طلاق بائن و طلاق رجعى
مسأله 2586 :
طلاق بائن آن است که بعد از طلاق ، مرد حق ندارد به زن خود رجوع کند ، يعنى بدون عقد او را به زوجيت خود برگرداند ، و آن بر پنج قسم است :
( اول ) طلاق زنى که نه سالش تمام نشده باشد .
( دوم ) طلاق زنى که يائسه باشد .
( سوم ) طلاق زنى که شوهرش بعد از عقد با او نزديکى نکرده باشد .
( چهارم ) طلاق سوم زنى که او را سه دفعه طلاق داده اند
( پنجم ) طلاق خلع و مبارات . و احکام اينها بعد خواهد آمد ، و غير اينها طلاق رجعى است ، به اين معنى که تا وقتى زن در عده است شوهرش مى تواند به او رجوع نمايد .
مسأله 2587 :
کسى که زنش را طلاق رجعى داده ، حرام است او را از خانه اى که موقع طلاق در آن خانه بوده بيرون کند ، ولى در بعضى از مواقع مانند فحاشى و زنا کردن زن بيرون کردن او اشکال ندارد ، و نيز حرام است زن بدون اذن شوهر براى کارهاى غير لازم از آن خانه بيرون رود . احکام رجوع کردن
مسأله 2588 :
در طلاق رجعى مرد به دو قسم مى تواند به زن خود رجوع کند :
( اول ) حرفى بزند که به آن قصد کند که او را به زوجيت خود بر گردانده ، نه اين که اخبار از بر گرداندن او به زوجيت باشد .
( دوم ) به قصد رجوع کارى کند که از آن کار بفهمند رجوع کرده است ، مانند لمس و بوسيدن ، و رجوع به نزديکى کردن محقق مى شود هر چند قصد رجوع نداشته باشد .
مسأله 2589 :
براى رجوع کردن لازم نيست مرد شاهد بگيرد ، ولى شاهد گرفتن افضل است ، و همچنين لازم نيست به زن خبر دهد ، بلکه اگر بدون اين که کسى بفهمد رجوع کند ، رجوعش صحيح است ، و اگر ادعاى رجوع کرد ، در صورتى که در بين عده باشد اثبات لازم نيست ، و اگر بعد از تمامى عده باشد بايد ثابت کند .
مسأله 2590 :
مردى که زن خود را طلاق رجعى داده ، اگر مالى از او بگيرد و با او صلح کند که ديگر به او رجوع نکند ، واجب است به مقتضاى صلح عمل کند ، ولى اگر رجوع کرد رجوع او صحيح است .
مسأله 2591 :
اگر زن آزادى را دوبار طلاق دهد و بعد از هر طلاق رجوع کند ، يا دوبار او را طلاق دهد و بعد از هر طلاق عقدش کند ، يا بعد از يک طلاق رجوع و بعد از طلاق ديگر عقد کند ، بعد از طلاق سوم آن زن بر او حرام است ، ولى اگر بعد از طلاق سوم به ديگرى شوهر کند با چند شرط به شوهر اول حلال مى شود ، يعنى مى تواند آن زن را دوباره عقد نمايد :
( اول ) آن که عقد شوهر دوم دائم باشد و اگر عقد مدت دار باشد - مثلا يک ماهه يا يک ساله - بعد از آن که از او جدا شد شوهر اول نمى تواند او را عقد کند .
( دوم ) شوهر دوم با او از جلو نزديکى و دخول کند به نحوى که هر دو لذت جماع را ببرند .
( سوم ) شوهر دوم طلاقش دهد يا بميرد .
( چهارم ) عده ء طلاق يا عده ء وفات شوهر دوم تمام شود .
( پنجم ) بنا بر احتياط واجب شوهر دوم بالغ باشد .