احکام قبله
مسأله 777 :
خانة کعبه در مکة معظمه مي باشد قبله است ، و بايد روبروي آن نماز خواند ، ولي کسي که دور است اگر طوري بايستد که بگويند رو به قبله نماز مي خواند ، کافي است . و همچنين است کارهاي ديگري که مانند سر بريدن حيوانات ، بايد رو به قبله انجام گيرد .
مسأله 778 :
کسي که نماز واجب را ايستاده مي خواند ، بايد طوري بايستد که بگويند رو به قبله ايستاده و لازم نيست زانو هاي او و نوک پاي او هم رو به قبله باشد .
مسأله 779 :
کسي که بايد نشسته نماز بخواند ، اگر نمي تواند به طور معمول بنشيند و در موقع نشستن ، کف پاها را به زمين مي گذرد ، بايد در موقع نماز صورت و سينه و شکم او رو به قبله باشد و لازم نيست ساق پاي او رو به قبله باشد .
مسأله 780 :
کسي که نمي تواند نشسته نماز بخواند ، بايد در حال نماز به پهلوي راست طوري بخوابد که جلوي بدن او رو به قبله باشد و اگر ممکن نيست بايد به پهلوي چپ طوري بخوابد که جلوي بدن او رو به قبله باشد و اگر ممکن نيست بايد به پهلوي چپ طوري بخوابد که جلوي بدن او رو به قبله باشد و اگر اين را هم نتواند بايد به پشت بخوابد به طوري که کف پاي او رو به قبله باشد .
مسأله 781 :
نماز احتياط و سجده و تشهد فراموش شده را بايد رو به قبله بجا آورده و در سجدة سهو هم احتياط واجب ، همين است
مسأله 782 :
نماز مستحبي را مي شود در حال راه رفتن و سواري خواند و اگر انسان در اين دو حال ، نماز مستحبي بخواند ، لازم نيست رو به قبله باشد .
مسأله 783 :
کسي که مي خواهد نماز بخواند ، بايد براي پيدا کردن قبله کوشش نمايد تا يقين کند که قبله کدام طرف است ، و مي تواند به گفته دو شاهد عادل يا يک عادل که از روي نشانه هاي حسي شهادت مي دهند يا به قول کسي که از روي قاعدة عملي قبله را مي شناسد و محل اطمينان است عمل کند و اگر اينها ممکن نشد بايد به گماني که از محراب مسجد مسلمانان يا قبرهاي آنان يا از راههاي ديگر پيدا مي شود عمل نمايد ، حتي اگر از گفتة فاسق يا کافري که به واسطة قواعد علمي قله را مي شناسد گمان به قبله پيدا کند ، کافي است .
مسأله 784 :
کسي که گمان به قبله دارد ، اگر بتواند گمان قوي تري پيدا کند نمي تواند به گمان ضعيف عمل نمايد ، مثلاً اگر ميهمان از گفتة صاحب خانه ، گمان به قبله پيدا کند ولي بتواند از راه ديگر گمان قوي تري پيدا کند نبايد به حرف او ، عمل نمايد .
مسأله 785 :
اگر براي پيدا کردن قبله وسيله اي ندارد ، يا با اينکه کوشش کرده ، گمانش به طرفي نمي رود ، چنانچه وقت نماز وسعت دارد بايد چهار نماز به چهار طرف بخواند و اگر به اندازة چهار نماز وقت ندارد ، بايد به اندازه اي که وقت دارد ، نماز بخواند مثلاً اگر فقط به اندازة يک نماز وقت دارد ، بايد يک نماز به هر طرفي که مي خواهد بخواند . و بايد نماز ها را طوري بخواند که يقين کند يکي از آنها رو به قبله بوده يا اگر از قبله کج بوده به طرف دست راست و دست چپ قبله ، نرسيده است .
مسأله 786 :
اگر يقين يا گمان کند که قبله در يکي از دو طرف است ، بايد به هر دو طرف نماز بخواند، ولي احتياط مستحب آن است که در صورت گمان ، به چهار طرف نماز بخواند.
مسأله 787 :
کسي که بايد به چند طرف نماز بخواند ، اگر بخواهد نماز ظهر و عصر يا مغرب وعشا را بخواند بهتر آن است که نماز اول را به هر چند طرف که واجب است بخواند ، بعد نماز دوم را شروع کند .
مسأله 788 :
کسي که يقين به قبله ندارد ، اگر بخواهد غير از نماز کاري کند که بايد رو به قبله انجام داد ، مثلاً بخواهد سر حيواني را ببرد ، بايد به گمان عمل نمايد و اگر گمان ممکن نيست به هر طرف که انجام دهد ، صحيح است .
پوشانيدن بدن در نماز
مسأله 789 :
مرد بايد در حال نماز ، اگر چه کسي او را نبيند عورتين خود را بپوشاند . و بهتر است از ناف تا زانو را هم بپوشاند .
مسأله 790 :
زن بايد در موقع نماز ، تمام بدن حتي سر و موي خود را بپوشاند ولي پوشاندن صورت به مقداري که در وضو شسته مي شود و دستها تا مچ و پاها تا مچ پا لازم نيست . اما براي آنکه يقين کند که مقدار واجب را پوشانده است ، بايد مقداري از طرف صورت و قدري پائين تر از مچ را هم بپوشاند .
مسأله 791 :
موقعي که انسان قضاي سجدة فراموش شده يا تشهد فراموش شده را بجا مي آورد ، بلکه بنابر احتياط واجب در موقع سجدة سهو هم ، بايد خود را مثل موقع نماز بپوشاند .
مسأله 792 :
اگرانسان عمداً ،ياازروي ندانستن مسأله درنماز عورتش را نپوشاند ، نمازش باطل است .
مسأله 793 :
اگر در بين نماز بفهمد که عورتش پيدا است ، بايد آن را بپوشاند و چنانچه پوشاندن عورت زياد طول بکشد ، احتياط واجب آن است که نماز را تمام کند و دوباره بخواند ، ولي اگر بعد از نماز بفهمد که در نماز عورت او پيدا بوده ، نمازش صحيح است .
