احکام مسجد
مسأله 901 :
نجس کردن زمين و سقف و بام و طرف داخل ديوار مسجد حرام است و هر کس بفهمد که نجس شده است بايد فوراً نجاست آن را بر طرف کند . و احتياط واجب آن است که طرف بيرون ديوار مسجد را هم نجس نکنند ، واگر نجس شود نجاستش را بر طرف نمايند ، مگر آنگه واقف آن را جزء مسجد قرار نداده باشد .
مسأله 902 :
اگر نتواند مسجد را تطهير نمايد ، يا کمک لازم داشته باشد و پيدا نکند ، تطهير مسجد بر او واجب نيت ولي اگر بي احترامي به مسجد باشد بنابر احتياط واجب ، بايد به کسي که مي تواند تطهير کند ، اطلاع دهد .
مسأله 903 :
اگر جائي از مسجد نجس شود که تطهير آن بدو ن کندن يا خراب کردن ممکن نيست ، بايد آنجا ر ا بکنند يا اگر خرابي زياد لازم نمي لآيد ، خراب نمايند و پر کردن جائي که کنده اند ، و ساختن جائي که خراب کرده اند ، واجب نيست . ولي اگر آن
کس که نجس کرده ، بکند يا خراب کرده اند ، واجب نيست . ولي اگر آن کس که نجس کرده ، بکند يا خراب کند در صورتي امکان بايد پر کند و تعمير نمايد .
مسأله 904 :
اگر مسجدي را غصب کنند و بجاي آن خانه و مانند آن بسازند ، که ديگر به آن مسجد نگويند باز هم بنابر احتياط واجب نجس کردن آن حرام و تطهير آن واجب است
مسأله 905 :
نجس کردن حرم امامان (عليهم السلام ) حرام است . و اگر يکي از آنها نجس شود ، چنانچه نجس ماندن آن بي احترامي باشد ، تطهير آن واجب است ، بلکه احتياط واجب آن است که اگر بي احترامي هم نباشد آن را تطهير کنند .
مسأله 906 :
اگر حصير مسجد نجس شود ، بنابر احتياط واجب بايد آن را آب بکشند ، ولي چنانچه به واسطة آب کشيدن ، خراب مي شود و بريدن جاي نجس بهتر است ، بايد آنرا بُبرند و اگر کسي که نجس کرده ببُرد ، بايد خودش اصلاح کند .
مسأله 907 :
بردن عين نجاست مانند خون در مسجد اگر بي احترامي به مسجد باشد ، حرام است و همچنين بردن چيزي که نجس شده ، در صورتي که بي احترامي به مسجد باشد ، حرام است .
مسأله 908 :
اگر مسجد رابراي روضه خواني چادر بزنند و فرش کنند و سياهي بکوبند و اسباب چاي در آن ببرند ، در صورتي که اين کارها به مسجد ضرر نرساند و مانع نماز واندن نشود ، اشکال ندارد .
مسأله 909 :
بنابر احتياط واجب مسجد را به طلا نبايد زينت نمايند و همچنين نبايد صورت يزهائي که مثل انسان و حيوان روح در مسجد نقش کنند و نقاشي چيزهائي که روح ندارد ، مثل گل و بوته مکروه است .
مسأله 910 :
اگر مسجد خراب هم شود نمي توانند آن را بفروشند ، يا داخل ملک و جاده نمايند . مگر اينکه ولي فقيه بر اساس مصالح مهمتري اجازه بدهد .
مسأله 911 :
فروختن در و پنجره و چيزهاي ديگر مسجد حرام است و اگر مسجد خراب شود ، باد اينها را صرف تعمير همان مسجد کنند ، و چنانچه به درد آن مسجد نخورد ، بايد در مسجد ديگر مصرف شود ، ولي اگر به درد مسجدهاي ديگر هم نخورد ، مي توانند آن را
بفروشند و پول آن را ، اگر ممکن است صرف تعمير همان مسجد و گرنه صرف تعمير مسجد ديگر نمايند .
مسأله 912 :
ساختن مسجد و تعمير مسجدي که نزديک به خرابي مي باشد مستحب است و اگر مسجد طوري خراب شود که تعمير آن ممکن نباشد ، مي توانند آن را خراب کنند و دوباره بسازند ، بلکه مي تواننند مسجدي ر ا که خراب نشده ، براي احتياج مردم خراب کنند و بزرگتر بسازند .
مسأله 913 :
تميز کردن مسجد و روشن کردن چراغ آن مستحب است و کسي که مي خواهد مسجد برود ، مستحب برود ، مستحب است خود را خوشبو کند و لباس پاکيزه و قيمتي بپوشد و ته کفش خود را وارسي کند که نجاستي به آن نباشد و موقع داخل شدن به مسجد اول پاي راست و موقع بيرون آمدن ، اول پاي چپ را بگذارد و همچنين مستحب است از همه زودتر به مسجد آيد و از همه ديرتر از مسجد بيرون رود .
