نماز قضا
سوال 524 :
من تا سن هفده سالگى با مسأله احتلام و غسل و مانند آن آشنا نبودم و از کسى هم درباره آنها چيزى نشنيده بودم و خودم هم معناى جنابت و وجوب غسل را نمىفهميدم، لذا نماز و روزهام تا اين سن اشکال دارد، اميدوارم وظيفه مرا بيان فرمائيد. ج: همه نمازهائى را که در حال جنابت خواندهايد، بايد قضا کنيد، ولى روزهاى را که در حال جنابت بدون علم به اصل جنابت گرفتهايد، صحيح و مجزى است و قضا ندارد.
سوال 525 :
متأسفانه من در گذشته بر اثر نادانى و ضعف اراده مبتلا به عمل شنيع استمناء بودم، لذا گاهى نماز نمىخواندم که مدت دقيق آن را به ياد ندارم. نماز نخواندن من به صورت مستمر نبوده، بلکه مربوط به زمانى است که جنب بودم و غسل نکردهام که گمان مىکنم حدود شش ماه باشد. تصميم گرفتهام نمازهايم در اين مدت را قضا کنم، آيا قضاى آنها واجب است يا خير؟ ج: هر مقدار از نمازهاى روزانهاى را که مىدانيد انجام ندادهايد و يا در حال جنابت خواندهايد، قضاى آن بر شما واجب است.
سوال 526 :
شخصى که نمىداند نماز قضا برذمّهاش هست يا خير، اگر نماز مستحبى يا نافله بخواند، بر فرض که نماز قضا داشته باشد، آيا به عنوان نماز قضاى او محسوب مىشود؟ ج: نوافل و نمازهاى مستحب به جاى نماز قضا محسوب نمىشوند، و اگر نماز قضا بر عهده او باشد، واجب است که آن را به نيت نماز قضا بخواند.
سوال 527 :
من حدود شش ماه است که به سن تکليف رسيدهام. چند هفته قبل از رسيدن به آن سن فکر مىکردم تنها علامت بلوغ، تمام کردن پانزده سال هجرى قمرى است. ولى اکنون کتابى راجع به علامتهاى بلوغ پسران خواندم که در آن علامتهاى ديگرى براى بلوغ ذکر شده که در من وجود دارند، ولى زمان پيدايش آنها را نمىدانم. آيا در حال حاضر قضاى نماز و روزه بر عهده من هست يا خير؟ با توجه به اين که من گاهى نماز مىخواندم و ماه رمضان سال گذشته را به طور کامل روزه گرفتهام، وظيفه من در اينباره چيست؟ ج: قضاى همه نمازها و روزههائى که يقين به فوت آنها پس از رسيدن به سنّ بلوغ و تکليف شرعى داريد، واجب است.
سوال 528 :
اگر شخصى در ماه مبارک رمضان سه بار غسل جنابت کند، مثلا در روزهاى بيستم، بيست و پنجم و بيست و هفتم غسل نمايد، و بعد يقين کند که يکى از آن غسلها باطل بوده است، نماز و روزه او چه حکمى دارد؟ ج: روزهاش صحيح است، ولى بنا بر احتياط، قضاى نمازها به طورى که يقين به فراغت ذمّه پيدا کند، واجب است.
سوال 529 :
شخصى بر اثر جهل به حکم شرعى، مدتى ترتيب را در غسل رعايت نکرده است، نماز و روزه او چه حکمى دارد؟ ج: اگر غسل را به نحوى انجام داده که شرعا باطل است، قضاى نمازهائى که در اين حالت با حدث اکبر خوانده، واجب است. ولى روزهاش، اگر در آن هنگام اعتقاد به صحت غسل خود داشته، محکوم به صحت است.
سوال 530 :
کسى که قصد دارد نماز قضاى يک سال را بخواند، چگونه بايد آن را انجام دهد؟ ج: مىتواند با يکى از نمازها شروع کند و به ترتيبى که نمازهاى پنجگانه يوميه را مىخواند، آن را ادامه دهد.
سوال 531 :
شخصى مدت زيادى نماز قضا بر عهده دارد، آيا مىتواند آنها را به ترتيب زير بجا آورد؟ 1- مثلا بيست بار نماز صبح بخواند.
2- هر يک از نماز ظهر و عصر را بيست بار بخواند.
3- هر يک از نماز مغرب و عشاء را بيست بار بخواند و تا يک سال به همين صورت ادامه دهد.
ج: قضاى نمازها به ترتيب مذکور اشکال ندارد.
