12. احکام جُعاله
مسأله 1841 :
جعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کارى که براى او انجام مى دهند مال معينى بدهد، مثلاً بگويد هر کس گمشده مرا پيدا کند، هزار تومان به او مى دهم و به کسى که اين قرار را مى گذارد جاعل و به کسى که کار را انجام مى دهد عامل مى گويند، و فرق بين جعاله و اينکه کسى را براى کارى اجير کنند، اين است که در اجاره بعد از خواندن صيغه; اجير بايد عمل را انجام دهد و کسى هم که او را اجير کرده اجرت را به او بدهکار مى شود، ولى در جعاله عامل مى تواند مشغول عمل نشود و تا عمل را انجام ندهد، جاعل بدهکار نمى شود.
مسأله 1842 :
جاعل بايد بالغ و عاقل باشد و از روى قصد و اختيار قرار داد کند و شرعاً بتواند در مال خود تصرف نمايد، بنابر اين جعاله آدم سفيهى که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف مى کند و يا کسى از تصرف در مال خود ممنوع شده است صحيح نيست.
مسأله 1843 :
کارى را که جاعل مى گويد براى او انجام دهند، بايد حرام نباشد و نيز بايد غرض عقلائى به آن تعلق گرفته باشد، پس اگر بگويد هر کس شراب بخورد، يا در شب به جاى تاريکى برود هزار تومان به او مى دهم، جعاله صحيح نيست.
مسأله 1844 :
اگر مالى را که قرار مى گذارد بدهد معين کند مثلاً بگويد هر کس اتومبيل مرا پيدا کند، اين گندم را به او مى دهم، لازم نيست بگويد آن گندم مال کجاست و قيمت آن چيست. ولى اگر مال را معين نکند مثلاً بگويد کسى که اتومبيل مرا پيدا کند ده من گندم به او مى دهم; احتياط آن است که خصوصيات آن را معين نمايد.
صفحه 411
مسأله 1845 :
اگر جاعل مزد معينى براى کار قرار ندهد، مثلاً بگويد هر کس بچه مرا پيدا کند پولى به او مى دهم و مقدار آن را معين نکند، چنانچه کسى آن عمل را انجام دهد بايد مزد او را به مقدارى که کار او در نظر مردم ارزش دارد بدهد. مگر اين که ظاهر گفتار او اين باشد که کمتر از آن در نظر گرفته است.
مسأله 1846 :
اگر عامل پيش از قرارداد، کار را انجام داده باشد، يا بعد از قرارداد، به قصد اينکه پول نگيرد انجام دهد، حقى به مزد ندارد.
مسأله 1847 :
پيش از آنکه عامل شروع به کار کند، جاعل و عامل مى توانند جعاله را به هم بزنند.
مسأله 1848 :
بعداز آنکه عامل شروع به کار کند، اگر جاعل بخواهد جعاله را به هم بزند اشکال ندارد، ولى بايد مزد مقدار عملى را که انجام داده به او بدهد.
مسأله 1849 :
عامل مى تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولى اگر تمام نکردن عمل اسباب ضرر جاعل شود; بايد آن را تمام نمايد. مثلاً اگر کسى بگويد هر کس چشم مرا عمل کند فلان مقدار به او مى دهم و پزشک شروع به عمل کند، چنانچه طورى باشد که اگر عمل را تمام نکند، چشم معيوب مى شود; بايد آن را تمام نمايد و در صورتى که ناتمام بگذارد، حقى به جاعل ندارد و عيبى را که در ناتمامى عمل حاصل مى شود ضامن مى باشد.
مسأله 1850 :
اگر عامل کار را ناتمام بگذارد; چنانچه آن کار مثل پيدا کردن اسب است که تا تمام نشود، براى جاعل فائده ندارد عامل نمى تواند چيزى مطالبه کند و همچنين است اگر جاعل مزد را براى تمام کردن عمل قرار بگذارد مثلاً بگويد هر کس لباس مرا بدوزد هزار تومان به او مى دهم.
صفحه 412