مسأله 914 :
وقتي انسان وارد مسجد مي شود ، مستحب است دو رکعت نماز به قصد تحيت و احترام مسجد بخواند و اگر نماز واجب يا مستحب ديگري هم بخواند ، کافي است
مسأله 915 :
خوابيدن در مسجد ، اگر انسان ناچار نباشد و صحبت کردن راجع به کارهاي دنيا و مشغول صنعت شدن و خواندن شعري که نصيحت و مانند آن نباشد ، مکروه است و نيز مکروه است و نيز مکروه است آب دهان و بيني و اخلاط سينه را در مسجد بيندازد و گمشده اي را طلب کند و صداي خود را بلند کند ، ولي بلند کردن صدا براي اذان مانعي ندارد .
مسأله 916 :
راه دادن بچه و ديوانه به مسجد مکروه است و کسي که پياز و سير و مانند اينها خورده که بوي دهانش مردم را اذيت مي کند ، مکروه است به مسجد برود .
اذان و اقامه
مسأله 917 :
براي مرد و زن مستحب است پيش از نمازهاي يوميه اذان و اقامه بگويند ، ولي پيش از نماز عيد فطر و قربان ، مستحب است سه مرتبه بگويند الصّلوهُ و در نماز هاي واجب ديگر سه مرتبه الصّلوهُ را به قصد رجاء بگويند .
مسأله 918 :
مستحب است در روز اولي که بچه به دنيا مي آيد ، يا پيش از آنکه بند نافش بيفتد ، در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگويند .
مسأله 919 :
اذان هيجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حيّ علي الصلاهِ، حيَّ علي الفلاحِ ، حيّ علي خيرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر يک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است يعني دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و يک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم مي شود و بعد از گفتن حيّ علي خيرِ العملِ بايد دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
مسأله 920 :
اشهدً انّ علياً وليً اللهِ جزء اذان و اقامه نيست ولي خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشيع محسوب مي شود در هر جا که اظهار اين شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است .
ترجمه اذان و اقامه
اللهَ اکبرً يعني خداي تعالي بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً يعني شهادت مي دهم که غير خدائي که يکتا و بي همتا است خداي ديگر سزاوار پرستش نيست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ يعني شهادت مي دهم که حضرت محمد بن عبدالله
صلي عليه و آله و سلم پيغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علياً امير المؤمنينَ وليّ الله يعني شهادت مي دهم که حضرت علي (عليه الصلاهَ و السلام ) امير المؤمنين ولي خدا بر همة خلق است حيّ عليَ الصلاهِ يعني بشتاب براي نماز . حيّ علي الفلاحِ يعني بشتاب براي رستگاري . حيّ علي خيرِ العملِ يعني بشتاب براي بهترين کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ يعني بتحقيق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ يعني خدائي سزاوار پرستش نيست مگر خدائي که يکتا و بي همتا است .
مسأله 921 :
بين جمله هاي اذان و اقامه بايد خيلي فاصله نشود و اگر بين آنها بيشتر از معمول فاصله بيندازد ، بايد دوباره آن را از سر بگيرد .
مسأله 922 :
اگر در اذان و اقامه صدا را در گلو بيندازد چنانچه غنا شود ، يعني به طور آواز خواني که در مجالس لهو و بازيگري معمول است ، اذان و اقامه را بگويد ، حرام است و اگر غنا نشود ، مکروه مي باشد .
مسأله 923 :
در پنج نماز اذان ساقط مي شود :
اول : نماز عصر روز جمعه .
دوم : نماز عصر روز عرفه که روز نهم ذي الحجه است .
سوم: نماز عشا ء شب عيد قربان ، براي کسي که در مشعر الحرام باشد .
چهارم : نماز عصر و عشاء زن مستحاضه .
پنجم : نماز عصر کسي که نمي تواند از بيرون آمدن بول و غائط خود داري کند و در اين پنج نماز در صورتي ادان ساقط مي شود ، که با نماز قبلي فاصله نشود ، يا فاصلة کمي بين آنها باشد ، ولي فاصله شدن نافله و تعقيب ضرر ندارد .
مسأله 924 :
اگر براي نماز جماعتي اذان و اقامه گفته باشند ، کسي که با آن جماعت نماز مي خواند نبايد براي خود اذان و اقامه بگويد .
مسأله 925 :
اگر براي خواندن نماز جماعت به مسجد رود و بيند جماعت تمام شده ، تا وقتي که صفها بهم نخورده و جمعيت متفرق نشده ، نمي تواند براي نماز خود اذان و اقامه بگويد در صورتي که براي جماعت اذان و اقامه گفته شده باشد .