مسأله 794 :
اگر در حال ايستاده لباسش عورت او را مي پوشاند ولي ممکن است در حال ديگر ، مثلاً در حال رکوع و سجود نپوشاند ، چنانچه موقعي که عورت او پيدا مي شود ، به وسيله اي آن را بپوشاند ، نماز او صحيح است . ولي احتياط مستحب آن است که با آن لباس نخواند .
مسأله 795 :
انسان مي تواند در نماز خود را به علف و برگ درختان بپوشاند ، ولي احتياط مستحب آن است موقعي خود را با اينها بپوشاند که چيز ديگري نداشته باشد .
مسأله 796 :
اگر غير از گل هيچ چيز ندارد که در نماز خود را بپوشاند ، گل ساتر نيست و مي تواند برهنه نماز بخواند .
مسأله 797 :
اگر چيزي ندارد که در نماز خود را با آن بپوشاند چنانچه احتمال دهد که پيدا مي کند ، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تاخير بيندازد ، و اگر چيزي پيدا نکرد . در آخر وقت مطابق وظيفه اي که گفته ميشود نماز بخواند
مسأله 798 :
کسي که مي خواهد نماز خواند ، اگر براي پوشاندن خو حتي برگ درخت و علف نداشته باشد و احتمال ندهد ، که تا آخر وقت چيزي پيدا کند که خود را آن بپوشاند ، در صورتي که نامحرم او را مي بيند بايد نشسته نماز بخواند و عورت خود را باران خود بپوشاند . و اگر کسي او را نمي بيند ايستاده نماز بخواند و جلو خود را با دست بپوشاند و در هر صورت رکوع و سجود را با اشاره انجام مي دهد و براي سجود سر را قدري پائين ترمي آورد .
لباس نمازگزار
مسأله 799 :
لباس نماز گزار شش شرط دارد : اول آنکه پاک باشد ، دوم آنکه مباح باشد ، سوم آنکه از اجزا ء مردار نباشد ، چهارم آنکه از حيوان حرام گوشت نباشد ، پنجم و ششم آنکه نمازگزار مرد است ، لباس او ابريشم خالص و طلا باف نباشد و تفصيل اينها در مسائل آينده گفته مي شود .
شرط اول
مسأله 800 :
لباس نمازگزار بايد پاک باشد و اگر کسي عمداً با بدن يا لباس نجس نماز بخواند ، نمازش باطل است .
مسأله 801 :
کسي که نمي داند با بدن و لباس نجس ، نماز باطل است اگر با بدن يا لباس نجس يا لباس نجس نماز بخواند ، نمازش باطل مي باشد .
مسأله 802 :
اگر به واسطة ندانستن مسأله ، چيز نجسي را نداند نجس است ، مثلاً نداند عرق شتر نجاستخوار نجس است و با آن نماز بخواند نمازش باطل است .
مسأله 803 :
اگر نداند که بدن يا لباسش نجس است وبعد از نماز بفهمد نجس بوده نماز اوصحيح است ،ولي احتياط مستحب آن است که اگر وقت دارد ، دوباره آن نماز را بخواند .
مسأله 804 :
اگر فراموش کند که بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز يا بعد از آن يادش بيايد ، بايد نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته ، قضا نمايد .
مسأله 805 :
کسي که در وسعت وقت مشغول نماز است ، اگر در بين نماز ، بدن يا لباس او نجس شود و پيش از آنکه چيزي از نماز را با نجاست بخواند ، ملتفت شود که نجس شده ، يا بفهمد بدن يا لباس او نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده ، در صورتي که آب کشيدن بدن يا لباس يا عوض کردن لباس يا بيرون آوردن آن ، نماز را به هم نمي زند ، بايد در بين نماز ، بدن يا لباس را آب بکشد ، يا لباس را عوض نمايد ، يا اگر چيز عورت او را پوشانده ، لباس را بيرون آورد ، ولي چنانچه طوري باشد که اگر بدن يا لباس را آب بکشد يا لباس را عوض کند يا بيرون آورد ، نماز به هم مي خورد و اگر لباس را بيرون آورد برهنه مي ماند ، بايد نماز را بشکند و با بدن و لباس پاک نماز بخواند .
مسأله 806 :
کسي که در تنگي وقت مشغول نماز است ، اگر در بين نماز لباس او نجس شود و پيش از آنکه چيزي از نماز را با نجاست بخواند بفهمد که نجس شده ، يا بفهمد که لباس او نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده در صورتي که آب کشيدن يا عوض کردن يا بيرون آوردن لباس ، نماز را به هم نمي زند و مي تواند لباس را بيرون آورد ، بايد لباس را آب بکشد يا عوض کند ، يا اگر چيز ديگري عورت او را پوشانده ، لباس ر ا بيرون آورد و نماز را تمام کند ، اما اگر چيز ديگري عورت او را نپوشانده و لباس را هم نمي تواند آب بکشد يا عوض کند بايد لباس را بيرون آورد و به دستوري که براي برهنگان گفته شد ، نماز را تمام کند . ولي چنانچه طوري است که اگر لباس را آب بکشد يا عوض کند ، نماز به هم مي خورد و به واسطة سرما و مانند آن نمي تواند لباس را بيرون آورد ، بايد با همان حال نماز را تمام کند و نمازش صحيح است .
مسأله 807 :
کسي که در تنگي وقت مشغول نماز است ، اگر در بين نماز بدن او نجس شود و پيش از آنکه چيزي از نماز را با نجاست بخواند ملتفت شود که نجس شده ، يا بفهمد بدن او نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده ، در صورتي که آب کشيدن بدن نماز را به هم نمي زند ، بايد آب بکشد و اگر نماز را به هم مي زند ، و وقت به طوري تنگ است که اگر نماز را به هم بزند و بدن را تطهير کند يک رکعت هم از وقت درک نمي کند بايد با همان حال نماز را تمام کند و نماز او صحيح است .
مسأله 808 :
کسي که در پاک بودن بدن يا لباس خود شک دارد ، چنانچه نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد که بدن يا لباسش نجس بوده ، نمازش صحيح است .
مسأله 809 :
اگر لباس را آب بکشد و يقين کند که پاک شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاک نشده ، نمازش باطل است و آن را دوباره بخواند .
مسأله 810 :
اگر خوني د ر بدن يا لباس خود ببيند و يقين کند که از خونهاي نجس نيست ، مثلاً يقين کند که خون پشه است ، چنانچه بعد از نماز بفهمد از خونهائي بوده که نمي شود با آن نماز خواند ، نماز او صحيح است .
مسأله 811 :
هر گاه يقين کند خوني که در بدن يا لباس اوست ، خون نجسي است که نماز با آن صحيح است ، مثلاً يقين کند خون زخم و دمل است ، چنانچه بعد از نماز بفهمد خوني بوده که نماز با آن باطل است ، نمازش صحيح است .
مسأله 812 :
اگر نجس بودن چيزي ر ا فراموش کند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حال فراموشي نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد ، نماز او صحيح است . ولي اگر بدنش با رطوبت به چيزي که نجس بودن آن را فراموش کرده برسد و بدون اينکه
خود را آب بکشد ، غسل کند و نماز بخواند ، غسل و نمازش باطل است . ونيز اگر جائي از اعضاء وضو با رطوبت به چيزي که نجس بودن آن را فراموش کرده برسد و پيش از آنکه را آب بکشد ، وضو بگيرد و نماز بخواند ، وضو و نمازش باطل مي باشد .
مسأله 813 :
کسي که يک لباس دارد ، اگر بدن و لباسش نجس شود و به اندازة آب کشيدن يکي از آنها آب داشته باشد ، چنانچه بتواند لباسش را بيرون آورد ، بايد بدن را آب بکشد و نماز را به دستوري که براي هنگان گفته شد بجا آورد و اگر به واسطة سرما يا عذر ديگر نتواند لباس را بيرون آورد ، در صورتي که نجاست هر دو مساوي باشد ، مثلاً هر دو بول يا خون باشد يا نجاست بدن شديدتر باشد ، مثلاً نجاستش بول باشد که بايد دو مرتبه آن را آب کشيد ، احتياط واجب آن است که بدن را آب بکشد ، و اگر نجاست لباس بيشتر يا شديدتر باشد هر کدام از بدن يا لباس را بخواهد مي تواند آب بکشد .
مسأله 814 :
کسي که غير از لاس نجس ، لباس ديگري ندارد و وقت تنگ است يا احتمال نمي دهد که لباس پاک پيدا کند ، بايد نماز را به دستوري که براي بر هنگان گفته شد بجا آورد .
مسأله 815 :
کسي که دو لباس دارد ، اگر بداند يکي از آنها نجس است و نتواند آنها را آب بکشد و نداند کدام يک آنهاست ، چنانچه وقت دارد ، بايد با هر دو لباس نماز بخواند . مثلاً اگر ميخواهد نماز ظهر وعصر بخواند بايد با هر کدام يک نماز ظهر و يک نماز عصر بخواند ، ولي اگر وقت تنگ است ، بايد نماز را به دستوري که براي برهنگان گفته شد بجا آورد ، و به احتياط واجب آن نماز را با لباس پاک قضا نمايد .
شرط دوم
مسأله 816 :
لباس نماز گزار بايد مباح باشد و کسي که مي داند پوشيدن لباس غصبي حرام است ، اگر عمداً در لباس غصبي نماز بخواند باطل است و همچنين در لباسي که نخ يا تکمه يا چيز ديگر آن غصبي است نماز بخواند بنابر احتياط واجب بايد آن نماز را دوباره با لباس غير غصبي بخواند .
مسأله 817 :
کسي که مي داند پوشيدن لباس غصبي حرام است ، ولي نمي داند نماز را باطل مي کند ، اگر عمداً با لباس غير غصبي بخواند .
مسأله 818 :
اگر نداند يا فراموش کند که لباس او غصبي است اگر خودش آن لباس را غضب کرده باشد و با آن نماز بخواند ، بنابر احتياط واجب بايد دوباره آن نماز را بخواند .
مسأله 819 :
اگر نداند يا فراموش کند که لباس او غصبي است و در بين نماز بفهمد ، چنانچه چيز ديگري عورت او را پوشانده است و مي تواند فوراً يا بدون اينکه موالات يعني پي در پي بودن نماز به هم بخورد ، لباس غصبي را بيرون آورد ، بايد آن را بيرون آورد و نمازش صحيح است و اگر چيز ديگر عورت او را نپوشانده يا نمي تواند لباس غصبي را فوراً بيرون آورد ، يا اگر بيرون آورد پي در پي بودن نماز به هم مي خورد در صورت که به مقدار يک رکعت هم وقت داشته باشد ، بايد نماز را بشکند و با لباس غير غصبي نماز بخواند و اگر به اين مقدار وقت ندارد ، بايد در حال نماز لباس را بيرون آورد و به دستور نماز برهنگان نماز را تمام نمايد .
مسأله 820 :
اگر کسي براي حفظ جانش با لباس غصبي نماز بخواند ، يا مثلاً براي اينکه دزد لباس غصبي را نبرد با آن نماز بخواند ، نمازش صحيح است .
مسأله 821 :
اگر با عين پولي که خمس يا زکات آن را نداده لباس بخرد ، نماز خواندن در آن لباس باطل است .
شرط سوم
مسأله 822 :
لباس نماز گزار بايد از اجزاء حيوان مرده اي که خون جهنده دارد ، يعني حيواني که اگر رگش را ببرند خون از آن جستن مي کند نباشد .بلکه اگراز حيوان مرده اي که مانند ماهي و مار خون جهنده ندارد لباس تهيه کند احتياط واجب آن است که با آن نماز نخواند .
مسأله 823 :
بايد چيزي از مردار حلال گوشت مانند مو و پشم که روح ندارد همراه نمازگزار باشد ، يا با لباسي که از آنها تهيه کرده اند ، نماز بخواند نمازش صحيح است .
شرط چهارم
مسأله 825 :
لباس نماز گزار بايد از حيوان حرام گوشت نباشد و اگر موئي از آن هم همراه نماز گزار باشد ، نماز او باطل است .
مسأله 826 :
اگر آب دهان يا بيني يا رطوبت ديگري از حيوان حرام گوشت مانند گربه بر بدن يا لباس نماز گزار باشد ، چنانچه تر باشد نماز باطل و اگر خشک شده و عين آن بر طرف شده باشد ، نماز صحيح است .
مسأله 827 :
اگر مو و عرق و آب دهان کسي بر بدن يا لباس نماز گزار باشد اشکال ندارد . و همچنين است اگر مرواريد و موم و عسل همراه او باشد .
مسأله 828 :
اگر شک داشته باشد که لباسي از حيوان حلال گوشت است يا حرام گوشت ، چه در داخله تهيه شده باشد چه در خارجه ، نماز خواندن با آن مانعي ندارد .
مسأله 829 :
اگر انسان احتمال دهد تکمة صدفي و مانند آن از حيوان است ، نماز خواندن با آن مانعي ندارد و اگر بداند صدف است و احتمال بدهد صدف گوشت نداشته باشد ، نماز خواندن با آن مانع ندارد .
مسأله 830 :
با پوست سنجاب و خز ، نماز خواندن اشکال ندارد .
مسأله 831 :
اگر با لباسي که نمي داند که از حيوان حرام گوشت است ، نماز بخواند نمازش صحيح است ، ولي اگر فراموش کرده باشد ، بنابر احتياط واجب بايد آن نماز را دوباره بخواند .
شرط پنجم
مسأله 832 :
پوشيدن لباس طلا باف براي مرد حرام و نماز با آن باطل است ، ولي براي زن در نماز و غير نماز اشکال ندارد .
مسأله 833 :
زينت کردن به طلا مثل آويختن زنجير طلا به سينه و انگشتر طلا به دست کردن و بستن ساعت مچي طلا به دست براي مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است . و احتياط واجب آن است که از استعمال عينک طلا هم خود داري کند ، ولي زينت کردن به طلا ، براي زن در نماز و غير نماز اشکال ندارد .
مسأله 834 :
اگر مردي نداند يا فراموش کند که انگشتري يا لباسش از طلا است و با آن نماز بخواند ، نمازش صحيح است .
شرط ششم
مسأله 835 :
لباس مرد نماز گزار بايد ابريشم خالص نباشد و همچنين بنابر احتياط واجب چيزهائي مانند عرقچين و بند شلوار که به تنهايي ساتر عورتين نيستند در غير نماز هم پوشبدن آن براي مرد حرام است .
مسأله 836 :
اگر آستر تمام لباس يا آستر مقداري از آن ابريشم خالص باشد ، پوشيدن آن براي مرد حرام و نماز در آن باطل است .
مسأله 837 :
لباسي را که نمي داند از ابريشم خالص است يا جيز ديگر ، پوشيدن آن اشکال ندارد ، و نماز با آن صحيح است .
مسأله 838 :
دستمال ابريشمي و مانند آن اگر در جيب مرد باشد ، اشکال ندارد و نماز را باطل نمي کند .
مسأله 839 :
پوشيدن لباس ابريشمي براي زن در نماز و غير نماز اشکال ندارد .
مسأله 840 :
پوشيدن لباس غصبي و ابريشمي خالص و طلا باف و لباسي که از مردار تهيه شده ، در حال ناچاري مانعي ندارد و نيز کسي که نا چار است لباس بپوشد و لباس ديگري غير از اينها ندارد و تا آخر وقت هم ناچاري او از بين نمي رود ، مي تواند با اين لباسها نماز بخواند .
مسأله 841 :
اگر غير از لباس غصبي و لباسي که از مردار تهيه شده ، لباس ديگري ندارد و ناچار نيست لباس بپوشد ، بايد به دستوري که براي برهنگان گفته شد ، نماز بخواند .
مسأله 842 :
اگر غير از لباسي که از حيوان حرام گوشت تهيه شده لباس ديگري ندارد ، چنانچه در پوشيدن لباس ناچار باشد ، مي تواند با همان لباس نماز بخواند و اگر ناچار نباشد ، بايد به دستوري که براي برهنگان گفته شد نماز را بجا آورد و بنابر احتياط واجب
يک نماز ديگر هم با همان لباس بخواند .
مسأله 843 :
اگر مرد غير از لباس ابريشمي خالص يا طلا باف ، لباس ديگري نداشته باشد چنانچه در پوشيدن لباس ناچار نباشد ، بايد به دستوري که براي برهنگان گفته شد ، نماز بخواند .
مسأله 844 :
اگر چيزي ندارد که در نماز عورت خود را با آن بپووشاند ، واجب است اگر چه به کرايه يا خريداري باشد ، تهيه نمايد . ولي اگر تهيه آن به قدري پول لازم دارد که نسبت به دارائي او زياد است ، يا طوري است که اگر پول را به مصرف لباس برساند ، به حال او ضرر دارد ، بايد به دستوري که براي برهنگان گفته شد ، نماز بخواند .
مسأله 845 :
کسي که لباس ندارد ، اگر ديگري لباس به او ببخشد يا عاريه دهد ، چنانچه قبول کردن آن براي او مشقت نداشته باشد ، بايد قبول کند بلکه اگر عاريه کردن يا طلب بخشش براي او سخت نيست ، بايد از کسي که لباس دارد ، طلب بخشش يا عاريه نمايد
مسأله 846 :
بنابر احتياط واجب بايد انسان از پوشيدن لباس شهرت که پارچه يا رنگ يا دوخت آن براي کسي که مي خواهد آن را بپوشد معمول نيست ، و موجب هتک و موهون بودن است خودداري کند ، ولي اگر با لباس نماز بخواند اشکال ندارد .
مسأله 847 :
احتياط واجب آن است که مرد لباس زنانه و زن لباس مردانه جز در موردي که داعي عقلاني و مصلحت مهمتري د ر بين باشد نپوشد ، ولي اگر با آن لباس نماز بخواند ، اشکال ندارد .
مسأله 848 :
کسي که بايد خوابيده نماز بخواند ، اگر برهنه باشد و لحاف يا تشک او نجس يا ابريشم خالص يا از اجزاء حيوان حرام گوشت باشد ، احتياط واجب آن است که در نماز خود را با آنها نپوشاند مواردي که لازم نيست بدن و لباس نماز گزار پاک باشد
مسأله 849 :
در سه صورت که تفصيل آنها بعداً گفته مي شود ، اگر بدن يا لباس نماز گزار نجس باشد ، نماز او صحيح است .
اول: آنکه به واسطة زخم يا جراحت يا دملي که در بدن او است لباس يا بدنش به خون آلوده شده باشد .
دوم:آنکه بدن يا لباس او به مقدار کمتر از درهم (که تقريباً به اندازه يک اشرافي مي شود ) به خون آلوده باشد .
سوم : آنکه ناچار باشد يا بدن يا لباس نجس نماز بخواند و در دو صورت اگر فقط لباس نماز گزار نجس باشد ، نماز او صحيح است :
اول : آنکه لباسهاي کوچک او مانند جوراب و عرقچين نجس باشد .
دوم : آنکه لباس زني که پرستار بچه است نجس شده باشد و احکام اين پنج صورت مفصلاً در مسائل بعد گفته مي شود .
مسأله 850 :
اگر بدن يا لباس نماز گزار ، خون زخم يا جراحت يا دمل باشد ، چنانچه طوري است که آب کشيدن بدن يا لباس يا عوض کردن لباس براي بيشتر مردم يا براي خصوص او سخت است ، تنا وقتي که زخم يا جراحت يا دمل خوب نشده است ، مي تواند با آن خون نماز بخواند . و همچنين است اگر چرکي که با خون بيرون آمده يا دوائي که روي زخم گذاشته اند و نجس شده ، در بدن يا لباس او باشد .
مسأله 851 :
اگر خون بريدگي و زخمي که به زودي خوب مي شود و شستن آسان است ، در بدن يا لباس نماز گزار باشد ، نماز او باطل است .
مسأله 852 :
اگر جائي از بدن يا لباس که با زخم فاصله دارد ، به رطوبت زخم نجس شود ، جايز نيست با آن نماز بخواند . ولي اگر مقداري از بدن يا لباس که معمولاً به رطوبت زخم آلوده مي شود ، به رطوبت آن نجس شود ، نماز خواندن با آن مانعي ندارد .
مسأله 853 :
اگر زخمي که از توي دهان و بيني و مانند اينها باشد ، خوني به بدن يا لباس برسد احتياط واجب آن است که با آن نماز نخواند ، ولي با خون بواسير مي شود نماز خواند ، اگرچه دانه هايش در داخل باشد .
مسأله 854 :
کسي که بدنش زخم است ، اگر در بدن يا لباس خود خوني ببيند و نداند از زخم است يا خون ديگر ، با آن نماز خواندن مانعي ندارد .
مسأله 855 :
اگر چند زخم در بدن باشد و به طوري نزديک هم باشند که يک زخم حساب شود ، تا وقتي همه خوب نشده اند ، نماز خواندن با خون آنها اشکال ندارد ، ولي اگر به قدري از هم دور باشند که هر کدام يک زخم حساب شود ، هر کدام که خوب شد ، بايد براي نماز ، بدن و لباس را از خون آن آب بکشد .
مسأله 856 :
اگر سر سوزني خون حيض ، در بدن يا لباس نماز گزار باشد ، نماز او باطل است و بنابر احتياط خون نفاس و استحاضه و خون سگ و خوک و کافر و مردار و حيوان حرام گوشت در بدن ، يا لباس نماز گزار نباشد ، ولي خون هاي ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت اگر چه در چند جاي بدن و لباس باشد در صورتي که ر وي هم کمتر از درهم باشد (که تقريباً به اندازة يک اشرافي مي شود ) نماز خواندن با آن ، اشکال ندارد .
مسأله 857 :
خوني که به لباس بي آستر بريزد و به پشت آن برسد ، يک خون حساب مي شود ، ولي اگر پشت آن ، جدا خوني شود ، بنابر احتياط واجب بايد هر کدام را جدا حساب نمود ، پس ، پس اگر خوني که در پشت و روي لباس است روي هم کمتر درهم باشد ، نماز با آن صحيح و اگر بيشتر باشد ، نماز با آن باطل است .
مسأله 858 :
اگر خون ، روي لباسي که آستر دارد بريزد و به آستر آن برسد و يا به آستر بريزد و روي لباس خوني شود ، بايد هر کدام را جدا حساب نمود ، پس اگر خون روي لباس و آستر ، کمتر از درهم باشد نماز با آن صحيح و اگر بيشتر باشد نماز با آن باطل
است .
مسأله 859 :
اگر خون بدن يا لباس کمتر از درهم باشد و رطوبتي به آن برسد در صورتي که خون و رطوبتي که به آن رسيده به اندازة درهم يابيشتر شود و اطراف را آلوده کند ، نماز با آن باطل است . بلکه اگر رطوبت و خون به اندازة درهم نشود و اطراف را هم آلوده نکند ،
نماز خواندن با آن اشکال دارد ولي اگر رطوبت مخلوط به خون شود و از بين برود نماز صحيح است و الا باطل است ، بنابر احتياط واجب .
مسأله 860 :
اگر بدن يا لباس خوني نشود ، ولي به واسطة رسيدن به خون نجس شود اگر چه مقداري که نجس شده کمتر از درهم باشد ، نمي شود با آن نماز خواند .
مسأله 861 :
اگر خوني که در بدن يا لباس است کمتر از درهم باشد و نجاست ديگري به آن برسد ، مثلاً يک قطره بول روي آن بريزد ، نماز خواندن با آن جايز نيست .
مسأله 862 :
اگر لباسهاي کوچک نماز گزار مثل عرقچين و جوراب که نمي شود با آنها عورت را پوشانيدد نجس باشد ، چنانچه از مردار و حيوان حرام گوشت درست نشده باشد ، نماز با آنها صحيح است و نيز اگر با انگشتري نجس نماز بخواند ، اشکال ندارد .
مسأله 863 :
چيز نجس مانند دستمال و کليد و چاقوي نجس جائز است همراه نماز گزار باشد و بعيد نيست مطلق لباس نجس حتي پيراهن هم اگر همراه او باشد ، مثلاً در جيب او باشد و آن را نپوشيده باشد ، ضرري به نماز نرساند .
مسأله 864 :
زني که پرستار بچه است و بيشتر از يک لباس ندارد ، هرگاه شبانه روزي يک مرتبه لباس خود را آب بکشد ، اگر چه تا روز ديگر لباس به بول بچه نجس شود ، مي تواند با آن لباس نماز بخواند ولي احتياط واجب آن است که لباس خود را در شبانه روز يک مرتبه براي اولين نمازي که لباسش پيش از آن نجس شده آب بکشد ، و نيز اگر بيشتر از يک لباس دارد ولي ناچار است کخ همة آنها را بپوشد ، چنانچه شبانه روزي يک مرتبه به دستوري که گفته شده همه آنها را آب بکشد ، کافي است .
چيزهائي که در لباس نماز گزار مستحب است
مسأله 865 :
چند چيز در لباس نماز گزار مستحب است که از آن جمله است : عمامه با تحت الحتک ، پوشبدن عبا و لباس سفيد و پاکيزه ترين لباسها و استعمال بوي خوش و دست کردن انگشتري عقيق .
چيزهائي که در لباس نماز گزار مکروه است
مسأله 866 :
چند چيز در لباس نماز گزار مکروه است و از آن جمله است : پوشيدن لباس سياه و چرک و تنگ و لباس شرابخوار که نجس بودن آن معلوم نباشد و لباس کسي که از نجاست پرهيز نمي کند و لباسي که نقش صورت دارد و نيز باز بودن تکمه هاي لباس و دست کردن انگشتري که نقش صورت دارد ، مکروه مي باشد .
مکان نماز گزار
مکان نماز گزار چند شرط دارد :
شرط اول آنکه مباح باشد .
مسأله 867 :
کسي که در ملک غصبي نماز مي خواند اگر چه روي فرش و تخت و مانند اينها باشد ، نمازش باطل است ، حتي نماز خواندن غاصب در زير سقف غصبي و خيمة غصبي ، باطل است .
مسأله 868 :
نماز خواندن در ملکي که منفعت آن مال ديگري است ، بدون اجازة کسي که منفعت ملک او مي باشد ، باطل است ، مثلاً در خانه اجاره اي اگر صاحب خانه يا ديگري بدون اجازه کسي که آن خانه را اجاره کرده نماز بخواند ، نمازش باطل است و همچنين است اگر در ملکي که ديگري در آن حقي دارد نماز بخواند ، مثلاً اگر ميت وصيت کرده باشد که ثلث مال او را به مصرفي برسانند ، تا وقتي ثلث را جدا نکنند ، نمي شود در ملک او نماز خواند .
مسأله 869 :
کسي که در مسجد نشسته ، اگر ديگري جاي او را غصب کند و در آنجا نماز بخواند گناه کرده است ولي نمازش صحيح است .
مسأله 870 :
اگر در جائي که نمي داند غصبي است نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد ، يا در جائي که غصبي بودن آن را فراموش کرده نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد ، نماز او صحيح است مگر آنکه خودش غصب کرده باشد .
مسأله 871 :
اگر بداند جائي غصبي است ، ولي نداند که در جاي غصبي نماز باطل است و در آنجا نماز بخواند ، ماز او باطل مي باشد
مسأله 872 :
کسي که ناچار است نماز واجب را سواره بخواند ، چنانچه حيوان سواري يا زين آن غصبي باشد ، نماز باطل است و همچنين است اگر بخواهد سواره نماز مستحبي بخواند .
مسأله 873 :
کسي که در ملکي با ديگري شريک است اگر سهم او جدا نباشد ، بدون اجازه شريکش نمي تواند در آن ملک تصرف کند و نماز بخواند .
مسأله 874 :
اگر با عين پولي که خمس و زکات آن را نداده ملکي بخرد ، تصرف او در آن ملک حرام و نمازش هم در آن باطل است .
مسأله 875 :
اگر صاحب ملک به زبان ، اجازة خواندن بدهد و انسان بداند که قلباً راضي نيست ، نماز خخواندن در ملک او باطل است . و اگر اجازه ندهد و انسان يقين کند که قلباً راضي است ، نماز صحيح است .
مسأله 876 :
تصرف در ملک ميتي که خمس يا زکات بدهکار است ، حرام و نماز در آن باطل است ، ولي اگر بدهي او را بدهند يا ضامن شوند که ادا نمايند به نحوي که از عهدة ميت ساقط شود جائز است و اگر عين مالي که خمس يا زکوت به آن تعلق گرفته معلوم باشد ، فقط تصرف و نماز در آن عين قبل از اداء جائز نيست ولي تصرف و نماز در غير آن با رضايت ورثه يا ولي آنها در صورتي که صغير باشند ، اشکال ندارد .
مسأله 877 :
تصرف در ملک ميتي که به مردم بدهکار است ، حرام و نماز در آن باطل است ولي تصرفات جزئي که براي برداشتن ميت معمول است اشکال ندارد و نيز اگر بدهکاري او کمتر از مالش باشد و ورثه هم تصميم داشته باشند که بدهي او را بدون مسامحه بدهند ، تصرفي که غير فروختن و از بين بردن مال باشد ، اشکال ندارد .
مسأله 878 :
اگر ميت فرض نداشته باشد ولي بعضي از ورثة او صغير يا ديوانه يا غائب باشند ، تصرف در ملک او حرام و نماز در آن باطل است ولي تصرفات جزئي که براي برداشتن ميت معمول است ، اشکال ندارد .
مسأله 879 :
نماز خواندن در مسافر خانه و حمام و مانند اينها که براي واردين آماده است با اطمينان به رضايت صاحبان آنها اشکال ندارد ، ولي در غير اين قبيل جاها ، در صورتي ميشود نماز خواند که مالک آن اجازه بدهد،يا حرفي بزند که معلوم شود ، براي نماز خواندن اذن داده است ، مثل اينکه به کسي اجازه دهد در ملک او بنشيند و بخوابد ، که از اينها فهميده مي شود براي نماز خواندن هم اذن داده است .
مسأله 880 :
در زمين بسيار وسيعي که براي بيشتر مردم مشکل است موقع نماز از آنجا بجاي ديگر بروند ، بدون اجازه مالک نماز خواندن و نشستن و خوابيدن در آن ، اشکال ندارد .
