راه ثابت شدن اول ماه
مسأله 1739 :
اول ماه به پنج چيز ثابت مى شود: اول ـ آنکه خود انسان ماه را ببيند، دوم ـ عده اى که از گفته آنان يقين پيدا مى شود، بگويند ماه را ديده ايم. و همچنين است هر چيزى که به واسطه آن يقين پيدا شود. سوم ـ دو مرد عادل بگويند که در شب ماه را ديده ايم، ولى اگر صفت ماه را برخلاف يکديگر بگويند، اول ماه ثابت نمى شود. چهارم ـ سى روز از اول ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت مى شود، و سى روز از اول ماه رمضان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه شوال ثابت مى شود. پنجم ـ حاکم شرع حکم کند که اول ماه است.
مسأله 1740 :
اگر حاکم شرع حکم کند که اول ماه است، کسى هم که تقليد او رانمى کند، بايد به حکم او عمل نمايد. ولى کسى که مى داند حاکم شرع اشتباه کرده، نمى تواند به حکم او عمل نمايد.
مسأله 1741 :
اول ماه با پيشگوئى منجمين ثابت نمى شود. ولى اگر انسان از گفته آنان يقين پيدا کند، بايد به آن عمل نمايد.
مسأله 1742 :
بلند بودن ماه يا دير غروب کردن آن، دليل نمى شود که شب پيش، شب اول ماه بوده است.
مسأله 1743 :
اگر اول ماه رمضان براى کسى ثابت نشود و روزه نگيرد، چنانچه دو مرد عادل بگويند که شب پيش ماه را ديده ايم، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
مسأله 1744 :
اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، براى مردم شهر ديگر فايده ندارد مگر آن دو شهر با هم نزديک باشند، يا انسان بداند که افق آنها يکى است يا افق آنها با هم نزديک باشد به نحوى که ملازمه باشد بين ديدن در يکى از آنها با ديدن در ديگرى.
مسأله 1745 :
اول ماه به تلگراف ثابت نمى شود، مگر آنکه دو شهرى که از يکى به ديگرى تلگراف کرده اند، نزديک يا هم افق باشند و انسان بداند که تلگراف از روى حکم حاکم شرع يا شهادت دو مرد عادل بوده است.
مسأله 1746 :
روزى را که انسان نمى داند آخر رمضان است يا اول شوال، بايد روزه بگيرد، ولى اگر پيش از مغرب بفهمد که اول شوال است بايد افطار کند.
مسأله 1747 :
اگر زندانى نتواند به ماه رمضان يقين کند، بايد به گمان عمل نمايد. و اگر آن هم ممکن نباشد هر ماهى را که بداند قبل از رمضان نيست روزه بگيرد صحيح است، ولى بايد بعد از گذشتن يازده ماه از ماهى که روزه گرفته دوباره يک ماه روزه بگيرد.