مسأله 926 :
در جايي که عده اي مشغول نماز جماعتند ، يا نماز آنان تازه تمام شده و صف ها بهم نخورده است ، اگر انسان بخواهد فرادي يسا با جماعت ديگري که بر پا مي شود نماز بخواند ، يا سه شرط اذان و اقامه از او ساقط مي شود :
اول: آنکه براي آن نماز ، اذان گفته باشند .
دوم: آنکه نماز او و نماز جماعت در يک مکان باشد ، پس اگر نماز جماعت ، داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند ، مستحب است اذان و اقامه بگويد .
مسأله 927 :
اگر در شرط دوم از شرطهايي که در مسأله پيش گفته شد شک کند ، يعني شک کند که نماز جماعت صحيح بوده يا نه ، اذان و اقامه از او ساقط است ، ولي اگر در يکي از دو شرط ديگر شک کند ، مستحب است اذان و اقامه بگويد .
مسأله 928 :
کسي که اذان و اقامة ديگري را شنيد ، چه با او گفته باشد يا نه ، در صورتي که بين آن اذان و اقامه و نمازي که مي خواهد بخواند ، زياد فاصله نشده باشد ، مي تواند براي نماز خود اذان و اقامه نگويد .
مسأله 930 :
اگر مرد اذان ر با قصد لذت بشنود ، اذان از او ساقط نمي شود بلکه اگر قصد لذت هم نداشته باشد ، ساقط شدن ادان اشکال دارد .
مسأله 931 :
اذان و اقامه نماز جماعت را بايد مرد بگويد ، ولي در جماعت زنان اگر زن اذان و اقامه بگويد ، کافي است .
مسأله 932 :
اقامه بايد بعد از اذان گفته شود و اگر قبل از اذان بگويند ، صحيح نيست .
مسأله 933 :
اگر کلمات اذان و اقامه را بدون ترتيب بگويد مثلاً حيّ علي الفلاحِ را پيش از حيّ علي الصلاهِ بگويد ، از جايي که ترتيب به هم خورده ، دوباره بگويد .
مسأله 934 :
بايد بين اذان و اقامه ندهد و اگر بين آنها بقدري فاصله دهد که اذاني را گفته اذان اين اقامه حساب نشود ، مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگويد و نيز اگر بين اذان و اقامه و نماز بقدري فاصله دهد فاصله دهد که اذان و اقامه آن نماز حساب نشود ، مستحب است دوباره براي آن نماز ، اذان و اقامه بگويد .
مسأله 935 :
اذان واقامه بايد به عربي صحيح گفته شود ، پس اگر به عربي غلط بگويد ، يا بجاي حرفي حرف ديگر بگويد يا مثلاً ترجمة آنها را به فارسي بگويد صحيح نيست .
مسأله 936 :
اذان و اقامه بايد بعد از داخل شدن وقت نماز گفته شود و اگر عمداً يا از روي فراموشي پيش او وقت بگويد ، باطل است .
مسأله 937 :
اگر پيش از گفتن اقامه شک کند که اذان گفته يا نه ، بايد ادان را بگويد ، ولي اگر مشغول اقامه شود و شک کند که اذان گفته يا نه ،گفتن اذان لازم نيست .
مسأله 938 :
اگر در بين اذان يا اقامه ، پيش از آنکه قسمتي را بگويد شک کند که قسمت پيش از آن را گفته يا نه ، بايد قسمتي را که در گفتن آن شک کرده بگ.يد ، ولي اگر در حال گفتن قسمتي از اذان يا اقامه شک کند که آنچه پيش از آن است گفته يا نه ، گفتن آن لازم نيست .
مسأله 939 :
مستحب است انسان در موقع گفتن اذان ، رو به قبله بايستد و با وضو يا غسل باشد و دستها را به گوش بگذرد و صدا را بلند نمايد و بکشد و بين جمله هاي اذان کمي فاصله دهد و بين آنها حرف نزند .
مسأله 940 :
مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد و آن را از اذان آهسته تر بگويد و جمله هاي آن را به هم نچسباند ولي به اندازه اي که بين جمله هاي اذان فاصله مي دهد ، بين جمله هاي اقامه فاصله ندهد .
مسأله 941 :
مستحب است بين اذان و اقامه يک قدم بر دارد يا قدري بنشيند يا سجده کند يا ذکر بگويد يا قدري ساکت باشد يا حرفي بزند يا دو رکعت نماز بخواند ولي حرف زدن بين اذان و اقامه نماز صبح مستحب نيست ، نماز خواندن بين اذان و اقامة مغرب را به اميد ثواب بجا بياورد .
مسأله 942 :
مستحب است کسي را که براي گفتن اذان معين مي کنند ، عادل و وقت شناس و صدايش بلند باشد و اذان را در جاي بلند بگويد .