احکام جعاله (آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی)

احکام جعاله (آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی)

احکام جعاله

مسأله 2226 :

جعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کارى که براى اوانجام مى دهند مال مـعينى بدهد, مثلا بگويد هر کس گمشده مرا پيدا کند, ده تومان به او مى دهم .

و به کسى که اين قرار را مى گذارد جاعل وبه کسى که کار را انجام مى دهد عامل مى گويند وفرق بين جعاله واين کـه کـسى را براى کارى اجير کنند,اين است که در اجاره بعد از خواندن صيغه , اجير بايد عمل را انـجـام دهـد وکـسى هم که او را اجير کرده اجرت را به او بدهکار مى شود, ولى در جعاله اگرچه عـامل شخص معين باشد, عامل مى تواند مشغول عمل نشود وتا عمل را انجام ندهد,جاعل بدهکار نمى شود.

مسأله 2227 :

جاعل بايد بالغ وعاقل باشد واز روى قصد واختيار قرار داد کند وشرعا بتواند در مال خود تصرف نمايد, بنابراين جعاله آدم سفيه - کسى که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف مى کند - و جعاله محجور نسبت به اموالى که شرعا از تصرف در آنها ممنوع است صحيح نيست .

مسأله 2228 :

کارى را که جاعل مى گويد انجام دهند, بايد حرام يا بى فايده يا ازواجباتى که شرعا لازم نـيـسـت مـجـانا آورده شود, نباشد, پس اگر بگويد هر کس شراب بخورد, يا در شب به جاى تاريکى برود ده تومان به او مى دهم , جعاله صحيح نيست .

مسأله 2229 :

اگر مالى را که قرار مى گذارد بدهد معين کند مثلا بگويد: هر کس اسب مرا پيدا کند, اين گندم را به او مى دهم , لازم نيست بگويد: آن گندم مال کجاست وقيمت آن چقدراست ولى اگر مال را معين نکند مثلا بگويد: کسى که اسب مرا پيدا کند ده من گندم به او مى دهم , بايد خصوصيات آن را کاملا معين نمايد.

مسأله 2230 :

اگر جاعل مزد معينى براى کار قرار ندهد, مثلا بگويد: هر کس بچه مرا پيدا کند پـولـى بـه او مى دهم و مقدار آن را معين نکند جعاله صحيح نيست , ولى چنانچه کسى آن عمل را انجام دهد, بايد مزد او را بمقدارى که کار او در نظر مردم ارزش دارد بدهد.

مسأله 2231 :

اگر عامل پيش از قرار داد, کار را انجام داده باشد, يا بعد از قرار داد,به قصد اين که پول نگيرد انجام دهد, حقى بمزد ندارد.

مسأله 2232 :

پيش از آن که عامل شروع بکار کند, جاعل مى تواند جعاله را بهم بزند.

مسأله 2233 :

بعد از آن که عامل شروع بکار کرد, اگر جاعل بخواهد جعاله را بهم بزند اشکال دارد.

مسأله 2234 :

عامل مى تواند عمل را ناتمام بگذارد, ولى اگر تمام نکردن عمل اسباب ضرر جاعل شود, بايد آن را تمام نمايد.

مثلا اگر کسى بگويد: هر کس چشم مرا عمل کند فلان مقدار به او مى دهـم ودکـتـر جـراحـى شـروع بعمل کند, چنانچه طورى باشد که اگر عمل را تمام نکند, چشم معيوب مى شود, بايد آن را تمام نمايدو در صورتى که ناتمام بگذارد, حقى به جاعل ندارد و ضامن عيبى که حاصل مى شود نيز مى باشد.

مسأله 2235 :

اگر عامل کار را ناتمام بگذارد, چنانچه آن کار مثل پيدا کردن اسب است که تا تمام نشود, براى جاعل فايده ندارد, عامل نمى تواند چيزى مطالبه کند وهمچنين است اگر جاعل مزد را بـراى تمام کردن عمل قرار بگذارد مثلا بگويد : هرکس لباس مرا بدوزد ده تومان به او مى دهم , ولـى اگـر مـقـصـودش اين باشد که هرمقدار از عمل که انجام گيرد, براى آن مقدار مزد بدهد, جـاعـل بـايـد مـزد مـقـدارى راکه انجام شده به عامل بدهد, اگر چه احتياط اين است که بطور مصالحه يکديگر راراضى نمايند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS