( احکام وضوى جبيره ).
1/329 - چـيـزى کـه با آن زخم و شکسته را مى بندند و دوايى که روى زخم و مانند آن مى گذارند جبيره ناميده مى شود.
مسأله 330 :
اگر در يکى از جاهاى وضو زخم يا دمل يا شکستگى باشد چنانچه روى آن باز است و آب ضرر ندارد , بايد به طور معمول وضو گرفت .
مسأله 331 :
اگـر زخـم يـا دمل يا شکستگى در صورت و دستها است و روى آن باز است , و آب ريختن روى آن ضرر دارد , بايد اطراف زخم يا دمل را - به طورى که در وضو گفته شد - از بالا به پايين بشويد.
و بـهتر آن است که چنانچه کشيدن دست تر بر آن ضرر ندارد دست تر بر آن بکشد , و بعد پارچه پاکى روى آن بگذارد و دست تر را روى پارچه نيز بکشد و اما در شکستگى لازم است تيمم بنمايد.
مسأله 332 :
اگر زخم يا دمل يا شکستگى در جلوى سر يا روى پاها است و روى آن باز است , چنانچه نتواند آن را مـسـح کـنـد , به اين معنى که زخم مثلا تمام محل مسح را گرفته باشد , يا آنکه از مسح جاهاى سالم نيز متمکن نباشد در اين صورت لازم است تيمم نمايد , و بنابر احتياط مستحب وضو نيز گرفته و پارچه پاکى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو که در دست مانده مسح کند.
مسأله 333 :
اگر روى دمل يا زخم يا شکستگى بسته باشد , چنانچه باز کردن آن بدون مشقت ممکن است و آب هم براى آن ضرر ندارد , بايد باز کند و وضو بگيرد , چه زخم و مانند آن در صورت و دستها باشد , يا جلوى سر و روى پاها باشد.
مسأله 334 :
اگر زخم يا دمل يا شکستگى که بسته است در صورت يا دستها باشد چنانچه باز کردن و ريختن آب روى آن ضرر دارد بايد مقدارى را که متمکن است از اطراف شسته و روى جبيره را مسح نمايد.
مسأله 335 :
اگـر نـمـى شـود روى زخم را باز کرد , ولى زخم و چيزى که روى آن گذاشته شده پاک است , و رسـانـدن آب به زخم ممکن است و ضرر هم ندارد , بايد آب را به روى زخم از بالا به پايين برساند , و اگر زخـم يـا چيزى که روى آن گذاشته شده نجس است , چنانچه آب کشيدن آن و رساندن آب به روى زخم مـمکن باشد , بايد آن را آب بکشد , و موقع وضو آب را به زخم برساند , و در صورتى که آب براى زخم ضرر نـدارد , ولـى رساندن آب به روى زخم ممکن نيست , يا زخم نجس است و نمى شود آن را آب کشيد , بايد تيمم بنمايد.
مسأله 336 :
اگر جبيره تمام بعضى از اعضاى وضو را فرا گرفته باشد ظاهر اين است که وضوى جبيره اى کافى است .
ولى اگر تمام اعضاى وضو را گرفته باشد , بنابر احتياط بايد تيمم نمايد و وضوى جبيره نيز بگيرد.
مسأله 337 :
لازم نـيـسـت جـبيره از جنس چيزهايى باشد که نماز در او جايز است , بلکه اگر از حرير يا از اجزاء حيوانى که خوردن گوشت آن جايز نيست بوده باشد , مسح بر آن نيز جايز است .
مسأله 338 :
کسى که در کف دست و انگشتها جبيره دارد , و در موقع وضو دست تر روى آن کشيده است , سر و پا را با همان رطوبت مسح کند.
مسأله 339 :
اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته , ولى مقدارى از طرف انگشتان و مقدارى از طرف بالاى پا باز است , بايد جاهايى که باز است روى پا را و جايى که جبيره است روى جبيره را مسح کند.