شرط دوم
مسأله 881 :
مکان نماز گزار بايد بي حرکت باشد ، و اگر به واسطة تنگي وقت يا جهت ديگر ناچار باشد در جائي که حرکت دارد ، مانند اتومبيل و کشتي و ترن نماز بخواند ، به قدري که ممکن است بايد در حال حرکت چيزي نخواند و اگر آنها از قبله به طرف ديگر حرکت کنند ، به طرف قبله برگردد .
مسأله 882 :
نماز خواندن در اتومبيل و کشتي و ترن و مانند اينها ، وقتي ايستاده اند مانعي ندارد .
مسأله 883 :
روي خرمن گندم و جو و ماننداينها که نمي شود بي حرکت ماند ، نماز باطل است .
شرط سوم
مسأله 884 :
آنکه در جايي نماز بخواند که اطمينان به تمام کردن نماز داشته باشد . در جائي که به واسطة احتمال باد و باران و زيادي جمعيت و مانند اينها ، اطمينان ندارد که بتواند نماز راتمام کند ، احتياط واجب آن است که نماز نخواند .
شرط چهارم
آنکه در جائي که ماندن در آن حرام است ، مثلاً زير سقفي که نزديک است خراب شود بايد نماز نخواند باطل است .
شرط پنجم
آنکه روي چيزي که ايستادن و نشستن روي آن حرام است ، مثل فرشي که اسم خدا بر آن نوشته شده ، نبايد بخواند اگر خواند باطل است .
شرط ششم
آنکه در جائي که سقف آنکوتاه است و نمي تواند در آنجا راست بايستد يا به اندازه اي کوچک است که جاي رکوع و سجود ندارد ، نماز نخواند و اگر ناچار شود در چنين جائي نماز بخواند ، بايد به قدري که ممکن است قيام و رکوع و سجود را بجا آورد .
مسأله 885 :
براي رعايت ادب جلوتر از قبر پيغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم )و امام (عليه السلام ) نماز نخواند و چنانچه نماز خواندن بي احترامي و مستلزم هتک باشد ، حرام است و نماز بنابر احتياط واجب صحيح نيست .
مسأله 886 :
اگر در نماز چيزي مانند ديوار بين او و قبر مطهر باشد که بي احترامي نشود اشکال ندار د ، ولي فاصله شدن صندوق شريف و ضريح و پارچه اي که روي آن افتاده ، کافي نيست .
شرط هفتم
آنکه مکان نماز گزار اگر نجس است به طوري تر نباشد که رطوبت آن به بدن يا لباس او برسد ، ولي جائي که پيشاني را بر آن مي گذارد اگر نجس باشد در صوررتي که خشک هم باشد نماز باطل است ، و احتياط مستحب آن است که مکان نماز گزار اصلاً نجس نباشد .
مسأله 887 :
بنابر احتياط مستحب بايد زن عقب تر از مرد بايستد و جاي سجدة او از جاي ايستادن مرد کمي عقب تر باشد .
مسأله 888 :
اگر زن برابر مرد يا جلوتر بايستد و با هم وارد نماز شوند ، بهتر آن است که نماز را دوباره بخوانند .
مسأله 889 :
اگر بين مرد و زن ، ديوار يا پرده ، يا چيز ديگري باشد نمازشان صحيح است و احتياط مستحب هم در دوباره خواندن نيست
شرط هشتم
آنکه جا ي پيشاني نماز گزار از جاي زانوهاي او ، پيش از چهار انگشت بسته پست تر يا بلند تر نباشد ، و احتياط واجب آن است که از سر انگشتان پا هم بيشتر از اين پست تر و بلند تر نباشد .
مسأله 890 :
بودن مرد و زن نا محرم در جائي که کسي در آنجا نيست و کسي هم نمي تواند وارد شود در صورتي که احتمال وقوع معصيت را بدهند ، حرام است و احتياط مستحب آن است که در آنجا نماز نخوانند .
مسأله 891 :
نماز خواندن در جائي که تار و مانند آن استعمال مي کنند ، باطل نيست ، ولي گوش دادن به آنها حرام است .
مسأله 892 :
در خانة کعبه و بر بام آن نماز واجب خواندن مکروه است ، ولي در حال ناچاري مانع ندارد .
مسأله 893 :
خواندن نماز مستحب در خانة کعبه و بر بام آن اشکال ندارد ، بلکه مستجب است در داخل خانه ، مقابل هر رکني ، دو رکعت بخوانند .
جاهائي که نماز خواندن در آنها مستحب است
مسأله 894 :
در شرع مقدس اسلام بسيار سفارش شده است ، که نماز را در مسجد بخوانند و بهتر از همة مسجد ها مسجد الحرام است و بعد از آن مسجد پيغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بيت المقدس و بعداز مسجد بيت المقدس ، مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محله و بعد از محله ، مسجد بازار است .
مسأله 895 :
براي زنها نماز خواندن در خانه ، بلکه در صندوقخانه و اطاق عقب بهتر است ، ولي اگر بتوانند کاملاً خود را از نا محرم حفظ کننند ، بهتر است در مسجد نماز بخوانند.
مسأله 896 :
نماز در حرم امامان (عليهم السلام ) مستحب ، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امير المؤمنين (عليه السلام ) برابر دويست هزار نماز است .
مسأله 897 :
زياد رفتن به مسجد و رفتن در مسجدي که نماز گزار ندارد مستحب است و همساية مسجد اگر عذري نداشته باشد ، مکروه است در غير مسجد ، نماز بخواند .
مسأله 898 :
مستحب است انسان با کسي که در مسجد حاضر نميشود ، غذا نخورد و در کارها با او مشورت نکند و همساية او نشود ، و از او زن نگيرد و به او زن ندهد .
