احکام وضوى جبيره
پماد و يا مواد دارويى ديگر، باند، چسب زخم، پارچه و هر چيزى که روى زخم مىگذارند و يا بر روى آن مىبندند را جبيره گويند.
مسأله 326 :
اگر در يکى از جاهاى وضو، زخم يا دُمل يا شکستگى باشد، چنانچه روى آن باز است و آب براى آن ضرر ندارد، بايد به طور معمول وضو گرفت.
مسأله 327 :
اگر زخم يا دُمل يا شکستگى در صورت و دستها است و روى آن باز است و آب ريختن روى آن ضرر دارد، اگر اطراف آن را بشويد کافى است، ولى چنانچه کشيدن دست تر بر آن ضرر ندارد، بايد دست تر بر آن بکشد و اگر ممکن نيست بهتر است پارچه نازکى روى آن بگذارد و دست تر را روى پارچه بکشد. و اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمىشود آب کشيد، بايد اطراف زخم را به طورى که در وضو گفته شد، از بالا به پايين بشويد. و بنابر احتياط مستحب پارچه پاکى روى زخم بگذارد و دست تر روى آن بکشد و اگر گذاشتن پارچه ممکن نيست شستن اطراف زخم کافى است و در هر صورت تيمّم لازم نيست.
مسأله 328 :
اگر زخم يا دمل يا شکستگى در جلوى سر يا روى پاها است و روى آن باز است، چنانچه نتواند آن را مسح کند، بايد پارچه پاکى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو که در دست مانده مسح کند و بنابر احتياط واجب تيمّم هم بنمايد و اگر گذاشتن پارچه ممکن نباشد، بايد به جاى وضو تيمّم کند.
مسأله 329 :
اگر روى دمل يا زخم يا شکستگى بسته باشد، چنانچه باز کردن آن ممکن است و زحمت و مشقّت هم ندارد و آب هم براى آن ضرر ندارد، بايد روى آن را باز کند و وضو بگيرد، چه زخم و مانند آن در صورت و دستها باشد، يا جلوى سر و روى پاها.
مسأله 330 :
اگر زخم يا دمل يا شکستگى درصورت يا دستها باشد و بشود روى آن را باز کرد، چنانچه ريختن آب، روى آن ضرر دارد و کشيدن دست تر ضرر ندارد، واجب است دست تر روى آن بکشد.
مسأله 331 :
اگر نمىشود روى زخم را باز کرد ولى زخم و چيزى که روى آن گذاشته پاک است و رسانيدن آب به زخم ممکن است و ضرر و زحمت و مشقّت هم ندارد، بايد آب را به روى زخم برساند و اگر زخم يا چيزى که روى آن گذاشته نجس است، چنانچه آب کشيدن آن و رساندن آب به روى زخم ممکن باشد بدون زحمت و مشقّت، بايد آن را آب بکشد و موقع وضو آب را به زخم برساند و در صورتى که آب براى زخم ضرر دارد، يا آن که رساندن آب به روى زخم ممکن نيست، يا زخم نجس است و نمىشود آن را آب کشيد بايد اطراف زخم را بشويد و اگر جبيره پاک است روى آن را مسح کند و اگر جبيره نجس است يا نمىشود روى آن دست تر کشيد، مثلاً دوايى است که به دست مىچسبد، پارچه پاکى را به طورى که جزء جبيره حساب شود، روى آن بگذارد و دست تر روى آن بکشد و اگر اين هم ممکن نيست، احتياط واجب آن است که وضو بگيرد و تيمّم هم بنمايد و اگر مواضع تيمّم پوشيده باشد، تيمّم لازم نيست.
مسأله 332 :
اگر جبيره تمام صورت يا تمام يکى از دستها يا تمام هر دو دست را گرفته باشد، بايد وضوى جبيرهاى بگيرد و بنابر احتياط واجب تيمّم هم بنمايد.
مسأله 333 :
اگر جبيره تمام اعضاى وضو را گرفته باشد، بايد تيمّم بنمايد.
