راه ثابت شدن اوّل ماه
مسأله 1746 :
اوّل ماه به پنج چيز ثابت ميشود: اوّلـ آن که خود انسان ماه را ببيند؛ دومـ عدهاي که از گفته آنان يقين پيدا ميشود بگويند ماه را ديدهايم وهم چنين است هر چيزي که به واسطه آن يقين پيدا شود؛ سومـ دو مرد عادل بگويند که در شب ماه را ديدهايم، ولي اگر صفت ماه را بر خلاف يکديگر بگويند، اوّل ماه ثابت نميشود؛ چهارمـ سي روز از اوّل ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن، اوّل ماه رمضان ثابت ميشود، وسي روز از اوّل رمضان بگذرد که به واسطه آن، اوّل ماه شوّال ثابت ميشود؛ پنجمـ حاکم شرع حکم کند که اوّل ماه است.
مسأله 1747 :
اگر حاکم شرع حکم کند که اوّل ماه است کسي هم که تقليد او را نميکند بايد به حکم او عمل نمايد ولي کسي که ميداند حاکم شرع اشتباه کرده نميتواند به حکم او عمل نمايد.
مسأله 1748 :
اوّل ماه با پيشگويي منجّمين ثابت نميشود، ولي اگر انسان از گفته آنان يقين پيدا کند، بايد به آن عمل نمايد.
مسأله 1749 :
بلند بودن ماه يا دير غروب کردن آن، دليل نميشود که شب پيش، شب اوّل ماه بوده است.
مسأله 1750 :
اگر اوّل ماه رمضان براي کسي ثابت نشود وروزه نگيرد، چنانچه دو مرد عادل بگويند که شب پيش ماه را ديدهايم، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
مسأله 1751 :
اگر در شهري اوّل ماه ثابت شود، براي مردم شهر ديگر فائده ندارد، مگر آن که دو شهر باهم نزديک باشند، يا انسان بداند که افق آنها يکياست.
مسأله 1752 :
اوّل ماه به تلگراف ثابت نميشود، مگر دو شهري که از يکي به ديگري تلگراف کردهاند، نزديک يا هم افق باشند وانسان بداند که تلگراف از روي حکم حاکم شرع يا شهادت دو مرد عادل بوده است.
مسأله 1753 :
روزي را که انسان نميداند آخر رمضان است يا اوّل شوّال بايد روزه بگيرد ولي اگر پيش از مغرب بفهمد که اوّل شوّال است بايد افطارکند.
مسأله 1754 :
اگر زنداني نتواند به ماه رمضان يقين کند، بايد به گمان عمل نمايد و اگر آن هم ممکن نشد، هر ماهي را که روزه بگيرد، صحيح است ولي بايد بعد از گذشتن يازده ماه از ماهي که روزه گرفته، دوباره يک ماه روزه بگيرد.