جاهاي که نماز خواندن در آنها مکروه است
مسأله 899 :
نماز خواندن در چند جا مکروه است و از جمله است : حمام ، زمين شوره نمکزار ، مقابل انسان ، مقابل دري که باز است ، در جاده و خيابان و کوچه اگر براي کساني که عبور مي کنند زحمت نباشد و چنانچه زحمت باشد حرام ، ولي نماز باطل نيست ، مقابل آتش و چراغ ، در آشپزخانه و هر جا که کوزة آتش باشد ، مقابل چاه و چاله اي که محل بول باشد ، روبروي عکس و مجسمة چيزي که روح دارد ، مگر آنکه روي آن پرده بکشند ، در اطاقي که جنب در ان باشد ، در جائي که عکس باشد اگر چه روبروي نماز گزار نباشد ، مقابل قبر ، روي قبر ، بين دو قبر ، در قبرستان .
مسأله 900 :
کسي که در محل عبور مردم نماز مي خواند ، يا کسي روبروي اوست ، مستحب است جلوي خود چيزي بگذارد و اگر چوب يا ريسماني هم باشد کافي است .
اجير گرفتن براي نماز
مسأله 1530 :
بعد از مرگ انسان مي شود ، براي نماز و عبادتهاي ديگر در زندگي بجا نياورده ، ديگري را اجير کنند يعني به او مزد دهند که آنها را بجا آورد . و اگر کسي بدون مزد هم آنها را انجامدهد صحيح است.
مسأله 1531 :
انسان مي تواند براي بعضي از کارهاي مستحبي مثل زيارت قبر پيغمبر و امامان عليهم السلام ، از طرف زندگان اجير شود ، و نيز مي تواند کار مستحبي را انجام دهد و ثواب آن را براي مردگان يا زندگان هديه نمايد .
مسأله 1532 :
کسي که براي نماز قضاي ميت اجير شده ، بايد يا مجتهد باشد يا مسائل نماز راروي تقليد صحيح بداند واگر عالم به کيفيت احتياط باشد و احتياط کند اشکال ندارد.
مسأله 1533 :
اجير بايد موقع نيت ، ميت را معين نمايد . و لازم نيست اسم او را بداند ، پس اگر نيت کند از طرف کسي نماز مي خوانم که براي او اجير شده ام کافي است .
مسأله 1534 :
اجير بايد خود را بجاي ميت فرض کند و عبادتهاي او را قضا نمايد و اگر عملي را انجام دهد و ثواب آن را براي او هديه کند کافي نيست .
مسأله 1535 :
بايد کسي را اجير کنند که اطمينان داشته باشند که نماز را مي خواند و اگر شک داشته باشند که صحيح انجام مي دهد يا نه اشکال ندارد .
مسأله 1536 :
کسي که ديگري رابراي نمازهاي ميت اجير کرده ، اگر بفهمد که عمل را بجا نياورده ، يا باطل انجام داد ، بايد دوباره اجير بگيرد .
مسأله 1537 :
هرگاه شک کند که اجير عمل را انجام داده يا نه همينکه بگويد انجام داده ام کافي است ولي اگر شک کند که عمل او صحيح بوده يا نه ، گرفتن اجير لازم نيست .
مسأله 1538 :
کسي را که عذري دارد و مثلاً نشسته نماز مي خواند نميشود براي نمازهاي ميت اجير کرد ، بلکه بنابر احتياط واجب بايد کسي را هم با تيمم يا جبيره نماز مي خواند اجير نکنند . اگرچه نماز ميت هم همانطور قضا شد ، باشد .
مسأله 1539 :
مرد براي زن و زن براي مرد مي تواند اجير شود و در بلند خواندن و آهسته خواندن نماز بايد به تکليف خود عمل نمايد .
مسأله 1540 :
لازم نيت قضاي نمازهاي ميت به ترتيب خوانده شود ، اگر چه بدانند که ميت ترتيب نمازهاي خود را مي دانسته است . بلي نمازهائي که اداء آنها ترتيب دارد مثل نماز ظهر و عصر يا مغربو عشاء از يک روز بايد به ترتيب قضا شود .
مسأله 1541 :
اگر با اجير شرط کنند که عمل را بطور مخصوصي انجام دهد ، بايد همانطور بجا آوردو اگر با او شرط نکنند بايد در آن عمل به تکليف خود رفتار نمايد و احتياط مستحب آن است که از وظيفة خودش و ميت هر کدام که به احتياط نزديکتر است به آن عمل کند
مثلاً اگر وظيفة ميت گفتن سه مرتبه تسبيحات اربعه بوده و تکليف او يک مرتبه ، سه مرتبه بگويد .
مسأله 1542 :
اگر با اجير شرط نکنند که نماز را با چه مقدار از مستحبات آن بخواند ، بايد مقداري از مستحبات نماز را که معمول است بجا آورد .
مسأله 1543 :
اگر ميت ترتيب نمازهائي را که قضا شده مي دانسته و انسان بخواهد براي آن نمازها اجير بگيرد لازم نيست براي هر کدام آنها وقتي را معين نمايد .
مسأله 1544 :
اگرکسي اجير شود که مثلاُ در مدت يک سال نمازهاي ميت را بخواند و پيش ازتمام شدن سال بميرد،بايد براي نمازهائي که مي دانند بجا نياورده ديگري را اجير نمايند بلکه براي نمازهائي هم که احتمال ميدهند بجا نياورده بايد بنابر احتياط واجب اجير بگيرند
مسأله 1545 :
کسي را که براي نمازهاي ميت اجير کرده اند ، اگر پيش از تمام کردن نمازها بميرد و اجرت همة آنها را گرفته باشد، انچه شرط کرده باشند که تمام نمازها را خودش بخواند ، بايد اجرت مقداري را که نخوانده از مال او به ولي ميت بدهند مثلاً اگر نصف آنها را نخوانده ، بايد نصف پولي را که گرفته از مال او به ولي ميت بدهند و اگر شرط نکرده باشند ، بايد ورثه اش از مال او اجير بگيرند . اما اگر مال نداشته باشد بر ورقة او چيزي واجب نيست .
مسأله 1546 :
اگر اجير پيش از تمام کردن نمازهاي ميت بميرد و خودش هم نماز قضا داشته باشد ، بايد از مال او براي نماازهائي که اجير بوده ديگري را اجير نمايند واگر چيزي زياد آمد ، در صورتي که وصيت کرده باشد و ورثه اجازه بدهند براي تمام نمازهاي او اجير بگيرند . و اگر اجازه ندهند ثلث آن را به مصرف نماز خودش برسانند.