سوال 532 :
شخصى از ناحيه سر مجروح شده و قسمتى از مغز وى آسيب ديده که بر اثر آن دست و پاى چپ و زبانش فلج گشته است. همچنين نماز را فراموش کرده و قادر به يادگيرى آن نيست، ولى مىتواند اجزاى نماز را با خواندن از کتاب و يا شنيدن از نوار، تشخيص دهد. در حال حاضر وى در رابطه با نماز دو مشکل دارد، يکى اين که قدرت تطهير محل بول و وضو گرفتن را ندارد، دوم اين که در قرائت نماز مشکل دارد. تکليف او چيست؟ همچنين نسبت به نمازهائى که تقريبا به مدت شش ماه از او فوت شده است، چه حکمى دارد؟ ج: اگر بتواند هر چند با کمک ديگران، وضو بگيرد، يا تيمم نمايد، واجب است که نماز را به هر نحوى که مىتواند بخواند، اگرچه با شنيدن ازنوار يا خواندن از روى نوشته و مانند آن باشد. و در مورد طهارت بدن، اگر قدرت بر تطهير آن هر چند به کمک ديگران ندارد، با همان بدن نجس نماز بخواند، و نمازش صحيح است. قضاى نمازهاى گذشتهاى هم که از وى فوت شده، واجب است، مگر نمازهائى که بر اثر بيهوشى که در تمام وقت نماز ادامه داشته، از او فوت شده باشد.
سوال 533 :
در دوران جوانى نمازهاى ظهر و عصر من بيشتر از نمازهاى مغرب و عشاء و صبح قضا شدهاند که پشت سر هم بودن و تعداد و ترتيب آنها را نمىدانم. آيا در اين مورد بايد نماز دورهاى خوانده شود؟ و نماز دورهاى چيست؟ اميدواريم توضيح فرمائيد. ج: در نماز قضا مراعات ترتيب واجب نيست و خواندن مقدارى که يقين به قضا شدن آن داريد کافى است و دوره کردن به معناى تکرار نماز براى احراز ترتيب بر شما واجب نيست.
سوال 534 :
گاهى پس از ازدواج مايعى از من خارج مىشد که اعتقاد به نجس بودن آن داشتم. لذا به نيت غسل جنابت غسل کرده و نمازم را بدون وضو مىخواندم. در رسالههاى عمليه اين مايع، مذى ناميده شده است. اکنون نمىدانم نمازهائى را که بدون وضو و بىآنکه جنب باشم با غسل جنابت خواندهام، چه حکمى دارد؟
ج: قضاى همه نمازهائى که بعد از خروج آن مايع، بدون وضو و با غسل جنابت خواندهايد، واجب است.
سوال 535 :
کافرى پس از مدتى اسلام آورده است، آيا قضاى نماز و روزههائيکه انجام نداده، واجب است؟ ج: واجب نيست.
سوال 536 :
بعضى از افراد بر اثر تبليغات گمراه کننده کمونيستها چندين سال نماز و واجبات خود را ترک کردهاند، ولى بعد از پيام تاريخى امام راحل به سران شوروى سابق پى به اشتباه خود بردند و به سوى خداوند توبه نمودهاند، آنها در حال حاضر قادر به قضاى همه آن نمازها و روزهها نيستند، وظيفه آنها چيست؟ ج: بر آنان واجب است که نمازها و روزههاى فوت شده را به هر مقدار که قدرت دارند، قضا و هر مقدارى که قادر نيستند وصيت نمايند.
سوال 537 :
شخصى فوت کرده و قضاى روزه ماه مبارک رمضان و نماز بر عهده اوست و فرزند ذکورى هم ندارد. مقدارى مال به جا گذاشته که براى قضاى يکى از نماز و روزه کفايت مىکند. در اين صورت قضاى نماز مقدم است يا روزه؟ ج: ترجيحى بين نماز و روزه نيست و بر ورثه واجب نيست که ما ترک وى را صرف قضاى نماز و روزه او نمايند، مگر آنکه در اين باره وصيت کرده باشد، که در اين صورت بايد به وصيت او در اجير گرفتن از ثلث ترکه براى قضاى نماز و روزهاش به هر مقدار که کفايت مىکند، عمل کنند.
سوال 538 :
من در اکثر اوقات نماز خود را خوانده و در صورت فوت شدن نماز، آن را قضا کردهام، اين نمازهاى فوت شده هم مواردى بوده که يا من خواب ماندهام و يا بدن و لباسم نجس بوده و در تطهير آنها کوتاهى کردهام. مقدار نمازهاى قضا شده يوميه، آيات و قصر را که بر عهده من است، چگونه محاسبه نمايم؟ ج: قضاى نمازهائى که يقين به فوت شدن آنها داريد، کافى است، و از اين مقدار هر کدام را که يقين داريد نماز قصر يا آيات بوده، بايد بر وفق يقين خودآنها را بجا آوريد، و بقيه را به عنوان قضاى نمازهاى يوميه بخوانيد و چيزى بيشتر از اين مقدار بر شما واجب نيست.