواب:
- کسى که به قصد غارت أموال محترم شخص ديگر هجوم کرده و در دفاع صاحب مال از جان و مال خود کشته شده ديه ندارد. و نزاع و احياء حقّ شرعى ورثه مقتول أوّل بايد در دادگاه مطرح و بررسى شود.
سوال 9 :
- در بعضى از جراحتها که شتر به عنوان ديه تعيين شده (مانند شجاج*) گاهى ديه به پانزده شتر مىرسد و اين زيادتر از أصل ديه نفس است که جانى در ديات انتخاب مىنمايد همانند ده هزار درهم، لطفا در اين زمينه به سوالات زير پاسخ فرمائيد:
1- آيا شتر موضوعيّت دارد يا نسبت به ديه است؟ يعنى يک صدم ديه در جائى که شتر ديه است، که صاحب جواهر هم بر اين عقيده مىباشد؟
2- در جائى که جرح و نقص عضو عمدا انجام گرفته و قابل قصاص
استفتاءات، ج3، ص: 466
نمىباشد، آيا مىشود براى مرتکب مجازات تعزيرى قائل شد؟ يا مجازات فقط ديه است، و جنبه ضمان و حقوقى و ضرر و زيان دارد، که لازمه طبع ديه است؟
(و در روايات هم ظاهرا نصّ بر جزا بودن آن نمىباشد تنها استدلال به سکوت ائمّه عليهم السّلام شده است) يا "ديه" ضمان و جزا هر دو است؟
توضيحا اينکه اگر مجازات فقط به ديه باشد باعث تجرّى بر جرم خواهد شد و آمار جرائم را بالا خواهد برد.
3- اگر قتل عمد مردّد باشد، بين دو نفر يا زيادتر، آيا مىتوان قاتل را به قرعه معيّن نمود (معروف است که نظر مبارک چنين است) يا نمىتوان؟ و بر فرض دوّم، وظيفه چه مىباشد؟ آيا به پرداخت ديه اکتفاء بايد کرد (که طبعا قتلى انجام گرفته و کسى هم مجازات نشده) و يا راه ديگرى دارد؟ توضيحا اگر به ديه اکتفاء شود إمکان زياد شدن قتل عمدى و سوء استفاده وجود دارد؟
جواب:
- 1- شتر موضوعيّت ندارد، و بالنسبة از ديه نفس حساب مىشود، هر چند در صورت إمکان احتياط در مصالحه است.
2- زائد بر ديه چيزى ثابت نيست.
3- در فرض مزبور بهتر است روى ديه تفاهم کنند، و آن را نيز با قرعه تعيين نمايند، و اين موافق با احتياط است.
سوال 10 :
- اگر کسى در يک درگيرى چند رقم جراحت به صورت و بدن ديگرى وارد کند؛ (مثلا يک سيلى به يک طرف صورت او زد و سياه شد، يک سيلى هم به آن طرف صورت او زد قرمز يا سياه شد) آيا دو ديه بايد بدهد يا يک
استفتاءات، ج3، ص: 467
ستفتاءات ج3 472 س 24 ..... ص : 471
ديه؟ و اگر يک ديه کافى باشد در صورتى که أثر سيلى مختلف باشد، ديه اشدّ را بايد بدهد يا ديه أضعف را؟ و آيا در اين جهت که ذکر شد بدن با صورت فرق دارد يا خير؟
جواب:
- هر جنايتى ديه مخصوص به خود را دارد، و تداخل نمىشود، و فرقى بين اجزاء بدن در اين جهت نيست.
سوال 11 :
- اگر بخواهند ديه اعضائى را که تقدير و اندازهاى براى آنها مشخّص نشده بپردازند (با توجّه به اينکه فعلا عبدى در کار نيست تا با لحاظ قيمت او قيمت آن عضو معلوم شود) به چه طريق بايد ميزان قيمت را به دست آورند؟
جواب:
- در فرض مرقوم به کيفيّتى مصالحه کنند.
سوال 12 :
- آيا پولهاى نقرهاى سلاطين سابق و يا مثل سکّه بهار آزادى را مىتوان درهم و دينار دانست و ديه را بر اساس آن (و يا با تصالح، بر قيمت آن) قرار داد؟ و يا لازم است که بر اساس سائر اقسام ديه مقدّر شود؟
جواب:
- درهم و دينار مقدار معيّن نقره و طلاى مسکوک است به سکّه رائج و لو قبلا، و با تعذّر يا غير آن قيمت کافى است.