مسأله 340 :
اگر در صورت يا دستها چند جبيره باشد , بايد بين آنها را بشويد , و اگر جبيره ها در سر يا روى پاها باشد , بايد بين آنها را مسح کند , و در جاهايى که جبيره است بايد به دستور جبيره عمل نمايد.
مسأله 341 :
اگـر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن بدون مشقت ممکن نيست , بايد تـيـمـم نـمايد مگر اينکه جبيره در مواضع تيمم باشد , که در اين صورت لازم است بين وضو و تيمم جمع نـمـايد , و در هر دو صورت اگر برداشتن جبيره بدون مشقت ممکن است بايد جبيره را بردارد , پس اگر زخم در صورت و دستها است اطراف آن را بشويد , و اگر در سر يا روى پاها است اطراف آن را مسح کند و براى جاى زخم به دستور جبيره عمل نمايد.
مسأله 342 :
اگر در جاى وضو زخم و جراحت و شکستگى نيست , ولى به جهت ديگرى آب براى آن ضرر دارد , بايد تيمم کند.
مسأله 343 :
اگر جايى از اعضاء وضو را رگ زده است , و نمى تواند آن را آب بکشد لازم است تيمم نمايد ولى اگر آب براى آن ضرر دارد بايد به دستور جبيره عمل کند.
مسأله 344 :
اگـر در جـاى وضو يا غسل چيزى چسبيده است که برداشتن آن ممکن نيست , يا به قدرى مشقت دارد کـه نـمـى شود تحمل کرد , وظيفه اش تيمم است مگر آن که آن چيز در مواضع تيمم باشد که در اين صورت لازم است بين وضو و تيمم جمع کند , و اگر آن چيزى که چسبيده دوا باشد , حکم جبيره را دارد.
مسأله 345 :
در غـير غسل ميت از ساير اغسال غسل جبيره اى مثل وضوى جبيره اى است , ولى بايد بنابر احتياط لازم آن را تـرتـيـبى به جا آورند و اظهر اين است که اگر در بدن زخم يا دمل باشد مکلف مخير است بين غـسـل و تـيمم و در صورتى که غسل را اختيار کند و در محل جبيره نباشد , احتياط مستحب آن است که پـارچـه پاکى روى زخم يا دمل باز گذاشته و روى پارچه را مسح نمايد , و اما اگر در بدن شکستگى باشد بـايد غسل نمايد و احتياطا روى جبيره را هم مسح کند , و در صورتى که مسح روى جبيره ممکن نباشد يا اينکه محل شکسته باز باشد لازم است تيمم کند.
مسأله 346 :
کسى که وظيفه او تيمم است , اگر در بعضى از جاهاى تيمم او زخم يا دمل يا شکستگى باشد , بايد به دستور وضوى جبيره اى , تيمم جبيره اى نمايد.
مسأله 347 :
کـسـى کـه بايد با وضو يا غسل جبيره اى نماز بخواند , چنانچه بداند که تا آخر وقت عذر او برطرف نـمى شود , مى تواند در اول وقت نماز بخواند ولى اگر اميد دارد که تا آخر وقت عذر او برطرف شود , بهتر آن است که صبر کند , و چنانچه عذر او برطرف نشد در آخر وقت نماز را با وضو يا غسل جبيره اى بجا آورد.
و در صورتى که اول وقت نماز را خواند و تا آخر وقت عذرش برطرف شد احتياط مستحب آن است که وضو گرفته يا غسل کرده و نماز را اعاده نمايد.
مسأله 348 :
اگر انسان براى مرضى که در چشم او است موى چشم خود را بچسباند , بايد تيمم کند.
مسأله 349 :
کـسـى که نمى داند وظيفه اش تيمم است يا وضوى جبيره اى , بنابر احتياط واجب بايد هر دو را بجا آورد.
مسأله 350 :
نمازهايى را که انسان با وضوى جبيره اى خوانده صحيح است , و مى تواند با آن وضو نمازهاى بعدى را نيز بجا آورد.