مسأله 334 :
کسى که در کف دست و انگشتها جبيره دارد و در موقع وضو دست تر روى آن کشيده است، بايد سر و پا را با همان رطوبت مسح کند و اگر کافى نبود از جاهاى ديگر وضو رطوبت بگيرد.
مسأله 335 :
اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته، ولى مقدارى از طرف انگشتان و مقدارى از طرف بالاى پا باز است، بايد جاهايى که باز است روى پا را، و جايى که جبيره است روى جبيره را مسح کند.
مسأله 336 :
اگر در صورت يا دستها چند جبيره باشد، بايد بين آنها را بشويد و اگر جبيرهها در سر يا روى پاها باشد، بايد بين آنها را مسح کند و در جاهايىکه جبيره است بايد به دستور جبيره عمل نمايد.
مسأله 337 :
اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممکن نيست بايد به دستور جبيره عمل کند و بنابر احتياط واجب تيمّم هم بنمايد و اگر برداشتن جبيره ممکن است بايد جبيره را بردارد، پس اگر زخم در صورت و دستها است اطراف آن را بشويد، و اگر در سر يا روى پاها است اطراف آن را مسح کند و براى جاى زخم به دستور جبيره عمل نمايد.
مسأله 338 :
اگر در جاى وضو، زخم و جراحت و شکستگى نيست، ولى به جهت ديگرى آب براى همه دست و صورت ضرر دارد، بايد تيمّم کند و احتياط مستحب آن است که وضوى جبيرهاى هم بگيرد ولى اگر براى مقدارى از دست و صورت ضرر دارد چنانچه اطراف آن را بشويد کافىبودن بعيد نيست، ولى احتياط به تيمّم ترک نشود.
مسأله 339 :
اگر جايى از اعضاى وضو را رگ زده است و نمىتواند آن را آب بکشد يا آب براى آن ضرر دارد اگر روى آن بسته است بايد به دستور جبيره عمل کند و اگر معمولاً باز است شستن اطراف آن کافى است.
مسأله 340 :
اگر در جاى وضو يا غسل چيزى چسبيده است که برداشتن آن ممکن نيست، يا به قدرى مشقّت دارد که نمىشود تحمّل کرد بايد به دستور جبيره عمل کند.
مسأله 341 :
غسل جبيرهاى مثل وضوى جبيرهاى است، ولى بنابر احتياط واجب بايد آن را ترتيبى به جا آورد نه ارتماسى.
مسأله 342 :
کسى که وظيفه او تيمّم است، اگر در بعضى از جاهاى تيمّم او زخم يا دمل يا شکستگى باشد بايد به دستور وضوى جبيرهاى، تيمّم جبيرهاى نمايد.
مسأله 343 :
کسى که بايد با وضو يا غسل جبيرهاى نماز بخواند، چنانچه بداند که تا آخر وقت عذر او برطرف نمىشود، مىتواند در اوّل وقت نماز بخواند ولى اگر اميد دارد که تا آخر وقت عذر او برطرف شود، احتياط واجب آن است که صبر کند و اگر عذر او برطرف نشد در آخر وقت نماز را با وضو يا غسل جبيرهاى به جا آورد.
مسأله 344 :
اگر انسان براى مرضى که در چشم اوست موى چشم خود را بچسباند بايد وضو و غسل را جبيرهاى انجام دهد و احتياط آن است که تيمّم هم بنمايد.
مسأله 345 :
کسى که نمىداند وظيفهاش تيمّم است يا وضوى جبيرهاى، بنابر احتياط واجب بايد هر دو را بجا آورد.
مسأله 346 :
نمازهايى را که انسان با وضوى جبيرهاى خوانده صحيح است و بعد از آن که عذرش برطرف شد، براى نمازهاى بعد هم لازم نيست وضو بگيرد، ولى اگر براى آن که نمىدانسته تکليفش جبيره است يا تيمّم، هر دو را انجام داده باشد بايد براى نمازهاى بعد وضو بگيرد.