سوال 13 :
- فردى چند ماه قبل قاطر خود را جهت چرا به صحرا روانه کرد، سپس براى اينکه آن حيوان از گزند درنده محفوظ بماند دو خواهر خود را به منظور بازگرداندن قاطر روانه صحرا مىنمايد، ولى چون مىداند خواهرانش قادر به کشيدن افسار قاطر نيستند بلافاصله فرزند همسايه را إجبارا به کمک دختران مىفرستد، هنگامى که به نزديک قاطر مىرسند يکى از
استفتاءات، ج3، ص: 468
دختران افسار قاطر را به دور کمر او مىبندد و در نتيجه اين حيوان آنقدر بچّه همسايه را روى زمين مىکشاند تا فوت مىنمايد. آيا شخص مزبور که إجبارا آن بچّه را روانه نموده است، شرعا موظّف است که خونبها را پرداخت نمايد يا خير؟
جواب:
- بر شخص نامبرده ديه و خونبها واجب نيست.
سوال 14 :
- يکى از چيزهائى که مىفرمائيد مىتواند ديه قتل باشد، ده هزار درهم است، بفرمائيد با پول امروز چند تومان است؟
جواب:
- ده هزار درهم معادل است با پنج هزار و دويست و پنجاه مثقال بيست و چهار نخودى نقره مسکوک به سکّه رواج معامله، و قيمت عادله روز آن را بايد در بازار تعيين نمايند.
سوال 15 :
- اگر افراد انتظامى به شخصى مشکوک شوند و آن شخص از ترس پا به فرار بگذارد و آنها چون خيال مىکنند او مجرم است و با ديدن آنان فرار کرده به سوى او تير اندازى کنند و او کشته شود و بعد معلوم شود که کارهاى نبوده، آيا در اين ميان کسى گناهکار است؟
جواب:
- اگر بر طبق موازين قانونى عمل کرده [اند] کسى گناهکار نيست، ولى ديه بر بيت المال ثابت است.
سوال 16 :
- شخصى مادّه منفجره حمل مىکرده و نمىدانسته اين يک مادّه منفجره است، شخص بالغ عاقل ديگرى با رضايت حامل آن را برداشته و با آن
استفتاءات، ج3، ص: 469
ور مىرفته که ناگهان آن مادّه در دستش منفجر شده و دستش را قطع مىکند.
حکمش چيست؟
جواب:
- اگر تسبيبى از ديگرى در بين نبوده کسى ضامن نيست.
سوال 17 :
- مادر اينجانب چند سال پيش به ضرب گلوله شخصى به قتل رسيد، قاتل نامبرده در آن منطقه داراى نفوذ و قدرت بود و هر چند به مقامات طاغوت آن زمان شکايت کرديم (چون شخص مزبور رشوه مىداد) آنان به شکايت ما رسيدگى نمىکردند، و از ديه مادرم حتّى يک دينار هم به ما ندادهاند. آيا از نظر شرع مىتوانيم مجدّدا طرح دعوى نمائيم يا خير؟
جواب:
- تا وليّ دم حقّ خود را و لو به مصالحه إسقاط نکرده حقّ مراجعه به محکمه شرعيّه و طلب حقّ خود را دارد.
سوال 18 :
- من فردى سپاهى هستم، در درگيرى با منافقين به همراه عدّهاى از برادران مىخواستيم خانه تيمى آنان را بگيريم، أوّل من داخل خانه شدم ولى برخى از برادران پاسدار به خيال اين که من هم منافق هستم دنبال من کردند، من سايهاى ديدم و اسلحه کشيدم و يک پير زن ارمنى کشته شد در حاليکه من قصد کشتن او را نداشتم. تکليف من چيست؟
جواب:
- ديه زن ارمنى کشته شده را که چهار صد درهم باشد بايد به ولىّ او بپردازد.
سوال 19 :
- پسر بچّهاى هشت ساله با پرتاب سنگ يک چشم پسر بچّهاى هفت ساله را مجروح کرده است، بعد از مراجعات نزد اطبّاء متخصّص چشم نظريّه قطعى داده شده که آن چشم به طور کلى ضايع شده و بينائى خود را از
استفتاءات، ج3، ص: 470
دست داده است. ديه اين چشم به عهده کيست؟ و اگر فرضا به عهده پسر بچّه هشت ساله ضارب بوده باشد چگونه و با چه شرائطى بايد تأمين بشود؟
جواب:
- ديه بر عاقله طفل ضارب است.
سوال 20 :
- جوانى چهارده تا شانزده ساله برادر شش تا هفت ماهه خود را براى ساکت کردن از گريه سيلى مىزند، پس از دو- سه روز طفل مىميرد.
البتّه هيچگونه أثر کبودى يا غير آن ديده نشده آيا اين شخص قاتل مىباشد يا نه؟
جواب:
- اگر واقعا شکّ دارد که سيلى او سبب مردن بچّه شده يا نه حکم قاتل را ندارد.
سوال 21 :
- أحکام ديه در چه کتابى آمده است؟ و آيا دادن ديه إجبارى است؟ و حکم کسى که توان پرداخت ديه را ندارد چيست؟
جواب:
- در تحرير الوسيله مذکور است، و ديه حکم سائر ديون را دارد.